به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، رفتوآمدها به ساختمان پرهیاهوی سئول از هشتم بهمنماه آغاز میشود، اگرچه احتمالا در روزهای نخست نباید منتظر حضور چهرههای سرشناس و نامداری بین کاندیداهای ریاست یا حتی هیاترئیسه فدراسیون فوتبال باشیم. دانهدرشتها معمولا در روزهای پایانی خودنمایی میکنند تا اصطلاحا تنور انتخابات گرم شود.تحرکات اما در فدراسیون فوتبال طبق روال معمول سالهای گذشته زودتر از موعد آغاز شده، در این دوره با توجه به غیبت رئیس و استعفای پرحاشیه چند هفته پیش مهدی تاج شرایط کمی متفاوت به نظر میرسد، اما سوژه جذاب فوتبال چیزی نیست که صاحبان قدرت به سادگی از آن بگذرند.فدراسیون فوتبال تا پیش از ماجرای قانون منع بهکارگیری بازنشستگان در انتظار انتخابات آسانی بود و مهدی تاج تمدید ریاست چهار ساله خود را با تکیه بر ارتباطات و لابیهای داخل مجمع ماموریت دشواری نمیدانست. با وجود این، با تصویب قانون جدید، خارج شدن ظاهری ساکت از قدرت، تضعیف جایگاه بهاروند بازنشسته و حتی طالقانی، اسلامیان و اصفهانیان درنهایت مقاومت مهدی تاج هم شکست و با استعفای رئیس، انتخابات زودتر از پیشبینی و تمایل مسئولان فدراسیون برگزار خواهد شد. با این حال تغییر تمامی این معادلات به معنی عقبنشینی جناح حاکم در سئول نبوده و نخواهد بود؛ آنها که در داخل این ساختمان برابر مخالفان پیروزی مقاومت سختی را آغاز کردهاند و حتی با رانده شدن چهرههای اصلی به پشت صحنه همچنان برای حفظ قدرت تلاش میکنند.
نقشههای بازنشستهها برای فوتبال
محمدرضا ساکت که به دلیل بازنشستگی از دبیرکلی فدراسیون کنار رفت، اتفاقا نقش و قدرت بیشتری در این فدراسیون پیدا کرد و از پشت صحنه به راحتی در حوزههای گوناگون ازجمله تیمهای ملی، کمیته فنی، حتی فوتسال، فوتبال ساحلی و مرکز ملی فوتبال نقشآفرین ظاهر شد تا نمونه روشنی از امکان حفظ قدرت هنگام بازنشستگی باشد. بر همین اساس گروه بازنشستگان فدراسیون فوتبال با تمامی وجود برای ورود استراتژیک و هدفمند به انتخابات تلاش میکند قدرت از کف بازیگران و بازیگردانان خارج نشود.نقش کلیدی مثلث اصفهانی تاج، اسلامیان و ساکت را در انتخابات گذشته فوتبال نمیتوان فراموش کرد. مثلثی که با عنوان اختصاری تاس از آن یاد میشود و بدونتردید از توان و قدرت نفوذ قابلتوجهی در حوزههای مختلف برخوردار است. با وجود این پس از استعفای تاج و ساکت و تردیدهای پررنگ در احتمال نامزد شدن مجدد اسلامیان طبیعتا تاس در انتخابات 98 نسبت به 4 سال پیش موقعیت متفاوتی دارد. بر همین اساس لازم است از ابزارهای متفاوتی برای ماندن در قدرت و چینش نفرات و مهرههای وابسته در مدیریت فدراسیون آتی استفاده شود.
جلسات طولانی خارج از فدراسیون
طبق گزارشهای دریافتی «فرهیختگان»، جلسات تصمیمگیری و تصمیمسازی خارج از فدراسیون از چند هفته پیش آغاز شده است. دفاتر شخصی برخی از این مدیران میزبان نشستهای متعدد و متنوعی بوده که خروجی آن تصمیمگیری برای آینده فوتبال است. در این جلسات با گزینههای متعددی مذاکره شده و البته برنامهریزیهای لازم بهمنظور حمایت مجدد مجمع نیز صورت پذیرفته، اما مشکل اصلی تردید در انتخاب گزینههای نهایی است. جریان حاکم در فدراسیون هنوز در این خصوص به جمعبندی نرسیده، آن هم در شرایطی که حلقه محاصره از جانب مخالفان بیرونی و رقبای قدرتمند خود را تنگتر از همیشه میبیند. برخی مسئولان فعلی و سابق فدراسیون و برخی روسای هیاتهای فوتبال استانها ازجمله حاضران در این جلسات طی روزهای گذشته بودهاند. پیشبینی این جمع ورود به رقابتی نزدیک و فشرده با مخالفان مدیریت فعلی فدراسیون است.
گزینههای وزارت
وزارت ورزش قطعا در این انتخابات بدون گزینه نخواهد بود. عزیزی خادم تلاش میکند با قدرت وارد معادلات شود. اسدی، دبیرکل اسبق ازجمله مخالفان جدی مدیران فعلی فدراسیون است که با مصاحبههای آتشین خود وارد بازی میشود. مهدی محمدنبی دیگر دبیرکل سابقی است که میتواند روی حمایت بسیاری از مدیران سابق و اهالی فوتبال حساب کند و نامهای دیگری مثل آجرلو، قریب یا حتی واعظ آشتیانی هم از گوشه و کنار شنیده میشود. به این ترتیب باید گفت گروه تاس برای حفظ قدرت و حمایت از مهرههای خود در مدیریت فدراسیون کار آسانی در پیش نخواهد داشت.
