به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، 1- روز دوشنبه سیویکم تیر 98 گزارشی در روزنامه فرهیختگان منتشر کردیم با تیتر «عادل و صداوسیما در چالش شفافیت»، در این گزارش سعی شد در جهت شفافیت و تنویر افکار عمومی با نگاهی تحقیقی و منصفانه درآمد احتمالی برنامه 90 در سالهای اخیر از افزونههای آن را مورد مطالعه قرار دهیم.
جانمایه گزارش مشتمل بر دو سوال اصلی بود؛ اول اینکه درآمدهای این افزونهها متعلق به صداوسیما بوده یا به شخص خاصی میرسیده است؟ و دوم اینکه درآمدها تقریبا چقدر بوده است؟
2- برای تخمین میزان درآمد به سراغ کارشناسان خبره و اهل فن رفتیم و چکیده چند گفتوگو اعدادی شد که در گزارش آمد، برای اینکه از دایره انصاف هم خارج نشویم دو اقدام مهم انجام دادیم؛ اولا پایینترین کران اعداد تخمین زده شده توسط کارشناسان را در گزارش لحاظ کردیم، ثانیا در اقدامی که در رسانهها مرسوم نیست دو روز قبل از انتشار گزارش متن کامل آن را در اختیار عادل فردوسیپور قرار دادیم تا اگر پاسخ یا توضیحی دارد در اختیارمان قرار دهد که علیرغم موافقت اولیه، تا قبل از انتشار گزارش هیچ پاسخی به ما نداد و جناب فردوسیپور ترجیح داد همه توان خود را صرف تلاش برای عدم انتشار گزارش کند.
3- بعد از انتشار گزارش، عادل فردوسیپور ضمن تماس با خبرنگار روزنامه فرهیختگان، نه از طریق رسمی بلکه در یکی از پیامرسانها مطلبی را بهعنوان جوابیه گزارش ارسال کرد، جوابیهای که همزمان با ارسال به فرهیختگان روی سایت برنامه 90 قرار گرفت و البته قبل از انتشار در روزنامه برای خبرگزاریها و سایتهای خبری هم ارسال شده بود.
نکته قابل تامل در مورد جوابیههایی که فردوسیپور برایمان فرستاد این بود که پای هیچ کدام امضای خودش نبود، فردوسیپور که خود را فرزند رسانه میداند و 90 را هم فرزند خودش، پاسخی نداد اما فرزندانش را جلو فرستاد. نمیدانیم شاید اگر ما هم20 سال از موضع بالا زمان و زمین را نقد میکردیم خوشمان نمیآمد وقتی مورد پرسش قرار میگیریم جواب بدهیم و ترجیح میدادیم نوههای صداوسیما را به چالش جوابیه بیاوریم.
بگذریم. جوابیهها سه امضا داشت؛ برنامه 90، شرکت بهکاوان نوآور آرنا و شرکت آتیه دادهپرداز. از میان این جوابیهها روزنامه فرهیختگان از جنبه حقوقی موظف است تنها بیانیه شرکت آتیه دادهپرداز را که در متن گزارش به نامش اشاره شده، منتشر کند و نیازی به انتشار جوابیههای 90 و بهکاوان نوآور آرنا نیست. در گزارش روزنامه هیچ اشارهای به نام نوآور آرنا نشده بود و 90 هم که چند ماه است تعطیل شده و قانونی وجود ندارد که جوابیه یک برنامه تعطیلشده منتشر شود، مطبوعات هم ملزم به چاپ چنین جوابیهای نیستند. مثلا اگر روزنامهای نقدی بر حزب رستاخیر بنویسد آیا کسی میتواند روزنامه را ملزم کند جوابیه افرادی را به نام حزب رستاخیر چاپ کند یا نه؟
البته فرهیختگان حسب اعتقاد و التزام به اصل آزادی بیان و از باب لطف، همه جوابیهها را منتشر میکند.
