شخصیتسازی کنید
به گزارش «تایمز»، مطالعاتی که روی آموزش مهارتهای نرم در دانشگاهها انجام شده، روی پنج ویژگی شخصیتی ثبات عاطفی، آمادگی برای کسب تجربههای متفاوت، خودآگاهی، برونگرایی و سازگاری تمرکز میکند. تمام این ویژگیها برای کارکرد محیطهای کاری و نیز جامعهای وسیعتر حیاتی است. محققان بر این باورند که دانشگاه در تقویت سه ویژگی ثبات عاطفی، آمادگی برای کسب تجربههای متفاوت و خودآگاهی تاثیری نمیگذارد اما تحقیقات نشان داده دو ویژگی برونآیی و سازگاری جزء مواردی است که دانشگاهها میتوانند روی آنها تاثیرگذار باشند و بیشترین تاثیرپذیری روی دانشجویانی احساس میشود که سالهای زیادی را در دانشگاه سپری کردهاند. در مساله سازگاری، افرادی که سابقه ضعیفتری دارند، بیشترین تغییر و تحولات را متحمل میشوند. آنهایی که از کمترین پایه نمرات در دوران نوجوانی شروع کردهاند، شاهد رشد بیشتری بودهاند. درواقع، مهارتهای نرم مکملی برای مهارتهای سخت به شمار میروند که پیشنیازی فنی برای اشتغال دانشجویان محسوب میشود. در خلال دوران دانشجویی، استادان نقش بسیار مهمی در رشد مهارتهای نرم در دانشجویان دارند. ادغام مهارتهای نرم با مهارتهای سخت، روش بسیار موثری برای رشد مهارتهای نرم به شمار میرود. این مهارتها نقش مهمی در شکلگیری شخصیت افراد دارند. بنابراین، هر دانشجویی ملزم است مهارتهای کافی برای دستیابی به دانش فنی و آکادمیک را کسب کند.
به گزارش evolllution، یکی از چالشهای مهم برای دانشجویانی که با مدرک تحصیلات عالی فارغالتحصیل میشوند، ورود به بازار کار بدون مهارت و توانمندیهای لازمی است که بتوانند به واسطه آنها در کاری که انجام میدهند، موفق باشند. این دانشجویان ممکن است در رشته و حوزهای خاص مهارت لازم را داشته باشند اما در نشان دادن تفکر منتقدانه، ارتباط موثر و توجه به جزئیات دچار ضعف باشند. بسیاری از محققان این مهارتها را با عنوان مهارتهای نرم معرفی میکنند که برای موفقیت بیشتر در محیطهای کاری حیاتی هستند. آموزشهای دانشگاهی با تقویت مهارتهای نرم تلاش میکند مشارکت دانشجویان را در فعالیتهای گروهی، عملکردهای اجتماعی و ارتباط با دیگر دانشجویان و اعضای هیاتعلمی تقویت کند. سالها حضور در محیطهای دانشگاهی و برقراری ارتباط با این قبیل گروهها ناخودآگاه وجه شخصیتی برونگرایی را در دانشجویان بهبود میبخشد و آنها را تا حد زیادی از لاک درونگرایی خود بیرون میکشد.
مطالعات گسترده در سالهای گذشته تفاوت چشمگیری را بین نگاه اعضای هیاتعلمی و مدیران دانشگاهها به مهارتهای دانشجویی با آنچه دانشجویان در دنیای واقعی به عنوان مهارت از خود ابراز میکنند، نشان میدهد. شواهد حاکی از آن است که در محیطهای کاری همچنان شکافی بین برنامههای ارائهشده از سوی سیستمهای آکادمیک و آنچه کارفرمایان از فارغالتحصیلان خود انتظار دارند، وجود دارد. اگر به دنبال هماهنگی نیازهایی که در محیطهای کاری وجود دارد و تخصص دانشجویان هستیم، ارزیابی مهارتهای حیاتی باید همسو با درخواستهای واقعی باشد. آموزش تئوری صرفا سودی به دانشجویان نمیرساند.
بهعنوان مثال، ممکن است دانشجویی اطلاعات زیادی از ارتباطات داشته باشد اما هنر برقراری ارتباط با مخاطبان حرفهای، مستلزم آموختن مهارتهای اضافی است که تنها با یادگیری تئوریهای مربوط به برقراری ارتباط نمیتوان آنها را فراگرفت. ارزیابی مهارتهای نرم به این معناست که دانشجویان باید این تئوریها را نه صرفا در قالب تئوری بلکه در دنیای واقعی به کار گیرند.
