کد خبر: 39724

«فرهیختگان» گزارش می‌دهد

جنگ تجاری و کرونا در کمین ترامپ

جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی اداره آمادگی در برابر بیماری‌های اپیدمی را منحل کرد

مداخله نافرجام بریتانیا در کانال سوئز، زوال قدرت این کشور را برملا کرد. اپیدمی کرونا هم چنین نقشی را علیه آمریکا ایفا می‌کند؟

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، در روز‌هایی که شیوع کرونا در ایالات‌متحده به نقطه اوج خود رسیده و هر روز شاهد زمین‌گیر شدن و یا از بین رفتن هزاران آمریکایی بر اثر ابتلا به این ویروس هستیم، جدال‌های حاشیه‌ای درمورد نحوه عملکرد کاخ‌سفید و به‌ویژه شخص دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا دربرابر این بحران نیز بالا گرفته است. در همین راستا علی‌رغم تلاش‌های ترامپ برای برجسته‌سازی نقش چینی‌‌ها و یا حتی سازمان بهداشت جهانی در به‌وجود آمدن وضعیت فعلی ایالات‌متحده، اکثریت قریب‌به‌اتفاق کارشناسان حوزه سلامت و بهداشت و همچنین سیاستمداران و رسانه‌‌های جمعی آمریکا براین نظر هستند که شرایط بحرانی کنونی بیش و پیش از هرچیز حاصل عملکرد فاجعه‌بار دولت و مجموعه آشفته و ناکارآمد کاخ‌سفید است. آنچه در ذیل می‌آید، ‌بخشی از بررسی‌‌ها و تحلیل‌هایی است که در نشریات معتبری همچون «اکونومیست» و «فارین‌افیرز» ارایه شده و در آنها ابعاد مختلفی از نحوه مواجهه دولت ترامپ با این بحران مورد واکاوی و توجه قرار گرفته است.      

  سهم دولت ترامپ در بحرانی شدن اوضاع

هنگامی‌که در ژانویه 2017 دولت ترامپ قدرت را دراختیار گرفت، میان تمام چیز‌هایی که برایش به ارث مانده بود، برنامه‌‌هایی نیز برای تولید دستگاه‌های تنفس مصنوعی ارزان‌قیمت و 20میلیون ماسک صورت با قابلیت استفاده مجدد وجود داشت. بااین‌حال، هیچ‌کس پیگیر تولید آنها نشد. پس از آن در ژوئن 2018 جان بولتون، مشاور امنیت ملی، ظاهرا شورای امنیت ملی را سروسامان داد و در این فرآیند اداره آمادگی دربرابر بیماری‌های اپیدمی را منحل کرد. سال بعد دولت تصمیم گرفت که به‌همکاری مرکز کنترل و پیشگیری بیماری آمریکا (CDC) با مرکز کنترل و پیشگیری امراض در چین خاتمه دهد. پیامد چنین تصمیماتی را دقیقا همانند پیامد‌های تاکید چهار هفته‌ای ترامپ بر کم‌خطرتر بودن ویروس کووید-19 نسبت به آنفلوآنزای فصلی، تنها اکنون می‌توان درک کرد. در وضعیت فعلی این موضوع برای همه -البته به‌غیر از افرادی که تعصب چشمان‌شان را کور کرده- آشکار شده که واشنگتن عکس‌العمل‌های اولیه‌اش را خراب کرده است. گام‌های غلط به‌وسیله نهاد‌های کلیدی، از کاخ‌سفید و دپارتمان امنیت ملی گرفته تا مراکز کنترل و پیشگیری بیماری‌ها، اعتماد به ظرفیت و صلاحیت حکومت ایالات‌متحده را تحلیل برده است. از سوی دیگر اظهارات علنی دونالد ترامپ چه در قالب سخنرانی‌‌ها و چه در توئیت‌‌های صبحگاهی‌اش، نقش برجسته‌ای را در به‌نمایش گذاشتن این سردرگمی و عدم اطمینان ایفا کرده است. ترامپ در مواجهه با این بحران واقعا نالایق و مسئولیت‌ناپذیر نشان داده است. در چنین موقعیت دشواری، او با اشتیاق فراوان مشغول خودستایی درباره انبوه جمعیتی است که کنفرانس‌های خبری روزانه‌اش را دنبال می‌کنند. علاوه‌بر این، او همچنان به نصایح پزشکی بی‌پایه و اساس خود ادامه می‌دهد که توصیه به استفاده از داروی ضدمالاریا در درمان کرونا یکی از آخرین موارد آن محسوب می‌شود. در کنار اینها ترامپ هر فرد متخصصی را که نظرات او را در انظار عمومی رد کند، به سکوت وامی‌دارد. نکته جالب‌تر اینکه رئیس‌جمهور آمریکا سازمان بهداشت جهانی را برای اشتباهاتی مقصر می‌داند که دولت خودش هم آنها را مرتکب شده است. بااین‌حال، بازهم نسبت به تعلیق بودجه این سازمان، آن‌هم در اوضاع حساس کنونی، پافشاری نشان می‌دهد.             