4- پاسخ اصلیترین سوال ما از عادل حتی اگر در گزارش درنیامده باشد در نحوه انتشار جوابیهها رخ نشان داده است؛ سوال اصلی ما از فردوسیپور این بود که از افزونههای 90 خارج چارچوبها و قراردادهای سیما آوردهای داشتی یا نه؟ که فردوسیپور با انتشار متن جوابیهها در سایت 90 آن هم چهار ماه پس از تعطیلی برنامه پاسخ روشنی به این سوال داد که حتی زمانی که برنامه ندارم هم استفاده میکنم چه برسد به زمان پخش برنامه. عادل فردوسیپور که در آذر 97 متعهد شده بود (سند شماره یک) همه افزونههای برنامه را تحویل دهد این کار را نکرده است و حالا در تابستان 98 همه آنها به صورت خودجوش! به نفع فردوسیپور مشغول فعالیت هستند.
5- در جوابیه شرکت آتیه دادهپرداز برای اولین بار تفاوت قیمت بین پیامک ارسالی و پیامک برگشتی برنامه 90 مورد تایید قرار گرفته است و اصل درآمدزایی تصدیق شده است؛ اتفاقی که پیشتر توسط عوامل برنامه تکذیب میشد و این خود گامی رو به جلو برای شفافیت است.
البته شرکت مزبور در ارقام ارائهشده توسط روزنامه تشکیک کرده و اختلاف قیمت بین دو پیامک را تنها 17 ریال تخمین زده است. برای صحتسنجی تحلیل سند شماره 2 به ما کمک میکند، این سند آخرین نسخه قرارداد میان شرکت و صداوسیماست که در آن تصریح شده شرکت موظف است در هر برنامه 15 میلیون تومان به صداوسیما بدهد. در جوابیه شرکت هم عنوان شده است سامانه پیامکی هر برنامه حدود یک میلیون و 200 هزار تومان هزینه داشته است. فرض کنیم شرکت آتیهپرداز صرفا جهت رضای خدا و بدون چشمداشت مادی قرارداد میبسته است، برای برآورده کردن این رقم حداقل باید در هر برنامه بیش از 9.5 میلیون نفر به برنامه پیامک میزدند!
بررسی پیامکهای رسیده به برنامه 90 نشان میدهد عدد 9.5 میلیون نفر واقعی نیست. میانگین تعداد پیامکها به برنامه 90 شاید حدود دو میلیون باشد، پس یا شرکت آتیه دادهپرداز در ماجرای پیامکها متضرر شده است یا قیمت پیامک برگشتی چیز دیگری است. فرض اول اشتباه است چون در خود جوابیه به سودآوری حداقل 500 میلیون تومانی از پیامک اشاره شده است، یعنی قیمت پیامک دریافتی بالاتر از این حرف هاست. یک دو دو تا چهارتای ساده نشان میدهد برای ضرر نکردن شرکت -که قطعی است- هر پیامک باید بیش از 80 ریال سودآوری داشته باشد که با فرض قیمت 89 ریالی ادعایی برای خرید پیامک، قیمت فروش هر پیامک حدود 170 ریال میشود، یعنی 20 ریال بیشتر از آنچه فرهیختگان نوشته و شرکت آتیه دادهپرداز آن را اشتباه میداند و یکی از علتهایی است که باعث شده سایت 90 گزارش فرهیختگان را ناصحیح، غیرمستدل و به دور از انصاف، اخلاق و اصول کار رسانهای قلمداد کند.
