به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، فیلسوف: «کودکی که مورد ظلم پدر و مادرش قرار گرفته به بزه و خلاف رو می‌آورد، از رفتن به مدرسه امتناع می‌کند، دستش را می‌برد یا به شکل دیگری به خود آسیب می‌رساند. در سبب‌شناسی فروید، این را علت‌و‌معلول ساده محسوب می‌کنند: پدر و مادر آن کودک را این‌گونه بار آوردند و به‌همین‌دلیل کودک این‌گونه شد. مثل این است که بگوییم به یک گیاه آب ندادند بنابراین خشک شد.»
این تعبیری است که یقینا به‌راحتی می‌توان آن را درک کرد. اما سبب‌شناسی آدلر از هدفی که آن کودک مخفی می‌دارد چشم‌پوشی نمی‌کند یعنی هدف انتقام از والدین. اگر او یک بزهکار شود و از رفتن به مدرسه اجتناب کند، مچ دستش را ببرد یا از این قبیل کارها، پدر و مادر ناراحت خواهند شد. هراسان می‌شوند و از فرط نگرانی بیمار می‌شوند. وقتی کودک رفتاری ناهنجار از خود نشان دهد، می‌داند که چنین اتفاقی خواهد افتاد برای اینکه هدف فعلی (انتقام از والدین) محقق شود و به‌خاطر اینکه علت‌های گذشته (محیط خانه) او را به این کار برانگیخته است.
جوان: «کودک رفتاری ناهنجار نشان می‌دهد تا والدین خود را ناراحت کند؟
فیلسوف: درست است. احتمالا آدم‌های زیادی هستند که از دیدن کودکی که مچ دستش را بریده، متعجب می‌شوند و پیش خود فکر می‌کنند: چرا باید چنین کاری کند؟ اما تصورش را بکنید آدم‌های پیرامون کودک مثلا والدین درنتیجه این رفتار یعنی بریدن مچ دستش چه احساسی خواهند داشت؟ اگر می‌توانید تصورش را بکنید، هدف پنهانی این رفتار خود‌به‌خود نمایان می‌شود.
جوان: هدف انتقام؟
فیلسوف: بله، وقتی رابطه بین آدم‌ها به مرحله انتقام برسد، دیگر هیچ‌یک از آنها نمی‌تواند راه‌حلی پیدا کند. برای اجتناب از این اتفاق، وقتی انسان به تناقض قدرت ترغیب می‌شود هرگز نباید تن به چنین کاری دهد.
جوان: خیلی خب، پس چه‌کار باید کرد وقتی در معرض حمله مستقیم دیگران قرار می‌گیرید؟ لبخند می‌زنید و آن را تحمل می‌کنید؟
فیلسوف: نه، این فکر که شما «آن را تحمل می‌کنید» نشانه این است که هنوز درگیر تنازع قدرت هستید. وقتی شما را به مبارزه می‌طلبند و شما حس می‌کنید این یک تنازع قدرت است، حتی‌المقدور از کشمکش دوری کنید. عمل او را با واکنش خود پاسخ ندهید. این تنها کاری است که می‌توانیم انجام دهیم.
جوان: اما آیا به‌راحتی می‌توان به عمل تحریک‌آمیز کسی پاسخ نداد؟ در وهله اول، می‌گویید چطور می‌توانم خشمم را مهار کنم؟
فیلسوف: وقتی خشم‌تان را مهار می‌کنید، درواقع دارید «آن را تحمل می‌کنید.» درست است؟ درعوض بیاییم روشی را بیاموزیم و بدون استفاده از احساس خشم مسائل را حل‌و‌فصل کنیم. چون نباید فراموش کرد که خشم یک ابزار است، وسیله‌ای برای رسیدن به یک هدف.
جوان: سخت است.
فیلسوف: اولین چیزی که می‌خواهم در اینجا بفهمید این است که خشم شکلی از ارتباط است و آن ارتباط بدون استفاده از خشم ممکن است. ما می‌توانیم افکار و نیت‌های خود را منتقل کنیم و بدون نیاز به خشم مورد قبول دیگران قرار بگیریم. اگر یاد بگیرید و این را به‌صورت تجربی بفهمید، احساس خشم به‌خودی‌خود ظاهر نخواهد شد.
