به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، هاشمیرفسنجانی رئیسجمهور میشود، با طرح انتقال، آب را به کرمان میبرد، محمد خاتمی رئیسجمهور میشود، با طرح انتقال، آب را به یزد میبرد، احمدینژاد و روحانی که رئیسجمهور میشوند تلاش میکنند با طرح انتقال، آب را به سمنان ببرند، یعنی همه آنهایی که رئیسجمهور شدند، با هر طرز تفکر و عقیدهای، با سرسپردگی به هر جریان سیاسی و حزبی، در این یک مورد یعنی انتقال آب به زادگاهشان، وفاقنظر داشتند و دارند. صحبت از انتقال آب که میشود، هشتگ نه به انتقال آب در فضای مجازی و ماجراهای انتقال آب از کارون و دز به اقصینقاط کشور به ذهن متبادر میشود. کمی بیشتر از جستوجوهای رسانهای و دغدغههای گذرا هم اگر پیگیر ماجرای انتقال آب بوده باشیم، انتقال آب خلیجفارس و خزر هم پیرو همان ماجرای انتقال آب کارون حاشیه داشته و خبرساز شده است. خروجی همه اینها هم تقریبا یک چیز بوده، آن هم آسیب به مبدا و مقصد، نارضایتی عمومی و اجتماعی و تخریب محیطزیست؛ همانی که فعالان محیطزیست و برخی مسئولان بارها گفتهاند اما به جایی نرسید و ما هر از چند گاهی سرگرم ماجرای انتقال آب از جایی به جای دیگر هستیم. حالا شمال کشور هم به ماجراهایی که قبلتر محدود به کارون و جنوب کشور بود، مبتلا شده است و گویا آب دریای خزر، به زودی به سمنان میرسد.
کلانتری نظر کارشناسان خودش را هم دور زد!
یکی، دو روز گذشته وقتی صفحههای مجازی فعالان محیطزیست و بخش محیطزیست رسانههای مختلف را بررسی میکردم به انتقادات جدی و حملات تند برخی از آنها به عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست برخوردم؛ انتقاداتی که موافقت کلانتری با طرح انتقال آبخزر به فلات مرکزی ایران را نشانه رفته بود و به سرعت هم درحال انتشار بود. مساله، مساله تازهای نیست، همانطور که در ابتدای گزارش نوشتم، زمزمههای اجرای این طرح از زمان ریاستجمهوری محمود احمدینژاد وجود داشت و حالا در اواسط دوره دوم ریاستجمهوری حسن روحانی، مراحل پایانی پیش از اجرا را طی میکند. اما سوای کهنگی مساله و حاشیههای مداوم آن در تمام این سالها، حتی سوای اظهارات نمایندگان مجلس استانهای مازندران و سمنان در رد یا تایید این طرح انتقال، برای یک مخاطب عادی، برای نگارنده این گزارش و برای هرکسی که در جستوجوی چگونگی و چرایی و رد و تایید این ماجراست، فعالان محیطزیست و مسئولان مربوطه میتوانند راهنمایان خوبی باشند. هفته گذشته بود که کمیته فنی اداره کل منابع طبیعی مازندران بعد از جلسات متعدد و طولانی و بازدیدهای مکرر میدانی از منطقه، با طرح انتقال آب خزر به کویر مخالفت کرد. در بخشی از صورتجلسه کمیته فنی اداره کل منابع طبیعی مازندران با طرح انتقال آب خزر به فلات مرکزی ایران آمده است: «عطف به نامه 6142/98 به تاریخ 9/6/98 در پی بازدید مشترک از مسیر اجرای پروژه انتقال آب خزر به سمنان، بازدید مشترکی توسط اعضای کمیته فنی این اداره کل و کارشناسان دفتر زیستگاهها و امور مناطق سازمان حفاظت محیطزیست کشور، کارشناسان اداره کل حفاظت محیطزیست استان مازندران و تیم کارشناسی وزارت نیرو و شرکت مهندسی مهاب قدس انجام و موارد ذیل جهت هرگونه اقدام مقتضی ایفاد میشود.