از سوی دیگر کاخ‌سفید ترامپ هم مثل همیشه عجیب و غریب است. رئیس‌جمهور بیشتر روز‌های ماه مارس را بدون داشتن رئیس ستاد سپری کرد و در کمتر از یک هفته خود را از شر بازرس کل جامعه اطلاعاتی آمریکا و ناظر سرپرستی بر دو تریلیون دلار بودجه فدرال، خلاص کرد. نیروی دریایی، کاپیتان یک ناو هواپیمابر را به اتهام سیاسی‌کاری اخراج کرد. اما به‌رغم تمامی این فعل‌وانفعالات، این ویروس کرونا بود که ثابت کرد از ترامپ بزرگ‌تر و قدرتمندتر است.

  بحران تامین تجهیزات پزشکی

ورود و مداخله دیرهنگام دولت فدرال در موضوع کرونا موجب شد در مراحل ابتدایی شیوع اپیدمی، فرمانداران و دولت‌های ایالتی خود دست به‌کار شده و تا حد توان برای تامین تجهیزات ایمنی و پزشکی اقدام کنند. در این‌میان، برخی فرمانداران نیز به‌منظور ثبت‌سفارش‌های بزرگ‌تر به کشور‌هایی مثل چین، با یکدیگر هماهنگی‌‌هایی نیز برقرار کرده بودند. در این شرایط ورود و دخالت واشنگتن و سازمان مدیریت بحران فدرال (اف‌ای‌ام‌آی) اوضاع را دگرگون کرد. در همین راستا، فرمانداران ایالت‌هایی چون کنتاکی، اوهایو، لویزیانا، واشنگتن، میشیگان و نیویورک تاکید داشته‌اند که پس از مداخله واشنگتن ناچار شده‌اند برای تامین نیاز‌های خود رودرروی ایالت‌های دیگر و دولت فدرال قرار گیرند. درعین‌حال، تامین تجهیزات از کانال سازمان مدیریت بحران فدرال چالش دیگری را نیز پدیدار ساخت. فرآیند توزیع تجهیزات تهیه‌شده به‌وسیله این سازمان دراختیار کمپانی‌های خصوصی قرار گرفت، یعنی درست همان الگویی که پیش از این و درجریان توفان کاترینا هم به‌کار گرفته شده بود. جی رابرت‌پریتزکر، فرماندار ایالت ایلینوی می‌گوید به‌محض اینکه تجهیزات خریداری‌شده به‌وسیله سازمان مدیریت بحران فدرال به‌داخل آمریکا می‌رسد، فرمانداران باید برای تصاحب آنها پیشنهادهای خود را به توزیع‌کنندگان خصوصی ارائه دهند. البته آنها تنها گروه‌های متقاضی نیستند؛ مسئولان شهرها، سیستم‌های بیمارستانی و آسایشگاه‌ها هم برای تامین تجهیزات پزشکی رقابت می‌کنند. کارمند یکی از بزرگ‌ترین بیمارستان‌های کشور این وضعیت را با صحنه مبارزه در رینگ مسابقه قابل‌مقایسه می‌داند. افسران تدارکات ایالتی نیز در مشاهدات خود از دلالانی می‌گویند که با آنها تماس می‌گیرند و برای فروش میلیون‌ها ماسک، آن‌هم با چنددلار بیشتر قیمت تعیین‌شده برای خرده‌فروشی، چانه‌زنی می‌کنند. اما دغدغه فرمانداران و دولت‌های محلی به مسائل فوق ختم نمی‌شود، چراکه آنها باید نگران ترامپ و تمایلات شخصی او نیز باشند. برخی فرمانداران و سیاستمداران این اتهام را مطرح می‌کنند که دولت فدرال این تجهیزات ناکافی و کمیاب را به‌عنوان پاداش بین فرمانداران دوست تقسیم می‌کند. برهمین‌اساس، الیزابت وارن این سوال را مطرح می‌کند که چگونه می‌شود ایالت‌هایی چون کنتاکی و فلوریدا صددرصد و یا بیش از صددرصد نیاز‌های خود را به‌دست می‌آورند، اما ایالت ماساچوست نمی‌تواند از پس تامین نیاز‌های اولیه خود برآید: «من فکر می‌کنم هرکسی می‌تواند این موضوع را درک کند و بگوید که این هم یک بازی سیاسی دیگر دونالد ترامپ است.»

