به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، «عدالت در مورد پرستاران رعایت شود» این عبارتی است که رهبر معظم انقلاب در دیدار روز گذشته خود با پرستاران مطرح کردند؛ موضوعی که سالهاست درباره آن بحث میشود اما در عمل وضع پرستاران تغییری نکرده است. واقعیت اینجاست که تا وقتی در سلامت و عافیت هستید، شاید به نقش پرستاران در نظام سلامت توجهی نکنید اما کافی است خدای ناکرده خودتان یا بستگانتان برای انجام یک عمل در بیمارستان بستری شوید تا به اهمیت کار آنها و از خودگذشتگیشان برای نجات جان بیماران آگاه شوید. در نظام سلامت کشور ما چندان توجهی به این موضوع نمیشود. حقوق پرستاران در مقایسه با پزشکان چند برابر کمتر است و با وجود اینکه مریض بیشتر از پزشک با پرستار سروکار دارد اما نظام بودجهریزی کشور همچنان نقش پرستاران را نادیده میگیرد. کمبود نیرو و بودجهای که هر دو بهشدت احساس میشود و خبرها حاکی از آن است که کارانه پرستاران کشور بهطور متوسط حدود یکسال و در برخی استانها حتی تا ۱۶ ماه به تعویق افتاده و این مشکلی است که باید فکری برای آن شود. گلایه آنها تنها ناشی از عدم پرداخت حقوقشان نیست و تبعیض و بیعدالتی رایج میان تیمهای درمانی است که آنها را از این وضعیت دلسرد میکند. هرچند جامعه پرستاری ایران دست از تلاش نمیکشد اما این امر از مسئولیت مسئولان کم نمیکند. سالهاست درباره «تعرفهگذاری خدمات پرستاری» صحبت میشود و حتی سازمان نظام پرستاری بودجهای معادل دوهزارمیلیارد تومان برای این مساله پیشنهاد داد که با موافقت وزارت بهداشت روبهرو شد اما درنهایت این مساله در کمیسیون تلفیق بودجه رد شد و وضعیت به همان منوال سابق ماند.
پرستاری؛ شغلی پرطرفدار در دنیا برخلاف ایران
برخلاف ایران که در آن رشته پرستاری با وضعیت فعلی چندان پرطرفدار نیست، این موضوع در دنیا کاملا برعکس است و اگر قصد مهاجرت به کشورهای دنیا را داشته باشید، این شغل آنقدر پرطرفدار است که کشورهای دنیا برای آن پذیرش میگیرند و حقوق خوبی هم دارد. اگرچه میزان مبالغ پرداختی در کشورهای دنیا به پرستاران با ایران قابلقیاس نیست، مروری کوتاه بر آن بد نیست تا وضعیت را به خوبی درک کنیم. متوسط حقوق پرستاران در نروژ 50هزار دلار در سال، در کانادا 48 تا 55هزار دلار در سال، در استرالیا از 28دلار ساعتی تا 60هزار دلار در سال، در دانمارک 38هزار تا 50 هزار دلار در سال، در انگلیس از 30هزار تا 43هزار دلار در سال، در شیلی از 28 هزار تا 62 هزار دلار در سال، نیوزیلند از 32هزار تا 47هزار دلار در سال، در بلژیک از 27هزار تا 55هزار دلار در سال و در آمریکا از 45هزار دلار تا 94هزار دلار محاسبه میشود که در مقایسه با متوسط حقوق و دستمزد دیگر مشاغل در این کشورها رقم بالایی محسوب میشود. برای مثال در شیلی متوسط درآمد سالیانه یک فرد 10هزار دلار در سال است.
