راجع به مرکز نوآوری مانا توضیحاتی بفرمایید.
مرکز نوآوری مانا، یک مرکز مخاطبمحور است و درواقع مخاطبان خاص آن مدیران و بنیانگذاران به ویژه بانوان هستند. این مرکز از فروردین 97 و با همت مرکز دانشبنیان برکت و معاونت علم و فناوری ریاستجمهوری در دانشگاه صنعتیشریف راهاندازی شد. درواقع، ما یک مرکز خصوصی هستیم که این دو مجموعه در آن مشارکت کردهاند. این مرکز به تازگی به دانشگاه علم و صنعت تغییرمکان داده و ما درحال حاضر فقط در این دانشگاه مستقر هستیم اما وابسته به دانشگاه علم و صنعت نیستیم.
چه شد به فکر راهاندازی این مرکز افتادید؟
این طرح از سهسال و نیم پیش و بعد از تحقیقات و مقایسههای بینالمللی شروع شد. با توجه به لزوم وجود زیرساختهای اشتغال بانوان در حوزههای تخصصی، این ایده به ذهنمان رسید که این مرکز یا مراکز مشابه آن هم بتوانند این مشکل را مرتفع کنند. بعد از بررسیهای انجام شده و اینکه متوجه شدیم این طرح در بسیاری از کشورهای دنیا هم وجود دارد، اقدام به راهاندازی مرکزی مختص مدیران خانم کردیم. ما حتی در داخل تیمهای شتابدهنده، نیروی آقا هم داریم اما مدیران و بنیانگذاران مرکز همگی خانم هستند.
هدف اصلی از راهاندازی این مرکز چه بوده است؟
توانافزایی بانوان برای ورود به حوزههای کسبوکار فناور و خلاق و شاید مهمتر از آن، استانداردسازی فضای اشتغال در کشور. به این معنا که خدماتی که یک فضای اشتغال بانوان به آن نیاز دارد، از مراکز دیگر متفاوت است. مرکز ما تقریبا برای اولینبار به صورت استاندارد دارای خدماتی چون مکان کار مادر و نوزاد، مرکز نگهداری کودک برای کودکان 3 تا 6 سال و حتی خدمات مشاورهای غیرکسبوکار برای بانوان است تا بتوانند زندگی شخصی خود را در کنار کار مدیریت کنند. متفاوت بودن هدف دوم ماست. قصد ما ایجاد فضایی است که به جای مرخصی زایمان یا شیردهی، مادران از محل کار خود دور نباشند. بنابراین باید زیرساختهای لازم فراهم شود تا بتوانیم مساله کار و زندگی شخصی بانوان را در کنار هم مدیریت کنیم.
بهطور کلی چه خانمهایی واجد شرایط حضور در این مرکز هستند؟
خانمهایی که در کسبوکاری خاص صاحب ایده باشند. اولویت در اینجا با کسبوکارهای فناور و خلاق است. ممکن است خانمها صاحب ایده یا نمونه اولیه باشند که نیاز به سرمایه اولیه دارند. برای اینکه خانمها به این مرحله برسند و بتوانند ایده یا نمونه اولیه داشته باشند، کمپها یا کارگاههای تخصصی مختلفی برای آنها برگزار میکنیم. بهعنوان مثال در این هفته، کارگاه مالکیت فکری برگزار خواهیم کرد.
خانمهایی که قصد شرکت در این مرکز را دارند، باید تحصیلات خاصی داشته باشند؟
خیر. خانمهایی که میخواهند وارد این مرکز شوند، لزومی به داشتن مدرک خاصی ندارند اما از آنجایی که ما داخل دانشگاه علم و صنعت مستقر هستیم، طبق قراری که با دانشگاه داریم، اولویت با دانشجویان یا فارغالتحصیلان همین دانشگاه است.
آیا خانمهای خانهدار هم میتوانند در این مرکز حضور داشته باشند؟
بله. خانمهای خانهدار علاقهمند هم میتوانند در این کارگاهها ثبتنام کنند. در انتهای دورهها، بهطور دائم و تا زمانی که ظرفیت وجود داشته باشد، جذب افراد صورت میگیرد. البته هزینه ثبتنام متفاوت است، بهطوری که تیمها هزینه ثبتنام ندارند و میتوانند ایدههای خود را برای داوری به مرکز بفرستند. بعد از اینکه بررسیها انجام شد، حد سرمایه پروژه مشخص میشود. اما اگر کسی فقط بخواهد از خدمات مکان استفاده کند باید به ازای هر نفر 500هزار تومان بپردازد.
