به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، روحالله حریزاوی، معاون سازمان تبلیغات اسلامی طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: محرومیتهای مردم خوزستان، محرومیتهای قدیمی و تاریخی است و رسیدگی به آنها کار یکی، دو سال و این دولت و آن دولت نیست؛ وظیفهای است که به نظر میرسد کل نظام جمهوری اسلامی در قبال مردم خوزستان برعهده دارد و همانطور که امام(ره) فرمودند، خوزستان دین خودش را به اسلام ادا کرده است و حالا ایران هم باید دین خودش را به خوزستان ادا کند. در این استان مرزی محرومیتهای عجیبی وجود دارد؛ مثلا در بعضی شهرها منابع و مخازن گاز وجود دارد، اما همینها آخرین شهرهایی بودند که گازکشی شدند. این اتفاق بسیار عجیب است و هیچجای دنیا سابقهدار نیست.درخصوص سفری که به استان خوزستان داشتیم، سفر به ماهشهر و مناطق اطراف آن و خروج ماهشهر از چاله خبری بود.
هیچ روایت دقیقی از آنچه در ماهشهر اتفاق افتاده است و تحلیل درستی از وقایعی که بعد از گرانشدن بنزین به وجود آمده بود، صورت نگرفت. این اولین سفری بود که توسط مسئولان کشوری به شکل خیلی مردمی و عمومی اتفاق میافتاد که الحمدلله مورد استقبال خیلی خوب مردم شهرک طالقانی قرار گرفت. یک روایت ناصواب وجود دارد که نارضایتی مردم بهمعنای قهر با نظام و قهر با رهبری و قهر با ارزشهای انقلاب اسلامی است. ما میخواستیم ثابت کنیم که این روایت اشتباه است. میخواستیم ثابت کنیم این روایت واقعی نیست.
بحمدالله در هفته گذشته مستندی توسط یکی از جوانان انقلابی تولید شد که تا حدودی نشان داد حرف مردم چیز دیگری است و مردم گلایهمند از تبعیضهایی هستند که آنجا اتفاق افتاده است. اینجا و کنار غولهای صنعتی و پتروشیمی، فقر و تبعیض در زندگی مردم و در خدمات عمومی و اجتماعی بهشدت مشهود است و به بهانه گرانشدن بنزین مردم گلایهمندی و نارضایتی خود را اعلام کردند. طبیعتا وقتی فضا، فضای فتنهگون میشود اشرار هم میآیند و از فرصت استفاده میکنند و کارهای غلط و خطرناکی را انجام میدهند.
هیچکدام از مردم خوب و مومن این منطقه از چنین رفتاری دفاع نمیکردند و معترض به چنین جنایتی هم بودند.برنامههای ما سه قسمت بود؛ یکی حضور در جمع مردم در مصلی شهرک طالقانی که از شب قبل اطلاعرسانی هم شده بود و عدهای از مردم هم در مصلی حاضر شدند. برنامه دوم حضور در مجلس ختمی بود که توسط یکی از شیوخ عشایری منطقه در منزل ایشان برگزار شد. جالب اینکه خود این شیخ در اغتشاشات آسیب دیده و یکی از چشمانش را از دست داده بود، اما پایکار نظام و انقلاب ایستاده بود و از ما میزبانی کرد. حدود 15 نفر بدون انتخاب قبلی و هماهنگی و بدون هیچگونه طراحی از مردم عزیز و اهالی محترم شهرک طالقانی در جلسه حضور پیدا کردند. یکی از پیرمردها که فرزندش در مسیر پمپبنزین کشته شده بود در این دیدار حضور داشت. تعداد زیادی از جوانان هم حاضر بودند و جلسه حدود دو ساعت طول کشید و جوانان تا آخر جلسه ماندند و حرفهایشان را زدند. محور اصلی صحبت جوانان بیکاری بود و درخواست مشغول به کار شدن در حدود 23 صنعت و کارخانه پتروشیمی و صنایع دیگر ازجمله گمرکات، بندر و... این منطقه را داشتند. صنایع و کارخانههایی که متاسفانه از اول اساسشان به بومیستیزی طراحی شده است. هر مدیرعاملی که دارند مدیران پروازی و غیربومی هستند. فرودگاه ماهشهر را که نگاه میکنیم محل آمدورفت مدیران پتروشیمی است که از استانهای دیگر به آنجا آمده بودند. این جوانان خواستار این بودند که اگر قرار است استخدامی انجام شود باید از جوانان همین منطقه باشد. گلایههای دیگری هم داشتند. مثلا چند نفر میگفتند ما بعد از اینکه بنزین گران شد، قدرت پرداخت هزینه سرویس مدرسه بچههایمان را نداریم و بچههایمان دیگر مدرسه نمیروند. یک نفر حتی دختر دبستانیاش را آورده بود که میگفت بعد از گرانی بنزین دیگر مدرسه نرفته است.
محور همه مطالب اعتراض به تبعیض بود که سالهاست مردم این مناطق را رنج میدهد. هیچکدام از مردم رفتار اشرار را که سه روز ورودیهای ماهشهر را بسته بودند و منجر به آن حوادث دردناک شدند، تایید نمیکردند و میگفتند خیلی از این افراد اصلا هیچوقت آنجا حضور نداشتند و آن روزها آمدند و شرارت کردند. متاسفانه سرزمینی است به نام نیزار که مسئولان محلی هیچ اقدامی برای خشککردن و تبدیل آن به فضای بهتر نکردند و این نیزار باعث شد اشرار در آن سنگر بگیرند و تیراندازیهای کور کنند و باعث شهادت و کشتهشدن نیروهای نظامی و انتظامی و مردم شوند.
واقعا مردم خیلی جدی خودشان را از اشرار جدا میکردند و در عین حال مطالباتشان را هم داشتند.در این دیدارها وعدههایی هم داده شد، مهمترین وعده این بود که سخن آنها به رهبر انقلاب منتقل خواهد شد، عدهای از آنها نامههایی را ارائه کردند که واقعا بعضی از نامهها حکایت از فقر مطلق برخی خانوادهها دارد؛ خانوادههایی که فقط با یارانهها زندگی میکنند. از نزدیک دیدیم کسانی را که فقط با یارانه و بهاصطلاح بنهای معیشتی در حال زندگی هستند. طبیعتا صدای اینها را باید به گوش مسئولان عالی برسانیم و آنها را تحت پوشش نهادهای حمایتی هم ببریم. نسبت به استخدامها هم نیاز به قانون محکمی داریم و هم نیاز به پیگیری محکم و جدی وجود دارد و سیستم قضایی باید پایکار باشد. پیشنهاد ما این است که محکمه مخصوصی برای بررسی اجرای قوانین استخدام بومیان مردم خوزستان برگزار شود تا مشخص شود چرا این مناطق به این حال و روز افتادهاند.