به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، این روزها و پس از انتشار ویروس کرونا در کشور محدودیتهای متعددی در حوزههای مختلف ایجاد شد. یکی از این محدودیتها تعطیلی مدارس و مراکز آموزشی تا بعد از نوروز سال 99 است. البته بعد از کشوقوسهای فراوان و تعطیلیهای چند روزه و... این اتفاق افتاد و درنهایت مقرر شد مدارس و مراکز آموزشی تا بعد از نوروز 99 تعطیل شوند و آموزشها به صورت تلویزیونی و مجازی ادامه پیدا کند تا به اصطلاح خلأ و خللی در این مساله ایجاد نشود و دانشآموزان و دانشجویان از فراگیری مباحث آموزشی جا نمانند. البته گمانههایی مبنیبر به تعویق افتادن زمان آزمون سراسری و امتحانات نیمسال دوم دانشگاهها هم طرح شده است.
به هر شکل اما با عبور از مقدمه همانطور که گفته شد آموزش تلویزیونی از طریق صداوسیمای جمهوری اسلامی یکی از راهکارها و شاید بتوان گفت اصلیترین راهکار نظام آموزشی برای تداوم پروسه تدریس و تحصیل دانشآموزان بوده است. اتفاقی که در نگاه اول و با توجه به مطالبات قبلی و قدیمی توهم ایجاد و انجام نوعی از عدالت آموزشی را ایجاد میکند.
اینکه به هر حال بعد از سالها بیعدالتی و شکاف در حوزه آموزش و دسترسی عدهای محدود و خواص به سطح مقبول آموزش و توسعه آموزش پولی و غیردولتی به ناگهان و البته به واسطه یک ویروس که به گفته کارشناسان 50 میلیون برابر کوچکتر از انسان است، قدمی در مسیر عدالت آموزشی برداشته شود و همه دانشآموزان چه آن دانشآموزی که در بهترین خیابان شمال شهر تهران و در بهترین مدرسه پایتخت تحصیل میکند و چه آن دانشآموزی که در چادر و در دشت و صحرا بدون داشتن کمترین امکانات تحصیل میکند همه پای تلویزیون و به یک اندازه از محتوای آموزشی و تدریس و تحصیل بهرهمند شوند، این توهم را ایجاد میکند که نظام آموزشی کشور در مسیر توسعه عدالت آموزشی گام برداشته است و آرزوی دیرینه مطالبهگران عدالت آموزشی اندکی تحقق پیدا کرده است، البته آن هم نه به میل و با برنامهریزی سیاستگذاران آموزشی که از ترس شیوع یک ویروس و بیماری! اما خب همانطور که در این مقال نوشتیم این اتفاق هم همچون شعار توسعه عدالت آموزشی و ارائه خدمات برابر به همه دانشآموزان و مسائلی از این دست بیش از آنکه واقعی باشد، یک توهم است و حتی با نگاهی سختگیرانه خود منتهی به یک بیعدالتی بزرگتر و به سخره گرفتن مفهوم عدالت آموزشی خواهد انجامید.
با کمی اطلاع از پروسه آموزشی برخی مدارس، خصوصا آن مدارس خاص و اعیانی، آن مدارسی که برای دانشآموزان سرویس شخصی، مشاور و معلم خصوصی و شهریه چند 10 میلیونی دارند میتوان متوجه شد که این ایامی که به دلیل شیوع کرونا مدارس را به تعطیلی کشانده است بیش از آنکه مخل آموزش بچه پولدارها و مدرسه خاصیها شده باشد، مخل تحصیل همان دانشآموزانی شده است که حالا با مباحث کلاس درسیشان را هم نصفونیمه میبینند و با مشاهده شکاف آموزشی بین معلمان خودشان(اغلب خرید خدمتیها) و معلمانی که صداوسیما زحمت دعوت از آنها را کشیده است بیش از گذشته به تبعیض موجود در نظام آموزشی پی میبرند. اینها همه در حالی است که برخی مدارس پایتخت و شهرهایی خاص در کشور، این ایام، ایام قرنطینه دانشآموزان کنکوریشان بود و معلمان و مشاوران خصوصی به همین شمایل فعلی پروسه تحصیلشان را پیش میبردند و با کرونا یا بیکرونا خیلی تفاوتی در روند ارائه خدمات و دریافت مبالغ سنگینشان ایجاد نشده و نمیشود.
خیلی اگر نخواهیم برگ و بال زیادی به این نقدهای آموزشی بدهیم، تا روزی که همچنان معادلات کنکور و آموزش و تحصیل در خانهها و مدارس خاص و با خدمات مشاوران میلیونی و معلمان گرانقمیت تعیین شود. نشستن پای یک برنامه از سیستان تا تهران تغییری در روند جذب دانشجویان آینده و میزان موفقیت در کنکور ایجاد نمیکند. گشتی در فضای مجازی و تماشای تبلیغات معلمان و برندهای کنکوری و آموزشی به خوبی نشان میدهد این منتفعان برای هر شرایطی آمادهاند و کرونا که خوب است، حتی اگر شهاب سنگ هم به زمین بخورد، برای تدریس در سیارهای دیگر آماده شدهاند و نرخ دریافتیشان را هم اعلام میکنند. این نوع از آموزش وقتی مفید خواهد بود که سطح سوالات کنکور و آزمونهای اصلی از سطح همین آموزشها فراتر نرفته و فلان جزوه معلم خاص تهرانی مرجع سوالات کنکور نباشد.