به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، یکی از بزرگترین چالشهای اقتصادی کشور، نرخ بیکاری و آمار و ارقامی است که از جمعیت بیکار و غیرفعال در کشور ارائه میشود. بخشی از جمعیت بیکار در کشور را فارغالتحصیلان دانشگاهی و دانشآموختگان مراکز آموزش عالی تشکیل میدهند که بهرغم اخذ مدرک دانشگاهی در مقاطع لیسانس و بالاتر، نتوانستهاند شغل مرتبط با مهارت کسبشده یا گروه تحصیلی خود را بیابند. در این میان، تعداد فارغالتحصیلان بیکار برخی گروههای تحصیلی بیش از سایر گروههاست. اگر تا دهههای گذشته، امکان اشتغال دارندگان مدرک تحصیلی لیسانس و بالاتر از آن، پس از پایان تحصیلات فراهم بود و معمولا مدرک تحصیلی حاشیه امنی را برای فارغالتحصیلان دانشگاهی از آینده بازار کار فراهم میکرد، اما سیاستگذاری دولتها طی سالهای اخیر برای اشتغالزایی و جذب نیروی کار تحصیلکرده، بهگونهای بوده که نتوانسته است تعادلی میان عرضه و تقاضا میان تعداد فارغالتحصیلان دانشگاهی و ورود آنها به بازار کار ایجاد کند.
17 تا 40 درصد فارغالتحصیلان بیکارند
طبق آخرین آمار ارائهشده از سوی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ایران تا پایان سال 97، نرخ بیکاری دانشآموختگان دانشگاهها متناسب با گروه و مقطع تحصیلی آنها بین ۱۷ تا ۴۰ درصد بوده، این درحالی است که نرخ بیکاری عمومی در کشور، ۱۲ تا 5/12درصد برآورد شده است. یکی از مزایای آمارگیری از میزان اشتغال و بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی این است که دولت و سیاستگذاران و مسئولان دانشگاهی کشور میتوانند با استفاده از آمار و ارقام بهدستآمده، چشمانداز آینده شغلی فارغالتحصیلان را ترسیم و براساس نیازهای بازار کار، برای تربیت نیروی کار تحصیلکرده برنامهریزی کنند. طبق تعریف وزارت کار از دو واژه «شاغل» و «بیکار»، به افراد 15 ساله و بیشتر که در طول هفته حداقل یک ساعت کار کرده یا بنا به دلایلی بهطور موقت کارشان را ترک کرده باشند، شاغل گفته میشود. همچنین به افراد 15 سال و بیشتر که فاقد کار (دارای شغل مزدبگیری یا خوداشتغالی نباشند) یا به دلیل آغاز بهکار در آینده یا انتظار بازگشت به شغل قبلی خود جویای کار نیستند، بیکار گفته میشود. مجموع جمعیت شاغل و بیکار نیز جمعیت فعال یا نیروی کار نامیده میشود. با تقسیم جمعیت بیکار فارغالتحصیل آموزش عالی بر جمعیت فعال فارغالتحصیل آموزش عالی و ضرب آن در عدد 100 میتوان نرخ بیکاری فارغالتحصیلان آموزش عالی را به دست آورد. آمارهای ارائهشده از سوی مرکز آمار و اطلاعات راهبری وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی از جمعیت فارغالتحصیل یا درحال تحصیل دورههای عالی برحسب گروههای عمده تحصیلی طی سه سال اخیر، آمار و ارقام قابلتوجهی از تعداد بیکاران گروههای مختلف ارائه میدهد.
17.2 درصد؛ نرخ بیکاری فارغالتحصیلان سال 97
بررسی جمعیت فارغالتحصیل یا درحال تحصیل در 19 گروه تحصیلی شامل علوم تربیتی، هنر، علوم انسانی، علوم اجتماعی و رفتاری، روزنامهنگاری و اطلاعرسانی، بازرگانی و اموراداری، حقوق، علوم زیستی و رشتههای مرتبط، علوم فیزیک، ریاضیات و آمار، مهندسی و حرفههای مهندسی، فرآوری و ساخت، معماری و ساختمان، کشاورزی، جنگلداری، شیلات، دامپزشکی، بهداشت، رفاه، خدمات فردی و خدمات حملونقل طی سه سال اخیر نشان میدهد تعداد بیکاران فارغالتحصیل گروههای مذکور در سال 95 معادل یک میلیون و 325 هزار و 583 نفر بوده است. در همین سال، نرخ بیکاری فارغالتحصیلان یا افراد درحال تحصیل 19.9 درصد برآورد شده است. افزایش 39 هزار و 940 نفری تعداد بیکاران در سال 96 نسبت به سال قبل آن، جمعیت فارغالتحصیل یا درحال تحصیل بیکار را به رقم یک میلیون و 365 هزار و 523 نفر افزایش داد، اما نرخ بیکاری در همین سال با کاهش 9 دهم درصدی به 19 درصد رسید. آمارهای مربوط به تعداد بیکاران فارغالتحصیل یا درحال تحصیل سال 97 اما، روند کاهشی تعداد بیکاران را نشان میدهد. به این ترتیب در پایان سال 97 جمعیت دانشگاهی بیکار کشور، با کاهش 154 هزار و 427 نفری نسبت به سال 96، به یک میلیون و 211 هزار و 96 نفر رسید. بر این اساس نرخ بیکاری قشر دانشگاهی با کاهش همراه بوده و به رقم 17.2 درصد رسیده است.