دورههایی که در مرکز برگزار میشوند طبق دانش افراد مراجعهکننده متفاوت است؟ بهعنوان مثال، خانمهایی که دورههای تخصصی ندیدهاند و وارد مرکز میشوند و خانمهایی که تحصیلات مرتبط دارند یا از دل دانشگاهها وارد این مرکز میشوند، در دورههای مختلف حضور پیدا میکنند؟
بله. کلاسها طبقهبندی میشوند. یکسری آموزشهای اولیه داریم که در قالب رویدادی منسجم یا کارگاه هستند که بعد از آن، افراد غربالشده و وارد دوره پیششتابدهی ما میشوند. در این دوره ورودی، افراد صاحبایدهای هستند که آموزش دیدهاند. آنها تنها نیاز به سرمایه اولیه دارند تا بتوانند ایده خود را عملیاتی کنند. بعد از به اتمام رساندن این فاز و تولید نمونه اولیه، محصول پذیرفتهشده توسط بازار را تولید میکنند، جلسات سرمایهگذاری برای آنها برگزار میشود و وارد فاز شتابدهی میشوند. بعد از اینکه بتوانند جذب سرمایه کنند، از شتابدهنده خارج میشوند.
مرکز در چه حوزههایی قرار است فعالیت کند؟
اولویت مرکز در حوزههای مختلف از قبیل محصول و خدمت یا حتی حوزه مشتری با خانمهاست. بهعنوان مثال، درحال حاضر، در حوزههای مد و لباس در عرصه تولید اولویت با خانمهاست و آنها بیشتر تولیدکننده محصول هستند. یا در محصولات مادر و کودک، مصرفکننده بیشتر خانمها هستند. در گجتهای هوشمندی که برای نوزاد استفاده میشوند خانمها بیشتر مشتری هستند، بنابراین در اولویت مرکز ما قرار میگیرند. یا در حوزه آموزش، مخاطب انواع پروداکتهای حوزه آموزش هم خانمها هستند. ما در داخل مرکز، غیر از فاز شتابدهی و پیششتابدهی، اتاقهای کار اختصاصی را برای شرکتهای دانشبنیانی درنظر گرفتهایم که علاقهمندند در مرکز نوآوری مستقر باشند. یا حتی استارتاپهایی که به یک شرکت دانشبنیان نوپا تبدیل شدهاند و به دلیل اختلافهزینهها ترجیح میدهند در این مرکز مستقر شوند.
خانمی که با ایده وارد مرکز میشود، آیا مرکز روی ایده او سرمایهگذاری میکند تا به محصول تبدیل شود؟
برای فاز ایده تا محصول، مرکز سرمایهگذاری میکند. ایدهای که از سوی افراد مطرح میشود باید قابلیت تجاریسازی داشته باشد و به همین دلیل در ابتدا، کارشناسان مرکز، ایده را بررسی میکنند تا از این نظر مورد تایید قرار گیرد. بعد از آن، گرنت اولیه در اختیار آنها قرار میگیرد و کار ادامه پیدا میکند.
مرکز مانا فعالیت جدی خود را از چه زمانی آغاز کرد؟
این مرکز از فروردین 97 در دانشگاه شریف کار خود را آغاز کرد و در حال حاضر، پنج تیم در فاز شتابدهی و 6 تیم در فاز پیششتابدهی قرار دارند و اکنون تنها محل استقرار آن در دانشگاه علم و صنعت است.
آیا ایدههایی وجود داشته که به مرحله تولید و تجاریسازی رسیده باشند؟
پنج تیمی که در مرحله شتابدهی هستند، در فاز توسعه محصول قرار دارند و از نمونه اولیه بودن، خارج شدهاند و محصول آنها وارد بازار شده است. یکی از تیمها، تیم «مازادا» است که درواقع یک پلتفرم آیسیتی برای معامله پایاپای است. تیم بعدی، تیم «کیفست» است که تولیدات آن، کیفهایی است که شما میتوانید با خرید یک کیف، آن را با لباسهای مختلفتان ست کنید. تیم دیگر، تیم «آرتا» است که اسباببازی با تکنولوژی بیوفیدبک تولید میکند و با تحلیل سیگنالهای مغزی، اسباببازی قابلکنترل میشود. تیم چهارم، تیم «آی بیوتی» است که شبکه اجتماعی مشتریان خدمات زیبایی است. تیم پنجم هم تیم «ذرهبین» است که پکیجهای آزمایشهای نانو را تولید میکنند.
