به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، رهبر انقلاب اسلامی در سخنرانی تلویزیونی خود به مناسبت سیویکمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره)، ضمن پرداختن به موضوع تحولآفرینیهای امام(ره)، تحولخواهی و الزامات آن را تبیین کردند. پایگاه اطلاعرسانی www.KHAMENEI.IR در گفتوگو با دکتر حمیدرضا مقدمفر، کارشناس ارشد مسائل سیاسی به تحلیل این سخنان پرداخته است.
رهبر انقلاب اسلامی در سخنرانی امسالشان بهمناسبت سیویکمین سالگرد رحلت امام این نکته را مطرح کردند که گفتوگو از امام نیاز امروز و فردای ایران است. پیشتر هم ایشان درباره منهای خط امام و تحریف امام نکاتی را مطرح کرده بودند. ضرورت گفتوگو درباره امام را چگونه تحلیل میکنید؟
بیانات امسال رهبر معظم انقلاب درخصوص امام(ره) مثل سالهای گذشته ویژه بود و نکتهای که شما به آن اشاره کردید مهم است. یک بار دیگر هم ایشان در یکی از سالگردهای رحلت امام در مورد انحراف از مکتب ایشان نکاتی را اشاره کردند و فرمودند که این انحراف باعث میشود که ملت سیلی بخورد. اما چرا باید به این نکته توجه کرد و خیلی مراقب بود؟ مراقبت نهفقط از اینکه تعالی و حرکت رو به جلوی ما متوقف نشود، بلکه سیلی هم نخوریم. اما چند نکته اینجا مطرح است. اولین نکته فراموشی امام و دورشدن از خط و مکتب امام است. جدا از عظمت امام، ایشان نماد آرمانهاست. یعنی امام شخصا نماد عدالتخواهی، دینمداری، آزادی، استقلالخواهی و تمام ارزشهایی است که ما بهعنوان آرمانهای این ملت در دست داریم و اینها در آموزههای امام و مکتب امام بوده است.
دومین نکته، مدتی است که عدهای قرائتها و تعاریف دیگری از امام ارائه میدهند. قرائتهای انحرافی و التقاطی و ارتجاعی که درواقع خودشان هم دچار این مشکلات هستند. یعنی این تعاریفی که از امام ارائه میدهند و میخواهند ایشان را در این فضا بیاورند، اینها خودشان دچار انحراف و التقاط و ارتجاع شدهاند و تلاش میکنند امام را آنگونهای که خودشان تغییر کردند، تعریف کنند. این مشکل را ما در جامعه داریم و سعی میکنند امام را در بستر زمان تجزیه کنند. اینها امامهای خیالی برای خودشان تعریف میکنند. امام قبل از انقلاب و امام بعد از انقلاب که همه اینها انحراف است. رهبر انقلاب در بیانات دیروزشان فرمودند که در سن جوانی امام فرمایشهایی داشتند و در سن پیری هم همان خط تحولخواهی را داشتند. چرا جوانی تا پیری امام تغییر نکرده است؟ به این دلیل که امام در مبانی و مسائل اساسی از دوران جوانی تا پیری مبانی واحدی دارند که اینها تغییر نمیکند. امام در اصول و مبانی ثابت و استوار بودند. در تعاریفی این روزها دیده میشود که مدعیاند امام اینجا و آنجا نظراتش فرق دارد. امام این زمان و آن زمان، امام نوفل لوشاتو با امام قم و جماران یک امام است. باید مراقب این باشیم. اینها یک منظومه است. منظومه فکری امام، مبانی امام، مبانی متکی بر قرآن و اهل بیت و آموزههای دینی است. اینها که در ظرف زمان تغییر نمیکند. یک نکته دیگر اینکه تحولخواهی امام چه فردی و چه اجتماعی، منشأ اخلاقی دارد. یعنی وقتی رهبر انقلاب میفرمایند «عصر خمینی» تکیه اصلی این عصر حتی عدالتش از اخلاق شروع میشود.
رهبر انقلاب در بخش دیگری از بیانات امسالشان به این نکته اشاره کردند که آن رویکرد تحولی که در انقلاب اسلامی و در حضرت امام وجود داشت حتی در دوره بعد از رحلت حضرت امام هم در سه دهه گذشته وجود داشته است. درباره مهمترین عرصهها و مصداقهای این رویکرد تحولی هم نکاتی را بفرمایید.
اساسا تحول با تعریف حضرت آقا یعنی حرکت جهشی و پیشروندگی و پیشبرندگی است. این در ذات انقلاب اسلامی است و امام نیز در حوزههای مختلف این تحول را داشتند. انقلاب هم به معنای تحول است. بنابراین انقلاب در ۲۲ بهمن ۵۷ یا در سال ۶۸ با ارتحال امام تمام نشده است، بلکه هنوز ادامه دارد. پیروزی انقلاب تمام شده و عرصهها متفاوت شده است، یعنی انقلاب اسلامی در عرصه تحول و نظامسازی به سرانجام رسیده اما دولتسازی، جامعهسازی، تمدن نوین اسلامی و عرصههای تحول در تمام مراحل پنجگانه انقلاب اسلامی ادامه خواهد داشت. هر جایی هم انقلاب توقف داشته، تحول کنار گذاشته شده است. مثل یک دوچرخهسوار که وقتی متوقف است، نمیتواند بایستد و حتما میافتد. اینجا حرکت، حرکت دینامیکی است. موجیم که آسودگی ما عدم ماست. انقلاب هم همینطور است. موجی که ایستادگیاش موجب عدمش میشود. انقلاب در این سه دهه در حوزههای مختلف زنده بوده و جریان دارد و تحول جریان داشته است.
ببینید در حوزههای نظامی و صنایع آن، صنعتی، علمی، نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی، سلولهای بنیادی، هوافضا و... ما در دنیا کجا بودیم و امروز کجا هستیم. ما در حوزههای مختلف پیشرفت زیادی داشتیم، ولی آنچه مهم است و همه ملت هم به آن اذعان دارند، در این سه دهه بعد از امام، رهبر معظم انقلاب پرچم تحول را بهدست گرفتند و واقعا بزرگترین پرچمدار تحول امروز در عرصه انقلاب اسلامی خود ایشان هستند که بعد از امام تلاش داشتند که این عرصه و این پرچمداری را جلو ببرند و نگذاشتند در هیچ زمانی در عرصههای کلان کشور ایستایی و توقفی ایجاد شود. نکته دیگر زنده بودن روح تحولخواهی در این سه دهه اخیر است و انقلابیگری زنده است. یعنی همان عنصر انقلابی که رهبر معظم انقلاب مکررا در فرمایشهایشان تاکید به انقلابی بودن و انقلابی عمل کردن دارند. در «بیانیه گام دوم» هم این نکته وجود دارد. انقلابیگری درواقع پیشزمینه ایجاد حرکت تحولی است که باید انقلابی عمل کرد و در فرمایشهای ایشان هم هست. انصافا خود رهبر انقلاب امروز نماد تحول و نماد زنده بودن راه و خط امام و نماد پویایی و نشاط انقلاب هستند.
همانطور که اشاره کردید در «بیانیه گام دوم» با فهرستی وسیع و طولانی از انواع دستاوردهایی که حاکی از روح تحول و تداوم روح تحولی انقلاب اسلامی بوده روبهرو هستیم و در آنجا به آن سند بزرگ و مهم اشاره شده است. اما در کنار این تحولات مهم و پیشرو، رهبر انقلاب در کنار این دستاوردها میفرمایند که ما در مواردی عقبگرد هم داشتهایم. بهنظر جنابعالی مهمترین مصادیق این عقبگرد را چه چیزی میدانید؟
ببینید اول این نکته را عرض بکنم که رهبری به عظمت ایشان، در بین فرمایشهایشان در بحث تحول با صراحت میفرمایند که یک جاهایی هم ما متوقف بودیم و عقبگرد داشتیم. این نشاندهنده واقعگرایی و شهامت و عظمت رهبر معظم انقلاب است. اینچنین نیست که مسائل را بزرگ کنند و غلو جلوه بدهند. نخیر؛ ایشان واقعیتهای جامعه و نکات مثبت را میگویند، آنجایی هم که اشکالی بوده مطرح میکنند که البته این اشکالی که ایشان فرمودند، نشان از انحراف در مسیر انقلاب نیست. بلکه یک اشکال و آسیب است. این دو نکته را باید توجه داشت. اما اینکه ما کجاها توقف یا عقبگرد داشتیم، متاسفانه برمیگردد به اینکه در بین مسئولان اشرافیگری باب شد و حتی این سبک زندگی بهصراحت توجیه شد. امام(ره) در وصیتنامهشان میفرمایند مسئولان باید از جنس مردم و از قشر متوسط یا ضعیف مردم باشند تا مردم را بفهمند، اما متاسفانه این انحراف و اشکال در مسئولان شکل گرفت و در این زمینه عقبگرد داشتیم. ببینید مسئولان ما در دهه اول انقلاب چگونه بودند و امروز چگونه هستند. ما امروز کمتر مسئولی داریم که در جنوب شهر تهران باشد. این اشکال و یک پسرفت و عقبگرد است. یا عدم توجه کافی به قشر مستضعف جامعه و بحث عدالت که مدتی پیش هم رهبر معظم انقلاب به بحث عدالت اشاره کردند. اینها عقبگرد و توقف در بحث تحولخواهی است. یا مسئولان به جای اینکه نگاه به درون و به ظرفیتهای داخلی یعنی نیروی عظیم جوان، مبتکر، خلاق و پیشرو داشته باشند، این نگاه را به بیرون میبرند. اینها انحراف و عقبگرد و توقف و ایستایی است.