در طول مسیر پیشنهادی جهت انتقال آب تعداد پنج ایستگاه پمپاژ در حوزه استان مازندران پیشبینی شده؛ بهطوری که هیچگونه مطالعه و نقشه قابلبررسی جهت نحوه انتقال نیروی برق به ایستگاههای مذکور در مناطق جنگلی ارائه نشد. با توجه به اینکه در برخی نقاط مسیر انتقال لوله آب، بیشتر از 11 کیلومتر از مسیر پیشنهادی از حاشیه جادههای جنگلی عبور میکند که در صورت اجرای پروژه تخریب زیادی در پوشش جنگلی ایجاد میکند و...» با این وجود، یک روز بعد از این صورتجلسه و علیرغم مخالفت جدی این کمیته که کارشناسان و معتمدان خود سازمان حفاظت محیطزیست هم در آن حضور داشتند، عیسی کلانتری رئیس سازمان حفاظت محیطزیست، طی نامهای به حسن روحانی، اجرای این پروژه را بلامانع دانسته و گفته است ضوابط زیستمحیطی موردنظر این طرح براساس تفاهم صورتگرفته در صورتجلسه کمیته ارزیابی ظرف مدت یک ماه به وزارت نیرو ابلاغ خواهد شد. ضوابط زیستمحیطیای که مشخص نیست چگونه و بر چه اساسی در یک ماه تعیین و ابلاغ خواهد شد! روز گذشته محسن موسوی، مدیرکل منابع طبیعی استان مازندران دوباره با اعلام مخالفت خود با طرح انتقال آب گفت: «کمیته فنی اداره کل منابع طبیعی مازندران در نامهای به سازمان محیطزیست با ۹ بند با انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی کشور مخالفت کرده بود. هر پنج لیتر آب دریا دو لیتر قابلشیرینکردن و سه لیتر شورآبه و پساب است. محیطزیست باید پیشبینی کند با این حجم شورآبه و پساب قرار است چه کار کند. منابع طبیعی نظر کارشناسی و فنی خود را اعلام کردهاند اما تصمیمگیرنده ما نیستیم که بتوانیم جلوی انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی کشور را بگیریم.»
دستور عجیب کلانتری
سوای تمام اظهارنظرها، موافقتها و مخالفتها با این طرح انتقال از خزر به فلات مرکزی ایران، خواندن اظهارات کارشناسی تعدادی دیگر از مسئولان و کارشناسان و فعالان زیستمحیطی خالی از لطف نیست. محمد درویش از مدیران سابق سازمان حفاظت محیطزیست در گفتوگو با «فرهیختگان» در ارتباط با طرح انتقال آب گفت: «دوباره تاریخ درحال تکرار شدن است. دقیقا شبیه این اتفاق در دولت اول حسن روحانی افتاد و روحانی فشار شدیدی آورد که این طرح باید اجرا شود و ابتکار رئیس وقت سازمان حفاظت محیطزیست گفت وقتی کارشناسان دفتر ارزیابی در ارزشگذاری این طرح به این نتیجه رسیدند که این طرح رد شده است، نمیشود آن را تایید کرد. عکسالعمل روحانی هم این بود که ابتکار را برکنار و فردی را جایگزین او کرد که اولین کارش دعوت از استاندار وقت سمنان بود و آن وقت گفت که من تمام تلاشم را میکنم تا این طرح اجرا شود و بهرغم اینکه قول داده بود نتایج ارزیابیها را در سایت سازمان منتشر کند و به شبکه تشکلهای مردمنهاد قول داده بود که نهایت تلاشش را کند که این طرح اجرا نشود و به اعضای شورای هماهنگی گفته بود که خودم مخالف این طرح هستم و روی نظر علمی دفتر ارزیابی حرفی نخواهم زد اما با شگفتی تمام وقتی که کمیته فنی منابع طبیعی هم به شدت با این طرح مخالفت کرده بود ما شاهد بودیم که متاسفانه نامهای منتشر شده که آقای کلانتری گفته این طرح از نظر ما بلامانع است. من فکر میکنم ایشان دارد دستور صریح رئیسجمهور را اجرا میکند و نشان میدهد که سازمانش اختیاری برای جلوگیری از اجرای این طرح ندارد و اگر مخالفت کند، از سمت ریاست سازمان حفاظت محیطزیست برکنار خواهد شد. او حتی به کارشناسان دفتر ارزیابی گفته است که ماتریس را طوری تغییر دهید که ما بتوانیم از اجرای طرح دفاع کنیم.»
