کد خبر: 39877

شوک نفتی چه تاثیری بر چشم‌انداز بازار انرژی دارد؟

غرب آسیا قلب انرژی دنیا باقی می‌ماند

بحران کرونا همانند یک کاتالیزور درحال سرعت بخشیدن به حذف تولیدکنندگان متفرقه از بازار نفت است و این وضعیت یعنی غرب آسیا همچنان اصلی‌ترین منبع مورداطمینان برای تولید انرژی در جهان است.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، شامگاه دوشنبه اتفاقی بی‌سابقه در بازار انرژی جهان یعنی نفت رخ داد؛ ارزش این ماده که از آن به طلای سیاه نیز یاد می‌شود، با سقوط‌های پی‌درپی از 20دلار به 13، 12 و جایی رسید که هر خریدار به‌ازای سفارش هر بشکه نفت از تولیدکننده 39 دلار نیز پاداش نیز می‌گرفت. در روزهای گذشته تحلیلگران بازار انرژی درباره نفت زیر 15 و 10 دلار هشدار داده بودند، اما هیچ‌کس خبری از نفت زیر صفر دلار در قیمت‌های منفی نداده بود و حتی بدبیناته‌ترین تحلیل‌ها هم احتمال خرید نفت مفت با پاداش چند ده دلاری را نمی‌دادند.

پس از آغاز شیوع کرونا کسی باور نمی‌کرد این ویروس به سطح همه‌گیری جهانی برسد، اما رسید و مردم و دولت‌ها را با واقعیتی بی‌سابقه روبه‌رو کرد. هیچ کشوری تا زمانی که کرونا به آن نرسیده بود، خطر قریب‌الوقوع آن را به‌خوبی درک نمی‌کرد. بعد از کرونا، حالا نفت است که بعد از کرونا، واقعیت جدید خود را به کشورهای تولیدکننده ثابت کرده است. تقاضای جهانی برای نفت به‌دلیل درگیری اقتصادهای برتر جهان همانند چین، اروپا و آمریکا با کرونا به‌شدت کاهش پیدا کرده و بازار نفت با مازاد 30درصدی تولیدات روبه‌رو است. به‌جز کرونا، عرضه بیش‌ازحد نفت در بازار در پی جنگ نفتی ریاض و مسکو، بازار را با میلیون‌ها بشکه نفت بی‌مشتری مواجه کرد و قیمت‌ها را به صفر و زیر صفر رساند. اتفاقات نفتی اخیر، خیلی از تولیدکنندگان را از عرصه تولید خارج کرد و به آنها فهماند که در یک بازار باثبات، تولید نفت آنها صرفه اقتصادی دارد، اما این همچنان نفت غرب آسیاست که با هزینه‌های تولید ارزان، برای بقا شانس دارد. در این گزارش به بررسی جوانب مختلف این کاهش قیمت پرداخته‌ایم.

  چرایی سقوط نفت به زیر صفر دلار

در کنار سایر تولیدکنندگان انرژی، ایالات‌متحده آمریکا روزانه حدود ۱۲میلیون بشکه نفت تولید می‌کند، درحالی‌که میزان تقاضای این ماده در آمریکا و جهان به‌دلیل شیوع ویروس کرونا کمی کاهش یافته است. در کنار این موضوع جنگ نفتی ریاض و مسکو، بازار را به‌شدت تکان داد. هرچند اوپک و اوپک‌پلاس پس از مدتی به توافق کاهش قیمت نفت دست پیدا کردند، اما این توافق دیرهنگام همه تولیدکنندگان نفت را با زیان‌های هنگفت روبه‌رو کرد. این توافق نه‌تنها مانع کاهش قیمت‌ها نشد، بلکه به‌دلیل اشباع شدن بازارهای جهانی با سرعت بیشتری نفت را بی‌ارزش‌تر کرد.

کاهش قیمت نفت، تاثیر مستقیمی بر تولید نفت شیل در آمریکا داشت. به‌طور متوسط هزینه تولید هر بشکه نفت شیل، چیزی در حدود 40 تا 45 دلار است. با نفت 20 تا 25دلاری، تولید نفت در آمریکا بشکه‌ای 20دلار ضرر به‌حساب می‌آمد. در چنین وضعیتی، دونالد ترامپ دستور خرید نفت ارزان از تولیدکنندگان داخلی و خارجی و انبار کردن آنها را صادر کرد. به‌دنبال آمریکا، چینی‌ها نیز اقدام به ذخیره‌سازی نفت در انبارهای خود کردند.