پرستاران هیچگونه امکانات ورزشی و تفریحی ندارند
به سراغ پرستار باسابقه یکی از بیمارستانهای دولتی مختص کودکان رفتیم. وقتی از او خواستم وضعیتشان را تشریح کند، با خندهای تلخ گفت: «سختی کار پرستاران به علت کمبود نیرو هر روز بیشتر میشود و حقوقی که باید را به پرستاران اختصاص نمیدهند اما مشکل اصلی ما عدم امنیت شغلی است که باید فکری اساسی برای آن شود. اخیرا موضوع سختی کار را هم برایمان برداشتهاند و باید تا 30 سال خدمت کنیم. بسیاری از همکارانم با مشکلاتی مانند دیسککمر و آرتروزهای مزمن دستبه گریبانند و هیچ امکانات تفریحی یا ورزشی برای ما وجود ندارد. متاسفانه بخش پرستاری چنانکه باید از حقوق پرستاران دفاع نمیکند و به تازگی تعداد شیفتها را هم افزایش دادهاند که در این صورت دیگر هیچ تعطیلاتی نداریم که این مساله باعث فشار بیشتر به پرستاران میشود. ما عملا یک برنامه ثابت برای زندگی خود نداریم و همیشه در حال آمادهباش هستیم. کارکردن در بخش کودکان بهویژه بخش سرطان بسیار سخت است، چراکه بارها پیش آمده که با یک کودک ارتباط گرفتهایم و در مدتزمان کوتاهی او را از دست دادهایم. کودکی سرطانی داشتیم که مادر و پدرش از هم جدا شده بودند و تا لحظه آخر منتظر دیدار مادر بود. او دست من را گرفته بود و در لحظات احتضار اجازه نمیداد از او جدا شوم، این کودک پس از دقایقی فوت کرد و این تلخترین اتفاقی بود که با آن روبهرو شدهام. البته اتفاقات شیرین هم کم نداشتهایم و سلامتی کودکان و ترخیصشان از بیمارستان بهترین اتفاقی است که ممکن است برای آنها بیفتد.»
متوسط حقوق پرستاران بیمارستانهای دولتی 2 تا 3 میلیون است
پس از صحبت با او به یکیدیگر از بیمارستانهای دولتی تهران که در حوزه مسمومیتهای دارویی شهره است، رفتم. جو بیمارستان مانند همیشه شلوغ بود و پزشکان و پرستاران همه درحال فعالیت بودند. از یکی از آنها درباره مشکلاتشان پرسیدم که گفت: «آنچه عیان است، چه حاجت به بیان است. مشکلاتی که پرستاران با آن روبهرو هستند، بسیار زیاد است. تعداد زیاد بیمارانی که شما در اینجا میبینید با توجه به تعداد محدود پرستاران خانم و آقا خود گویای مشکلات ماست که باید در اینباره فکری شود. سالی یک روز یادی از ما میکنند و پس از آن فراموش میشویم.» دیگری میگوید: «انتظار خاصی از مسئولان نداریم، جز اینکه ما را هم ببینند، پرستاران اینجا با 36 ساعت کار در هفته تنها متوسط 2 تا 3 میلیون حقوق میگیرند که در مقایسه با وضعیت پزشکان اصلا قابلقیاس نیست اما در مقایسه با دیگر مشاغل هم فکر میکنم پایینترین سطح برای ما باشد. هرچند وضعیت دیگر بیمارستانهای دولتی هم خوب نیست و اطلاع دقیق دارم که با 44 ساعت کار در هفته آنها نیز 3 تا 5/3 میلیون حقوق میگیرند.»
گلایه یک پرستار از مالیاتی که باید بپردازند
فکر کردم شاید وضع بیمارستانهای خصوصی بهتر باشد، درنتیجه به سراغ یکی از این بیمارستانها در تهران رفتم؛ بیمارستانی که با تجهیزاتی مدرن امکانات ویژهای را برای مادران باردار بهخصوص آنهایی که تمایلی به سزارین ندارند، فراهم میکند. پس از انجام هماهنگی مترون (مدیر خدمات پرستاری) این بیمارستان در گفتوگو با من گفت که 27 سال است که در این بیمارستان فعالیت دارم و از قدیمیها محسوب میشوم اما با وجود این حقوق چندان بالایی ندارم. از او خواستم میزان حقوقش را بگوید که او جواب داد با اضافهکار و این میزان سابقهکاری تنها 3 میلیون و 700هزار تومان حقوق میگیرم که بخشی از آن را هم بهعنوان مالیات برمیدارند، درحالی که در دیگر مشاغل اینگونه نیست. او از علاقهاش به این کار میگوید و ادامه میدهد که کارم را عاشقانه دوست دارم اما با سختیهای خاصی هم روبهرو هستم، مثلا اینکه در شبهایی همچون یلدا در کنار خانوادهات نیستی یا در سختترین شرایط باید آنها را تنها بگذاری. از او پرسیدم که به هرحال وضعیت بیمارستان خصوصی باید بهتر از بیمارستانهای دولتی باشد که گفت اینگونه نیست و پس از طرح تحول سلامت وضعیت بیمارستانهای دولتی بهتر شد اما در بیمارستانهای خصوصی مشکلات زیادی وجود دارند که قابل حل نیستند.