اگرچه چگونگی کارکرد سازمان مدیریت بحران فدرال و نحوه گزینش مسئولان آن می‌تواند نشانه‌ای برای نادرستی این تصورات تلقی شود، اما برخی اظهارات و عملکرد‌های رئیس‌جمهور موجب تقویت این باور شده است. اظهارات 27 مارس (هشتم فروردین) ترامپ خطاب به تیم خبری کاخ‌سفید را شاید بتوان در همین مقوله جای داد: «اگر آنها (فرمانداران) با شما درست رفتار نمی‌کنند، من هم به آنها زنگ نمی‌زنم.»
           
  سایه جنگ تجاری بر بحران کرونا

تعیین مقیاس تاثیر جنگ تجاری ایالات‌متحده و چین بر مهار کرونا و تامین تجهیزات پزشکی موضوع دیگری است که توصیف و تشریح آن به لحاظ کمیتی دشوار به‌نظر می‌رسد. منابع ذخایر استراتژیک آمریکا معتقدند که تنها یک‌درصد از ماسک‌های موردنیاز و تنها 10درصد دستگاه‌های تنفس مصنوعی موردنیاز برای مقابله با اپیدمی را در درون کشور داریم. سهم 95 درصدی چین از بازار آنتی‌بیوتیک‌ها را هم باید به اینها اضافه کرد. بدین‌ترتیب بقیه نیاز‌ها یا باید توسط کارخانه‌‌های داخلی تولید و یا اینکه به‌وسیله چینی‌‌ها تامین شود. در چنین موقعیتی بنابر نقل‌قول افرادی که برای تامین تجهیزات با فرمانداران ایالتی همکاری دارند، کشتی‌‌های حامل محموله‌‌های تجهیزاتی در بنادر چین متوقف مانده‌اند، آن‌هم بدین‌سبب که صادرات به آمریکا اکنون به یک مساله حساس سیاسی برای کارفرمایان حزبی تبدیل شده است؛ شرایطی که قبل از جنگ تجاری دو کشور وجود نداشت. درکنار اینها شرکت‌های سازنده تجهیزات پزشکی در چین نسبت به طرح شکایت در دادگاه‌های آمریکا دررابطه با کیفیت محصولات، میزان ایمنی و یا اثر‌بخشی آنها نیز دغدغه‌‌ها و نگرانی‌‌هایی دارند. درهرصورت اوضاع فعلی مشخص می‌کند که تامین‌کنندگان چینی نیازمند مجوز‌های جدیدی برای فعالیت در آمریکا هستند؛ هرچند این کار ممکن است دوره جدیدی از کاغذبازی‌‌های اداری را برای تامین‌کنندگان باوجدان و درمقابل اجازه معاملات شیادانه را برای بی‌وجدان‌ها فراهم کند.

