کد خبر: 42508

روح‌الله مدبر:

قطعنامه شورای حکام آژانس حاصل وقت‌کشی و اعتماد به غرب

می‌توان پیش‌بینی و تحلیل کرد که با هدایت برخی جریان‌های غربگرای داخلی مسیر به‌گونه‌ای حرکت خواهد کرد تا دولت جدید در سال ۱۴۰۰ به‌صورت اتوماتیک با بازگشت قطعنامه‌های تحریمی شورای امنیت و حتی سخت‌تر مواجه شود.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»،  روح‌الله مدبر، کارشناس سیاست خارجی طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: آنچه در جلسه جمعه ۳۰ خرداد ۹۹ شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با وجود مخالفت‌های جدی فدراسیون روسیه و چین رخ داد و منجر به تایید قطعنامه پیشنهادی تنبیهی ایران توسط تروئیکای اروپایی شد، تکمیل پازلی است که با وقت‌کشی و وعده‌های پوچ و سراب‌گونه 3 کشور اروپایی عضو برجام بعد از خروج آمریکا از برجام شروع شد و طی نزدیک به یک‌سال گذشته تسریع یافت، پازلی که دبیرکل سازمان‌ملل متحد هم چند هفته قبل مرحله جدید آن را رسما کلید زد و گمانه‌های ورود روشن‌تر سازمان‌ملل در ادامه فشارها بر ایران را تقویت کرد، وعده‌های اروپایی که هربار تنزل یافت و از کانال شعاری مالی SPV و اینستکس غیراجرایی که تروئیکا عهد کرده بودند حداکثر دوماه پس از خروج آمریکا از برجام آن را عملیاتی کنند به دخالت در امور داخلی ایران و موضع‌گیری درخصوص برنامه‌های دفاعی و موشکی کاملا قانونی ایران که جزء حقوق مشروع کشورهاست، رسید.

در این دو سال حداقل هرماه شاهد بهانه‌گیری‌های جدیدی از سوی سه کشور اروپایی برجامی (بریتانیا، فرانسه و آلمان) بودیم که هیچ‌گاه به‌صورت جدی برای عمل به تعهدات‌شان گامی فراتر از سخنان پوچ و امضاهایی بی‌اعتبار روی کاغذ برنداشتند و حتی طی این مدت شاهد تزریق پول حاصل از فروش نفت ایران به کانال کوچک مالی اینستکس هم نبودیم و همین مساله بر روند فشارها بر ایران افزود اما درمقابل گام‌هایی اجرایی برای محدودکردن و افزایش فشار بر ایران به‌جهت خوش‌داشت آمریکایی‌ها هر روز توسط آنان محکم‌تر برداشته می‌شد، که نمونه آن فرانسه به‌نمایندگی سه عضو اروپایی برجامی در اقدامی کاملا حساب‌شده در آذرماه 98، ایران را تهدید به عملیاتی‌کردن مکانیسم ماشه و مجددا تاکید کرد با وجود خروج آمریکا از برجام ایران باید به تک‌تک تعهداتش در برجام پایبند باشد اما هیچ‌گاه مشخص نشد دربرابر این پایبندی یک‌طرفه ایرانی‌ها بدون دریافت هر نوع حق و امتیاز قانونی، چرا طرف اروپایی به کوچک‌ترین تعهد خود عمل نمی‌کند و فقط از ابزار وقت‌کشی و سراب‌سازی استفاده می‌کند؟ روند مسیر غربی‌ها ادامه یافت تا اینکه در جدیدترین سناریوی خود به روشن‌کردن مجدد کلاف سردرگم PMD (Possible Military Dimension)  روی آوردند؛ کلافی که بدون هر نوع مستندی و فقط به‌خاطر گزارش‌های دهه 80 گروهک تروریستی منافقین به‌عنوان ابعاد (احتمالی) نظامی هسته‌ای ایران در پرونده کشورمان گذاشته شد که هر از چندگاهی به‌عنوان دستمایه فشار و تحریم مجدد ایران به جریان می‌افتد، کلافی که برخلاف تعهدات غربی‌ها در سال ۲۰۱۶ که مقرر شد برای همیشه مخدومه شود، مجدد با اهدافی مشخص بازگشایی و منجر به قطعنامه اخیر شد.

