به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، در 18 اردیبهشت محله کپرنشین «جنگلوک» چابهار در استان سیستانوبلوچستان دچار آتشسوزی شد و چون جنس محل حریق از نوع چوب و کپری، کامپوزیت و یونولیت فشرده بوده، سرایت آتشسوزی بهشدت سریع اتفاق افتاد و خسارات زیادی به مردم بیبضاعت و حاشیهنشین این منطقه وارد شد. حادثه تلفات جانی نداشت، اما بر اثر این آتشسوزی ۳۰ خانوار تنها سرپناه خود را که همان کپرها بودند، از دست دادند و درحالحاضر این خانوارهای آسیبدیده در چادرهای جمعیت هلالاحمر اسکان اضطراری داده شدهاند. چندی قبل نیز کپرنشینان و حاشیهنشینان شهر چابهار طی بارندگیها و سیل در منطقه متحمل خسارتهای بسیاری شدند و بسیاری اندک زندگی محقر خود را از دست دادند. در باقی اوقات سال نیز زندگی روزمره مردم این مناطق در نبود امکانات اولیه زندگی مانند برق، بهداشت، مدرسه و آب لولهکشی و مسکن مناسب در هوای شرجی و گرمای طاقتفرسای بلوچستان به تقلا برای زندهماندن تنزل پیدا کرده است.
این زجر حاشیهنشینی در منطقهای به وجود آمده که دارای ظرفیتهای بیهمتای اقتصادی در کشور است، اما نسخههای توسعه اقتصادی منطقه ارمغانی برای مردم آنجا نداشته است. توسعهای که از سال 72 با ایجاد منطقه آزاد و وعدههای توسعه و رفاه به مردم آغاز شد ولی بهجز اقلیتی سرمایهدار تجاری مرکزنشین که منطقه را به سکوی واردات تبدیل کردهاند، مردم منطقه منتفع نشدند. اقلیتی که هماکنون شهرکهایی با کاخ و ویلاهای میلیاردی در کنار زاغهها ساختهاند تا صحنهای کمیاب از همزیستی فقر و غنا و شکاف طبقاتی را در کشور برپا کنند. بندر چابهار، بندری با موقعیت و مزیتهای ویژه، بیش از دو دهه از زمان دولت سازندگی تاکنون قرار است نماد سرمایهگذاری خارجی در ایران باشد و مرکز ترانزیت، صادرات و واردات آینده کشور شود؛ در شرایطی که بنادر خلیجفارس کمکم بهخاطر محدودیتهای اقتصادی_سیاسی توامان دارند از دور خارج میشوند، چشم امید صادرات، واردات و در یک کلام تجارت و ترانزیت ایران به تنها بندر اقیانوسی کشور، چابهار است. در دولت تدبیر و امید سرمایهگذاری هنگفتی برای ایجاد صنایع سنگین چون فولاد و پتروشیمی انجام شده و قرار است قطب سوم پتروشیمی پس از عسلویه و ماهشهر البته با سرمایهگذاری بخش خصوصی باشد، همچنین طرح انتقال آب دریای عمان به مشهد توسط بخش خصوصی و وام سه میلیارد دلاری از صندوق توسعه ملی انجام شود. اما دستاورد این نسخهها و توسعه سرمایهسالار بهویژه با احداث منطقه آزاد چابهار و ایجاد جذابیتهای کاذب اقتصادی در کنار عدمسرمایهگذاری کافی دولتهای متوالی بر زیرساختهای توسعه سرمایه انسانی و عدالت اجتماعی چون آموزشوپرورش و بهداشت و درمان با وجود رکوردداری چابهار در داشتن کمترین سرانه آموزشی و کمترین سرانه تخت بیمارستانی و کمترین دسترسی به آب لولهکشی در کشور (فقط 21درصد جمعیت شهری آنهم بهصورت جیرهبندی!) باعث شده شهر به رتبه اول رشد و نسبت جمعیتی حاشیهنشین در کشور نیز نایل شود! چابهار با بیش از ۳۰۰ هزار نفر جمعیت، هماینک ۷۰ هزار نفر جمعیت حاشیهنشین در ۱۴ سکونتگاه غیررسمی دارد که بدون امکانات برق، بهداشت، مدرسه و آب زندگی میکنند. توسعه نامتوازن سبب شده است که سیستانوبلوچستان یکی از رکوردداران حاشیهنشینی در کشور باشد که تنها در چهار شهر آن حدود یک میلیون حاشیهنشین وجود دارد. طبق آمار رسمی اعلامشده از سوی ادارهکل راه و شهرسازی سیستانوبلوچستان در چهار شهر زابل، زاهدان، چابهار و ایرانشهر با مجموع جمعیت حدود سه میلیون نفر، یک میلیون و ۸۲ نفر حاشیهنشین زندگی میکنند و طبق همین آمار رتبه نخست حاشیهنشینی نسبت به جمعیت در کشور متعلق به شهر بندری چابهار است. علل ایجاد و رشد حاشیهنشینی در این استان نمودی از شبکهای از سوءمدیریتها همراه با سیاستهای فقرزا و نابرابرساز نئولیبرالی سرمایهسالار بوده است که از سال 68 تاکنون در قالب بسته اقتصادی تعدیل ساختاری در کشور و مناطق محروم اجرا شده است. در ادامه برخی علل انسانی ناشی از اهمال، سوءمدیریتها و حتی فسادهای منتج به رشد حاشیهنشینی در منطقه را مرور میکنیم.
به گفته برخی مسئولان محلی دولت بهمدت دو دهه یعنی تا سال 93 بدون تحقیق میدانی با خارجی پنداشتن مردم حاشیهنشین چابهار صورتمساله را پاک کرده بودند ولی در سال 93 با ورود فرماندار وقت کاشف بهعمل آمد که 96درصد مردم حاشیه چابهار ایرانی و مهاجر روستایی هستند.
سعیدی عضو شورای شهر چابهار از رویکرد دستگاههای دولتی به این ماجرا میگوید: «تا سال ۹۳ رویکرد دستگاههای دولتی و خدماتی این بود که دلیلی برای ورود به بحث حاشیهنشینی نداریم؛ میگفتند این مردم ایرانی نیستند، پس ضرورتی برای خدماترسانی به آنها وجود ندارد! اما سال ۹۳ موهبتی، فرماندار سابق چابهار به این بحث ورود کرد و متوجه شد که اتفاقا بیش از ۹۶درصد از این جماعت ایرانی هستند. اما از بد حادثه در این قسمت زمینخوارهایی هم وجود داشتند که از فلاکت بعضی افراد سوءاستفاده میکردند.» به گفته سعیدی بیشتر از ۹۰ درصد حاشیهنشینها بهدلیل خشکسالی، بیکاری و از بین رفتن دامهایشان به شهر آمدند. برخی مسئولان، منطقه آزاد و جذابیتهای کاذب اقتصادی و وعدههای توسعه و ترقی منطقه و فساد رانتخواران را عامل رشد حاشیهنشینی میدانند. عبدالواحد بزرگزاده، امامجمعه موقت اهلسنت چابهار میگوید: «برخی مسئولان بهجای عمل کردن به وظایف تنها شعار میدهند. امروز در چابهار با وجود منطقه آزاد مهاجرتهای غیرقابل پیشبینی از نقاط مختلف کشور اتفاق افتاده است. سرمایهداران با ورود به چابهار با استفاده از موقعیت خوب منطقه کسب درآمد کرده و مراکز اصلی شهر را در اختیار گرفتهاند، بهطوری که مهاجران روستاهای چابهار بهدلیل بضاعت کم در حاشیه شهر اسکان یافته و با حداقل امکانات یا بدون تجهیزات معیشتی زندگی میکنند. مشاهده نشده است که منطقه آزاد کمکرسانی قابلملاحظهای به حاشیهنشینان بکند، بهطوریکه درحالحاضر مردم بومی چابهار با مشکلات بیکاری و فقر دستهوپنجه نرم میکنند و اینها همه تبعات وجود منطقه آزاد چابهار است که مدیرعامل مربوطه باید پاسخگو باشد.»
سیدمحمد موسوی، امامجمعه چابهار هم میگوید: «منطقه آزاد مسئول اول و آخر این فاصله طبقاتی تاسفباری است که در چابهار حاکم شده است، درحالیکه کنار فنس منطقه آزاد صدها نفر حاشیهنشین زندگی میکنند، هر روز به بهانههای مختلف همایشهای کذایی میلیاردی میگیرند و کاروانهای خودرو جلوی این مردم محتاج به نان شب جولان میدهند. منطقه آزاد نهتنها کاری برای حاشیهنشینی نمیکند بلکه جلوی چشم این مردم محروم با همایشهای میلیاردی ریختوپاش میکند و نمک بر زخم این مردم رنجدیده میریزد.» همچنین از علل عمده حاشیهنشینی مردم سوءمدیریتها و عوامل انسانی است. خشکسالیهای منطقه که باعث مهاجرت روستاییان شده است فقط منشأ اقلیمی ندارد بلکه قسمتی از خشکسالی منطقه تحمیلی به مردم مستضعف آنجاست. با احداث سدها و عدمتکمیل شبکه پاییندست و قطع جریان طبیعی آب در مواقع کمبارش به مردم خشکسالی تحمیل شد و در مواقع پربارش بهعلت پر بودن سدها سیل در منطقه جاری شده و مردم دچار خسارت شدیدی شدهاند. مسالهای که در سیل بزرگ بلوچستان در سال گذشته از علل اصلی بود. پروژههایی که با سوءمدیریت و عدمتکمیل مانند سد زیردان که 10 سال قبل ساخته شده ولی پس از یک دهه شبکه پاییندست تکمیل نشده و این بیآبی تحمیلی باعث مهاجرت مردم به حاشیه شهر چابهار شده است. در علت این خشکسالیهای تحمیلی نکته دردآور فساد برخی مسئولان ارشد و مرتبط است مانند فساد رئیس سابق آبوفاضلاب روستایی استان که پنجم اردیبهشت99 دستگیر شد. همچنین فساد زمینخواری از علل دیگر استمرار حاشیهنشینی در چابهار است. امامجمعه چابهار زمینخواری را دلیل حاشیهنشینی در چابهار میداند و میگوید: «در 30سال اخیر، تاکنون بارها حاشیهنشینان چابهار ساماندهی شدند ولی باز در نقطهای دیگر از شهر سر برآوردند.»
سیدمحمد موسوی با اشاره به این موضوع که حاشیهنشینی در چابهار با سایر جاهای کشور متفاوت و بیشتر زمینخواری است، میافزاید: «زمینخواران افراد فقیر و فاقد شناسنامه را اجیر میکنند و از آنان میخواهند روی زمینهای موردنظر آنها زندگی کنند.» عینالدین سعیدی، رئیس شورای اسلامی شهرستان چابهار میگوید: «روستانشینان چابهار و دشتیاری که بخشی از آنها هم در مناطق مرزی ایران و پاکستان سکونت دارند، با بسته شدن مرز ریمدان و همچنین از دست رفتن زمینها و دامهایشان در خشکسالی 20ساله بلوچستان، بهخاطر جذابیتهای اقتصادی کاذبی که بهواسطه منطقه آزاد و برخی شرکتها و نهادها در چابهار ایجاد شده؛ نهتنها از روستاهای چابهار بلکه از کل روستاهای بلوچستان به امید یافتن کار و زندگی بهتر به چابهار مهاجرت میکنند.»
روستانشینان بهدلیل نداشتن تمکن مالی با رشد سرطانگونهای در مناطق حاشیه شهر سکونت اختیار میکنند و موجب رشد سریع حاشیهنشینی در چابهار میشوند؛ بزرگترین منطقه حاشیهنشین چابهار که به کمب معروف است سال 85، حدود پنج هزار نفر جمعیت داشته و امسال این جمعیت به 23 هزار نفر رسیده است؛ این خود نمایانگر رشد سریع جمعیت حاشیهنشین در چابهار است.
حقانی، شهردار چابهار نیز در تبیین علل کیفیت زندگی اسفبار حاشیهنشینان میگوید: «مشکلی که ما در ساماندهی حاشیهنشینی داریم، اراضی این مناطق است که همگی متعلق به سازمان ملی زمین و مسکن است. شهرداری چابهار اعلام کرده، اگر زمینها به شهرداری واگذار شود، شهرداری با توجه به ردیفهایی که به ساماندهی حاشیهنشینی اختصاصیافته _که شامل 30درصد اعتبارات استانی و نهادهای درگیر در ستاد بازآفرینی است_ همچنین پیگیری و عزم مستمر، ساماندهی را سرعت میدهد اما متاسفانه عزم و اراده لازم برای ساماندهی حاشیهنشینان وجود ندارد.»
شهردار چابهار گفت: «برای ساماندهی شهر چابهار پیشتر درخواست کردیم که از محل اعتبارات توسعه سواحل مکران، اعتباری به شهر چابهار تخصیص یابد که فعلا پاسخی دریافت نکردهایم، بااینحال این اطمینان وجود دارد که بدون توسعه شهر چابهار و ارتقای شاخصهای زندگی در آن، استقرار صنایع و توسعه سواحل مکران با معضل جدی روبهرو میشود.» برخی اقدامات توسعهای نظیر راهآهن، صدور مجوز ساخت فرودگاه، مرز رسمی ریمدان و طرحهای بزرگ و کوچک در زمینه آبرسانی، ساخت بیمارستان ۵۴۰ تختخوابی درحال انجام است و طرحهایی چون اقدام ملی مسکن و وعده پایان حاشیهنشینی از سوی وزیر راهومسکن تا پایان سال آینده مجموعهای از وعدههایی است که مسئولان برای حل مشکل حاشیهنشینی در چابهار دادهاند که بهویژه وعده وزیر بیش از اندازه خوشبینانه بهنظر میرسد و مادامیکه پارادایم توسعه مناطق محروم از مدل سرمایهبر و متمرکز به مدلهای مشارکتی و تعاملی و مبتنیبر کسبوکارهای مردمی تعاونی و خرد و توسعه زیرساختهای آموزشی و بهداشتی درمانی بدل نشود، محرومیتزدایی و حاشیهزدایی گستردهای را شاهد خواهیم بود.»
* نویسنده: مجتبی جهانتیغ، پزشک جهادی