از هاشمی تا روحانی همه مدافع انتقال آب به زادگاهشان
درویش در ادامه به سابقهدار بودن چنین اقداماتی در سایر دولتهای پیش از روحانی هم اشاره کرد و گفت: «تنها اقدام مشترک دولت روحانی با دولت احمدینژاد همین طرح انتقال آب است، یعنی این دو در تمام موارد مواضع 180 درجه مخالف هم داشتند و تنها جایی که سیاستهای یکسان داشتند، همین اجرای طرح انتقال آب بود. به خاطر اینکه هر دو به استان سمنان تعلقخاطر دارند. این مساله مسبوق به سابقه هم هست، آقای خاتمی هم که رئیسجمهور شد، طرح انتقال آب به یزد و آقای هاشمی هم طرحهای انتقال آب به کرمان و رفسنجان را امضا کردند. ما متاسفانه چیزی به نام آمایش سرزمین را در این کشور به رسمیت نشناختیم و همیشه باید منتظر باشیم یک دولتمردی از یک جای محروم این کشور به قدرت برسد تا آن جای محروم هم از محرومیت خارج شود. اما چون پشت این ماجرا تخصص نیست، عملا حاصل آن هم به نفع آن استان نمیشود. طرحهای انتقال آبی که به یزد و اصفهان و... اجرا شده منجر به بهبود زندگی مردم این مناطق نشده است و اتفاقا باعث شده کیفیت زندگی آنها کاهش و آلودگی افزایش پیدا کند و مشکلات مختلف اجتماعی رشد یابد.»
با اجرای طرح انتقال سایر کشورهای ذینفع خزر باجخواهی میکنند
این فعال محیطزیست با اشاره به ظرفیت پایین دریای خزر و مشکلات بینالمللی بعد از اجرای طرح انتقال آب از آن گفت: «دریاچه خزر یک آبگیر بسته است. همین الان در خلیجفارس به خاطر طرحهای مختلف انتقال و شیرین کردن آب به شدت اکوسیستم منطقه به خطر افتاده با اینکه بسته نیست. اما خزر یک آبگیر بسته است و به شدت این مساله میتواند روی حیات این اکوسیستم که بزرگترین ذینفع آن هم ایران است، اثر منفی بگذارد. مساله دیگر اینکه چون آبگیری است که چند کشور به صورت مشترک از آن استفاده میکنند، شما مطمئن باشید آن کشورها وقتی که این طرح پیش رفت و اجرایی شد و ایران هزینه کرد، آن وقت از ایران باجخواهی خواهند کرد و خواهند گفت یا باید طبق قوانین بینالمللی این طرح را متوقف کنید یا بگذارید ما فلان تحقیق را در آن انجام بدهیم. یعنی به این راحتیها از شر این قضیه گذشت نخواهند کرد. این کار از لحاظ حقوق بینالمللی ایراد دارد. درواقع ایران مدعی است چون آنها آب را آلوده میکنند و منتقل میکنند، ما هم آلوده کنیم و منتقل کنیم! ما باید جلوی آنها را بگیریم نه اینکه خودمان هم آن را تشدید کنیم، درنهایت همه ضرر میکنیم. همین الان ماهی کیلکا در دریای خزر نابود شده است، فک خزری و بسیاری از ماهیها درحال نابودی است. چنین اکوسیستم لرزانی چگونه میتواند توان ورود کلی مواد آلوده و نمکی و سمی را داشته باشد.»
انتقال آب مشکلات فرهنگی و اجتماعی برای سمنان در پی خواهد داشت
درویش در پایان با اشاره به مشکلاتی که دامنگیر جنگلهای هیرکانی میشود و همچنین راههای جایگزین انتقال آب در سمنان گفت: «درواقع بزرگترین مشکل طبق گزارش کمیته فنی منابع طبیعی سازمان جنگلها همین مساله تخریب جنگلهای هیرکانی است. براساس این گزارش این تخریب یکی از بزرگترین تخریبها در تاریخ جنگلهای کشور است. یک گسست اکولوژیکی ایجاد میکند و هزاران درخت هیرکانی را نابود میکند. جایی که به تازگی در یونسکو بهعنوان میراث طبیعی ثبت شده است را به این ترتیب تخریبش میکنیم. این را من نمیگویم، کمیته فنی سازمان جنگلها میگوید، انجمن علمی جنگلبانی ایران میگوید. نکته دیگر اینکه میخواهند آب را هم در ساحل دریا شیرین کنند و نمکها را در دریا بریزند. درکل میخواهند 200 میلیون مترمکعب آب منتقل کنند که 200 میلیون مترمکعب یعنی نیاز آب شرب دومیلیون نفر آدم یعنی چهاربرابر کل جمعیت استان سمنان. وضعیت استان سمنان از نظر میانگین سرانه آب از متوسط کشور بهتر است، کمترین تخریب محیطزیستی را هم دیده است و علاوهبر این اگر یکسری تمهیدات در بخش کشاورزی و آب شرب و صنعتش اندیشیده شود، چیزی حدود 500میلیون مترمکعب میتواند از محل صرفهجویی در آب به دست بیاورد، یعنی 2.5 برابر آبی که قرار است با طرح انتقال به سمنان وارد شود. هزینه به دست آوردن این آب از محل صرفهجویی و بهبود کیفیت شبکه آبرسانی و کشاورزی و صنعت و شرب، یکدهم هزینه انتقال آب است. سوال این است چرا این کار را نمیکنند و کار را بدتر میکنند که این امر هزینهها و خسارتهای بیشتری دارد؟ چرا به سراغ مدیریت مصرف نمیروند؟ چرا در استانی که مشکلی ندارد به دنبال ایجاد مشکل هستیم؟ این آب اگر وارد شود ناخودآگاه صنعت رشد میکند، جمعیت زیاد میشود و نیروی کارگری را از استانهای همجوار میخواهد تامین کند که این خود کلی مشکلات فرهنگی ایجاد خواهد کرد.»
