کد خبر: 37851

دیاکو حسینی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

بسته شدن مرزهای همسایگان به روی ایران بخشی از پازل آمریکاست

کشورهای همسایه با ایران دارای ارتباطاتی هستند و به اصطلاح عامیانه رودربایستی‌هایی هم با ایران دارند و به‌سختی می‌توانستند حاضر شوند به‌خاطر ماجرایی که در FATF پیش آمد، تجارت خود با ایران را کم کنند. ولی امروز وجود این بیماری اپیدمی کرونا حداقل بهانه‌های اولیه و لازم را برای این کار فراهم می‌کند.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، در روزهای گذشته مقامات رسمی و غیررسمی آمریکایی ضمن ابراز ذوق‌زدگی از شرایط پدیدآمده در ایران به‌واسطه شیوع ویروس کرونا در تلاشند تا از این فرصت در چارچوب تشدید فشارها بر ایران بهره ببرند. وزیر خارجه آمریکا ایران را به پنهان‌کاری درباره حقایقی پیرامون شیوع کرونا متهم کرد و مارک دوبوویتز، رئیس بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها که یک اندیشکده صهیونیستی در آمریکا به‌شمار می‌آید، در صفحه توئیتر خود نوشت: «کروناویروس کاری با ایران کرده که تحریم‌های آمریکا نکرده است؛ متوقف کردن صادرات غیرنفتی (ایران).»

این قبیل موضع‌گیری‌ها در کنار بسته شدن تامل‌برانگیز مرزهای کشورهای همسایه با ایران به بهانه کرونا ما را بر آن داشت تا درخصوص ابعاد این تحولات با دیاکو حسینی، مدیر برنامه مطالعات جهانی مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری به گفت‌وگو بنشینیم. متن این گفت‌وگو را در ادامه از نظر می‌گذرانید.

 ارزیابی شما درباره صحبت‌های پمپئو چیست و طرح چنین اظهاراتی در شرایط کنونی را چگونه می‌بینید؟

به نظر من آمریکایی‌ها به یک جنگ روانی دست می‌زنند و از فضایی که در افکار عمومی ایجاد شده و شاید خود ما هم در آن بی‌تقصیر نبودیم، استفاده می‌کنند. بعد از حوادث آبان‌ماه  یک فضای منفی در جامعه تولید و بخش عمده‌ای از آن توسط رسانه‌های فارسی‌زبان یا فعالان فارسی‌زبان ایرانی در خارج از کشور دامن‌زده شد و در آن مقطع نوعی بی‌اعتمادی به وجود آورد. در حادثه‌های بعدی ازجمله در حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی نیز همین تلقی ایجاد و بازتولید شد و درمجموع این فضا باقی ماند و متاسفانه ما هم تلاش زیادی نکردیم که آن را اصلاح کنیم.

در نتیجه در شرایط شکل‌گیری این فضا، پمپئو به سفارش مشاوران ایرانی‌الاصل یا فارسی‌زبان خود به‌سمت سوار شدن بر این موج بی‌اعتمادی و ایجاد یک جنگ روانی علیه جمهوری اسلامی ایران حرکت کرده، بنابراین فکر می‌کنم چنین مباحثی نباید ما را غافلگیر کند، در حالی‌که ما خود، نواقص مهمی را در شیوه اطلاع‌رسانی و شفافیت داشتیم که می‌توانستیم تا حد زیادی از آنها پرهیز کنیم.