تفاوت محسوس ما با بیمارستانهای دولتی در این است که تعداد مراجعان ما کمتر است.برای اینکه آمار دقیقی از پرستاران داشته باشیم، به سراغ یکی از بیمارستانهای اعصاب و روان تهران میروم و موفق به گفتوگو با یکی از آنها میشوم. خستگی در آخرین ساعات کاریاش در چهرهاش هویداست اما وقتی دستهگل نرگسی که برایش گرفتهام را به او میدهم و روزش را تبریک میگویم، خنده بر لبانش مینشیند. از سختی کارش میپرسم که او در جوابم میگوید اینجا کار چندان سخت نیست و پیش از این در یک درمانگاه مرتبط با کودکان کار میکردم که واقعا شرایط سختی بود و مرگ بچهها را اصلا نمیتوانستم تحمل کنم. اینجا درگیری و مشکلات خاص خودش را دارد اما این بیماران بیآزارترین افرادی هستند که وجود دارند و شادی و ناراحتی ما به این افراد گره خورده است. او از بیعدالتی میان پرستاران و پزشکان گلایه میکند و تاکید دارد اگر به قشر پرستار توجه شود، بیماران هم وضعیت بهتری خواهند داشت اما وقتی پرستاران در ساعت کاری زیاد با مراجعان بسیاری روبهرو میشوند، واقعا هیچ وقتی برایشان باقی نمیماند که بخواهند نفس بکشند چه برسد به اینکه بخواهند جواب اربابرجوع را بدهند. از وضعیت حقوقشان میپرسم که میگوید در اینجا به خاطر سختی کار 600هزار تومان بیشتر میگیرند که این در مقایسه با کاری که انجام میدهند رقم چندانی نیست. وقتی خواستم از او جدا شوم گفت که ای کاش مسئولان حالا که درحال تدوین بودجه هستند، فکری به حال پرستاران کنند تا وضعیت از این بدتر نشود.
حقوق پرستاران باید عادلانه افزایش پیدا کند
محمد شریفیمقدم، دبیرکل خانه پرستار کشور در گفتوگو با «فرهیختگان» گفت: «وضعیت پرستاران چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی تاسفآور است. این تفاوت ماهوی در وضعیت پرستاران از اواخر دهه 70 آغاز شد. با اجراییشدن طرح کارانه در سال 76 تفاوت چشمگیری بین حقوق پرستاران و پزشکان ایجاد شد. اکنون کارانه یک پزشک رقمی معادل 60 میلیون و کارانه یک پرستار رقمی معادل 300هزار تومان است که به طور متوسط 100 برابر اختلاف دارند و این جدا از پولی است که پرستار و پزشک بهعنوان حقوق دریافت میکنند.»
تا پیش از دهه 70 تفاوت غیرمنطقی در حقوق پزشک و پرستار نبود
دبیرکل خانه پرستار کشور ادامه داد: «تا پیش از سال 76 تقریبا عدالت بین نظام سلامت برقرار بود و بیماران اولویت اول بیمارستان بودند و همه گروههای پزشکی تمام تلاش خود را میکردند تا بیمار به سرعت درمان شود و مشکلات بیمهای هم به این میزان نبود. من به خوبی به خاطر دارم اگر یک پزشک 10هزار تومان میگرفت، حقوق پرستار 6هزار تومان بود که اختلاف 5/1 تا 2 برابری با هم در حقوق داشتند. اختلافحقوقی که منطقی بود و ما هم آن را قبول داشتیم. در بخش خصوصی هم وضعیت پرستاران چندان خوب نیست، چراکه آنها هم تمامی مشکلات پرستاران بخش دولتی را دارند و مشکل امنیت شغلی را هم باید به آن اضافه کنید. در بخش دولتی قانون ارتقای بهرهوری اجرا میشود اما در بخش خصوصی همین قانون نیمبند هم اجرا نمیشود.»