همه دنیا طرحهای انتقال را اجرا میکنند، ما هم باید این کار را بکنیم
محمد وکیلی، استاندار سابق سمنان و از موافقان طرح انتقال آبخزر به فلات مرکزی ایران در ارتباط با لزوم اجرای این طرح و روند اجرای آن به «فرهیختگان» گفت: «بحث انتقال آبخزر بحث استانی نیست و بحثی ملی است. ما در یک منطقه خشک و گرم زندگی میکنیم و اگر پیشبینی منابع جدیدی را نداشته باشیم قطعا در مواقعی که خشکسالی است، کشور دچار مشکل و بحران میشود. تمام دنیا انتقال آبهای سرزمینی را داشتند، اگر مطالعهای درباره تمام کشورهای حاشیه خزر داشته باشید میبینید آنها هم در حال برداشت هستند. از نگاه دیگر این طرح صرفا بحث اجتماعی ندارد، بحث اقتصادی، سیاسی و امنیتی هم دارد. در مسیر تهران به مشهد اگر قرار بر این باشد که ما کمبود آب داشته باشیم و به خاطر این کمبود مهاجرت صورت بگیرد، این یک مشکل جدی اجتماعی و... تلقی میشود. از طرف دیگر آبهایی که در استان وجود دارد و از بارشها حاصل میشود باید در جاهایی مصرف شود که ارزشافزوده بیشتری را ایجاد میکند و مزیت نسبی داشته باشد. ما با انتقال آب میتوانیم بخش عمدهای از نیاز آب صنعت را با کمترین هزینه تامین کنیم. الان میبینیم که از خلیجفارس هم این انتقال انجام میشود، تمام کشورهایی که در حاشیه دریاها و اقیانوسها هستند، کار تصفیه و شیرین کردن و انتقال آب را دارند و این ضرورتی است که باید برای کشور ما هم اتفاق بیفتد و اگر این کار را نکنیم و کشور تنها متکی به آبهای جاری و سطحی خود باشد در دوران خشکسالی تهدیدی جدی میشود؛ بنابراین این انتقال ضرورت دارد.»
مسئولان مازندران به مشکل زبالههای استانشان رسیدگی کنند
استاندار سابق سمنان در واکنش به اعتراضات مردم، نمایندگان و استان مازندران و همچنین فعالان محیطزیست گفت: «اینکه عزیزان مازندرانی حساسیت نشان میدهند برای کنشهای بعضی از نمایندگان است که در مقاطع رایگیری اتفاق میافتد. کجا این آقایان رفتند مطالعه کردند که مشکل زیستمحیطی دارد؟ آقایان میتوانند به مسائل عمدهتر منطقه خودشان و به تهدید زیستمحیطی مثل زبالهها توجه کنند. این ماجرای طرح انتقال که مسالهای ملی است را با سروصدا کردن دچار ابهام میکنند. محیطزیست هم نظر کارشناسی خودش را داده است. حتی این موضوع از دیدگاه کارشناسان بینالمللی هم مورد مطالعه قرار گرفته و هیچکس نگفته این طرح مخل محیطزیست است. البته در یکی، دو مقطع محیطزیست با این ماجرا مخالفت کرد و بحث جهانی آن هم مطرح شد و گفتند این مخل محیطزیست است، مثلا گفتند در بخشهایی که آب تصفیه میشود غلظت آلایندههای آب بالا میرود و... ، اما گفتیم دریا اکوسیستمی دارد که خودش آن را حل میکند، اگر آسیبی باشد چطور باقی کشورهای این منطقه این کار را میکنند؟ درنهایت با مطالعاتی که انجام شد ما با آسیبهای خاصی برخورد نکردیم.»
