به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، بهصورت نوبهای و هر 6ماه یکبار گزارشی از پیشرفت توافق هستهای و پایبندی ایران به شرایط آن به شورای امنیت ارائه میدهد. حالا موعد یکی از این گزارشها فرارسیده و رسانهها گفتهاند پیش از انتشار رسمی و رسانهای آن، دبیرکل سازمان ملل این گزارش را در اختیار اعضا قرار داده است. آنچنانکه رویترز خبر داده، این گزارش اعلام میکند که منشأ تسلیحات استفادهشده در حمله نیمهسپتامبر 2019 به تاسیسات نفتی آرامکو در بقیق عربستان دارای منشأ ایرانی بوده است. براساس گزارش منتشرشده ازسوی این رسانه آمریکایی، گزارش دبیرکل سازمان ملل حداقل حاوی سه نکته مهم و اساسی است. اول اینکه در این گزارش اعلام شده سازمان ملل پس از کشف بقایای پهپادها و موشکهای شلیکشده به تاسیسات نفتی سعودی آرامکو و همچنین در جریان حمله دیگری به فرودگاه ابها در عربستان به این نتیجه رسیده است که تمام یا بخشی از قطعات موشکهای کروز شلیکشده به اضافه پهپادهای استفادهشده در این حملات دارای «منشأ ایرانی» هستند. نکته دومی که گفته میشود گوترش در این گزارش ذکر کرده، درباره تشابه تسلیحات یادشده با تسلیحاتی است که ایالاتمتحده در سالهای گذشته در کشورهای منطقه توقیف کرده، که البته این خود گویای همکاری احتمالی سازمان ملل با آمریکا در این زمینه است. سومین نکته این گزارش که البته نه در خبر رویترز که در گزارش منتشرشده ازسوی پایگاه نشنال دیده میشود، اشاره به نام سردار سلیمانی بهعنوان ناقض تحریمهای تسلیحاتی سازمان ملل است.
این گزارش که بهقول یکی از مقامات سابق آمریکایی تکیه دارد، توضیح میدهد که بخشی از گزارش گوترش مربوط به فعالیتهای سردار سلیمانی پیش از شهادت است و در آن جزئیاتی از فعالیتهای وی بیان شده است. چهارمین نکته که بیشتر مربوط به روح حاکم بر گزارشهای نوبهای دبیرکل است، سکوت قابلتامل درباره نقض برجام و نابودی کامل آن ازسوی ایالاتمتحده طی 26 ماه گذشته است؛ به این معنا که طی چهار گزارش قبلی کمترین اشاره به این نقضها شده و بهصورت فاحشی تلاش شده از ماجرای خروج آمریکا از برجام عبور شود.
نقض گزارش قبلی سازمان ملل
اما ماجرا از کجا شروع میشود و دلایل انتشار این گزارش دبیرکل سازمان ملل چیست؟ البته شاید بهتر باشد یک سوال بنیادیتر مطرح کنیم؛ سوالی که ریشه آن مربوط به گزارش آذرماه گذشته دبیرکل سازمان ملل است. گوترش در گزارش خود در پاییز گذشته رسما اعلام کرده بود سازمان ملل نمیتواند ادعای عربستان درخصوص نقش ایران در حمله موشکی و پهپادی به تاسیسات نفتی سعودیها را تایید کند، ولی حالا دقیقا در موضعی عکس نظر قبلی خود سخن گفته و ایران را به دستداشتن در این حملات متهم کرده است.
ماجرا از آنجا شروع میشود که در سپتامبر گذشته نیروهای انصارالله یمن طی حمله غافلگیرانه، پیچیده و دقیق و در واکنش به سالها تجاوزگری عربستان، تاسیسات نفتی آرامکو در منطقه بقیق این کشور را هدف قرار دادند؛ عملیات موفقی که توانست برای مدتی ۵۰ درصد تولید نفت عربستان را از چرخه خارج کند.
در آن زمان یعنی در شهریور سال 98، یحیی سریع، سخنگوی نیروهای مردمی یمن در یک نشست خبری توضیح داد که 10 فروند پهپاد یمنی پالایشگاههای آرامکو در بقیق و خریص را هدف قرار دادهاند. در آن زمان هم البته آمریکاییها و سعودیها تلاش زیادی کردند تا بگویند یمنیها یا اصلا در این حمله دخالتی نداشتند یا صرفا مجری بودند و تسلیحات از جمهوری اسلامی به دست آنها رسیده است. در همین حال و با گذشت حدود یکسال از آن واقعه، سازمان ملل بهصورت کاملا ناگهانی بهسراغ پرونده مفتوح میان دو طرف درگیر در جنگ رفته و با پیش کشیدن پای ایران بدون هرگونه سند و مدرکی مدعی شده ایران تحریمهای سازمان ملل در تجارت تسلیحات را نقض کرده و این تسلیحات را به دست نیروهای یمنی رسانده است.