فرمول محاسبه کارانه پزشکان و پرستاران
او در ادامه تشریح کرد: «طرح «نوین خودگردانی بیمارستانها» موسوم به طرح «پرداخت کارانه» از دهه 70 به این طرف با همان بهانههایی که در طرح تحول سلامت عنوان کردند کارانه کم پزشکان موجب زیرمیزی گرفتن آنها میشود و باید این مبلغ بالا برود، بنیان گذاشته شد. طرحی که موجب از بین رفتن هزاران میلیارد تومان و کوچکشدن سفره مردم در نظام سلامت شد و سود آن تنها به عدهای خاص اختصاص یافت. در این طرح ابتدا هزار تعرفه برای پزشکان تعریف کردند و اعلام شد پزشکان علاوهبر حقوق دریافتی خود باید برای خدمات مختلف هم دستمزد دریافت کنند که در حوزههای مختلف تعرفههای متفاوتی دارد. برای مثال اگر یک عمل جراحی آپاندیس 100هزارتومان هزینه بردارد، این را به عنوان کارکرد پزشک تلقی میکنند، درحالی که در پروسه حضور بیمار برای عمل جراحی تا ترخیص آن از بیمارستان افراد دیگری هم نقش داشتند و حتی در اتاق عمل هم که پزشک حضور مییابد، چند نفر از تکنسین اتاق عمل و تیم پرستاری هستند. در بیشتر بیمارستانهای دولتی جراح از ابتدا هم در اتاق عمل حضور ندارد و رزیدنت عمل را انجام میدهد، درنتیجه این پول به حساب پزشکی ریخته میشود که واقعا بالاسر عمل جراحی نیست و حتی ممکن است در خانهاش درحال استراحت باشد. استدلال پزشکان این است که خرج بیمارستان به حضور ما میچرخد، در حالی که پزشک به تنهایی در این زمینه موثر نیست و بسیاری از افراد در کنار او دخیل بودهاند. میزان محاسبه این پول هم به این صورت است که در این 100هزار تومانی که 10درصد آن به بیمارستان اختصاص مییابد، هزینههای مصرفی بیمارستان را هم کفاف نمیدهد. 65 درصد از این مبلغ را به پزشک جراحی که حالا ممکن است اصلا خودش هم عمل جراحی نکرده باشد، میدهند و پنج درصد از این هزینهها به دانشگاه علوم پزشکی آن بیمارستان تعلق میگیرد که درنهایت 20درصد باقیمانده را بین همه پرسنل بیمارستان تقسیم میکنند. در این شرایط با چنین فرمولی حقوق پزشکان و پرستاران از یکدیگر اختلاف فاحش پیدا میکند. به صورتی که 20درصد باقی مانده پول بین 92 تا 93 درصد پرسنل پزشکی بیمارستان اختصاص مییابد و 65 درصد آن بین هفت تا هشت درصد به پزشکان تعلق میگیرد.»