استفاده از آب خزر در صنعت توجیه اقتصادی دارد
وکیلی در پاسخ به این سوال که چرا به جای انتقال آب شبکه آبرسانی شهری، کشاورزی و صنعتی استان ترمیم نمیشود تا آورده بیشتری نصیب سمنان شود، خاطرنشان کرد: «این مطلب دقیق و علمی و کارشناسی است و باید در کل کشور این اتفاق بیفتد چون در کل کشور مصرف بهینه رعایت نمیشود و این واقعیت است. طبق آخرین گزارشهایی که من در ذهن دارم، بالای 30 درصد پرت آب داریم. این 30درصد را به نسبت مصرفمان حساب کنید، رقم بسیار سنگینی حاصل میشود. اینکه ما فرهنگ صحیحی از مصرف آب نداریم و باید اصلاح شود کاملا درست است و شکی در آن نیست. حتما شما در مطالعات دیدهاید که وضعیت برداشت ما از آبهای زیرزمینی به خط قرمز رسیده است و وضعیت مطلوبی ندارد و شاهد فرونشستها و... هستیم. اینکه گفته میشود با صرفهجویی میتوانیم 500 میلیون مترمکعب آب در سمنان ذخیره کنیم، بله حتی شاید ارقام بالاتری را هم بتوان صرفهجویی کرد و شکی در این هم نیست، باید در جهت استفاده بهینه هم حرکت کنیم و مسئولان هم جدی باشند. اقدامی هم که در همین راستا در استان سمنان انجام شد، این بود که اکثر چاههای غیرمجاز را تعطیل و خیلی از کشتها را ممنوع کردند. پس ابهامی در بهبود مصرف آب و صرفهجویی نیست. اما در بخشهای صنعت میبینید که خیلی از دامپروریها، مرغداریها و صنعت ما در سمنان هر تانکر آب را با قیمت بسیار وحشتناکی میخرند. اگر با این 200 میلیون مترمکعب آب انتقالی از خزر فقط بخش صنعت تامین شود این کار بدی نیست و توجیه اقتصادی دارد، چون هزینه کمتری خواهد داشت.»
حتی اگر آبی هم منتقل نشود این طرح توجیه دارد!
استاندار سابق سمنان در پایان در ارتباط با توجیه اجرای این طرح گفت: «این مساله کاری بسیار بزرگ و ملی است. ما شروع این کار را اگر بخواهیم از ابواب مختلف موردتوجه قرار دهیم باید بگوییم حتی اگر نخواهیم از آب آن استفاده کنیم این طرح یک توجیه قوی دارد و آن ایجاد اشتغال گسترده است. لولهها اگر بخواهد در ایران تولید شود، برقی که تولید میشود و مصرف میکند، کارگران و مهندسانی که احداث و نگهداری آن را پیش خواهند برد، کارخانههای جدیدی که ایجاد میشوند و... همه اشتغال بسیاری را ایجاد میکنند که نشان میدهد این اقدام توجیهپذیر است. مطالعات این طرح را وزارت نیرو انجام داده است، میزان برق و لوله مصرفی، انتخاب مسیر مناسب، سرمایهگذاری داخلی و خارجی و... همه موضوعاتی است که توسط وزارت نیرو و مهندسان و کارشناسان صورت گرفته است.»
اجرای طرح انتقال از خزر مناقشات اجتماعی ایجاد خواهد کرد
هادی کیادلیری، عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی و رئیس انجمن جنگلبانی ایران در ارتباط با طرح انتقال آب خزر به سمنان با اشاره به تجربیات جهانی به «فرهیختگان» گفت: «در ارتباط با اصل انتقال آب بینحوضهای وقتی مطالعه میکنید متوجه میشوید بیش از 100 پروژه انتقال آب در کشورهای مختلف دنیا وجود دارد که در اکثر این کشورها، این پروژهها دچار اشکال شد و درحال حاضر سیاستگذاران این کشورها، حتی کشورهای توسعهیافته، به این رویکردها علاقه مثبت نشان نمیدهند و از این مساله عبور کردهاند. در کانادا، روسیه و مصر و... نمونههای شکستخورده طرحهای انتقال آب مشاهده میشود. این مساله دلایل مختلفی دارد، یکی از مهمترین دلایل، مناقشات و درگیریهای اجتماعی در سطوح محلی و ملی و بینالمللی بوده است. مسالهای که ما در داخل کشور هم میبینیم، این است که در اصفهان و جنوب ایران این مناقشات همواره وجود دارد و کشور را هم دچار چالش کرده است و این اتفاق در این منطقه یعنی در مازندران و سمنان هم خواهد افتاد. ما در مناطق شمالی، مازندران و گیلان و... با خشکسالی و کمبود آب روبهرو هستیم، یخچالهای طبیعی از بین رفتهاند، رودهای دائمی از حالت دائمی به فصلی تبدیل میشوند، بارندگیها کم شده است، چشمهها خشک میشود و این یعنی ما در آینده در شمال کشور خشکسالی جدی خواهیم داشت. مرگومیر دستهجمعی درختان در شمال کشور هم به همین دلیل است. این ماجرا مشکلات اجتماعی، درگیریو منازعات ایجاد خواهد کرد و امکان ندارد مردم و مسئولان منطقه اجازه بدهند این آب انتقال پیدا کند. کمااینکه تجربه این منازعات را در خود شمال هم داشتهایم، از شرق به غرب استان از این پروژهها داشتیم و همانجا هم با شکست مواجه شد و مردم نگذاشتند آب انتقال پیدا کند.»
