کد خبر: 37045

احسان زیورعالم:

نسبت اکنون و تئاتر ایران

از ابتدای امسال بخش جوان منتقد تئاتر همواره به بزرگ‌ترهایش خرده گرفته است که ایران، اکنون و وضعیت اجتماعی امروز در کجای آثارتان قرار گرفته است.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، احسان زیورعالم، روزنامه‌نگار طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: جایی نشسته بودم با حضور چند منتقد پیشکسوت. همه از گذشته‌ جذاب جشنواره تئاتر فجر می‌گفتند؛ همه از نمایش‌هایی یاد می‌کردند که مخاطبان بابت‌شان در تئاترشهر را می‌شکستند. البته شکی در این نیست که شکستن در تئاترشهر امری خارج از فرهنگ تئاتری ماست؛ اما منتقدان قصد داشتند بگویند زمانی مردم از آثار استقبال می‌کردند چون شاهکار بوده‌اند. آنان از اسامی متعددی یاد می‌کردند که امروز هم متون‌شان موجود است و هم به واسطه ضبط ویدئویی، تصاویر ویدئویی آن در دسترس است. عموم این آثار نمایش‌هایی بودند که نسل آن منتقدان تولید کرده و به واسطه همان آثار به شهرتی دست یافته بودند. آثاری که بیشتر جنبه داستانی‌شان قوی بود و با داشتن رگه‌هایی از اندیشه‌ورزی زمانه، در فضای آن روزها می‌توانستند موضوع زمانه خود باشند؛ اما تولیدکنندگان آن آثار این روزها رویه دیگری را دنبال کرد‌ه‌اند. آنان نسبت خود را با امروز از دست داده‌ و تا حدی در جریان گیشه و بازار حرکت کرده‌اند. قصد ندارم در این یادداشت از کسی نام ببرم؛ اما با نگاهی به وضعیت گیشه دو سال گذشته می‌توان فهمید نسل تئاتری‌هایی دهه 70 و 80 به کدامین سو رفته‌اند و ورودی‌های دهه90 در کدام سو قرار گرفته‌اند.

از ابتدای امسال بخش جوان منتقد تئاتر همواره به بزرگ‌ترهایش خرده گرفته است که ایران، اکنون و وضعیت اجتماعی امروز در کجای آثارتان قرار گرفته است. برای مثال آتیلا پسیانی در سه سال گذشته هیچ اثری با موضوع روز ایران تولید نکرده است. البته منظور از موضوع روز انتخابات و برجام و روابط خارجی نیست. منظور وضعیتی است که ایران امروز و مردمانش تجربه می‌کنند. تاکید می‌کنم تئاتر در ایران برخلاف سینما، بیشتر رسانه مردم بوده است تا دولت. با نگاهی به شرایط تئاترهای جوان جشنواره تئاتر فجر می‌توان دید به چه میزان جریان جوان آگاهانه به سمت ایجاد ارتباط میان تئاتر و جامعه پیش رفته است.در نمایش «باق‌وحش» یک گروه دانشجویی نمایشی آفریده‌اند درباره تزلزل جایگاه پدر. جز در محافل تخصصی جامعه‌شناسی صحبتی درباره این معضل آینده ایران شنیده نمی‌شود. همواره تمرکز بر وضعیت پدرسالاری و مادرسالاری بوده است. وضعیتی که محصول پسامشروطه است؛ اما امروز با تغییرات ساختار اقتصادی خانواده‌ها و از میان رفتن مفهوم نان‌آور خانواده در بخش مهمی از جامعه، پدر از یک شخصیت حقیقی به یک جایگاه تبدیل شده است که می‌تواند توسط مادر غصب شود. «باق‌وحش» آگاهانه و با تمرکز بر نگاه جورجیو آگامبن، فیلسوف شهیر ایتالیایی این وضعیت را بحرانی می‌کند.در نمایش‌هایی چون «است» و «متساوی‌الساقین» برای نخستین‌بار جهان تابوشده دبیرستان‌های دخترانه بازنمایی می‌شود. این‌بار نه از زبان مردها که توسط افرادی روایت شکل می‌گیرد که تنها دو سه سال از فارغ‌التحصیلی‌شان از مدرسه می‌گذرد. هر دو نمایش تلاشی است برای نشان دادن بی‌واسطه مدارس دخترانه. دقت داشته باشیم این نمایش‌ها حداقل یک جامعه هشت میلیونی را نمایندگی می‌کنند. شما در کدام نمایش گذشته بازنمایی چنین جامعه‌ عظیمی را شاهد بوده‌اید؟

در نمایش «کمیته نان» لیلی عاج بی‌واسطه سراغ کولبرها رفته است. ندیده‌ام در سینما کسی درباره وضعیت بخشی از جامعه کرد ایران چیزی ساخته باشد. اصلا می‌دانید در جشنواره فیلم فجر فیلمی با موضوع کردستان وجود دارد یا خیر؟ من که چیزی نشنید‌ه‌ا‌م؛ ولی در جشنواره تئاتر فجر چهار نمایش با موضوع مردم کردستان حضور دارد. نمایش‌هایی که تلاشی برای بازنمایی وضعیت بخشی از مردم ایران است. حتی یک نمایش به زبان کردی اجرا می‌شود. سخن کوتاه، تئاتر ایران شاید عاری از آدم‌های مشهور باشد؛ اما همراه زمانه خویش است.

مرتبط ها