جوان: اما اگر بیایند و به شما تهمت‌های ناروا بزنند و ناسزا بگویند، چه‌کار باید کرد؟ در آن موقع هم نباید خشمگین شوم؟
فیلسوف: ظاهرا هنوز متوجه نشده‌اید. منظورم این نیست که خشمگین نشوید، بلکه منظورم این است که نیازی نیست به ابزار خشم تکیه کنید. آدم‌های زودجوش درواقع اخلاق زودجوش ندارند، مساله فقط این است که نمی‌دانند ابزار ارتباطی موثرتر از خشم نیز وجود دارد، به‌همین‌دلیل آدم‌ها درنهایت چنین چیزهایی را می‌گویند: «یک‌دفعه عصبانی شدم.» یا «او از کوره در رفت.» اما درنهایت از خشم به‌عنوان وسیله‌ای برای ارتباط استفاده می‌کنیم.
جوان: ابزارهای دیگر و موثرتر از خشم...»
این جملات بخش‌هایی ازکتاب جدید نشر گویا است. کتاب «شجاعت منفور بودن؛ چگونه خود را رها کنید و به سعادت واقعی دست یابید»، نوشته ایچیرو کیشیمی و فومیتاکه کوگا که با ترجمه علی سلامی منتشر شده است. ایچیرو کیشیمی یک فیلسوف است، فیلسوفی ژاپنی که روانشناس نیز هست. او پیرو مکتب آلفرد آدلر، روانشناس اتریشی و بنیانگذار مکتب «روانشناسی فردی» است. ایچیرو کیشیمی خود از مترجمان برجسته متون روانشناسی از زبان‌های انگلیسی و آلمانی به ژاپنی است. با تسلط بر زبان‌های انگلیسی و آلمانی و تسلط بر فلسفه یونان و روانشناسی کودک علاوه‌بر مقام استادی دانشگاه کیوتو و اوزاکا، ریاست «انجمن روانشناسی آدلرین ژاپن» را هم برعهده دارد. فومیتاکه کوگا، نویسنده صاحب‌نام ژاپنی که کتاب‌های پرفروشی نوشته و انتشار داده و از شارحان روانشناسی آلفرد آدلر اتریشی است که در نوشتن این کتاب با او همکاری کرده است.
نویسندگان این کتاب در ابتدای آن نوشته‌اند: «زیگموند فروید، کارل یونگ و آلفرد آدلر، غول‌هایی در جهان روانشناسی هستند. این کتاب برگرفته از اندیشه‌ها و تعالیم فلسفی و روانشناسی آدلر است که به شکل گفت‌وگویی روایی بین یک فیلسوف و یک مرد جوان اتفاق می‌افتد. روانشناسی آدلر در اروپا و آمریکا حامیان بسیاری از طیف‌های مختلف دارد. پاسخ‌های ساده و صریح به این پرسش فلسفی ارائه می‌دهد که انسان چگونه می‌تواند خوشبخت باشد. روانشناسی آدلر شاید کلید این پرسش باشد.
خواندن این کتاب می‌تواند زندگی شما را متحول کند. حالا بیاییم با این مرد جوان همراه شویم و فراسوی این «در» برویم. در حاشیه شهری هزار ساله فیلسوفی زندگی می‌کرد که می‌آموخت جهان ساده است و خوشبختی در دسترس هر انسانی قرار دارد. مرد جوانی که از زندگی ناخرسند بود به دیدار این فیلسوف رفت تا به کنه مطلب پی ببرد. جوان دنیا را به انبوهی آشفته از تناقضات می‌دید و از دیدگاه بدبینانه او اندیشه خوشبختی کاملا پوچ و محال بود...»
این کتاب در شمارگان 500 نسخه به قیمت 46 هزار تومان منتشر شده است.
* نویسنده: عاطفه جعفری،روزنامه‌نگار