به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، معین احمدیان، دبیرگروه فرهنگی طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: سازندگان «عصر جدید» در مقایسه با دیگر برنامهسازان تلویزیون این فرصت را یافتند که برای تولید این ابربرنامه تلویزیونی، حجم گستردهای از منابع مالی و انسانی را در اختیار داشته باشند. این گستردگی و امکانات فقط معطوف به حین تولید نیست که گفته میشود فرضا برای ثبت آنی یک صحنه، حدود 30 دوربین مشغول فیلمبرداری فعال هستند. سازندگان «عصر جدید» به مدد تجربهای که احسان علیخانی در برنامه ماه عسل کسب کرده، در مرحله پیشتولید هم فعال بوده و با راستیآزمایی متقاضیان حضور در این برنامه، آدمها و قصههای جذاب را برای بردن روی صحنه گلچین کردند. یکی دیگر از ویژگیهای عصر جدید این است که فراتر از یک برنامه چندساعته در قاب تلویزیون ظاهر شد و یکی از نمونههای آن، راهاندازی پویش کمک به سیلزدگان در سال گذشته بود. «عصر جدید» در نوبت اول پخش خود و حالا در فصل دوم، با جذب انبوه مخاطبان توانسته خودش را بهعنوان نمونه موفق برنامهسازی در تلویزیون اثبات کند. فارغ از ایرادات و نقدهایی که بهصورت مبنایی درمورد تولید برنامه استعدادیابی مطرح میشود؛ میتوان گفت که یکی از مهمترین عبرتهایی که تولید برنامه عصر جدید برای مدیران تلویزیون دارد، این است که اگر بهجای تولید چندین برنامه تکراری و گاهی به صرف پر کردن آنتن تلویزیون، بهصورت متمرکز هزینهها و نیروی انسانی را صرف تولید یک برنامه دقیق کنند، حداقلش در جذب مخاطبان تلویزیون موفق خواهند بود و اثرگذاری اجتماعی بیشتری خواهند داشت.
برنامه «عصر جدید» هنوز در ابتدای راه است و گامهای ابتدایی خود را برمیدارد و سازندگانش این فرصت را دارند که با تکیه به نظر منتقدان و مخاطبان، ایرادات فنی و محتوایی را برطرف کنند و همچنین با ایدههای جدید، یک برنامه جذاب خاص فرهنگ و هنر ایرانی را طراحی کنند. ایده و طراحی «عصر جدید» ذاتا این برنامه را در معرض این گزاره آشکار برای مخاطبش قرار میدهد که در حال تماشای الگوهایی برای کسب مهارت است. حال که فرصت تولید چنین برنامهای فراهم شده و مخاطبان هم با آن ارتباط برقرار کردند، قطعا دقت و حساسیتهای بیشتری نسبت به گزینش استعدادها و حتی انتخاب برندگان نهایی را میطلبد. سازندگان «عصر جدید» همچنان در حال آزمون و خطا هستند و واضح است بهدلیل اینکه برنامه باید در بستر فرهنگ جامعه ایرانی عرضه شود، نمیتواند شبیه هیچ برنامه استعدادیابی دیگری در دنیا باشد.
شاید در نگاه اول این جزء محدودیتهای ساخت یک برنامه استعدادیابی باشد و این تلقی شکل بگیرد که منجر به ریزش مخاطب خواهد شد ولی به موازات برنامه عصر جدید برنامه مشابه دیگری در یکی از شبکههای ماهوارهای فارسیزبان پخش شد که علیرغم تبلیغات وسیع در فضای مجازی و حضور داوران اسم و رسمدارش و البته نداشتن تمام محدودیتهای اجرایی در تلویزیون ایران، نتوانست آنچنان با مخاطبان ایرانی ارتباط برقرار کند. اگرچه ملاحظات فرهنگ و جامعه ایرانی باعث میشود که «عصر جدید» در فرم و اجرا با مشابههای خارجی خود تفاوت بسیاری داشته باشد ولی با تکیه بر همین محدودیتها و بهرهمندی از خلاقیتهایی که متکی بر مختصات فرهنگ و هنر جامعه ایرانی است، میتواند فراتر از یک بنگاه سرگرمیفروشی ظاهر شود و مخاطبش هم در سطحی والاتر از یک برنامه صرفا سرگرمکننده با آن مواجه خواهد شد. البته که برای تحقق چنین امری، مدیران تلویزیون میبایست دست از سلایق سفت و سخت خود بردارند و جسارت بیشتری به خرج داده و فرصت را برای عرضه هنرهایی که در چارچوب فرهنگ اصیل ایرانی تعریف شده، فراهم کنند.