1 اواسط آذرماه بود که لایحه بودجه سال ۹۹ کل کشور با جمع منابع ۱۹۸۸ هزار میلیاردتومان و بودجه عمومی ۴۸۴ هزار میلیارد تومانی منتشر شد. لایحهای که در همان هفتههای ابتدایی انتشار، با تحلیلهای مختلفی از سوی کارشناسان حوزههای مختلف همراه شد. یکی از این حوزهها موضوع اعتبارات مراکز آموزش عالی و دانشگاهها بود که «فرهیختگان» در هفتههای اخیر و در سلسله گزارشهایی از زوایای مختلف اعتبارات مراکز آموزش عالی را مورد بررسی قرار داد. این روزنامه در شماره ۲۹۳۱ در گزارشی با عنوان «بودجه ۶۳۹ میلیاردی برای اتاقهای فکر وزارت علوم» نگاهی به بودجه 18 پژوهشگاه بزرگ کشور داشت. در آن گزارش که با واکنش وزارت علوم نیز همراه شد، بدون هیچگونه برداشتی تنها میزان ریالی بودجه این پژوهشگاهها موردتوجه قرار گرفت.
در شماره ۲۹۳۲ و در گزارشی با عنوان «سهم پارکهای علم و فناوری از بودجه وزارت علوم فقط 1.7درصد» ضمن بررسی سهم پارکهای علم و فناوری از بودجه 19 هزار و 58 میلیارد تومانی (بدون احتساب بودجه تملک داراییهای سرمایهای) وزارت علوم، هشداری نسبت به ناچیز بودن این سهم داده شد. سهم پارکهای علم و فناوری در بودجه درحالی قابل اهمیت است که تغییر مدل توسعه اقتصادی کشور به سمت تولید «دانشمحور» تنها با ایجاد و حمایت از پارکهای علم و فناوری و استقرار و فعالیت شرکتهای دانشبنیان خواهد بود و اگر این مسیر هموار نشود، گزارههای بعدی درآمدی دانشگاهها، که همان قبول سفارش از صنعت است، ممکن نخواهد بود.
در شماره ۲۹۳۴ «فرهیختگان» در گزارشی با عنوان «خطر کاهش بودجه آموزشی در دانشگاههای دولتی» به تفکیک بودجه خدمات رفاهی، آموزشی و پژوهشی مورد بررسی قرار گرفت، در این گزارش روی این موضوع تاکید شد که دولت بودجه خدمات رفاهی و آموزشی را که ارتباط مستقیم با «زیست» دانشگاهی یک دانشجو دارد، کاهش داده و درمقابل بودجه پژوهشی را به صورت قابلتاملی افزایش داده است و نهایتا در شماره ۲۹۴۲، با عنوان «دانشگاههای تهران در سال ۹۹ از کجا پول درمیآورند؟» بررسی بودجه درآمدی 10 دانشگاه بزرگ تهران نشان داد؛ دولت سهم بالایی را برای درآمدهای شهریهای و خدماتی در نظر گرفته است. این مساله از آنجا نشأت میگیرد که بودجه دولتی نمیتواند تمام هزینههای دانشگاهها را پوشش دهد، لذا دولتها ترجیح میدهند به جای اختصاص بودجه، نهادها را بهسمت درآمدزایی و تامین بودجه موردنیاز خود ببرند؛ بهطور مثال در لایحه درآمدی سال 99 دانشگاههای کشور، دانشگاه تهران باید در سال 99 با ارائه خدمات مختلف، 308 میلیارد تومان درآمد کسب کند! مسالهای که جدای از محقق شدن آن، دولت رسما دانشگاههای دولتی را که دانشگاههای «نخبگانی» هستند، مامور به درآمدزایی به هر شیوهای کرده است.
اعتراضها آغاز شد
2حوادث اخیر کشور بحث ماجرای بودجه را بهطور عمومی و مطالبات تخصصی به خلأ برد. البته در همین فضا نیز مسئولان وزارت علوم و دانشگاهها به اظهارنظر پرداختند و میشد پیشبینی کرد با توجه به افزایش زیر 10 درصدی بودجه دانشگاهها در سال 99 نسبت به سال جاری جهتگیری این موضعگیریها به چه سمتی خواهد بود. محمدتقی نظرپور، معاون اداری، مالی و مدیریت منابع وزارت علوم از همان روزهای انتشار بودجه دانشگاهها بیان میکند: «درحال حاضر کمتر از ۶۰ درصد اعتبارات مصوب دانشگاهها تخصیص پیدا کرده که البته میزان آن در دانشگاهها متفاوت است، اما درمجموع متوسط ۹ماهه تخصیص دانشگاههای ما حدود ۵۷ درصد است.»
نظرپور در این مصاحبه بعد از گلهمندی از تخصیص بودجه سال 99، با بیان اینکه این افزایش بودجه حدود 10 درصد است و این امر اداره دانشگاهها را با مشکل روبهرو میکند، میگوید: «ما معتقد هستیم این میزان نیاز دانشگاهها و مراکز پژوهشی ما را برطرف نمیکند، چراکه نیازهای این مراکز صرفا در بخش پرداخت حقوق نیست بلکه فعالیتهای پژوهشی و تحقیقی را نیز شامل میشود.» البته این موضعگیری وزارت علوم طی روزهای اخیر توسط روسای دانشگاهها به تکرار دیده شده است.
جبارعلی ذاکری، رئیس دانشگاه علموصنعت ایران وضع بودجه امسال دانشگاه را یک سرعتگیر در فعالیتهای علمی عنوان کرده و میگوید: «بودجهای که به دانشگاهها اختصاص میدهند تنها برای حقوق و مزایای کارکنان استفاده میشود. درواقع با توجه به افزایش دستمزد رشد اعتبارات ما منفی است، چراکه تخصیص بودجه به دانشگاهها که متولی فعالیتهای علمی و پژوهشی کشور هستند، باید با نگاه متفاوت و ویژهای در اعتبارات در نظر گرفته شود. متاسفانه امسال هم مانند سال گذشته درصد اختصاص دادهشده تا مبلغ واریزی فاصله زیادی دارد.»
محمدتقی احمدی، رئیس دانشگاه تربیتمدرس درباره آخرین وضعیت تخصیص بودجه دانشگاه میگوید: «درحال حاضر با گذشت ۱۰ ماه از سال تقریبا ۵۵ درصد از بودجه جاری خود را دریافت کردهایم، درحالی که ما انتظار داشتیم بیش از ۷۰ درصد از بودجه تخصیص مییافت. متاسفانه این وضعیت تخصیص بودجه مطالبات زیادی را برای دانشگاه ما ایجاد کرده است.»
او میگوید: «سال آینده سال بسیار سختی خواهد بود و برخی دانشگاهها بهخصوص دانشگاههای بزرگ و سطح یک در بودجه سال ۹۹ بیشتر متضرر شدهاند.» او در این مصاحبه جبران کسری بودجه را به نوعی افزایش خدمات دانشجویی ازجمله سلف و خوابگاه عنوان میکند. سیداحمد معتمدی، رئیس دانشگاه امیرکبیر در گفتوگو با رسانهها با اشاره به افزایش حدود چهار درصدی بودجه دانشگاه برای سال ۹۹ میگوید: «با توجه به میزان تورم و افزایش حدود ۲۰ درصدی حقوق و مزایای پرسنل، این میزان افزایش بودجه به هیچ عنوان کفاف اداره دانشگاه را نخواهد داد.»
سلیمی، رئیس دانشگاه علامهطباطبایی در همایشی با بیان اینکه «با دستهای بسته تصمیم میگیریم»، میگوید: «مشکلات بودجهای در کنار قوانین و مقررات دست و پا گیر در دانشگاهها، قدرت مانور مدیریت را به حداقل ممکن رسانده و دنبال این هستیم که با نهادهای نظارتی تعامل کنیم تا لااقل در چارچوب مقررات فعلی مانورهای مدیریتی روسای دانشگاهها بهگونهای باشد که بتوانند از منابع و امکانات موجود بیشتر استفاده کنند. اینکه گفته میشود حدود ۸۵ درصد از بودجه دانشگاهها تخصیص مییابد، به معنای توانایی صفر دانشگاهها در انجام هرگونه فعالیت است؛ چراکه همین مقدار پرداختی از سوی دولت نیز صرف پرداخت حقوق و دستمزد در این مراکز میشود.»
حرفهای تکراری
3 با یک جستوجوی ساده و رجوع به بازههای تاریخی «فصل» بودجهبندی دانشگاهها میتوان گفت، ایندست موضعگیریها، تقریبا جزء حرفهای همیشگی مسئولان دانشگاههای دولتی بوده است؛ سال گذشته در همین روزها یکی از مدیران وزارت علوم گفته بود تامین حقوق از طرف وزارت علوم عدد بسیار بزرگی است که گاهی از اعلام و پرداختن به آن «ترس» داریم. یا وزیر علوم در تابستان سال جاری گفته است: «امسال نگران هستیم در تابستان نتوانیم منابع تجهیز خوابگاهها را تامین کنیم.» البته این تصویرسازی و اعتراف به عدم اداره دانشگاهها در سخنان رئیس بزرگترین دانشگاه کشور نیز دیده میشود.
