کد خبر: 36523

بررسی فرآیند پرورش استعدادها و چهره‌های سینمایی در گفت‌وگو با دو منتقد سینمایی

امیدوار به آینده سینما

با نگاهی منصفانه و غیراحساسی به وضعیت کنونی سینما و حضور چهره‌های جوان و البته پیشکسوت در کنار آنها متوجه خواهیم شد با اندکی مدیریت غیرسیاسی و تنگ‌نظری، چشم‌انداز روشنی در انتظار سینمای ایران خواهد بود.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، بعید می‌دانم کسی پیدا شود که نداند آدم‌های هنرمند هر نظام و کشوری گنجینه‌های آن مجموعه هستند؛ گنجینه‌هایی که در همان نظام رشد کرده‌اند و توانسته‌اند استعدادهای خود را به منصه ظهور برسانند. این سرمایه‌های هنری و فرهنگی ممکن است گاه همسو با یک نظام باشند و گاه حتی غیرهمسو. مساله مهم‌تر اما این است که چه میزان از ظرفیت‌های این چهره‌ها استفاده صحیح می‌شود. ریل‌گذاری پرورش و معرفی استعدادها چقدر درست و دقیق بوده است. در کشور ما و در دهه‌های اخیر، جوانان مستعد و کاربلدی در سینما و تئاتر معرفی شده‌اند که حتی با یک اثر، جای خود را در میان کارگردانان صاحب‌سبک باز کرده‌اند؛ کارگردانانی که با استفاده از بستر جشنواره یا حتی پشتکار فردی، فیلمی را ساخته‌اند خوش‌ساخت و شریف که نمونه‌اش در آثار کارگردانان قدیمی هم دیده نمی‌شود. این کارگردانان در دوره‌های مختلف و فارغ از اینکه کدام دولت راس کار بوده و کدام وزیر بر مسند فرهنگ و ارشاد نشسته، آثارشان را ساخته‌اند. این جوانان نشان داده‌اند که بی‌توجه به نگاه حاکم بر دولت‌ها راه خودشان را پیدا می‌کنند و می‌روند.

آیا اصغر فرهادی، نرگس آبیار، حمید نعمت‌الله، روح‌الله حجازی، محمدحسین مهدویان، سعید روستایی، هومن سیدی و... با هر معیار و تعریفی در فهرست استعدادهای بزرگ ایرانی در حوزه سینما قرار نمی‌گیرند؟ هرچند در اینکه این چهره‌ها در یک ساختار سالم و هدفمند رشد کرده‌اند یا خودشان به صورت گلخانه‌ای و حتی گاه به ضرورت پرورش یافته‌اند اختلاف نظر است، اما کسی نمی‌تواند منکر وجود چنین سرمایه‌هایی در سینمای ایران باشد. سینما و در اندازه بزرگ‌تر هنر ایران در طول تاریخ همواره پر بوده از هنرمندانی که در رشته‌های مختلف حرفی برای گفتن داشته‌اند؛ هنرمندانی که هرکدام زاویه دید خودشان را داشته‌اند و البته تاثیرگذاری مختص خودشان را.

با نگاهی منصفانه و غیراحساسی به وضعیت کنونی سینما و حضور چهره‌های جوان و البته پیشکسوت در کنار آنها متوجه خواهیم شد با اندکی مدیریت غیرسیاسی و تنگ‌نظری، چشم‌انداز روشنی در انتظار سینمای ایران خواهد بود.

هوشنگ گلمکانی: جوان‌ها خودشان را به مدیران تحمیل کردند

از هوشنگ گلمکانی، منتقد و روزنامه‌نگار سینمایی درباره حضور استعدادها و چهره‌های تازه در سینمای ایران در دوره‌های مختلف جشنواره پرسیدیم و جواب داد: «هرچند چهره‌های تازه‌ای در دوره‌های مختلف جشنواره به سینمای ما وارد شده‌اند، اما من اصولا تفاوتی بین دوره‌های مختلف جشنواره نمی‌بینم. اگر بخواهیم مثلا سعید روستایی و «ابد و یک روز» را بگوییم، مثل یک بمبی بود که ترکید و آنقدر مورد توجه قرار گرفت که تبدیل به یک پدیده شد و آن‌هم به‌خاطر خصوصیات خود فیلم بود، وگرنه از نظر شرایط من برای فیلم‌اولی‌ها تفاوت خاصی در دوره‌ها نمی‌بینم، حتی در دوره‌هایی که اوضاع اجتماعی و سیاسی خاصی وجود داشته است.»

گلمکانی در پاسخ به این سوال که بروز و ظهور این چهره‌ها به چه شرایطی بستگی داشته و سهم برنامه‌ریزی چه میزان بوده، گفت: «بروز استعدادهای جوان به‌خاطر تحمیل شرایط است. از زمانی که تعداد فیلمسازان جوان و فیلم‌اولی‌ها زیاد شد، مدیران جشنواره تصمیم گرفتند برای خلوت کردن بخش اصلی و مسابقه و همچنین دادن یک جواب به نوآمدگان، فکر کردند که یک بخش به فیلم اول اضافه کنند. این تحمیل و ضرورت اوضاع روز سینمای ایران بود. حتی در بعضی دوره‌ها به‌دلیل اینکه می‌خواستند جشنواره را کوچک‌تر کنند، بخش فیلم‌اولی را حذف کردند. در واقع هر مدیری که می‌آید، می‌خواهد اثری از خودش به‌جا بگذارد. حتی سه دوره بخش «هنر و تجربه» را وارد جشنواره کردند. این تغییرات تحمیل و ضرورت بود. این جوان‌ها و استعدادها خودشان را به مدیران جشنواره تحمیل می‌کنند.»

از گلمکانی درباره وضعیت فیلم‌اولی‌ها در جهان و جشنواره‌های مختلف خارجی هم پرسیدیم و او این‌گونه پاسخ داد: «هزاران جشنواره در دنیا برگزار می‌شود که هرکدام از آنها بخش جداگانه‌ای برای فیلم‌اولی‌ها دارد. این جشنواره‌ها برای اینکه تمایز و تشخصی نسبت به دیگری داشته باشد، معیاری برای خودش انتخاب می‌کند که با بقیه تفاوت داشته باشد. بعضی جشنواره‌ها حتی رده‌بندی سنی دارند و براساس سن سازندگان فیلم دسته‌بندی می‌شوند. بعضی از جشنواره‌ها بخش فیلم‌های اول و دوم دارند. هرکدام از جشنواره‌ها شرایط خودشان را دارند، اما توجه به فیلمسازان جوان در همه جای جهان وجود دارد.»

 

جبار آذین: سکانداری سینما را هم به جوانان بدهیم

از جبار آذین، منتقد و مدرس سینما درباره وجود استعدادهای جوان در سینمای ایران پرسیدیم و شنیدیم: «در تمام اعصار و میان نسل‌ها پیوسته ظهور سینماگران و هنرمندان جوان جزء اصول پیشرفت هنر و سینما محسوب شده است. از همین رو حضور و فعالیت چنین نیروهای پویا و بالنده امر غریب و تازه‌ای در عرصه سینمای کشور محسوب نمی‌شود. در واقع و به عبارت صریح وجود یا نقش جشنواره‌های مختلف در شناسایی و بازگذاشتن میدان فعالیت برای نسل جوان موثر و اساسی نبوده است، زیرا خود جشنواره‌ها به دلایل مختلف دچار انواع مشکلات بودند و هستند. متاسفانه پیش از آنکه به فکر توسعه سینما باشند، به فکر گذران مناسبتی ایام و دوره‌های جشنواره‌ها هستند. از این‌رو نمی‌توان به‌طور قطع عنوان کرد که جشنواره‌ها در ظهور یا شناسایی هنرمندان جوان کشور نقش موثر و تعیین‌کننده‌ای داشته‌اند.»