شریفیمقدم گفت: «در زمان آقای قاضیزادههاشمی در طرح تحول سلامت این رقم بسیار افزایش پیدا کرد و سههزار تعرفه پزشکان دوبرابر شد و علاوهبر آن رقم این تعرفهها هم تا 300درصد افزایش پیدا کرد. شاید اگر تعریف سادهای از آن داشته باشیم باید بگوییم ما در سال حقوقمان به صورت رندوم 15 تا 20 درصد افزایش یافت اما وزیر سابق در طرح تحول سلامت به اندازه 20سال حقوق پزشکان را افزایش داد. این اختلاففاحش را ما در همان زمان رسانهای کردیم و حتی در همان زمان از من شکایت شد که چرا کارانه چندصدمیلیونی پزشکان را رسانهای کردهاید. اکنون برای کارانه پزشکان سقف 65میلیون تومانی گذاشته شده است که پزشکان شاغل در مناطق محروم از این قضیه مستثنی شدهاند. در حال حاضر هم کارانه بالای 100 میلیون داریم اما متوسط کارانه پرستاران در سراسر کشور رقمی معادل 300 تا 400هزار تومان است. متوسط حقوق پرستاران دو تا سهمیلیون است. اما پزشکان یک حقوق هیاتعلمی میگیرند که رقمی معادل 15 تا 20 میلیون است. اضافهکار پرستاران ساعتی 6 تا هفتهزار تومان است که اجباری است و به دلیل پایینبودن نرخ اضافهکاری هیچ تمایلی از سوی این قشر برای این مساله وجود ندارد. در اینجا باز هم برای پزشکان تفاوت وجود دارد، چراکه پزشکان علاوهبر حقوق و کارانهشان، حق آنکالی، حق مقیمی و حق ماندگاری هم دریافت میکنند. در زمان طرح تحول سلامت کارانه 300 تا 400 میلیون تومانی هم داشتیم و من حتی فیشهای آنها را هم داشتم اما اکنون با اعمال سقف، به جز برخی تخصصهای نادر و برخی مناطق محروم کشور، باقی زیر 65 میلیون کارانه میگیرند.
نکتهای که در اینجا وجود دارد تبعیض و ناعدالتیای است که در حق پرستاران وجود دارد که ممکن است برخی مترونها کارانه یک یا دو میلیون تومانی بگیرند اما کارانه 65 میلیونی قاطبه پزشکان چندصد برابر کارانه 300هزار تومانی پرستاران است. در هیچ کجای دنیا این مساله وجود ندارد. در تمام دنیا تفاوت پزشکان و پرستاران نهایت دو تا چهاربرابر است. در آمریکا و انگلیس پزشکان دوبرابر پرستاران حقوق میگیرند. آن هم در مورد پزشک متخصص است و تفاوت حقوق پزشکان عمومی با پرستاران کمتر است. منتها ایران تنها کشوری است که این میزان اختلاف بین پزشکان و پرستاران آن وجود دارد. آنچه پرستاران ایرانی از آن رنج میکشند همین تبعیض و بیعدالتیای است که در جامعه ما وجود دارد.
پرستاران تمام زندگی خود را میگذارند تا زندگی مردم را نجات دهند ولی هرچقدر پرستار بیشتر کار میکند، جیب پزشکان پر میشود و آنها پولدارتر میشوند. این بیعدالتی چه در بخش خصوصی و چه در بخش عمومی وجود دارد و پرستاران در شرایط نامناسبی قرار دارند که حقوقشان در پایینترین سطح کارکنان دولت است. شرایطی که در دنیا کاملا برعکس است و سازمان بهداشت جهانی سال 2020را به نام پرستار نامگذاری کرده و پرستاران نقش اولی را در سلامت مردم کشورشان دارند اما این وضعیت برای پرستاران ایرانی کاملا برعکس است. کار پرستاران بسیار سخت است و طی چند وقت اخیر با شیوع بیماری آنفلوآنزا دو نفر از پرستاران فوت کردند و اینها مرتبا درگیر مسائل ایدز، هپاتیت و دیگر بیماریها هستند، در حالی که نیروها هم افزایش پیدا نمیکنند. صفر تا صد کار با پرستاران است اما با تعرفهگذاری کار آنها مخالفت میشود و آنها از وضعیت موجود بسیار ناراضی هستند. این مساله در همه صنوف پرستاران وجود دارد و حدود 110هزار پرستار در بخش دولتی شاغل هستند که اگر دانشجویان و باقی پرستاران بخش خصوصی را هم درنظر بگیریم، این رقم به معادل 200هزار نفر میرسد.»
* نویسنده: الهه قاسمی، روزنامهنگار