به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، کماندار بجنوردی، قهرمان قهرمانان رشته ریکرو شد تا بخش بزرگی از نتیجه تلاش چهار سالهاش را در یازدهمین ماه سال 98 بگیرد. محمد ربانی که مدتی است نامش در لیست اردوهای تیم ملی تیراندازی با کمان در رشته ریکرو نوشته شده است این بار در رقابت فینال فینالیستهای کشور قهرمان شد تا نشان دهد عزم این نماینده شمال شرق کشور برای پوشیدن پیراهن تیم ملی جدی است. او از سال 94 تیراندازی با کمان را زیر نظر «عطا قربانی» شروع کرد و هر روز برای کسب طلای فینال رنکینگها تلاش کرد که به گفته خودش شب و روز، حتی وقتی دانشجو بود و مکانی برای تمرین نداشت با کمانش بدنسازی کار کرد، سربازیاش را نیز به عشق قهرمانی در این رشته باز هم با تمرین گذراند. گفتوگوی «فرهیختگان» با ربانی را در ادامه میخوانید.
در رنکینگ کشوری سوم شدی و در مسابقه فینال فینالیستها اول! چه اتفاقی افتاد؟
دو روز قبل از مسابقه فینال، هشتمین رنکینگ کشوری برگزار شد که فوقالعاده هوا سرد بود. برف و باد شدید، دستهایمان را بیحس کرده بود ولی خدا را شکر توانستم مقام سوم را بیاورم که خودم خیلی راضی نبودم چون تمرین کرده بودم و میتوانستم اول بشوم ولی خب شرایط سختی بود. در مسابقه فینال فینالیستها با وجود باد شدید هوا کمی بهتر از دو روز قبلش بود و توانستم بهترین نتیجه را بگیرم.
طبعا حالا به تیم ملی هم فکر میکنی!
بله، مرداد ماه سال 98 بود که رقابت انتخابی تیم ملی برگزار شد و در آن شرکت کردم که مقام دوم را به دست آوردم. بعد از آن به چهار دوره اردوی تیم ملی دعوت شدم که بعد از اردوی آخر با توجه به رکوردگیری که انجام شد من به دلیل تازه وارد بودن در اردو و تغییر پوزیشن انتخاب نشدم ولی با این قهرمانی امیدوارم دوباره توانسته باشم اعتماد آقای مجید میررحیمی، سرمربی تیم ملی ریکرو را به دست آورده باشم تا بتوانم دوباره به اردوی تیم ملی دعوت شوم. روزانه 6 ساعت تمرین میکنم و وقتی در اردو بودم زیر نظر میررحیمی تمرینات خوب سرعتی و بدنسازیهای دقیق انجام میدادم که همین باعث شد آمادهتر از قبل شوم و زمانی که در اردو نبودم با آقای قربانی تمرین میکردم تا در آمادگی بمانم که این دو مربی برای موفقیتم بسیار زحمت کشیدند.
چه برنامهای برای آینده داری؟
نظر سرمربی تیم ملی به تمریناتم مثبت است و نگاه من هم قهرمانی کشور نیست و میخواهم برای رسیدن به المپیک چهار سال دیگر و البته کسب مدال در آن تلاش کنم. از امروز وظیفه من سنگینتر است و باید بیشتر تلاش کنم چون انتظارها بالاتر میرود و من امیدوارم جواب این توقع را به خودم و بقیه بدهم.
هزینههای این رشته نسبت به رشتههای دیگر چگونه است؟
متاسفانه این رشته هزینههای سنگینی دارد که باید خودم پرداخت کنم. گاهی کار میکنم، خانواده کمکم میکند یا از دوستانم قرض میگیرم و بیشتر اعزامهایم به مسابقات از جیب خودم است، البته بعضی مسابقات را هیات استان به من کمک میکند ولی خیلی وقتها هم مسابقات را برای نداشتن پول با اینکه در آمادگی بودم از دست دادم چون هزینه اعزام به رنکینگها شخصی است. سال 95 برای انتخابی تیم ملی کارگران کشور طلا گرفتم اما چون پول زیادی برای اعزام به مسابقات جهانی لازم بود با وجود تامین بخش بزرگی از آن از طرف رئیس هیات استان ولی باز هم بقیه آن را نتوانستم تامین کنم و نرفتم. برای مسابقات برون مرزی حتما به تجهیزات بهتری نیاز دارم که نمیتوانم تهیهاش کنم و امیدوارم با همین وسایل بتوانم رکورد بزنم.
با توجه به اینکه در اردوی تیم ملی بودی از طرف فدراسیون کمکی نشد؟
از طرف فدراسیون که در حال حاضر نه، البته به اردوهای تیم ملی که دعوت میشدم هزینه محل اسکان و خورد و خوراکم را پرداخت میکردند ولی هزینههای رفت و آمد برعهده خودم بود. برای اعزام به مسابقات کشوری هم رئیس هیات استان(حکمت شیرد) به من کمک کرد که در چند مسابقه رفتم و شرکت کردم و با رایزنی او و مربیام برایم یک پک تیر حرفهای هم از حساب هیات استان گرفتند که بابت آن ممنونم ولی تیر مصرفی است و امکان اینکه بهزودی تیرهایم تمام شود هست و دوباره به مشکل برخواهم خورد چراکه شغل ثابتی ندارم تا بتوانم هزینه خرید آن را تامین کنم.
قیمت یک کمان مناسب چقدر است؟
این رشته خیلی پرهزینه شده و الان اگر یک نفر بخواهد کمان بخرد حداقل برای کمان حرفهای باید ۴۰میلیون تومان پول داشته باشد و این خیلی سخت است و من برای رسیدن به جایگاه الانم خیلی تلاش کردم، اذیت شدم ولی با تلاش زیاد در هر شرایطی تمرین کردم و مشکلات و دغدغههایم را پشت در سالن تمرین گذاشتهام.
از یک شهرستان تازهکار در این رشته به این عنوان دست پیدا کردی؟
بله، ما شهرستانیها خیلی پرتلاشیم و برای بهتر شدن و رسیدن به قهرمانان کشور خیلی تلاش میکنیم. باید اینقدر خوب باشیم و خوب تمرین کنیم که با اختلاف خیلی زیاد نسبت به رقیبهایمان بتوانیم روی سکو باشیم و تلاش کنیم.
صحبت پایانی؟
خیلی تلاش کردم برای اینکه «محمد ربانی» بشوم، ولی تعداد آدمهایی که من را میشناسند انگشت شمارند. واقعیتش این است که برای ادامه دادن این رشته با خیال راحت نیاز به داشتن امنیت مالی دارم که بتوانم با آرامش تمرین کنم. اگر جایی انرژیمان کم شد به مدالهای جهانی و المپیک فکر کنیم و برای آن بجنگیم و این جمله «من نمیتوانم» را فراموش کنیم. اگر فکر قهرمانی دنیا را در سر داریم برای قهرمانی دنیا تلاش کنیم و در سطح خیلی بالا خودمان را نگه داریم.
* نویسنده: نسیم شیرازی، روزنامه نگار