گزارش مشترک یا...
ماجرا البته آنجایی جالب میشود که این بازگشایی ناگهانی و ایراد اتهام در شرایطی صورت گرفته که مدتی است آمریکاییها در تلاشند بههر نحو ممکن ایران را به نقض قطعنامه 2231 متهم کنند تا از لغو تحریمهای تسلیحاتی ۱۸ اکتبر جلوگیری بهعمل آورند؛ همزمانی کاملا عجیبی که خیلی سریع به ذهن این مساله را متبادر میکند که گوترش نیز به کمک آمریکاییها آمده است.
این چالش البته وقتی جدیتر میشود که بدانیم آمریکاییها همین دو هفته قبل، پیشنویس قطعنامهای را میان اعضای سازمان شورای امنیت سازمان ملل توزیع کردند که براساس آن ایران متهم به دخالت در جریان حمله به آرامکو شده است. در آن پیشنویس و در فاصله ۱۵ روز قبل از انتشار گزارش دبیرکل استناد به همین گزارش صورت گرفته و نشان میدهد هماهنگی بالایی میان آمریکاییها و دبیرکل سازمان ملل وجود داشته است. علاوهبر این هماهنگی در تدوین پیشنویس قطعنامه مدنظر آمریکا، باید گفت گزارش اخیر آنتونیو گوترش میتواند بهانه خوبی در دست ایالاتمتحده برای تحریک متحدان اروپایی خود باشد. بدین معنا که اگر کاخسفید بخواهد نقض قطعنامه 2231 را از سوی ایران اعلام کرده و بهانهای برای استفاده از مکانیسم ماشه توسط اعضای اروپایی برجام بدهد، گزارش اخیر دبیرکل میتواند ابزار خوبی برای تقویت ادعای آنها باشد.
یک تیر و دونشان برای آمریکا
گزارش دبیرکل سازمان ملل علاوهبر اهدافی که ذکر شد، دارای نکته مهمی است که میتواند به ایالاتمتحده کمک شایان دیگری هم داشته باشد. آنچنانکه در بالا ذکر شد، در بخشی از این گزارش نام سردار سلیمانی و فعالیتهای وی در منطقه آمده و گفته شده که فرمانده نیروهای قدس سپاه در حل نقض تحریمهای تسلیحاتی سازمان ملل بوده است. این موضوع علاوهبر اینکه به آمریکاییها کمک میکند تا ادله خود برای ماجرای بقیق را گسترش دهند، هدف ثانویه و شاید مهمتری را هم دنبال میکند. در این مورد باید گفت ابتکار آنها در گزارش دبیرکل تلاش برای موجه جلوه دادن و رفع اتهام «ترور» از عملیات 13 دیماه 98 در فرودگاه بغداد است؛ عملیاتی که طی آن آمریکاییها بهصورت کاملا غیرقانونی و ناجوانمردانه سرلشکر سلیمانی را که برای انجام یک دیدار رسمی به عراق رفته بود هدف قرار داده و فرمانده ارشد جریان مقاومت را بههمراه ابومهدی المهندس و چند تن دیگر از نیروهای ارشد حشدالشعبی به بهانه برنامهریزی برای حمله به سفارت آمریکا در بغداد، به شهادت رساندند.
ایران حالا با وجود حضور در برجام و اجرای مفاد مختلف آن، دربرابر اتحادی از آمریکا و مدیریت سازمان ملل قرار گرفته که تلاش میکنند باوجود خروج کاخسفید از توافق هستهای، ایران را متهم جلوه دهند و حلقههای فشار حداکثری بر تهران را تکمیل کنند و طبعا مواجهه با این وضعیت تلاشهای دیپلماتیک بیشتری میطلبد تا در فرصت چهارماه باقیمانده تا اکتبر و موعد رفع تحریمهای تسلیحاتی، اجازه عملیات بیشتر و گسترش دایره دشمنان ایران داده نشود.
اخبار مرتبط: