به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، سالهاست ستادی تحتعنوان ستاد احیای دریاچه ارومیه در دولت حسن روحانی ایجاد شده که انصافا اقداماتی را هم درجهت حفظ و احیای این دریاچه انجام داده است. منتها بر سر این موضوع که احوال فعلی و نسبتا خوش دریاچه ارومیه تمام و کمال مرهون اقدامات این ستاد است یا ابر و باد و مه و خورشید و فلک نقش بیشتری در این سرحالی دریاچه داشتهاند، اختلافنظرات زیادی وجود دارد. در این زمینه با فرهاد سرخوش، مدیر دفتر استانی ستاد احیای دریاچه ارومیه در این استان به گفتوگو پرداختیم و او نیز در تشریح اقدامات این ستاد به «فرهیختگان» گفت: «منکر این نیستیم که اگر در هر کشوری بارش نباشد، آبی هم نیست. تماما برکت الهی است. این نباشد هر کاری انجام دهیم، جبران نمیشود. بشر به این تکنولوژی دست یافته ولی نتوانسته آبی تولید کند. آب را خداوند میدهد ولی مساله ما این است که نمیتوانیم آن را مدیریت کنیم. مصرف ما نادرست است. باید حرکتی انجام دهیم تا بتوانیم مدیریت کنیم. سههزار لیتر آب تانکر را اگر بلد نباشم چطور مصرف کنم درعرض یک ساعت از بین میرود، درصورتیکه میشود با این آب نیمهکتار زمین را آب بدهید. اگر تاریخچه دریاچه ارومیه را نگاه کنیم، از سال 75 رو به خشکی رفت و تراز آن نزولی بود، درحالیکه بارشهای بالای 380 و 400 میلیمتر داشته است. بعد از سال 91 بارشها بالای 200 میلیمتر است. علت آن چه بود که وقتی 400 میلیمتر بارش داشته دریاچه هر سال 40سانت کاهش داشته است؟ 40 سانت برای چنین دریاچهای عدد بالایی است و باعث شد حجم زیادی از دریاچهای به این عظمت در سال 93 و 94، خشک شود. همهجا لایههای نمکی شد. کویر نمک بود. کردوانی میگفت خاک پر کنید و اینجا قابلاحیا نیست. با ماشین میرفتیم یکمتر نمک بود. چنین شرایط اسفناکی بود که هیچکسی قبول نداشت اینجا احیا میشود.»
با لایروبی رودها حجم آب انتقالی به دریاچه را افزایش دادیم
سرخوش در تشریح چرایی خشکسالی دریاچه ارومیه و اقدامات مختلف ستاد احیا ادامه داد: «علت کاهش سطح آب و خشکسالی این بود که زمانی که این منطقه روانآب و بارش داشت، این آبها به دریاچه نمیرسید. حقابه به دریاچه نمیدادند، کشاورز و مردم برداشت میکردند. رودخانههایی که 200-100 سال به دریاچه ارومیه آبرسانی میکرد، آنقدر در اثر سیل و سدسازی رسوبگذاری شدند که با پیکره دریاچه فاصله زیادی پیدا کردند. رودخانه به جای اینکه به دریاچه واریز شود، سه، چهار کیلومتر با آن فاصله پیدا کرده بود. بزرگترین حوضه ورودی از زرینه و سیمینه است که حجم قابلتوجهی است و منطقه را سیل آن زمان میبرد و 25 کیلومتر از دریاچه فاصله پیدا میکند. این آبها وقتی وارد دریاچه نمیشدند 40 سانت، 40 سانت از دست میرفت والا بارش هم خوب بود. اولین کاری که درباره آن مطالعه و اجرایی شد، لایروبی رودخانههای منتهیالیه بود. 25کیلومتر از سیمینه و زرینه و ماهباد را به پیکره اصلی دریاچه ارومیه متصل کردیم. هر زمانی هم از زرینه و سیمینه و مهاباد آبی میآمد به دریاچه ارومیه هدایت میکردیم و حتی توانستیم رهاسازی از پشت را به دریاچه بفرستیم. یعنی قبلا رهاسازی میکردیم، فایده نداشت و به دلتاهایی که ایجاد شد، میرفت. رودخانههای مابقی را به خود دریاچه متصل کردیم. این مرحله دوم بود. در مرحله دوم رودخانههای اصلی را لایروبی کردیم. 124 کیلومتر رودخانه اصلی را که موانع داشت، لایروبی کردیم. هم در سیل 98 و هم در سیل 95 جواب داده و ما هیچگونه خساراتی ندیدیم، چون رودخانهها لایروبی شد. رودخانهای که 21 مترمکعب آب را از خود عبور نمیداد بعد از لایروبی و اقداماتی که صورت گرفت 300مترمکعب آب را از خود عبور داده است. کانال اتصال ما بالای 500 مترمکعب بر ثانیه سال گذشته آب به دریاچه ارومیه عبور میداد. یعنی کل سیلاب را مهار کردیم و به پیکره اصلی ریختیم. دریاچه ارومیه از سال گذشته در پیکره اصلی آب دیده است و بههمانخاطر آب قابلتوجهی سال گذشته وارد دریاچه شد. البته متاسفانه حجم لایههای نمکی زیاد بود، با این حال آبی که وارد شد توانست قسمتی از این لایهها را از بین ببرد. امسال بالای پنجمیلیارد آب داشتیم، یعنی از خود فصل آبی امسال بالای دومیلیاردو100میلیون مترمکعب آب جدید اضافه کردیم. بررسیهای انجامشده نشان میدهد بستر نمکی از کف دریاچه ارومیه رفته است و دریاچه به حالتی درآمده که کلا لجن است. هرکسی به داخل دریاچه میرفت باید کفش میپوشید چون حاوی بلورهای نمکی بود و پا را زخمی میکرد. امسال اما همهاش لجن است و هر جایی از دریاچه وارد شوید لجن است. نشانه این است که دریاچه نمک را از دست داده و عمق پیدا کرده است. در عرض دو، سه هفته هم پژوهشکده این تحقیقات را انجام داده و حجم آب دریاچه خیلی بالاست. این مجموعه کارها و اقداماتی بود که انجام شد.»
درحال حاضر 14هزار هکتار از زمینهای این منطقه بهصورت نوین آبیاری میشود
مدیر دفتر ستاد احیای دریاچه ارومیه در این استان ادامه داد: «هم جایگاههای حفاظتی خاکی ایجاد کردیم و هم در مدتزمانی که استفاده میشد فقط سردهنههای رودخانه اصلی را در فصل زمستان یا در مواقع سیل با خاک میبستیم. وقتی حجم آب زیاد میشد، این سردهنهها که با خاک بسته شده بودند را میشست و باز میکرد و به آبادی و زمینهای زراعتی منتقل میشد. 80-70 درصد روی سردهنه رودخانههای اصلی را با سازههای طراحیشده ساختیم. این سازهها بتنی و سنگی هستند. در فصول مختلف سال اینها را 6 ماه بسته نگه میداریم که هم در سیلاب میتوانند مهار کنند و هم الان شرکت آب منطقهای بهصورت تنظیمی آب را به کشاورزان میدهد. دبی ورودی و اینکه به هر نهر چه مقدار آب میدهد، مشخص است. قبلا هیچ یک از این سازهها را نداشتیم. تنها استانی که در سطح کشور سازهها و ایستگاههای سنجش آب را در منتهای رودخانه دارد، ارومیه است. هر لحظه هر رودخانهای 24 ساعت ورودی دارد و برای این مهم سنجش ایستگاه را داریم. همیشه این را پایش میکنیم و ایستگاه سنجش تعبیه شده که مزایای بالایی دارد. این یکی از پروژههای ماست که اجرا شده است. اما در بخش کشاورزی، از آنجایی که آذربایجان قطب کشاورزی است، 90درصد آبهای سطحی و زیرزمینی ما را کشاورز مصرف میکرد. هیچ آبی نمیماند که به پیکره اصلی دریاچه برود. الان 14هزار هکتار آبیاری نوین انجام دادهایم. تقریبا امسال بالای 800-700 میلیون مترمربع از آن قسمت آب داشتیم که در بهمن و اسفند رهاسازی شده و به دریاچه منتقل کردیم. در بخش کشاورزی آبیاری نوین انجام میدهیم. حتی در رودخانهها بیشتر کانالها بتنی است یا با انتقال لوله صورت گرفته است. کیلومترها انتقال لوله بوده که از خود رودخانه اصلی به مزارع و بینمزارع منتقل میشود.»
اگر دریاچه احیا نمیشد 15میلیون نفر باید از این مناطق مهاجرت میکردند
سرخوش به ماجرای ریزگردهای برخاسته از دریاچه اشاره کرد و گفت: «بحث دیگر، بحث ریزگرد بود. دریاچه ارومیه که خشک شد همهجا تبدیل به ریزگرد نمکی شد. درواقع سریع منطقه قرق شد، کاشت درختان شورگرد و خیلی درختهای دیگر کل منطقهای که زیرآب نبودند و در آینده هم زیرآب نخواهند رفت را انجام دادیم. فقط قسمتهایی که قرار بود داخل آب برود یعنی آب اینها را پوشش بدهد، مانده بود که در سال 96-95 برخی ریزگردها حرکت میکرد. خوشبختانه اینها زیر پوشش آب رفتند. وسعت دریاچه که 500 کیلومتر بود، امروز سههزارو200کیلومتر است. مابقی محدوده را هم که در زمان احیا و تراز اکولوژی زیرآب نخواهند رفت، تثبیت کردیم. بههیچوجه حیوانات و احشام به آن منطقه ورود پیدا نخواهند کرد. منابع طبیعی موظف است همیشه این قرق را حفظ کند که تثبیت ما را از بین نبرد. اینها عملکردهای خوبی است که در راستای احیای دریاچه ارومیه صورت گرفته است. اگر این اقدامات برای دریاچه صورت نمیگرفت، الان اسمی به نام دریاچه ارومیه نداشتیم و 15میلیون جمعیت باید از اینجا مهاجرت میکرد. قویترین موجود زنبور است که حتی آن هم نمیتوانست درآن شرایط دریاچه ارومیه به داخل کندو برود، چون ریزگرد نمکی بال آن را از بین میبرد. تمام بوتههای منطقه از بین رفت و این یک فاجعه بود. کاری که صورت گرفت بزرگ بود، کشورهای خارجی اکنون پی بردهاند که چه اتفاق بزرگی افتاده است و هر روز یک مقامی پیغام میدهد که دریاچه ارومیه احیا شده است و با ما مکاتبه میکنند. واقعا هم کار بزرگی بود که اگر صورت نمیگرفت، مردم منطقه باید کوچ میکردند. نمیتوان تصور کرد چه میشد. در کل حوضه آبریز تمام شهرها را به شبکه فاضلاب متصل کردیم و تصفیهخانه احداث کردیم و پساب را به دریاچه میرسانیم. مشکل زیستمحیطی را حل کردیم که آلایندههای فاضلاب حل شود و هم از پساب استفاده میکنیم و به دریاچه ارومیه میفرستیم. این هم یک زیرساخت بود. تمام اینها اتفاق افتاده است. از سال گذشته دریاچه ارومیه در این شرایط است و همه جای دنیا مطرح شده است. ما برای انتقال آب ابتدا زیرساخت را آماده کردیم. اگر زیرساخت آماده نبود هزار برابر این هم اگر آب بود به دریاچه نمیرسید. یک مساله دیگر اینکه از انتهای امسال آب جدیدی وارد حوضه خواهیم کرد، همانطور که رئیسجمهور فرمودند با کانال آب جدیدی وارد دریاچه خواهیم شد که کمکحال خوبی به حوضه و دریاچه ارومیه است؛ آب جدیدی که در تمام فصول وارد پیکره دریاچه ارومیه میشود. پروژه عظیمی آنجا کار شده است. این پروژه در خاورمیانه تک است. اینها را نه بهخاطر اینکه عضو ستاد هستم میگویم بلکه واقعیت را بیان میکنم. اگر زیرساخت ما آماده نمیشد، صدبرابر این آب را هم در حوضه دریاچه داشتیم نمیتوانستیم منتهی به دریاچه کنیم. اوایل که دست ما بسته بود پشت سد آب داشتیم و نمیتوانستیم به دریاچه ارومیه برسانیم چون هیچ رودخانهای آمادگی نداشت اینها را انتقال بدهد. فاصلهای که از دریاچه گرفته بود، امکان آن را میسر نمیکرد. نتیجه این اقدامات الان قابل مشاهده است. اکنون طوری راحت هستیم که از هر سد حوضه آبی یک میلیون مترمکعب آب هم رهاسازی کنیم سردهنه بسته، رودخانه آماده و بستر آماده است و سریعا وارد پیکره اصلی میشود. هر بارشی که میشود مستقیم در حوضه آبی و به پیکره اصلی وارد میشود. کار بزرگی صورت گرفته است. من میگویم اینها کتابچه شوند و تمام کشورهای مختلف متوجه شوند چنین دریاچهای که به شرایط بدی افتاده بود، الان احیا شده است. خودتان میدانید مخالفان زیادی داشت که میگفتند قابلاحیا نیست و الان دریاچهای به وجود آمده که مردم خوشحال هستند. دریاچه حسنی دارد که کل مردم ایران پیگیر آن هستند. از کل استانها و شهرستان پیگیر هستند که حال و روز دریاچه ارومیه چطور شده است. این برای ما ارزش دارد و مردم متوجه شدهاند خشکی دریاچه چه تبعاتی برای شمالغرب کشور دارد.»
کاهش کشت چغندرقند از 30هزار به 12هزار هکتار
این مدیر ستاد احیای دریاچه ارومیه در پایان گفت: «یک نکته خیلی بزرگ مساله مدیریت کشاورزی در اطراف دریاچه ارومیه بود، خصوصا کشت چغندرقند، چراکه چغندرقند بیشتر آب منطقه را میکشید. قبل از اینکه این اقدامات را انجام دهیم همه به کاشت چغندر، ذرت و... در منطقه مشغول بودند. الان در حوضه آبی چغندر را از 30هزار هکتار به 12هزار و 600 هکتار در کل حوضه آبی رساندهایم. خارج از حوضه آبی کشت میشوند. الان به جای چغندر در منطقه کلزا و گیاهان دارویی و زعفران و گلمحمدی کشت میکنیم. گیاهان دارویی را دو سال است راهاندازی کردیم و 12هکتار بهصورت پایلوت اجرا شد، درآمد و کشت و برداشت مشخص شد. همه مردم منطقه را میخواهیم به این سمت سوق دهیم. کشاورز دنبال درآمد است و معاش او از بحث کشاورزی است. میخواهیم کشاورز متوجه شود در یک هکتار زمین که میخواست چغندر بکارد الان گیاهان دارویی کشت کند که درآمد بیشتری هم دارد. مصرف آبی هم ندارد. بهترین کاری که در این حوزه انجام دادیم جایگزین محصولات کمآببر بهجای محصولات پرآببر است. واقعا این را میطلبد که در کل سطح کشور این اتفاق رخ دهد؛ در استانهایی که باید کاهش مصرف آب باشد و همه استانها از این بیآبی بیرون آیند. در آذربایجانغربی نیز این کارها را انجام دادیم زیرا پایلوت برای تمام استانهای کشور است.»
اخبار مرتبط: