به گزارش «فرهیختگان آنلاین» موضوع از آنجا آغاز میشود که چندروز پیش کلیکرفت نماینده آمریکا در سازمان ملل ضمن اینکه دوباره عنوان کرد کشورش برای پیشبرد فشار حداکثری علیه ایران از تمامی ابزارهای خود استفاده خواهد کرد، از یک مسیر پیچیده قابلتوجه نام برد و گفت: «ناآرامیها در لبنان، سوریه، یمن و هرجای دیگر برای فشار به ایران ادامه خواهد یافت و ما آن را بهطور جدی دنبال میکنیم. مگر اینکه فشار حداکثری علیه ایران جواب بدهد و ایران رفتار مخربش را تغییر دهد.» این البته با اظهارنظرهای پیشین آمریکاییها در جریان اعتراضات عراق و لبنان همخوانی دارد. چنانکه چندی پیش از بروز اغتشاشات سال 2019 در بیروت، مایک پمپئو، وزیر امورخارجه آمریکا علنا به لبنانیها گفت که یا باید با حزبالله مواجه شوید و مقابل این گروه بایستید یا هزینه همراهیتان با آن را بپردازید.
درسهای اغتشاشات در تهران
دی 96 و آبان 98 اگرچه برای مردم ایران روزهای تلخی بود و برای مدتی امنیت و آرامششان با مخاطره روبهرو شد، اما برای کسانی که یا بهمنظور اداره جامعه یا برای تحلیل به موضوعات نگاه میکنند و برای این هدف هم تلاش دارند جامعتر از دیگران موضوعات را رصد کنند، چه درخصوص ریشهیابی موضوعات و چه درباره نتایج آنها درسآموز و ارزشمند بود. اولین نکته این است که جریانهای آشوبطلب آنقدر طرح و ایده در آبنمک خواباندهاند که بهمحض مشاهده کوچکترین فرصت، یکی پس از دیگری آنها را عملیاتی میکنند؛ از کارمند بازنشسته یک سفارت کار میکشند تا جوان و نوجوانی که نادانسته ابزاری شدهاند برای ایجاد یک اغتشاش اجتماعی بزرگ حتی در حد فلج کردن بخشی از یک کلانشهر، سیستمهایی که حالا اورگانیکتر از همیشه بهنظر میرسند و آنقدر دقیق به وظایف خود عمل میکنند که گویی سالها و در عملیاتهای مختلف در کنار یکدیگر بودهاند (درحالیکه در مقاطع مختلف مشاهده شده افراد مختلف دخیل در یک اغتشاش بعضا از حضور یکدیگر خبر هم ندارند.) به این هماهنگی و آمادگی برای آغاز عملیات، دقت در نظاره وقایع اجتماعی ایران را هم باید اضافه کرد و گفت که اشراف اطلاعاتی این جریانها درکنار تخصص در عملیات، حتما گویای کمکهای ویژهای است که از سوی کشورهای خارجی به آنها میشود، چه در بعد اطلاعاتی، چه آموزشی و... .
از اینرو میتوان اطمینان حاصل کرد که جریان یا جریانهایی همیشه مترصد مشاهده یک فرصت برای اقدام هستند و اگر پیش از این فاصله این اقدامات به یکدهه میرسید، امروز سالانه یا حتی کمتر امکان عملیات دارند.
دومین مساله درباره زمانهای بروز است، هم در سال 96 و هم در سال 98، اتفاقات مدیریتی در فرآیند اداره کشور بود که خودبهخود زمینه ایجاد چالشی جدی را فراهم میآورد و تا زمانی که این فرصتها از سوی مسئولان اجرایی کشور در اختیار اغتشاشگران قرار نمیگرفت امکان عملیات با وجود توانمندیهایی که آنها جمع کرده بودند، وجود نداشت. این امر البته موید این است که در سالهای اخیر ایرادات در میدان تصمیم و عمل مدیران کشور فراتر از حد تصور شده و حالا بهجایی رسیده که چالشهای بزرگی را میتواند برای کشور پدید آورد.
نکته سوم و کلانتر اما ارزیابی مجموعه وقایعی است که در کشورهای منطقه بهویژه کشورهای موسوم به جریان مقاومت بهصورت سلسلهوار و با فاصله زمانی کم رقم خورده و تاثیرات مخرب اما متفاوتی را در هرکدام برجای گذاشته است. برای مثال سال گذشته اتفاقات از لبنان آغاز شد، به عراق رسید و بعدا به ایران هم سرایت کرد. سهماه بعد از این اغتشاشات در لبنان بالاخره دولت توانست تشکیل شود، در عراق دولت مستقر مجبور به استعفا شد و چندماه طول کشید تا گزینه بعدی انتخاب شود و نهایتا در ایران چندروز نقاطی از کشور با اغتشاش و آسیب همراه بود و چندین میلیارد خسارت به کشور وارد شد.
زمینههای عملیات برای آمریکا فراهم است
چنانکه در سطور قبلی گفته شد، آمریکاییها عموما برای ایجاد بلوا در خاورمیانه از زمینههای مساعدی که در کشورها وجود دارد، استفاده میکنند. واقعیت این است که برخی کشورهای جنوب غرب آسیا بهدلایل مختلف؛ از استعمار بلندمدت گرفته تا فرقهگرایی و... بهصورت ذاتی دارای مشکلات زیادی ازجمله شکاف طبقاتی، نابرابری، تحجرگرایی و... هستند و اساسا دارای ریشههایی برای ایجاد آشوب و ناآرامی. همه این دلایل اما وقتی درکنار مسالهای تحتعنوان ایستادگی درمقابل توسعهطلبی آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار میگیرد، میتواند بهسرعت زمینهساز فتنهانگیزی غربیها شود تا هرقدر که ممکن است موانع توسعه قدرت آمریکا و همراهانش از میان برداشته شود. گران شدن هزینههای مخابراتی در لبنان، فساد و نابرابری در عراق و افزایش نرخ بنزین در ایران و... همگی زمینههایی هستند که در سال 2019 باعث شدند آشوب و اغتشاش با هدف ضربه زدن به جریان مقاومت شکل بگیرد.
کرونا 11درصد تولید ناخالص خاورمیانه را بلعید
حالا اما دومساله دیگر مضافبر این زمینهها شده است؛ اول اینکه فشار حاصل از کرونا باعث از دست رفتن بخشهای عمدهای از تولید ناخالص داخلی این کشورها شده و این صرفنظر از ناتوانیهای سیستمهای بهداشتی آنها در مبارزه با کرونا و مساله دوم مربوط به کاهش غیرقابل باور قیمت نفت برای این کشورهاست؛ کشورهایی که عمده درآمدشان حاصل از تولید و صادرات نفت است و منبع درآمد قابلتوجه دیگری ندارند. برای مثال در کشوری چون عراق که روزانه چهار تا پنجمیلیون بشکه نفت صادرات نفت خام دارد، حالا درآمدهای دولتی به کمتر از 50درصد نسبت به سال 2019 رسیده و این میزان بازهم باعث افزایش نارضایتیهای عمومی خواهد شد. آمارها میگویند در اثر این دو اتفاق، میانگین کاهش تولید ناخاصل داخلی کشورها در خاورمیانه حدود 11 درصد است، درحالیکه میانگین این رقم برای کل کشورهای جهان حدود دودرصد برآورد شده است.
در کنار این دوعامل اصلی، باید برخی بحرانها و چالشهای اختصاصی کشورهای منطقه را هم مزید بر علت دانست. برای مثال در عراق هنوز دولت تشکیل نشده و درگیری میان احزاب و گروهها باعث غفلت از ماجرای امنیت این کشور شده است. همین یکی دو روز پیش در اثر همین غفلت داعش در شمال سامرا دوباره دست به عملیات زد و 11 عضو حشدالشعبی را به شهادت رساند یا در لبنان ماجرای درگیری میان نخستوزیر سابق یعنی سعد حریری با هیات حاکم همچنان داغ است و برخی رسانهها ازجمله الاخبار روز گذشته گفتند که سعد حریری در تلاش است کودتایی را علیه دولت قانونی این کشور ساماندهی کند. اتفاقی که البته بازهم ردپای آمریکاییها در آن دیده میشود، چنانکه دوورتی شیا، سفیر آمریکا در بیروت طی روزهای گذشته با نامهنگاری و اظهارات خود در دامن زدن به اختلافات موثر عمل کرده است.
اولویت، بستن مسیرهای دور زدن تحریم است
نکته پایانی اما درمورد این است که امروز آمریکاییها پیش از آنکه امید به قطع سرحلقههای مقاومت و اتصالشان با ایران داشته باشند، امیدوارند بتوانند مسیر دور زدن تحریمها- که با واسطه همین کشورهای جریان مقاومت فعلا در جریان است- مسدود شود، چنانکه اغتشاشات سال گذشته عراق باعث محدودیت دسترسی ایران به دینار بهعنوان یک ارز واسط برای تعیین نرخ دلار در تهران شد و یکی دو هزار تومانی قیمت دلار در تهران بههمین علت بالا رفت یا مرزهایی که بعضا بهدلیل ناامنیها بسته شدند، خود عامل دیگری در این مسیر به حساب میآیند. در عراق حتی تلاش برای مسدودسازی گذرگاه استراتژیک «البوکمال ـ القائم» که ایران را از مسیرهای زمینی به مدیترانه میرساند، از مصادیق دیگر همین تلاشهاست.
«فرهیختگان» در گفت وگو با کارشناسان به بررسی این موضوع پرداخته است:
سعدالله زارعی در گفتوگو با «فرهیختگان»:
مطلعیم ایجاد ناآرامی اجتماعی در دستورکار آمریکا قرار گرفته است (لینک)
***********************************************
حسین رویوران در گفتوگو با «فرهیختگان» پاسخ داد
عربستان همچنان میتواند پشتوانه مالی آشوبها باشد؟ (لینک)
***********************************************
امیر موسوی در گفتوگو با «فرهیختگان»:
هدف آمریکا قطع ارتباط ایران با تمام گروهها تا مرز فلسطین اشغالی است (لینک)