البته موضوع فقط به همین‌جا ختم نشد و در گامی فراتر همزمان با تایید قطعنامه شورای حکام، تروئیکای اروپایی خواستار تمدید تحریم‌های تسلیحاتی ایران تا سال 2023 شدند؛ تحریم‌هایی که مقرر بود مهرماه امسال به پایان برسد و البته یکی از اشکالات اساسی مذاکرات و تفاهمات جنبی برجام ذات پذیرش این تحریم‌ها توسط تیم ایرانی بود که اساسا فریبکاری طرف مذاکره‌کننده آمریکایی و اروپایی بود که ورود به آن از حوصله این یادداشت خارج است. به‌عبارتی، از همان ابتدا ایران نباید این تحریم‌ها را می‌پذیرفت چراکه جزئی از مذاکرات نبود. اما در هر حال اروپایی‌ها بخش پایان‌یافته قطعنامه 2231 را نیز همزمان مجدد و برخلاف قوانین بین‌المللی درحال فعال‌کردن هستند و جالب است که در ادعاهای خود اعلام می‌کنند این تمدید و آن قطعنامه همه برای حفظ برجام است.

اما چرا سال 2020 و پس از حدود هشت‌سال شاهد ورود تروئیکای اروپایی به فاز جدیدی از فشار و استارت چرخه روند تحریم‌های بین‌الملی ایران هستیم؟

می‌توان پیش‌بینی و تحلیل کرد که با هدایت برخی جریان‌های غربگرای داخلی مسیر به‌گونه‌ای حرکت خواهد کرد تا دولت جدید در سال ۱۴۰۰ به‌صورت اتوماتیک با بازگشت قطعنامه‌های تحریمی شورای امنیت و حتی سخت‌تر مواجه شود.

این یک مسیر کاملا غیراخلاقی طراحی‌شده برای ناکام‌کردن تشکیل دولت جدید و موفق در ۱۴۰۰ است. به‌عبارتی، با ادامه روند موجود دولتی که چندماه تا تشکیل آن باقی‌مانده با شدیدترین چالش‌های بین‌المللی مواجه می‌شود و میراث‌دار شدیدترین نابسامانی اقتصادی طی دهه‌های گذشته خواهد بود و با معضلاتی همچون روند سیر نزولی ارزش پول ملی، توسعه شکاف اجتماعی، گسترش نابرابری و بی‌عدالتی و ترویج اخبار ناامیدکننده از وضعیت آینده‌ای روشن برای مردم مواجه خواهد بود که همه موارد مذکور بخش‌های پازل آمریکایی-اروپایی برای ناکارآمد نشان دادن آینده ایران و وادار کردن مسئولان برای تسلیم و پذیرش توافقاتی بسیار سنگین‌تر و یک‌طرفه‌تر است.

لذا می‌طلبد نخبگان و دلسوزان در فرصت اندک پیش‌رو به‌ویژه در شورای راهبردی روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران جهت اعلام ابعاد این موضوع و ممانعت از پاتک‌های بین‌المللی طرف غربی، ورود کرده و با راهکارهای عملیاتی جهت خنثی‌شدن این پروژه مانند اجماع‌سازی و به‌خط‌کردن متحدان ایران به‌ویژه (ظرفیت‌های روسیه و چین به‌عنوان دو عضو دائم شورای امنیت) در سازمان‌های بین‌المللی اقدام کنند تا این پازل غیراخلاقی غربی-آمریکایی طبق نقشه آنان تکمیل نشود.

مرتبط ها