این تیمها را چه افرادی تشکیل میدهند؟
پنج نفری که از ابتدا این مرکز را راهاندازی کردیم، از بچههای دانشگاه صنعتیشریف بودیم. ایونت دوم و اصلی برای جذب تیم هم در همان دانشگاه برگزار شد و به همین دلیل عمده نفراتی که تیمهای مرکز را تشکیل میدهند، بچههای دانشگاه شریف هستند.
این مرکز چقدر در بخش تولید محصول کشور موثر است؟
اندازه آن را نمیتوان به راحتی بیان کرد. هدف اصلی ما تغییر ذهنیت نسبت به اشتغال و زیرساخت اشتغال بانوان در جامعه بوده است. ما شاید نتوانیم با این مرکز تغییر آنچنانی در GDP کشور ایجاد کنیم اما چیزی که در این یکونیم سال به خوبی اتفاق افتاده، این بوده که این مساله پذیرفته شده که ما هم مانند همه کشورهای دنیا نیازمند این هستیم که امکانات زیرساختی اشتغال را برای بانوان فراهم کنیم و به توانافزایی آنها کمک کنیم تا این جمعیت 50 درصدی جامعه ما بتوانند فعال باشند. بیش از 60 درصد فارغالتحصیلان دانشگاهی ما را بانوان تشکیل میدهند اما نرخ اشتغال مرتبط این تعداد از خانمها زیر 15 درصد است و این فاصله نشان میدهد که حتما نیازمند مواردی بوده که در نظر گرفته نشده است و ما دوست داشتیم روی این موضوع کار کنیم. ما یک مرکز خصوصی بودیم و اینگونه نبود که سرمایه اولیه هنگفتی داشته باشیم. روزی را به یاد دارم که طرح مرکز را در جاهای مختلف ارائه میکردم که حتی با پوزخند با من برخورد میکردند و بیشتر، طرح را مرکزی برای دور هم جمعشدن خانمها و صحبتهای خالهزنکی حساب میکردند تا اینکه درحال حاضر، آقایان ستاری و مخبر، بهعنوان دو نفر تاثیرگذار در لایههای بالایی، بیان کردهاند که این اتفاق شاید بهترین اتفاقی باشد که در دوران کاری ما رخ داده است و این مرکز را بهعنوان نقطه مثبتی در دوران کاری خود میدانند. این نشان میدهد ما به هدفمان نزدیک شدهایم.
محصولات تولیدشده در این مرکز چقدر بازدهی مالی برای مرکز داشتهاند؟
مراکز نوآوری در سراسر دنیا زیر پنج سال هیچ آوردهای ندارد و فقط مستلزم صرف هزینه است. از آنجایی که شما در سهام مشارکت میکنید، این سهام باید رشد کند و مدتی بعد تبدیل به سرمایه نقدی شود، این فرآیند حداقل پنج سال طول میکشد.
خب با این اوصاف، هزینه سرمایهگذاری روی ایدهها و تبدیل آنها به محصول را چگونه تامین میکنید؟
در حال حاضر ما با سرمایهگذاران مختلفی همکاری میکنیم. این مراکز، لایه واسطی بین سرمایهگذار خطرپذیر و آن تیمها هستند. سرمایهگذار خطرپذیر بنا به اعتمادی که به مراکز نوآوری دارد، پولی را در اختیار آنها قرار میدهد و از طریق آن، سرمایهگذاری میکند.