طرح انتقال آب خزر نه توجیه حقوقی دارد و نه توجیه اقتصادی
کیادلیری در ادامه به موانع حقوقی و اقتصادی این طرح انتقال از خزر اشاره کرد و گفت: «مساله بعدی به مباحث حقوقی برمیگردد. رژیم حقوقی و کنوانسیونهایی در منطقه خزر وجود دارد که خود ایران هم آن را پذیرفته است. در سال 82 کنوانسیون دریای خزر که به کنوانسیون تهران هم شهره شد، مورد توافق همه کشورهای این منطقه قرار گرفت و ایران هم آن را پذیرفت و مواد آن هم لازمالاجراست. پروتکلهایی وجود دارد که هرکدام الزاماتی را برای کشورهای منطقه ایجاد کردهاند. این پروتکلها در سال 94 توسط رئیسجمهور ابلاغ و تصمیم گرفته شد که نباید از آب خزر برداشت کنیم و بیش از این به خزر آسیب بزنیم. بعد حالا ما ملتی را با این آب دلخوش کرده و به مردم سمنان قولهایی دادهایم. شما وقتی درصدد اجرای توسعه پایدار هستید، باید نتیجه را در 50 تا 100 سال آینده ببینید، نه در مازندران و سمنان آمایش سرزمین صورت نگرفته است. ظرفیتهای این دو منطقه مشخص نشده است و میدانیم که استان سمنان ظرفیت صنعتیشدن را ندارد. سوای این و در نقد توجیه اقتصادی انتقال آب، شیرینکردن آب براساس نرخ جهانی، یک دلار هزینه دارد، پمپاژ آب هم 14هزار تومان هزینه دارد، برای آبی که صنایع 400 تومان برایش پرداخت میکنند، میخواهید این مقدار هزینه کنید؟ 14هزار تومان برای پمپاژ، 12هزار تومان (یکدلار) هم نرخ جهانی، مبلغ هنگفتی میشود و این اصلا بهصرفه نیست. هزینه برق و نیروگاه و... را هم به اینها اضافه کنید اعداد عجیبتر هم میشوند.»
با بهبود وضعیت شبکه آب، مشکل حل میشود
این استاد دانشگاه با ارائه راهکار حل مشکل کمبود آب در سمنان گفت: «در نقد دلیل کمبود آب شرب هم باید بگویم نظر کارشناسان آن منطقه یعنی سمنان این بوده که 30 درصد آب به دلیل پوسیدگی سیستم آبرسانی و کشاورزی و... پرت میشود که اگر رسیدگی شود، مشکل آب منطقه حل میشود. کشاورزی سمنان ناسازگار با شرایط اقلیمی آنجاست. در سمنان هندوانه کشت میشود که به آب زیادی نیاز دارد. کانالهای آبیای دارند که روباز است و آب تبخیر میشود. انتقال آب از گامهای آخر پوشش کمبود آب است، نه اینکه در قدم اول به آن فکر کنیم. در قیاس گیلان و سمنان با اینکه گیلان آب بیشتری دارد، مصرف آب سمنان بیشتر است و آن هم به خاطر دلایلی است که گفتم. ابتدا باید اینها درست شود، مگر سمنان الان در چه شرایط بحرانیای است؟ کرمان و سیستان و... که بحران بیشتری دارند چرا سراغ سمنان آمدهاند؟ سمنان اصلا در چند استان اول از لحاظ کمبود آب هم قرار ندارد.»
شاید میخواهند سمنان را پایتخت سیاسی کنند
رئیس انجمن جنگلبانی ایران در پایان به شبهات سیاسی پیرامون این طرح انتقال اشاره کرد و گفت: «این طرح انتقال اصلا جمعبندی توجیهی ندارد. هرکسی یک دلیلی را عنوان میکند. یک عده میگویند 30 سال دیگر آنجا 450 میلیون مترمکعب آب نیاز داریم که در صنایع مصرف شود. این درحالی است که قطب صنعتی ایران، در اصفهان و... 150 میلیون مترمکعب بیشتر آب مصرف نمیشود. مگر قرار است چه اتفاقی تا 20 سال آینده رخ دهد که این حجم آب نیاز میشود؟ از طرف دیگر احداث کانالهای انتقال، نگهداری و مراقبت آنها آثار خطرناکی دارد. باید از جنگلهایی بگذرد که به تازگی بهعنوان میراث طبیعی جهانی ثبت شد. یکی از دلایل نابودی گونهها در دنیا، همین عدمپیوستگی اکوسیستم و همین قطعهقطعه کردن است. حتی سازمان محیطزیست در نامه نوشته است ما با این پروژه موافقیم، یک ماه بعد ارزیابی فنی را میگوییم! وقتی ارزیابی فنی ندارید با چه چیزی موافقید؟ مجموع اینها را وقتی نگاه میکنید میبینید این پروژهها با این هزینههای سرسامآور از بیتالمال به جایی نخواهد رسید و این نشان میدهد این یک تصمیم سیاسی است. ما در بسیاری از پروژهها با مطالعات و هماهنگیهای بالا و کارشناسی شکست میخوردیم، این پروژه که هیچکدام از اینها را ندارد به کجا خواهد رسید؟ شما پروژهای را اجرا میکنید، برآورد خسارت هم میکنید، اینجا هم میگویند این مقدار درخت قطع میشود، این مقدار آسیب به فلانجا میخورد و ما هم خسارتش را پرداخت میکنیم. نمیگوید در 50 سال آینده وقتی اتفاقات زیستمحیطی شدید رخ دهد چگونه خسارتش را پرداخت میکند. خیلی کوتهبینانه در اینباره نظر داده میشود و جلو میرود. بحث سیاسی است و احتمالا میخواهند سمنان را پایتخت سیاسی کشور کنند و این زمزمهها هم هست. نمیدانم این به صلاح این مملکت هست یا نه؟»
انتقال آب خزر یک مساله چندوجهی است
مسعود مولانا، عضو تشکلهای مردمنهاد استان مازندران هم در ارتباط با اجرای انتقال آب خزر به سمنان به «فرهیختگان» گفت: «از چند منظر میتوان به موضوع انتقال آب پرداخت، در درجه اول آسیبهای محیطزیستی که این طرح هم در مبدا، هم مقصد و هم در مسیر انتقال آن به جنگلهای هیرکانی وارد میکند، دیگری اساسا فرآیند نگرش به این موضوع است. در این مساله با آسیبهای اجتماعی هم روبهرو هستیم و درنهایت از منظر حقوقی و قضایی هم اهمیت دارد. از منظر محیطزیستی خیلی میتوان بحث کرد و تاکنون دوستان دیدگاههای متعددی را در این زمینه مطرح کردهاند که برداشت آب به صورت پمپاژ از کف دریای مازندران میتواند آسیبهای جدیای را برای اکوسیستم این دریا به همراه داشته باشد و برگشت آب شور به دریا شوری و غلظت آب را بالا میبرد. تخریب اراضی کشاورزی، جنگلها و باغها طبق آنچه در خود طرح نوشته شده ازجمله نگرانیهایی است که در این موضوع وجود دارد. وزارت نیرو بر مدیریت توزیع به جای مدیریت مصرف تاکید دارد و اگر از یک نگاه کلان و استراتژیک از منظر توسعه پایدار به این موضوع نگاه کنیم باید بگوییم تقریبا 415میلیارد مترمکعب آورده نزولات آسمانی در یکسال برای ایران از طریق باران و برف به دست میآید که از این میزان 300میلیارد مترمکعب تبخیر میشود و از 115میلیارد مترمکعب باقیمانده تقریبا 35میلیارد مترمکعب آن وارد دریا، دریاچه و کویر میشود و رقمی حدود 80 میلیارد مترمکعب آبهای تجدیدپذیر برای ایران باقی میماند که ما علاوهبر آن حدود هفتمیلیارد مترمکعب از آبهای زیرزمینی را هم استفاده میکنیم و درمجموع در سال تقریبا 87میلیارد مترمکعب آب مصرف میکنیم که این رقم چیزی بیش از 100 درصد آبهای تجدیدپذیر است، درحالی که نرمال مصرف آبهای تجدیدپذیر در دنیا به 40 تا 60 درصد میرسد و ما تنها کشوری هستیم که تمامی آبهای تجدیدپذیر خود را مصرف میکنیم. کل حجم آبی که میخواهد در تمامی این پروژههای انتقال منتقل شود، زیر یکمیلیارد مترمکعب است اما در کشوری که 87 میلیارد مترمکعب آب مصرف میکند، اگر همه این یکمیلیارد مترمکعب محقق شود و اصلا آسیب زیستمحیطی هم نداشته باشد، کجای مشکل آن را حل میکند و فقط این میزان هم به حجم این 87 میلیارد مترمکعب اضافه میشود و اساسا این مسیر غلط است و باید به جای اینکه میلیاردها تومان پول خرج کنیم تا مصرف را بالا ببریم، بخشی از این بودجه را هزینه کنیم تا مصرف آب را کاهش دهیم. هماکنون نسبت میزان مصرف آب سمنان نسبت به کل کشور و استانهای همجوار خودش بیشتر است.»