چه مهارتهایی بیاموزید
ماهیت مهارتهای نرم ممکن است عاملی برای سازگاری با چارچوبهای مشترک شود. واداشتن رهبران آکادمیک مختلف دانشگاهی به تدوین زمینهای مشترک برای دستیابی به مهارتهای نرم بهویژه در اصولی که برای پوشش مهارتهای مبتنیبر محتوا مبارزه میکنند، دشوار است. کلید اصلی، بیان راههایی است که در آن مهارتهای نرم بهعنوان معیارهای ارزیابی مشترک در تمام واحدها و مصنوعات به کار میروند. شروع برنامههای دانشگاهی بهمنظور تعریف انتظارها برای نگارش و برقراری ارتباط اولین گام محسوب میشود.
به گزارش aus، مهارتهای نرمی که در کنار دروس و تئوریها به دانشجویان آموزش داده میشود، عبارتند از: برنامهریزی تجاری و کارآفرینی، تعالی خدمات مشتری، مدیریت تغییر، حل خلاقانه مساله و تصمیمگیری، آموزش فرهنگی متقابل، حل اختلافات، مهارتهای ارتباطی، مهارتهای نظارتی موثر، مهارتهای ارتباطی بینفردی، توسعه هدایت و هوش هیجانی، تجزیه و تحلیل نیازهای یادگیری، الزامات مدیریتی، مدیریت عملکرد کارمندان، مهارتهای مذاکرهای، مهارتهای اجرا، حرفهای بودن در محیطهای کار، مهارتهای استخدام و مصاحبه، تعالی فروش، ایجاد گروه، رهبری و توسعه گروه و مدیریت زمان. فراگرفتن هر کدام از این مهارتها بهطور قابلتوجهی میتواند مهارتهای فارغالتحصیلان را در بدو ورود به محیط کار ارتقا دهد.
مشاغل بدون مهارت
گزارشهایی که از نقش مهارتهای نرم در موفقیتهای تجاری به دست آمده، بیانگر آن است که دوسوم مشاغل تا سال 2030 میلادی وابسته به مهارتهای نرم هستند؛ درحالی که در سال 2000 تنها نیمی از مشاغل وابسته به مهارتهای نرم هستند. براین اساس، انتظار میرود شمار مشاغلی که بسته به مهارتهای نرم هستند، در مقایسه با دیگر مشاغل تا 2.5 برابر رشد داشته باشد.
در پاسخ به این سوال که چرا مهارتهای نرم در آموزش عالی و در محیطهای دانشگاهی توسعه نیافتهاند، ابتدا باید به این نکته اشاره کرد که آموزش عالی در کسب دانش نقشی سنتی دارد که نقش آن نسبت به آموزش مهارتها اولویت دارد. اما باید اذعان داشت که تنها برنامههای سنتی آموزش عالی کفایت نمیکنند. بهعنوان مثال، مدیران دانشگاههای کشاورزی در جنوب و شرق آفریقا معتقدند دانشجویانی که از این دانشگاهها فارغالتحصیل میشوند باید خلاق بوده و تفکر خلاقانه داشته باشند، به کارهای گروهی اعتقاد داشته باشند، مسئولیت کارهای خود را بپذیرند و بتوانند یادگیری را در گروهها تسهیل کنند.
بسیاری از این مهارتهای نرم در برنامههای درسی دانشگاههای حال حاضر دنیا وجود ندارند. بسیاری از محققان بر این باورند که موثرترین راه برای یادگیری مهارتهای نرم از طریق افزودن نتایج مهارتهای نرم در کنار برنامههای آموزشی بهعنوان بخشی ادغامشده از مطالعات است که در کمتر دانشگاهی میتوان شاهد آن بود. تعدادی از سازمانها از مزیت شکاف ایجادشده بین مهارتهای نرم و آموزشهای دانشگاه برای خلق برنامههای جدید استفاده میکنند. آموزش مهارتهای نرم در قالب دروس آنلاین ارائه میشوند. در فضاهای آموزش دانشگاهی که مهارتهای نرم آموزش داده میشود، به دانشجویان فرصت انتقال ایده بهمنظور خلق راهحل و تقویت قابلیت خلاقانه و مهارت حل مساله خلاق داده میشود. کانونهای نوآورانه دانشجویان را به اعضای اجتماعات محلی و صنایعی ارتباط میدهند که در قالب آنها میتوانند شبکههای حرفهای ایجاد کرده و به راحتی وارد بازار کار شوند.
* مترجم : ندا اظهری