روز گذشته اما یک اتفاق برای نخستین‌بار بازار انرژی را در یک شوک عجیب فروبرد؛ قیمت نفت روندی کاهشی را شروع کرد و به صفر و حتی منفی 37 دلار رسید. دلیل این اتفاق، پرشدن انبارهای نفت آمریکا به‌عنوان بزرگ‌ترین مصرف‌کننده و خریدار نفت در جهان بود.

در سوی دیگر، از زمان آغاز همه‌گیری جهانی کرونا در طی دوماه اخیر و در کنار جنگ نفتی روسیه و عربستان، به‌طور متوسط روزانه 30میلیون بشکه نفت اضافی راهی بازارها شده است. این نفت‌ها پس از خریداری شدن توسط آمریکا و چین بزرگ‌ترین ذخایر نفت جهان را نیز اشباع کرده‌اند. در کنار اشباع این انبارها درحال حاضر ۱۶۰میلیون بشکه نفت‌خام و 60 میلیون بشکه محصولات نفتی نیز روی نفتکش‌ها ذخیره شده و امکان انبار کردن نفت‌های تولیدی روی این نفتکش‌ها نیز وجود ندارد.

در این نقطه تولیدکنندگان دو انتخاب سخت دارند؛ یکی قطع تولید و دیگری فروش رایگان و یا حتی همراه با پاداش نفت. گاهی یکی از این راه‌ها سخت‌تر از دیگری است. در بعضی مواقع هزینه توقف کوتاه‌مدت تولید نفت، بیشتر از فروش آن با قیمت‌های بسیار کم است. گفته می‌شد در سال‌های دور، آمریکایی‌ها برای حفظ قیمت گندم، مازاد تولیدشان را در دریا می‌ریختند تا بر اثر مازاد نیاز، قیمت این محصول در بازارهای جهانی کاهش پیدا نکند. در روزهای گذشته در ایران هم چنین اتفاقی افتاد و محموله‌های جوجه یک‌روزه برای تنظیم بازار زنده‌به‌گور شدند. اما محموله‌های عظیم نفت را نه می‌توان در دریا ریخت و نه در زیر خاک کرد، به‌همین دلیل تولیدکنندگان بزرگ ناچاربه ارائه پاداش برای خرید نفت رایگان‌شان می‌شوند. زمان‌بر بودن تولید نفت، انبار کردن اولیه، بارگیری به نفتکش و تحویل به مقصد که خود می‌تواند چند هفته زمان ببرد، می‌تواند تصمیم آنی برای کاهش تولید را ناممکن کند. در اینجا نیز تولیدکنندگان هیچ راهی برای خلاصی از دست نفتی که تولید کرده‌اند، ندارند.

  نفت منطقه خاورمیانه

به این دلیل که هزینه تولید نفت در خاورمیانه نسبت‌به دیگر مناطق جهان چندین برابر کمتر است، می‌تواند با مقاومت در زمان کاهش قیمت، در آینده همچنان جزء بازیگران بازار نفت باقی بماند. مشکلات بیشتر در کشورها و مناطقی خواهد بود که هزینه‌های تولید زیادی دارند. نگاه به هزینه‌های تولید نفت نشان می‌دهد تولیدکنندگان نفت در آمریکای شمالی (آمریکا، مکزیک، کانادا)، لاتین (برزیل، ونزوئلا)، جنوب و غرب آفریقا (آنگولا، نیجریه)، آسیای مرکزی و قفقاز (قزاقستان، آذربایجان) باید رقابت سنگینی را تحت‌فشار شدید کاهش قیمت‌ها با یکدیگر داشته باشند. هزینه‌های تولید در این مناطق و کشورهای موجود در آنها از 20 دلار تا 50 دلار است؛ یعنی حتی قیمت‌های چند هفته اخیر نیز که در کانال 20 دلار بوده‌اند نه‌تنها صرفه‌ای برای بسیاری از این کشورها نداشته، بلکه در کنار هزینه‌های حمل‌ونقل نفت برای آنها زیان‌ده نیز بوده است. متوسط هزینه تولید هر بشکه نفت در کشورهایی مانند عربستان‌سعودی و عراق زیر 10دلار و کشورهایی همانند ایران و قزاقستان بین 10 تا 20دلار است. کشورهای غرب آسیا، به‌دلیل کم‌بودن هزینه تولید نفت، مرغوب‌تر بودن نفت تولیدی، کم بودن سرمایه‌گذاری لازم برای افزایش تولیدها و همچنین شناسایی مخازن نفتی عظیم در سال‌های اخیر در آن همانند کشفیات جدید ایران در مناطق سطحی خوزستان نشان می‌دهد این منطقه مهم همچنان محور اصلی بازار نفت باقی خواهد ماند.