گروه معماری و ساختمان؛ رکورددار بیشترین فارغالتحصیل بیکار
اما مرور گروههای تحصیلی بررسیشده در طرح آمارگیری گویای چند نکته حائز اهمیت است. در سال 95، نرخ بیکاری میان فارغالتحصیلان یا دانشجویان درحال تحصیل گروه هنر با 28 درصد، بیشترین نرخ بیکاری بوده است. در همین سال اما، فارغالتحصیلان گروه دامپزشکی با 8.7 درصد، کمترین نرخ بیکاری را داشتهاند.
در سال 96، معادل 28.4 درصد از جمعیت فارغالتحصیل یا درحال تحصیل گروه علوم زیستی و گروههای مرتبط، بیکار بودهاند که این رقم بیشترین نرخ بیکاری را در سال 96 رقم زده است. درحالی که فارغالتحصیلان گروه بهداشت با 8.7 درصد، از کمترین نرخ بیکاری میان قشر دانشگاهی برخوردار بودهاند. آمار مذکور از تعداد فارغالتحصیلان بیکار سال 97 نیز گویای این است که گروه معماری و ساختمان با نرخ بیکاری 26.1 درصدی، رکورددار نرخ بیکاری در فارغالتحصیلان گروههای آمارگیریشده بوده، درحالی که گروه دامپزشکی با ثبت نرخ بیکاری 3/7 درصد، ازجمله گروههایی بوده که کمترین میزان فارغالتحصیل بیکار را داشته است.
با بررسی آمار تعداد فارغالتحصیلان بیکار و محاسبه نرخ رشد آن طی سه سال اخیر، این نتیجه حاصل میشود که تعداد بیکاران هفت گروه دانشگاهی در سال 97 نسبت به سال 95 و 96، افزایش یافته است. براین اساس میزان بیکاری فارغالتحصیلان گروههای علوم اجتماعی و رفتاری، حقوق، فرآوری و ساخت، معماری و ساختمان، بهداشت، رفاه و خدمات حملونقل در سال 97 نسبت به دو سال ماقبل آن افزایش یافته است. نکته قابلتوجه اینکه تعداد فارغالتحصیلان دو گروه فرآوری و ساخت و معماری و ساختمان در سال 97، نسبت به سایر گروههای بررسیشده به شکل چشمگیری افزایش داشته است. رشد 103 درصدی بیکاران گروه فرآوری و ساخت در سال 97 نسبت به سال 96، رقم قابلتوجهی است که میتواند بهعنوان زنگ هشداری برای سیاستگذاران حوزه ساختوساز باشد. درمقابل، تعداد فارغالتحصیلان بیکار در ۱۱ گروه از 19 گروه تحصیلی بررسیشده در سال 97، نسبت به دو سال ماقبل آن کاهش یافته است.
توجه به نرخ بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی زمانی اهمیت پیدا میکند که نرخ بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی کشورهای دیگر نیز مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد.
نتایج آخرین طرح رصد اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهها که از سوی وزارت علوم و تحقیقات ارزیابی شده است، نشان میدهد ایران پس از یونان بیشترین نرخ بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی را دارد. تجربه سایر کشورهای جهان در حوزه بیکاری یا اشتغالپذیری فارغالتحصیلان دانشگاهها میتواند در سیاستگذاری این حوزه در سطح ملی و همچنین توسعه برنامههای مرتبط توسط دانشگاهها موثر باشد. در نموداری که در متن این گزارش آورده شده، نرخ بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی در کشورهای توسعهیافته مورد بررسی قرار گرفته است. براین اساس، اسپانیا بعد از ایران در رتبه سوم و سپس ترکیه و ایتالیا، به ترتیب با نرخ بیکاری 14.9، 7.7 و هفت درصد میان پنج کشور اول نمودار قرار دارند. مجموع آمار و ارقام ارائهشده بیانگر حرکت آرام کاهش نرخ بیکاری دانشآموختگان مراکز آموزش عالی کشور طی سالهای اخیر است. لذا این امید وجود دارد که روند کاهش نرخ بیکاری دانشگاهیان کشور در سالهای پیشرو همچنان ادامه داشته باشد. این امر اما منوط به انجام وظایف مسئولان و متولیان حوزه کسبوکار است تا با سیاستگذاریهای آیندهنگرانه، فضای کسبوکار کشور را به سمتی و سویی پیش ببرند که درجهت استفاده بهینه از نیروی کار تحصیلکرده حرکت کند.