محمود نیلیاحمدآبادی، رئیس دانشگاه تهران در همان زمان گفته است: «ممکن است نتوانیم دانشگاه را با بودجه کمتر اداره کنیم. باید ببینیم موضوع کاهش بودجه در دانشگاهها چقدر جدی است. خود دوستان هم میدانند؛ 85 درصد بودجهای که دولت به ما میدهد، صرف حقوق و دستمزد میشود، این درحالی است که هزینههای مربوط به بخش تغذیه هم بهشدت افزایش پیدا کرده است. امسال هم حجم بیشتری از دانشجویان برای استفاده از خدمات غذایی مراجعه خواهند کرد و ما هشت درصد قیمت تمامشده را از دانشجویان دریافت میکنیم. اگر مثل سال گذشته اعتبارات ویژهای در این خصوص اختصاص پیدا نکند، حتما در این قسمت هم دچار مشکل خواهیم شد.»
چشمداشت به «شیر نفت»
4 جمعبندی موضعگیریهای روسای دانشگاههای بزرگ کشور یک معنی بیشتر نمیدهد و آن هم این است که وابستگی شدید دانشگاهها به شیر نفت مدیران دانشگاهی را در تعریف جایگزینهای مالی و اعتباری بیانگیزه کرده است، هر از چندگاهی خبرهایی از قراردادهایی میان دانشگاهها و مراکز صنعتی منتشر میشود، اما کمتر رئیس دانشگاهی از اداره دانشگاه به صورت «غیرنفتی» سخن گفته است.چندی پیش مدیرکل ارتباط با صنعت وزارت علوم آمارهایی تازه از میزان قراردادهای میان دانشگاهها و مراکز صنعتی و اجتماعی ارائه داد. براساس این آمارها ۲۰ دانشگاه در مجموع ۶ هزار و ۸۵۳ قرارداد ارتباط با صنعت و جامعه را در دست اجرا دارند که دانشگاه تهران، صنعتیشریف و صنعتی اصفهان دارای بیشترین قرارداد هستند. البته در این گزارش عدد و رقمهای قابلتوجهی عنوان میشود.
این مدیر وزارت علوم مدعی میشود: «قراردادهای ارتباط با صنعت در جامعه در یک سال گذشته بیش از هشت هزار قرارداد بوده، از سوی دیگر مبلغ این قراردادها از سال ۹۲ از ۳۳۵ میلیارد تومان در مسیر رشد قرار گرفته تا اینکه در سال گذشته به ۱۹۵۳ میلیارد تومان افزایش یافته است.» این درحالی است که او چندی قبل در مصاحبهای با فارس عدد و رقمهای دیگری را مطرح میکند: «در سال 96 چهار هزار و 723 قرارداد بین دانشگاههای سراسر کشور و صنعت منعقد شده که درآمد حاصل از این قراردادها در یک سال 952 میلیون تومان بوده است. این درحالی است که تعداد قراردادها در سال 95 حدود چهار هزار و 249 و درآمد حاصل از آنها 863 میلیون تومان بوده است.»
عدد و رقمهای متناقض درآمدی دانشگاهها و اعلام نشدن دقیق آن دو برداشت عمده میتواند داشته باشد؛ اول اینکه یکی از دلایل عدم تخصیص کل بودجه در نظر گرفتهشده دولت برای یک دانشگاه شاید ناشی از نبود گزارشهای دقیق دانشگاهها از میزان واقعی بودجه برای انجام امور جاری خود باشد، موضوعی که در برخی مصاحبههای مسئولان دانشگاهی نیز دیده میشود، بهطور مثال معاون برنامهریزی و فناوری اطلاعات دانشگاه تهران چندی پیش در گفتوگویی با یکی از رسانهها گفت: «در سال جاری دانشگاه تهران تاکنون با درآمدهای اختصاصی توانسته خود را اداره کند.» درآمدهایی که هیچگاه به صورت دقیق و تفصیلی از سوی دانشگاهها منتشر نمیشود! نکته دوم همین عدم شفافیت مقدار نهایی درآمدها، قطعا یکی از دلایل بیانگیزگی منابع درآمدزایی قابل اتکا همچون خیرین، اوقاف و مراکز صنعتی خواهد بود.
* نویسنده: محمدرضا حیاتی، دبیر گروه دانشگاه