  کاهش کوتاه‌مدت قیمت نفت به سود کیست؟

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا شب گذشته بلافاصله پس از سقوط شدید قیمت‌ها به آن واکنش نشان داد و با آرامش نکات مهمی را گفت؛ نکاتی که نشان می‌دهد او زیاد هم از سیاست نفتی بن‌سلمان که نفت را وارد سقوط آزاد کرده، ناراحت نیست. ترامپ در سخنان خود گفت کاهش قیمت‌های جهانی نفت کوتاه‌مدت و گذرا و به‌دلیل شرایط کنونی جهان است. رئیس‌جمهور آمریکا این دوره کوتاه‌مدت را بهترین زمان برای پرکردن ذخایر نفت آمریکا دانست و حتی اعلام کرد در این‌باره به‌دنبال مذاکره با سعودی‌ها برای واردات نفت مازاد آنهاست. رئیس کاخ‌سفید به مقدار نفت موردنظر خود نیز اشاره‌ای داشت و گفت می‌خواهد 75میلیون بشکه در ذخایر آمریکا را با این قیمت‌های عالی پر کند.

کاهش قیمت نفت به دولت آمریکا که هم‌اکنون به‌شدت با کرونا درگیر است و بخش‌های قابل‌توجهی از فعالیت‌های اقتصادی خود را تعطیل می‌بیند، کمک خواهد کرد تا با هزینه‌های کمتری این اقتصاد را مجددا به مدار برگرداند. آمریکا از سویی برای جبران تبعات کرونا بسته‌ای دو تریلیون دلاری برای کمک به صنایع و بخشی از نیازمندان آمریکایی تدارک دیده که نتیجه آن افزایش کسری بودجه آمریکا است. قیمت‌های پایین برای نفت می‌تواند هزینه‌های تولید و حمل‌ونقل در آمریکا را کاهش داده و از نیاز صنایع، کارخانه‌ها و شرکت‌ها برای دریافت کمک‌های دولتی بکاهد. از سوی دیگر بخش‌های زیادی از مردم آمریکا که به‌دلیل کرونا بیکار شده‌‌اند، با هزینه‌ای کمتر قبوض مختلف و کالاهایشان را خرید و دریافت خواهند کرد و برای بنزین پول کمی می‌پردازند.

تقویت دلار دیگر نتیجه کاهش قیمت نفت است. این کاهش قیمت به‌دلیل تاثیرش بر کاهش صادرات نفت آمریکا کمی اقتصاد این کشور را تضعیف می‌کند، اما با افزایش توان دلار، کاخ‌سفید را در چاپ پول بی‌پشتوانه بیشتر برای جبران کسری بودجه یاری می‌دهد.

  کاهش قیمت نفت کوتاه‌مدت یا بلندمدت

این نفت مفت، میهمان طولانی‌مدت بازارهای جهانی نخواهد بود. مشخص هم هست که قیمت‌های نفت نمی‌تواند منفی بماند، اما آنچه موردتردید است، سطح قیمتی است که می‌خواهد روی آن توقف کند. این سطح قیمتی نمی‌تواند در محدوده‌ای پایین‌تر از متوسط هزینه تولید هر بشکه نفت باشد، اما مشکل اینجاست که هزینه تولید هر بشکه نفت در مناطق مختلف دنیا به‌شدت متفاوت است و از بشکه‌ای یک دلار تا 50 دلار را شامل می‌شود. متوسط هزینه تولید هر بشکه نفت در کشورهایی مانند ونزوئلا، نیجریه و اکوادور بین 20 تا 30 دلار است و در آب‌های عمیق نروژ و انگلستان به 50دلار می‌رسد، گرچه روز گذشته قیمت نفت به سطح منفی نیز رسید، اما همچنان قیمت نفت برای معاملات آتی 22 دلار است. مساله اصلی در اینجاست که قیمت نفت در کدام بازه نوسان خواهد کرد؟ اگر قیمت این ماده سیاه بخواهد در بازه 20 تا 30 دلار نوسان کند، بخش زیادی از نفت کشورهایی مانند نروژ، انگلیس، نیجریه و حتی اکوادور و و نزوئلا از صرفه خواهد افتاد. کشوری مانند قزاقستان که هزینه حمل‌ونقل بالایی برای نفت لازم دارد نیز از این قاعده مستثنی نخواهد بود. کاهش شدید مصرف نفت در جهان همین حالا نیز باعث کاهش میزان سرمایه‌گذاری‌ها در صنعت نفت شده است. این کاهش، افق افزایش تولید نفت و حتی ثابت نگه‌داشتن سطح تولید قبل از شیوع کرونا را تیره می‌سازد. این مساله چاه‌های پرهزینه تولید نفت را از مدار خارج خواهد کرد. این حذف که کاهش میزان تولید را درپی خواهد داشت، قیمت‌ها را در آینده اندکی افزایش خواهد داد. همچنین بازگشایی برخی فعالیت‌های اقتصادی به‌مرور تقاضا را نیز افزایش خواهد داد. این دو اتفاق بازار معقولی را برای نفت کشورهایی رقم خواهد زد که به‌دلیل هزینه‌های تولید پایین، قابلیت تاب‌آوری در بحران بازار نفت را داشته‌اند.

  غرب آسیا منبع انرژی می‌ماند

بازار نفت همانند دیگر بازارها به‌صورت دوره‌ای دچار نوسانات آرام یا شدیدی می‌شود و همانند دیگر بازارها، کالاها و تولیدکنندگانی می‌توانند در آن باقی بمانند که به‌صورت بلندمدت توانایی تحمل این نوسانات را داشته باشند. در دنیای امروز به لطف تکنولوژی‌های پیشرفته، کشورهایی مانند آمریکا، کانادا، انگلیس و... جزء بزرگ‌ترین تولیدکنندگان نفت جهان هستند، اما هزینه‌های تولید در این کشورها بیش از اندازه سرسام‌آور است. تولید هر بشکه نفت در این کشورها بین 20 تا 60 دلار هزینه برمی‌دارد. به‌نظر می‌رسد قیمت‌های بالای نفت در دهه گذشته میلادی انگیزه‌ای برای ورود کشورها به بازار نفت بوده، اما حالا شرایط تغییر کرده است. بازار نفت حتی پیش از بحران کرونا نیز دستخوش ناآرامی و سقوط قیمت‌ها شده بود. افزایش تولید نفت به‌اندازه‌ای بود که نفت را از 114 دلار در سال 2011 به 30 دلار در سال 2014 رساند. 2014 سال اوج انقلاب نفتی شیل در آمریکاست؛ فناوری‌ای که به واشنگتن اجازه می‌داد بتواند از ذخایر غیرمتعارف نفت خود سوخت به‌دست بیاورد.

کاهش بی‌سابقه بهای نفت به‌گونه‌ای است که اگر تولیدکننده‌ای در آمریکا که هزینه تولیدش 40 دلار بوده و نفت خود را در دوشنبه سیاه نفت به قیمت منفی 40 دلار فروخته، 80 دلار ضرر کرده است. این درحالی است که کشورهای خاورمیانه به‌دلیل متعارف بودن چاه‌های نفت خود و کم‌بودن هزینه برداشت به‌سرعت می‌توانند تولید خود را کاهش داده و حتی در قیمت‌های پایین به مقاومت و ادامه حضور در بازار بپردازند. کشورهای حاشیه خلیج‌فارس بالعکس بسیاری دیگر از کشورها به‌جز برداشت از منابع متعارف، بخش زیادی از نفت خود را از میادین زمینی برداشت می‌کنند؛ چیزی که تولیدکنندگانی مانند انگلیس، آذربایجان، برزیل، مکزیک، نروژ و حتی آمریکا از آن بی‌بهره هستند. این کشورها اغلب تولیدات نفتی خود را از میادین دریایی با عمق زیاد به‌دست می‌آوردند. کشورهای خلیج‌فارس مزیت دیگری نیز دارند و آن نزدیکی میادین زمینی نفت‌شان به بنادر صادراتی دریایی‌شان است. نفت تولیدی خوزستان ایران، بصره عراق و الشرقیه عربستان با اندکی لوله‌کشی به ساحل می‌رسند و پس از بارگیری در نفتکش‌ها به‌سمت مقصد می‌روند. این مساله برای تولیدکنندگانی مانند قزاقستان و آذربایجان ناممکن است. برای مثال آذربایجان پس از برداشت نفت از دریای عمیق خزر که عمق مناطق جنوبی آن بین 600 تا 1200متر است، باید آن را با زحمت به‌دست مشتریان برساند. گفته می‌شود هزینه انتقال هر بشکه نفت آذربایجان برای تحویل در مدیترانه 18دلار هزینه دربر دارد.

حتی در شرایط غیرکرونایی و غیررکودی کشورهایی مانند آذربایجان باید به‌سختی در بازار بمانند، اما بحران کرونا همانند یک کاتالیزور درحال سرعت بخشیدن به حذف تولیدکنندگان متفرقه از بازار نفت است و این وضعیت یعنی غرب آسیا همچنان اصلی‌ترین منبع مورداطمینان برای تولید انرژی در جهان است.

* نویسنده:  سیدمهدی طالبی،روزنامه‌نگار

مرتبط ها