اما بین تمامی عوامل تاثیرگذار، نمی‌توان از سهم و نقش ترامپ و رفتار‌های او در به‌وجود آوردن برخی چالش‌ها در روابط دو کشور غفلت کرد. مصداق بارز این امر یکی از توئیت‌‌های بامدادی ترامپ است که در آن رئیس‌جمهور چین موردتحسین قرار می‌گیرد و برخلاف روال از به‌کارگیری واژه‌‌هایی چون ویروس چینی و یا ویروس ووهان پرهیز می‌شود. بنابر شواهد موجود، تنها پس از این توئیت رئیس‌جمهور آمریکا بود که شرایط اندکی برای تجار و تامین‌کنندگان چینی بهبود پیدا کرد.

  کرونا پایان‌‌بخش سلطه آمریکا

نظم جهانی در وهله اول به تغییرات تدریجی و پس از آن به تغییری ناگهانی تمایل دارد. در سال 1956یک مداخله نافرجام در کانال سوئز، زوال قدرت بریتانیا را برملا کرد و پایان حکمرانی انگلستان به‌عنوان یک قدرت جهانی را به نمایش گذاشت. سیاستگذاران باید این نکته را درک کنند که اگر ایالات‌متحده برای رویارویی با لحظات کنونی اقدامی انجام ندهد، اپیدمی کرونا ویروس می‌تواند نقش یک «اثر سوئز» دیگر را ایفا کند. موقعیت آمریکا به‌عنوان یک رهبر جهانی در 7 دهه اخیر فقط به‌خاطر ثروت و قدرت ایجاد نشده بلکه به همان نسبت به جریان مشروعیت از دولت‌های محلی ایالات‌متحده، تامین کالا‌های عمومی جهان و توانایی و تمایل به فراخوان و هماهنگی جهت ارائه یک پاسخ هماهنگ به بحران‌ها وابستگی داشته است. اپیدمی کرونا ویروس هر 3 گزینه رهبری آمریکا را درمعرض امتحان قرار می‌دهد. با درنظر گرفتن مباحث مطرح‌شده وضعیت ایالات‌متحده در زمینه دو گزینه اول تا حد زیادی روشن شد. اما درمورد گزینه سوم باید یادآوری کرد که در طول بحران ابولا در سال‌های 2014 تا 2015 ایالات‌متحده ائتلافی از چنددسته کشور‌ها را برای مقابله با گسترش ویروس جمع‌آوری و هدایت کرد. دولت ترامپ تاکنون از تلاش برای اقدامی مشابه و در پاسخ به بحران کرونا خودداری کرده و حتی هماهنگی‌ای نیز با متحدان خود انجام نداده است. به‌عنوان نمونه واشنگتن تا پیش از اعمال محدودیت سفر اروپایی‌‌ها به آمریکا، هیچ‌گونه توجهی به شرایط متحدانش نشان نداده بود. دربرابر این عکس‌العمل کاخ‌سفید، پکن با ایجاد کمپین دیپلماتیک با حضور ده‌ها کشور و صد‌ها مقام سیاسی از طریق ویدئوکنفرانس، اطلاعات و تجربیات خود را درمقابل اپیدمی ارایه کرد. چینی‌‌ها این اقدامات را از طریق ارتباطات وسیع در منطقه و یا شبکه‌‌های منطقه‌ای مانند همکاری با کشور‌های اروپای شرقی از طریق مکانیسم 17+1، سازمان همکاری شانگهای، دولت‌های آسیا و پاسفیک و گروه‌های دیگر در اروپا و آفریقا عملی کردند.

درهرحال علی‌رغم تمرکز واشنگتن روی مسائل داخلی، کاخ‌سفید نباید به‌سادگی نیاز‌ به ایجاد هماهنگی برای پاسخ جهانی به بحران‌‌ها را نادیده بگیرد. تنها یک رهبر قوی می‌تواند مشکلات هماهنگی‌‌های بین‌المللی را هدایت کند. ایالات‌‌متحده برای چندین‌دهه زمینه این رهبری را به‌شکل موفقیت‌آمیزی فراهم کرده بود؛ اما دربرابر اپیدمی کروناویروس باید پذیرفت که تا اینجا واشنگتن از این آزمایش ناکام بیرون آمده است.

* نویسنده: میراحمدرضا مشرف، روزنامه‌نگار

مرتبط ها