6- نکته مهمتر این است که آخرین قرارداد صداوسیما با مجموعه آتیه دادهپرداز به سال 92 برمیگردد. در این قرارداد شرکت موظف بوده برای 20 برنامه حدود 300 میلیون تومان به صداوسیما پرداخت کند. ارزش 300 میلیون سال 92 را کمی با هم مرور کنیم؛ در این سال قیمت سکه تمام حدود یک میلیون تومان است و دلار نزدیک به سه هزار تومان، نکته جالب اینجاست که به گفته مدیرعامل شرکت از آن تاریخ به بعد قراردادی منعقد نشده است، محاسبات ریاضی بالا صرفا برای سالهایی است که قراردادی وجود دارد و میتوان روی آن محاجه کرد و از شفافیت سوال پرسید، وای به سالهای 92 به بعد که قراردادی وجود ندارد! دیگر تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
7-در بخش دیگری از جوابیه آتیه دادهپرداز به مساله اپلیکیشن برنامه اشاره و ادعا شده هیچ عایدی برای برنامه وجود نداشته است و اگر هم تبلیغاتی روی اپلیکیشن شده به شکل غیرانتفاعی و احتمالا برای مرضی رضای حقتعالی بوده است. جالب است خوانندگان بدانند در دورههای مختلف در اپلیکیشن 90 شرکتهای معظمی تبلیغ میشدند؛ ازجمله یک کارخانه خودروسازی که محل استقرارش فاصله چندانی با محل تولد تهیهکننده برنامه هم نداشت. سوال دیگر این است که موهبت این تبلیغ رایگان شامل حال کدام شرکتها میشده است و در این خیریه بزرگ به روی چه کسانی باز بوده؟
8- اپلیکیشن برنامه 90 در سال 94 راهاندازی شده است؛ درست در سالهای 92 تا 97 که شرکت مزبور قراردادی با صداوسیما نداشته است. کاش دوستان به جای اصرار بر خیریه خصوصی بودن اپلیکیشن برنامه 90 قرارداد اپلیکیشن را منتشر میکردند.
9- درخصوص درآمد سایت 90 در جوابیه شرکت بهکاوان نوآور آرنا به قرارداد 50-50 با صداوسیما اشاره شده است. طبق اسنادی که خبرنگار فرهیختگان به دست آورده، قرارداد تنها در سال 93 به این شکل تنظیم شده است و در دو سال بعد مبلغ معینی به صداوسیما رسیده است (سند شماره 3)؛ در سال 93 رقم 150 میلیون، در سال 94 همان 150 میلیون و در سال 95 نیز 500 میلیون تومان، جالب است که متوسط درآمد شرکت در همین جوابیه سالانه یک میلیارد تومان قید شده است، یعنی در این سه سالی که شرکت 800 میلیون به صداوسیما پرداخت کرده به ادعای خودش حداقل سه میلیارد درآمد داشته، یعنی دو میلیارد و 200 سود خالص، علی برکتالله!
10- بگذریم از اینکه برخی همکاران سابق 90 که مسئولیتهای مهمی در اداره سایت داشتهاند در گفتوگو با فرهیختگان رقم قراردادهای تبلیغاتی سایت را تا 300 میلیون تومان در ماه هم گفتهاند، جالب است که این افراد میزان درآمد فعلی سایت را هم حدود 150میلیون در ماه میدانند و شاید روزی که خیالشان از ترور شخصیتی توسط رسانههای زنجیرهای راحت باشد حاضر باشند با عنوان رسمی از این اعداد بگویند.
11- ناشفافی ها و تخلفات مالی بیشتری هم پیرامون برنامه 90 وجود دارد که موجب اعتراضهای در داخل سازمان هم شده است، به گواه اسناد موجود در سازمان، یکی از همین شرکتها در سال 96 به شکل فراقانونی فعالیت داشته یا تبلیغات 90 در سال 97 مورد مخالفت مراجع ذیربط بوده است. (سند شماره ۴)
اینها بخشی از ابهامات و سوالاتی است که حول و حوش برنامه 90 به تهیهکنندگی عادل فردوسیپور وجود دارد و فرهیختگان حسب رسالت خود در موضوع شفافیت و عدالت به بخشهایی از آن اشاره کرده است، لذا آمادگی خود را برای ادامه این بحث از سوی طرفین اعلام میکنیم.