این توانمندسازی و به قول شما توانافزایی که هدف اصلی مرکز بوده، تنها در راستای توانافزایی بانوان بوده تا حضور فعالی در جامعه داشته باشند یا اینکه اقدامی انجام دادهاید که این توانافزایی وارد خانواده آنها هم بشود؟
ما دو بخش توانافزایی برای خانمها داریم. هر خانمی که میخواهد وارد اجتماع شود و نقشآفرینی اجتماعی داشته باشد، حتی اگر این نقشآفرینی اجتماعی، صرفا اشتغال نباشد، جدای از مهارتهای آموزشی اولیه برای ورود به اجتماع نیازمند مهارتافزایی در حوزههای شخصی و خانوادگی است. به همین دلیل در مرکز، مشاورههای شخصی و خانوادگی و آموزشهای شخصی و خانوادگی را داریم. بهعنوان مثال، مدیریت زمان، مدیریت فرزندان، کارگاههای مادر و کودک، جزء مهارتهایی هستند که خانمها باید برای ورود به جامعه و اشتغال فرا بگیرند و زندگی شخصی سالمی را هم در کنار کارشان داشته باشند.
فکر میکنید این دورهها تا به حال موثر بوده؟
فکر میکنم بله موثر بوده. داخل مرکز، 15 خانم داریم که فرزند زیر 6 سال دارند و این نشان میدهد که وقتی اقبال به این شکل صورت میگیرد، بیانگر آن است که حداقل منفی نبوده است. زمانی که این مرکز را راهاندازی کردیم، از اعضای گروه فقط من متاهل بودم اما حالا همه اعضای تیم ازدواج کردهاند و هیچکدام از آنها ادامه تحصیل و کارشان را متوقف نکردهاند. داخل تیم، همه افراد مدرک کارشناسیارشد و حتی امسال یک نفر هم ورودی دکتری داریم. همه اینها نشان میدهد حداقل بد عمل نکردهایم.
در این مرکز نوآور چه کلاسها یا دورههایی برگزار میشوند؟
این دورهها تنها در قالب کارگاهی نیست، دورههای مربیگری دائم را هم برای حوزههای مختلف کسبوکاری داریم. بهعنوان مثال، دوره مالکیت فکری، دوره افزایش خلاقیت و ایدهپردازی، بازاریابی، روانشناسی شغلی و مدلهای کسبوکار، جزء دورههایی هستند که در این مرکز برگزار میشوند. ما لیستی از منتورها و کارگاهها را استخراج میکنیم و بنا به اقتضای زمانی و شرکتکنندهها، به این سمت میرویم که دورههای آن را برگزار کنیم.
این ایدهها چقدر از نیاز جامعه را برطرف میکنند؟
برگزار شدن جلسه داوری برای تجاریسازی به همین معناست. با توجه به شرایط اقتصادی ایران که بسیاری از موارد غیرضروری در لیست خرید آدمها قرار نمیگیرند، یکی از مواردی سبب سنجش ایده در جلسه داوری میشود همین است که آیا موقعیت فعلی جامعه ما کشش این محصول را دارد یا خیر یا اینکه اصلا باید در این حوزه ورود کرد یا نه. کار دیگری که سعی میکنیم با توجه به تغییر موقعیت و استقرارمان در دانشگاه انجام دهیم و به نوعی، در این زمینه پیشتاز هستیم، این است که ما فضای کار انفرادی داخل مرکز طراحی کردهایم که دانشجویان و فارغالتحصیلان ارشد و دکتری و استادانی که در موضوع خاصی، پروداکتی را تولید میکنند، داخل مرکز مستقر شده و مشاورهها و کارگاههای کسبوکار را به آنها میدهیم و کاری که در دانشگاه ایجاد شده وارد بازار میشود. البته این یکی از ایدهآلهای من است. زمانی را تصور کنید وقتی یک پروژه ارشد یا دکتری در جلسه دفاع از پروپوزال تعریف میشود، یک نفر نماینده آن کسبوکار نشسته باشد و همانجا نظرات کسبوکاری خود را ارائه میدهد که بهعنوان مثال، شما تا چند سال دیگر که از کارشناسیارشد یا دکتر فارغالتحصیل شوید، من روی این ایده شما سرمایهگذاری میکنم و این الزاما نباید سرمایهگذاری دولتی باشد بلکه اتفاقا باید نهادهای خصوصی درگیر شوند چراکه نهادهای دولتی دغدغههای دیگری دارند اما با این شرایط، یک نفر مانند استادراهنما که بیزنس را فهمیده، کنارتان دارید که به این موضوع کمک میکند.