کد خبر: 35124

تاریخ علم/ (بخش نودوچهارم)

تاریخ علم در اسلام و ایران به روایت دکتر علی‌اکبر ولایتی

ناصرالدین‌شاه در حالی به تخت سلطنت کشور بزرگی چون ایران تکیه می‌زد که هنوز به سن 18‌سالگی نرسیده بود و افزون بر سن کم و کم‌تجربگی، تحصیلات عمیقی نیز نداشت.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، آنچـه در پــی مـی‌آیــد، ادامه مجمــوعه مباحــث مطــرح‌شـــده از ســوی دکتر علی‌اکبر ولایتی در مجموعه برنامـــه‌هـــای «ایران» در سیمای جمهوری اسلامی ایران با موضوع تبیین تاریخ علم در اسلام و ایران است:

ناصرالدین‌شاه در حالی به تخت سلطنت کشور بزرگی چون ایران تکیه می‌زد که هنوز به سن 18‌سالگی نرسیده بود و افزون بر سن کم و کم‌تجربگی، تحصیلات عمیقی نیز نداشت. افزون بر این، در زمان به سلطنت رسیدن ناصرالدین‌شاه، خزانه کشور در پی سیاست‌های نادرست محمدشاه و فشارهای بی‌امان دول روسیه و انگلیس به ایران و نیز اغتشاشاتی که به تحریک انگلستان در داخل مرزهای ایران روی داد تهی بود و بودجه کشور هم سالانه دو کرور تومان کسری داشت. برای تعدیل بودجه و رسیدگی به خانه لازم بود که شخصی جدی و کاردان به صدارت عظمی برسد. ناصرالدین‌شاه برتر و لایق‌تر از میرزا تقی‌خان امیرنظام (1268-1220ق) کسی را برای انتظام امور مملکت نمی‌شناخت و به همین سبب، در راه عزیمت به تهران، در زنجان وی را به صدارت عظمی برگزید.

پس از جلوس شاه بر تخت، ناصرالدین‌شاه لقب اتابک اعظم به امیرکبیر داد و رتق و فتق امور را به خط و خاتم وی درآورد. امیرکبیر که در این زمان کامل‌مردی پنجاه و چندساله بود، برای تثبیت بیشتر امور کشور و پیوستگی شاه و صدراعظم در 26 ربیع‌الاول 1265ق، با عزت‌الدوله معروف به ملک‌زاده خانم، خواهر 16‌ساله ناصرالدین‌شاه ازدواج کرد و در عمارت سابق حاجی‌میرزا آقاسی در ارگ اقامت گزید. میرزا تقی‌خان امیرکبیر از مردم ده هزاوه، از توابع فراهان بود. به سبب مجاورت ده هزاوه با قریه مهرآباد، موطن میرزا عیسی قائم‌مقام ملقب به میرزا بزرگ، پدر میرزا تقی‌خان که کربلایی محمدقربان نام داشت، در دستگاه قائم‌مقام وارد شد و به‌عنوان آشپز مشغول خدمت شد.

پس از درگذشت میرزا بزرگ قائم‌مقام، کربلایی محمدقربان به خدمت میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام ثانی درآمد و در خدمت وی، نخست، ناظر آشپزخانه بود و در واپسین سال‌های عمر، دربانی می‌کرد. امیرکبیر هم از نظر خاستگاه طبقاتی و هم تربیت سیاسی با صدراعظم‌های پیشین تفاوت‌های اساسی داشت. او فرزند یک آشپز بود و به‌صورت غیررسمی و به دور از زدوبندهای سیاسی و طبقاتی که در آن زمان شیوه مسلطی بود، وارد عرصه سیاست شده بود. ترقی میرزا تقی‌خان از زمانی شروع شد که نزد میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام ثانی به شغل کتابت مشغول شد. در همین زمان میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام درمورد او گفته بود: «حقیقت، من به کربلایی قربان حسد بردم و بر پسرش می‌ترسم[...]. این پسر خیلی ترقیات دارد و قوانین بزرگ به روزگار می‌گذارد.»

در این مدت، میرزا بزرگ قائم‌مقام به سبب هوش و فراستی که در پسر کربلایی محمدقربان یافته بود، مأموریت رسیدگی به حساب فیل‌خانه یا سرطویله را به وی واگذار کرد و چون میرزا تقی‌خان این مأموریت را به نحو احسن به انجام رساند، مورد تحسین قائم‌مقام قرار گرفت و وی یکی از جبه‌های خویش را به میرزا تقی‌خان بخشید.در اواخر عمر میرزابزرگ قائم‌مقام، وی میرزا تقی‌خان را به سمت منشی‌گری خود گمارد و بعدها میرزا تقی‌خان همین سمت را نزد میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام هم حفظ کرد. حتی گاهی مراسلات قائم‌مقام به خط میرزا تقی‌خان نوشته می‌شد. میرزا تقی‌خان که شخص مورد اطمینان قائم‌مقام بود، از سوی وی به سمت لشکرنویسی میرزا محمدخان امیرنظام زنگنه و بعدها منشی و مستوفی نظام شد.

پس از مرگ محمدخان زنگنه (15 رمضان 1257ق) که وی به مقام ریاست امور نظام آذربایجان رسید، امیرنظام خوانده شد. مهم‌ترین مأموریت‌های میرزا تقی‌خان پیش از رسیدن به صدارت عظمی عبارت بودند از: سفر به روسیه و ابلاغ مراتب تأسف دولت فتحعلی‌شاه از قتل گریبایدوف همراه با خسرو میرزا قاجار (1244 ق)، عضویت در هیات نمایندگی ایران در استقبال از تزار نیکولای اول در زمان محمدشاه، در رکاب ناصرالدین میرزا (ناصرالدین‌شاه) در ایروان (1253 ق)، نمایندگی ایران در مذاکرات ارزنه‌الروم (1263-1259ق) و انعقاد قرارداد صلح و خاتمه غائله خرمشهر (1263ق).

ادامه دارد...

مرتبط ها