 موضوعی که پمپئو مطرح کرد، علاوه‌بر ایران ناظر بر چین هم بود. در واقع پمپئو چین را نیز متهم به مخفی‌کاری احتمالی در این‌باره کرد. آیا اشکال شما درخصوص ضعف اطلاع‌رسانی و عدم شفافیت درباره چین هم وارد است یا موضوع را باید در جای دیگر ریشه‌یابی کرد؟

در نگاه آمریکایی‌ها معمولا فارغ از احزاب دموکرات و جمهوری‌خواه، این نگاه غالب است که برخی کشورهایی که از نگاه آنها در زمره کشورهای غیردموکراتیک یا شبه‌دموکراتیک قرار می‌گیرند - از نگاه آمریکا، در راس این کشورها ایران و چین قرار دارند- اساسا این کشورها فاقد شفافیت نسبت به اداره امور شهروندان خود هستند. قدمت انتقادات آمریکا نسبت به چین به مراتب قدیمی‌تر است و این تلقی به‌طور قالبی در آمریکا وجود دارد که چین و حکومت‌های اقتدارگرا غیرقابل اعتماد بوده یا فاقد مکانیسم‌های شفاف در اداره امور کشورهای خود هستند. در دولت ترامپ هم می‌دانیم چین و ایران و تا اندازه‌ای روسیه و حتی کره شمالی در این دسته‌بندی‌های حکومتی در یک رده قرار داده شده‌اند، بنابراین در شرایطی که رقابت آمریکا و چین امروز در مقایسه با دولت اوباما ایجاد شده، بحران کرونا کمک کرده که پمپئو از این فرصت‌ برای متهم کردن همزمان ایران و چین استفاده کند. منتها ما امروز کم و بیش این خوش‌شانسی را داریم که پمپئو فاقد هرگونه آبرو و اعتباری در امور بین‌المللی است و او توسط دیگر کشورهای نزدیک به آمریکا به سختی به‌عنوان یک دیپلمات حرفه‌ای به رسمیت شناخته می‌شود و به بیان دقیق‌تر این کشور‌ها تنها آن را تحمل می‌کنند. بنابراین تبلیغات پمپئو نتیجه گسترده و تاثیرگذاری نخواهد داشت، ولی به هرحال باید توجه داشته باشیم اشتباهاتی که ما خود در گذشته داشتیم، در موج‌سواری‌های کنونی بی‌تاثیر نیست.

 این گزاره را چقدر قرین واقعیت می‌دانید که با توجه به اینکه خود آمریکایی‌ها هم در دو مرحله متهم به انتقال آنفلوآنزای آمریکایی به جهان هستند، پمپئو تلاش دارد در چارچوب رقابت‌های موجود میان چین و آمریکا، کرونا را نیز به نام چین ثبت کند؟

این تحلیل نادرست نیست، برای اینکه ما در پس این نوع اتفاقات و رویدادها همیشه رقابت‌های ژئوپلیتیکی را شاهد هستیم و دولت‌ها تلاش می‌کنند رنگ و بوی سیاسی به این اتفاقات بدهند و از دل این جریان‌ها بهره‌برداری‌های خود را داشته باشند، بنابراین ما از ابتدا هم این را شاهد بودیم، حتی قبل از اینکه ویروس کرونا به ایران برسد، آنها از اصطلاح ویروس چینی یا کرونای چینی استفاده می‌کردند و این واژه را تا اندازه‌ای هم جا انداختند. علاوه‌بر آن فکر می‌کنم آمریکایی‌ها همواره درصدد آنند که دریابند ابعاد و مقیاس این بحران‌ها به چه صورتی در کشورهای مبتلا پیش خواهد رفت تا بتوانند براساس آن بهره‌برداری لازم را انجام دهند.

مثلا در رابطه با چین و ضربه‌ای که این ویروس به اقتصاد و تجارت این کشور وارد کرد، از این اهرم برای معامله و توافق موردنظر ترامپ با چینی‌ها استفاده کنند و این کشور را در موضع ضعف قرار دهند و راه را برای یک توافق به سود آمریکا هموار کنند. درباره ایران هم فکر می‌کنم آمریکایی‌ها این امیدواری را دارند که بتوانند از طریق مشاهده ابعاد گسترش این ویروس یا همان‌طور که بحث می‌کردیم، دامن زدن به جنگ روانی در این‌باره، تاثیرگذاری تحریم‌ها را بیشتر کنند و همسایگان ایران را تشویق کنند تا مرزهای خود را ببندند و با ایران تجارت کمتری داشته باشند و درنهایت حلقه تحریم‌ها را تنگ‌تر کنند.