حفظ قدرت با بازیگران جدید
بازیگران جدید این صحنه باید دارای حداقل شرایط برای ورود به انتخابات باشند. حیدر بهاروند دستبردار نیست و همچنان تلاش میکند با وجود بازنشستگی وارد انتخابات شود و در مجمع نیز از قدرت و نفوذ قابلتوجهی برخوردار است، اما شانسی برای تایید صلاحیت نخواهد داشت. سرمایه حمایتی تاس خرج کاندیدایی نخواهد شد که به دلیل بازنشستگی رد میشود که اگر غیر از این بود، خود اسلامیان وارد صحنه میشد و با مدل مشابه پوتین- مدودف همچنین حمایت همشهریها و دوستان قدیمی یعنی ساکت و تاج ریاست را حفظ میکرد.نامهای متعدد و متنوعی در این بین مطرح میشود، ازجمله قنبرزاده، مدیرعامل سابق نفت که باز هم بازنشسته است یا کیومرث هاشمی که مذاکراتی از سوی این جناح با وی صورت گرفته، اما هنوز پاسخ مثبت نداده، حتی پیش از این ابراهیم شکوری هم بهعنوان گزینه مطرح بود، اما دبیرکل غیرقانونی فعلی که فاقد سابقه مدیریتی است، نمیتواند وارد انتخابات شود.ممبینی، رئیس کمیته داوران هم رسما برای حضور در انتخابات اظهار تمایل کرده، اما رابطه او با تاج و اطرافیانش چندان مثبت و دوستانه نیست که منجر به حمایت آنها از رئیس فعلی کمیته داوران برای ریاست فدراسیون شود. شاید گزینه دیگر، شیعی، مدیرعامل مستعفی پیکان و عضو هیاترئیسه باشد که در مواضع زیادی از فدراسیون تاج حمایت کرد، اما احتمال موفقیت او هم چندان زیاد نیست و آخرین گزینه که به شکل جدی موردتوجه قرار گرفته، صادق درودگر است که با حمایت تاج و نزدیکانش ازجمله سخنگوی فدراسیون به ریاست سازمان اقتصادی فدراسیون رسید و حالا داعیه ریاست بر فدراسیون را دارد، اگرچه رابطه درودگر با هیاتها و باشگاهها به دلیل سوابق او چندان دوستانه و حسنه نیست.
بحران عملکرد و مقبولیت
مشکل دیگر جریان فعلی و مدیران حاضر در فدراسیون بحران عملکرد فاجعهبار سالهای گذشته و در پی آن مقبولیت در جامعه فوتبال است. شخصیتهای برجسته و صاحبنام یا مدیران قابل اعتنای فوتبال حاضر به همکاری و ائتلاف با این جریان نیستند، چراکه فدراسیون فوتبال در 4 سال گذشته عملکردی بسیار ضعیف و ناامیدکننده داشته، بهطوری که اهالی فوتبال تنها منتظر عبور از این دوره تلخ و ناامیدکننده هستند. شکست و ناکامی همه تیمهای ملی، وضعیت تاسفبار لیگ، شرایط مالی فدراسیون و باشگاهها، موقعیت ضعیف فوتبال ایران در AFC همه و همه ازجمله مشکلات کوچکی است که در سالهای اخیر بیش از هر دوره دیگری به چشم آمده و گزینهای که با لابی و حمایت مدیران فعلی وارد انتخابات شود، شانس زیادی برای پیروزی نخواهد داشت.
لابی لرستان و خوزستان به کار میآید؟
اگر از اعضای مجمع خصوصا روسای هیاتها بپرسید، نفوذ و قدرت روسای سابق هیاتهای لرستان و خوزستان را عامل اصلی پیروزی مهدی تاج در انتخابات قبلی میدانند. حیدر بهاروند و عبدالکاظم طالقانی از قدرت و نفوذ خوبی در مجمع برخوردار بودند. حالا و در آستانه انتخابات جدید این دو عضو پرحاشیه هیاترئیسه به دلیل بازنشستگی مجوز ورود را دریافت نخواهند کرد، اما باید دید از نفوذ و قدرت قبلی در مجمع برخوردار هستند یا انتقادات جدی به عملکرد آنها موجب تغییر معادلات خواهد شد. از سویی اگر بهاروند و طالقانی از قدرت کنار بروند، دلیلی برای حمایت از گزینه مدیران فعلی فدراسیون نخواهند داشت و شاید با توجه به روابط نزدیک با برخی گزینهها مثل دوستی بهاروند با عزیزی خادم گروه تاس را ترک کنند و به دنبال لابی با گزینه تازهای باشند!
کاش مجمع ناجی فوتبال باشد
حال فوتبال خوب نیست؛ نه باشگاهها، نه هیاتها، نه بازیکنان، مربیان و مدیران و نه حتی پیشکسوتان و هواداران از شرایط فعلی راضی نیستند. نیاز به تغییر بیش از هر زمان دیگری احساس میشود، اما ایکاش مجمع به رسالت و وظیفه ذاتی خود عمل کند. ایکاش مجمع ناجی فوتبال شود، بدونتوجه به وعدههای انتخاباتی و تلاشهایی که برای خریدن آرا از سوی جریانهای مختلف آغاز شده یا میشود.مجمع باید بهترین، شایستهترین و سالمترین گزینهها را برای آینده فوتبال انتخاب کند تا دیگر شاهد این میزان ناامیدی اجتماعی نسبت به فوتبال کشور نباشیم. دوره لابیهای پشتپرده و سهمخواهیهای تکراری گذشته، آیا مجمع به رسالت و تکلیف خود عمل میکند؟