آذین درباره عوامل ایجاد یک بستر برای فعالیت جوانان می‌گوید: «اما در آنچه تحت عنوان جشنواره موسوم به فیلم فجر ما شاهد شرکت بخشی از فیلمسازان جوان در قالب پرتعداد هستیم، این نتیجه چندین عملکرد است که این عملکردها بخشی منفی و بخشی مثبت هستند. به‌عبارت دیگر، عدم حضور فیلمسازان حرفه‌ای به دلایل مختلف مثل نداشتن فیلم یا نگنجیدن در قالب معیارهای عوامل و برگزارکنندگان جشنواره و به موازات این اقدام شاهدیم که برخی فیلمسازان بنا به نظر و عقیده‌شان از حضور در این جشنواره موسوم به ملی انصراف داده‌اند. حال فضا برای کسانی باز شده است که اغلب آنها پیش‌تر در سینمای هنر و تجربه، تجربه‌اندوزی در سینما کرده‌اند. این است که دلیل وجود آنها صرفا سیاستگذاری‌ها و عملکرد جشنواره فیلم فجر نیست، زیرا این جشنواره مانند چند دوره اخیر همچنان مسیر خود را می‌رود و چنانچه فیلمسازان حرفه‌ای بیشتری در آن شرکت می‌کردند، به‌طور قطع بدانید که فضای کمتری برای حضور فیلمسازان جوان باز می‌شد، در حالی‌که چنانچه یک جشنواره ملی در ابعاد حرفه‌ای و با سمت‌گیری فرهنگی و محتوای ملی در کشور برگزار شود و حامیان دولتی و ارگانی و مردمی فرهنگ و سینما به‌راستی پشتیبان هنرمندان نسل جوان باشند، در آن صورت می‌توان افزون بر جوانگرایی در سینما در تولید فیلم و مناسبات سینمایی، جشنواره‌ها را به سمت هدفمند و مردمی و ملی هدایت کرد و حتی عرصه و سکانداری آن را به نسل پویای جوان سپرد. در هر حال آنچه ما در این جشنواره موسوم به ملی شاهد هستیم، حضور پررنگ از لحاظ کمیت نسل جوان با فیلم‌های نخست یا دوم بسیاری از آنهاست که می‌تواند در شکل‌گیری برگزاری و نتیجه این جشنواره نقش موثر و تعیین‌کننده‌ای داشته باشد.»

از این منتقد سینمایی با توجه به استعدادهای جوان در کشور درباره وضعیت آینده سینمای ایران پرسیدیم و پاسخ داد: «بخشی از ارکان سرپایی سینمای کشور با همه بحران‌ها، مشکلات و بیماری‌هایی که دچار آن است بر دوش حرفه‌ای‌ها، پیشکسوتان و نسل جوان است. نسل جوان ما در سال‌های اخیر و به‌ویژه در دو دهه اخیر با حضور خوب خود نشان دادند که می‌توانند در سینمای کشور اثرگذار باشند. گرچه برخی هنرمندان نسل میانه در سال‌های پیش‌تر جزء هنرمندان فعال جوان محسوب می‌شدند و چهره شاخص آنها هم هنرمند شاخصی مثل اصغر فرهادی است، اما در سال‌های اخیر شاهد بالندگی برخی سینماگران کشور در قالب بازیگر، فیلمبردار یا اشکال دیگر و به‌ویژه کارگردانی هستیم. در سال پیش به‌عنوان نمونه فیلم‌های سعید روستایی و نیما جاویدی جزء برترین فیلم‌های سینمای ایران محسوب شدند؛ فیلم‌هایی که هم منتقدان را راضی کردند و هم مردم را. این نشان می‌دهد اگر فضا سلامت و حمایت مستمر باشد و در واقع هدف فرهنگی زیر سلطه اهداف سیاسی و تجارتی قرار نگیرد، می‌شود به آینده سینمای کشور با استفاده از دانش و تجربه پیشکسوتان هنر به نسل جوان امید فراوان داشت. امیدواریم سینما با دست جوانان و تجربه پیشکسوتان از مشکلات و بحران‌های کنونی به سلامت عبور کند.»

* نویسنده: سیدمهدی موسوی‌تبار، روزنامه‌نگار

مرتبط ها