ضمن اینکه این اتفاق با قرار گرفتن ایران در لیست سیاه FATF مصادف شده و بسته شدن مرزها می‌تواند به شکلی سرآغازی برای دائمی کردن محدودیت بر تجارت با ایران به‌ویژه با کشورهای همسایه باشد که برای ما اهمیت بسیار زیادی دارند، بنابراین این نوع سوءاستفاده‌ها حتما صورت خواهد گرفت و فکر می‌کنم بخشی از برنامه‌ریزی آنها برپایه بهره‌برداری از این اوضاع قرار گرفته است.

 یعنی شما بسته شدن مرزهای کشورهای همسایه به روی ایران را اقدامی در پازل آمریکا می‌بینید؟

بله، کشورهای همسایه با ایران دارای ارتباطاتی هستند و به اصطلاح عامیانه رودربایستی‌هایی هم با ایران دارند و به‌سختی می‌توانستند حاضر شوند به‌خاطر ماجرایی که در FATF پیش آمد، تجارت خود با ایران را کم کنند. ولی امروز وجود این بیماری اپیدمی حداقل بهانه‌های اولیه و لازم را برای این کار فراهم می‌کند و نکته اساسی اینجاست که ممکن است این محدودیت‌های تجاری در آینده حتی بعد از اینکه خطر ویروس کم و بیش رفع شد هم ادامه یابد و همسایگان، همان توصیه‌های FATF را از این طریق و با این شیوه اجرا کنند.

 پیشنهاد شما برای برون‌رفت کشور از شرایطی که آن را به تصویر کشیدید، چیست؟

نظر من این است که باید هر موضوعی که زمینه و بهانه را برای سوءاستفاده‌های شرورانه فراهم می‌کند، از بین ببریم. ازجمله در بخش جنگ روانی که بحث می‌کردیم، باید شفافیت‌های لازم را داشته باشیم و از شفافیت نترسیم. اتفاقا این شفافیت به بازسازی اعتماد مخدوش‌شده در جامعه ما کمک خواهد کرد و در نتیجه این جنگ روانی و تبلیغاتی، خریدار کمتری خواهد داشت. نکته دیگر اینکه فکر می‌کنم باید درباره FATF و لوایح مربوط به آن بازنگری کنیم. امروز شاهد بودیم چگونه آمریکا می‌تواند به‌واسطه پیوند دادن رویدادهای به‌ظاهر نامرتبط با هم، به اقتصاد کشور آسیب بزرگ‌تری بزند، تا جایی‌که مارک دوبوویتز، رئیس بنیاد دفاع از دموکراسی - که یک اندیشکده صهیونیستی در آمریکا به‌شمار می‌آید- بابت اشاعه ویروس کرونا در ایران جشن بگیرد؛ به‌خاطر اینکه تحریم‌ها را موثرتر می‌کند، بنابراین پیشنهاد ما می‌تواند این باشد که دید خود را بالاتر برده و نقشه بزرگی را که علیه ایران ترسیم می‌شود، ببینیم. ضمن اینکه گفت‌وگو با کشورهای منطقه بسیار اهمیت دارد. ظریف سه روز پیش توئیتی منتشر کرد با این محتوا که کشورهای منطقه عملا در برابر ویروس همانند تروریسم باید از یک جبهه به‌صورت مشترک اقدام کنند و این چالشی نیست که بتوان با بستن مرزها آن را مهار کرد یا هر کشوری درون مرزهای خود بتواند با آن مقابله کند. باید دیپلماسی منطقه‌ای خود را تقویت کنیم و از طریق این گفت‌وگوها تا جایی که امکان دارد، بهانه‌های بسته شدن مرزها به بهانه ویروس را از بین ببریم.

مرتبط ها