همین حالا هم از مازندران به سمنان آب منتقل میشود
مولانا با بیان این نکته که درحال حاضر هم مازندران بخشی از آب سمنان را تامین میکند، گفت: «ما باید به اصلاح الگوی کشت و اصلاح الگوی تولیدات صنعتی بپردازیم. در این طرح از 200میلیون مترمکعب آبی که در این انتقال قرار است منتقل شود 50 میلیون مترمکعب آن برای شرب و باقی آن برای امور صنعتی است و اساسا چرا باید آب را به سمت جایی بکشانیم که صنایع آببر داشته باشند. یعنی آمایش سرزمینی انجام نشده است. اتفاقی که در اصفهان و یزد هم افتاده و شاهد هستیم چه بلایی بر سر این استانها آمده است. ما چه بهرهای از این طرحها بردهایم که اکنون میخواهیم آن را از سمت مازندران به سمت سمنان بکشانیم. قطعا این کار ازدیاد جمعیت میآورد. همین الان هم از سرچشمههای خطیرکوه مازندران برای سمنان آب برده میشود، هماکنون 80 درصد کشاورزی سمنان غرقابی است و چرا این را اصلاح نمیکنند؟ پرسشی که من دارم این است که چه کسی این آمایش سرزمینی را انجام داده و چه کسی آن را تایید کرده است. این فرآیند کاملا غیرقانونی است و کمیته ارزیابی در هیچ بخشی این مساله را تایید نکرده است و همه ازجمله رئیس سازمان منابع طبیعی مخالفت خود را اعلام کردند که این کار آسیبهای اساسی را به جنگلهایی که ثبت جهانی شده هم وارد میکند و در واقع اجرای این طرح شلیک به مدنیت و توهین به شعور مردم است.» این فعال محیطزیست در پایان به خلفوعده کلانتری اشاره کرد و گفت: «ما با شورای هماهنگی محیطزیست چند جلسه مستقیم با آقای کلانتری داشتیم و من از ایشان پرسیدم که شما شخصا خودتان با انتقال طرح آب مازندران به سمنان موافق هستید و او جواب داد که من مخالف هستم و هرچه کمیته ارزیابی بگوید من هم تابع نظرشان هستم اما در دو، سه ماه گذشته او خلفوعده کرده و در پایان موافقت خود را با این طرح اعلام کرده است؛ موافقتی که بدون توجه به نظریات کارگروه ارزیابی صورت گرفته و گروه وزارت نیرو حتی یک مورد را هم نتوانستند اثبات کنند و به آنان گفته شد طرحشان را اصلاح کنند اما باز هم شاهدیم که طرح تصویب میشود که جای تعجب دارد، چراکه این طرح یک برگه ارزیابی اجتماعی ندارد و مصوبه سه ماه پیش وجود دارد که کارگروه ارزیابی به این مساله بپردازد و در این پرونده یک خط از کارگروه ارزیابی اجتماعی استان مازندران نیست؟ همه این بلاها جدا از بحث آسیبهای محیطزیستی، آسیب اجتماعی ناشی از فرآیند تصمیمگیری دارد که در هر جای کشور فاجعه است و این نوع فرآیند موجب گسست ملت از دولت خواهد شد و بزرگترین آسیب این طرح همین مساله خواهد بود و مردم در همه وجوه اعتماد خود را به دولت و این نوع تصمیمگیری از دست خواهند داد.»