کد خبر: 25490

۸ سال با دولت کی‌روش

پایان ناخوش

کی‌روش از فوتبال ما می‌رود، بدون جام. با دو حضور در جام‌جهانی و دو جام ملت‌ها. هشت سال زمان کمی نبود. پس انتظار قهرمان‌کردن تیم، حتی با وجود تمام مشکلات اقتصادی، انتظاری مشروع بود تا بدانیم واقعا تیم اول آسیا هستیم. او می‌رود، درحالی که ما کماکان در شکافی که او ایجاد‌ کرده، بر سر و کله خود خواهیم زد. خسته‌نباشی آقای کی‌روش.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین» بد تمام شد. خیلی هم. یک‌بار دیگر دست‌مان از جام قهرمانی ملت‌های آسیا کوتاه ماند تا پایان مردی رقم بخورد که نزدیک به هشت سال همه‌کاره تیم ملی بود.  حالا ما در میانه شوکی ناشی از حذف تیم ملی، باید به داوری وی بنشینیم. در فضایی که می‌دانیم منطقی نیست، راستش هیچ‌وقت هم نبود.  این شاید نتیجه رفتارها و منش خود او باشد. برای کی‌روش آدم‌ها سریعا در دو مقوله قرار می‌گیرند، دوستند وگرنه دشمن.  همین فضا بود که باعث شد هیچ‌وقت درباره عملکرد تیم کی‌روش نشود بحث فنی کرد، نقاط مثبت را برجسته کرد و از کاستی‌ها گفت.


 ساختن تیمی جدید

ما از جام ملت‌های آسیا 2011 حذف شده بودیم. مساله اما فقط حذف از یک تورنمنت نبود. اختلافاتی بود میان برخی بازیکنان تیم با افشین قطبی، تیم به هم ریخته بود و سردرگم. پیش از آن هم در داستان علی دایی و اخراجش آشفتگی‌هایی وجود داشت. همه چیز حکایت از یک بی‌نظمی داشت. در این فضا بود که کارلوس کی‌روش وارد فوتبال ایران شد. «تیم» را باید از نو می‌ساخت.  کی‌روش این کار را کرد، در سال‌هایی که شاید فوتبال ما از نظر استعداد کمی هم جامانده بود. تیم به جام‌جهانی 2014 صعود کرد اما به‌سختی و کمی با شانس. ما اما از کنار عملکرد ضعیف تیم در بازی‌های مقدماتی راحت گذشتیم. فراموش کردیم تیم صعودکرده را نیز باید تحلیل کرد، مورد نقد قرار داد اما ترسی در فضا بود.

 فضاسازی کی‌روش

قلق کار در ایران خیلی زود دست کی‌روش آمد؛ حمله به این و آن و مهم‌تر مایه‌گذاشتن از مردم. دوقطبی بدی ایجاد شد. در یک‌سوی این دوقطبی منتقدان کی‌روش را نشاندند، مهم‌ترین‌شان محمد مایلی‌کهن. در سوی دیگر خود کی‌روش که انگار سرچشمه علم است و مدرن‌بودگی و آن‌سو مایلی‌کهن و منتقدان شر مطلق. آنجا بود که مسیر را اشتباه رفتیم. دوگانه باطلی بود که متاسفانه خیلی‌ها بدان دامن زدند. هرکس باید در جای خود نقد و تحلیل می‌شد.

 تغییرات فنی

تیم عملکرد متوسطی در جام‌جهانی 2014 داشت، هرچند نمایش درخشانش برابر آرژانتین فراموش‌ناشدنی است. فوتبال ما به‌طور سنتی دفاعی نبوده، سنتی که بتواند در موقع لزوم با بازی فشرده مانع از خوردن گل شود. کی‌روش این ویژگی را وارد فوتبال ما کرد. دستاوردی مهم. هرچند این خصیصه همنوا بود با روند و سیستمی جهانی، سیستمی که به دفاع اتوبوسی مشهور شد و به تیم‌های ضعیف‌تر این امکان را داد تا مقاومت کنند. با این حال با کی‌روش بود که ریزه‌کاری‌های این روش از بازی را یاد گرفتیم، روشی که نیازمند انضباط حرکتی و عملکردی بسیاری از بازیکنان است. باز ما در این زمینه مشکل داشتیم. کی‌روش اعتمادبه‌نفس داشت، جسور بود و گاهی هم پرخاشگر و همه این ویژگی‌ها را توانست به تیم منتقل کند.

 کی‌روش و دودستگی‌ها

کی‌روش اما شکاف‌ها را در فوتبال ما بیشتر کرد، تقریبا با هرکسی که می‌خواست مستقل باشد یا منتقد او، درافتاد. فوتبالی که قرار بود واسطه‌ای باشد برای نزدیکی بیشتر آدم‌ها به یکدیگر، به چیزی برای نبردهای طاقت‌فرسا و حتی بی‌احترامی بدل شد. در بعد فرهنگی میراث کی‌روش عصبانیت و پرخاشگری است. دیدیم چگونه این ویژگی در بازی با ژاپن کار دست تیم داد، اعتراض‌های مکرر بازیکنان به داوری که کاش پیش‌تر حساسیت ما را برمی‌انگیخت اما همه یا ذوب در این شیوه بودیم یا می‌ترسیدیم. در بعد فنی، او میراث مشخصی بر جای ننهاد. با مربیان ایرانی هم سر سازگاری نداشت و نتوانست مربیان جوانی را کنار خود پرورش دهد.

کی‌روش از فوتبال ما می‌رود، بدون جام. با دو حضور در جام‌جهانی و دو جام ملت‌ها. هشت سال زمان کمی نبود. پس انتظار قهرمان‌کردن تیم، حتی با وجود تمام مشکلات اقتصادی، انتظاری مشروع بود تا بدانیم واقعا تیم اول آسیا هستیم. او می‌رود، درحالی که ما کماکان در شکافی که او ایجاد‌ کرده، بر سر و کله خود خواهیم زد. خسته‌نباشی آقای کی‌روش.

 

* نویسنده : محمد هدایتی روزنامه‌نگار