به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، مجتبی عبدخدایی، عضو هیاتعلمی گروه روابط بینالملل دانشگاه علامهطباطبایی در گفتوگو با «فرهیختگان» ضمن اشاره به مواضع اخیر وزیر امور خارجه و تکرار چندباره موضوع امکان مذاکره با آمریکا در فضای پس از شهادت سردار سلیمانی اظهار داشت: «شناخت فضای بینالمللی از مهمترین اصول دیپلماسی است و اساسا یکی از گذرگاههای تمایز دیپلماسی فعال و منفعل از اینجا مشخص میشود.»
وی افزود: «دیپلماسی منفعل پاسخی یکسان و کلیشهای برای تمامی شرایط دارد، در حالی که دیپلماسی فعال از فرصتهای مختلف بیشترین استفاده را برای مهار رقیب و ارتقای جایگاه کشور در نظام بینالملل میبرد.»
این کارشناس مسائل بینالملل در تبیین شرایط فعلی حاکم بر مناسبات دو کشور ادامه داد: «باید توجه داشت تمامی مولفهها و متغیرها در منطقه پس از شهادت سردار سلیمانی با پیش از آن کاملا متفاوت شده است. آمریکاییها از ابتداییترین اصول حاکم بر حقوق بینالملل عبور کرده و بهصورت علنی به آن مباهات میکنند. یکی از محبوبترین چهرههای نظام را به شهادت رساندهاند و مقامات آمریکایی بهصورت رسمی و خارج از هرگونه نزاکت بینالمللی رجزخوانی کرده و جانشین سردار سلیمانی را تهدید به ترور میکنند.»
عبدخدایی ادامه داد: «از سویی مردم با تشییع پیکر باشکوه سردار سلیمانی اوج عصبانیت خود را از دولتمردان آمریکایی نشان میدهند و از دیگرسو مردم عراق حماسهای بینظیر و باورنکردنی از وحدت و انسجام علیه آمریکاییها آفریدند و مردم دیگر کشورهای منطقه نیز وضعیتی مشابه آن دارند.»
وی با بیان اینکه موارد یادشده تنها بخشی از واقعیتهایی است که در ایران و منطقه جریان دارد، در ادامه این سوال را مطرح کرد که آیا در چنین شرایطی با یک جمله کلیشهای اساسا میتوان مناسبات ایران و آمریکا را تعریف کرد؟
عضو هیاتعلمی دانشگاه علامهطباطبایی خاطرنشان کرد: «مسئولان محترم دیپلماسی باید توجه داشته باشند سیاست خارجی بهمثابه «فرآیندی مدیریتی» عمل میکند که برای اثربخشی، نیازمند استفاده هماهنگ و منسجم تمامی ابزارهای موجود در این محیط است.»
عبدخدایی ادامه داد: «این ابزارها بهرهگیری طیف گستردهای از توان نظامی، اقدامات اقتصادی، عملیات ادراکی روانی، تهدیدات، مداخله و استفاده از اهرمهای فشار متنوع را میطلبد و لازم است برای دستیابی به اهداف، ترکیبی از آنها بهطور منسجم و همزمان مورد استفاده قرار گیرند.»
وی در توصیف نسبت موجود میان مذاکره و منطق قدرت در محیط بینالملل اضافه کرد: «در این میان، دیپلماسی و مذاکره متصدی مدیریت بعد ادراکی قدرت است؛ بعدی که نقش آن از ابزارها و منابع قدرت کمتر نیست. منتها قدرت کشور هنگامی از کارآیی لازم برخوردار است که بتواند با مهارت به رقیب نمایش داده شود و این وظیفه خطیر دستگاه دیپلماسی است.»
این استاد دانشگاه تصریح کرد: «هر اندازه دیپلماتها بهعنوان نمایشدهندگان قدرت از مهارت و توانمندی بیشتری برخوردار باشند، زمینه کسب امتیازات بیشتر و دستیابی به منافع و اهداف بالاتر در پای میز مذاکرات فراهمتر خواهد بود و اینطور نیست که تعامل در مذاکرات بهمعنای بهرهگیری از بیان لطیف و جملات یکسان و همیشگی باشد.»
عبدخدایی ادامه داد: «اگر سایر ابزارهای قدرت، توانمندانه عمل کنند اما دستگاه دیپلماسی نتواند جلوه این قدرت را بهخوبی برای طرف مقابل به تصویر بکشد، عملا تلاشها را بیثمر کرده است تا چه رسد به اینکه اظهارنظرها، خود نقش خنثیکننده قدرت را ایفا کنند.»
وی با بیان آنکه قطعا جمهوری اسلامی بهدنبال افزایش تنش نیست و مسئولان نظام از این درایت برخوردارند که تنشها را در حد قابلقبولی مدیریت و کنترل کنند، یادآور شد: «آمریکاییها از حضور و خشم گسترده مردم منطقه دچار هراس شدهاند و موج پس از شهادت سردار سلیمانی آثار عظیم خود را آشکار کرده و اقدامات ما در زمینه کاهش تعهدات برجامی در ماههای اخیر در کنار تقویت موضع نظامی کشور، آنان را در موضع ضعف قرار داده است و ثمربخش بودن استراتژی بازدارندگی نامتقارن نشان داده که زمان عملا بهنفع غربیها پیش نمیرود. کمااینکه اصرار آنان بر مذاکره شاهد این مدعاست.»
عبدخدایی خاطرنشان کرد: «با توجه به اینکه استراتژی کلان جمهوری اسلامی بر خروج آمریکا از منطقه تعریف شده و ظرفیت مردمی منطقه آمادگی فراوانی برای تجهیز و بسیج منابع در این راستا دارد، دستگاه دیپلماسی در زمینه تحقق این راهبرد مسئولیت سنگینی برعهده دارد و در حداقلیترین حالت، باید قدرت منطقهای کشور را به رخ دشمن بکشد و از آن برای تعریف راهکارهای جلوگیری از نفوذ و مداخله دشمن بهره جوید.»
این استاد دانشگاه تاکید کرد: «تعابیری از ایندست که «ما پیشینه هزارساله داریم و عجلهای نداریم» عملا نباید به نادیده گرفتن ظرفیت گسترده دیپلماسی برای تاثیر بر ادراک دشمن منجر شده یا موجب آن شود که دستگاه دیپلماسی از بار مسئولیت شانه خالی کند.»
عضو هیاتعلمی دانشگاه علامهطباطبایی در پایان تکرار بیش از حد اینکه اقدام مقابلهای به پایان رسیده در عرف دیپلماسی، عامل ایجاد ادراک غلط در دشمن دانست و تصریح کرد: «چنین مواضعی در اوج قدرت ما را در موضع ضعف نشان میدهد.»