کد خبر: 24376

یادداشت/ ابوالقاسم رحمانی روزنامه‌نگار

لزوم شفاف‌سازی گردش مالی دخانیات

گردش مالی 26 هزار میلیارد تومانی سیگار درحالی در کشور ما وجود دارد که در بسیاری از عرصه‌ها چنین رقم بالایی درحال درآمد و سودهی نیست.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، همیشه گفتند و نوشتند و کشیدند که سیگار عامل سرطان است و فلان و بهمان. روی بسته‌ها هم تا جا می‌شد و اسم برند سیگار اجازه می‌داد نقش دستگاه تنفسی کپک‌زده بعد از استعمال و دستگاه تنفسی سرحال قبل از استعمال را کشیدند تا مردم را از خرید پشیمان کنند اما ماحصل آن نشد عدم‌مصرف سیگار توسط زیر 18ساله‌ها و بیماران و پیرمردها و کسانی که مشکل تنفسی دارند و... بلکه ماحصلش شد مرگ سالانه 60 هزار نفر در ایران به علت بیماری‌های ناشی از مصرف سیگار.

اما نه قصد نهی از کشیدن سیگار داریم و نه ذهن و توان‌مان قد می‌دهد سود واقعی و فروش قطعی وینستون، کنت، مارلبرو و... را چرتکه بیندازیم. اما تجربه گاج و تقلای مافیای آموزشی برای حفظ چرخه درآمد چندهزار میلیاردی با سفر به قم و دیدار علما آدم را کنجکاو می‌کند که سفر دبیرکل جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات کشور به این شهر و استقبال از فتوای آیت‌الله مکارم‌شیرازی در حرمت استعمال دخانیات بی‌دلیل و بر اثر حادثه و اتفاق نیست، آن هم وقتی جزئیات جلسه منتشر می‌شود و می‌خوانیم که مسجدی دبیرکل جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات کشور گفته: «بزرگ‌ترین شرکت تولیدکننده سیگار در جهان اسرائیلی است. با وجود اینکه سال‌ها تلاش شد و از تاسیس نمایندگی این شرکت ممانعت کردیم اما به‌تازگی سیگار برند «فیلیپ ‌موریس» به‌عنوان برند معروف اسرائیلی در ایران شعبه خود را تاسیس کرده است.»

در جای دیگری از صحبت‌ها هم گفته: «32میلیون دلار سیگار آمریکایی در دو سال گذشته به کشور وارد شده و این درحالی است که هر شرکت یا کشوری بیش از پنج میلیون دلار با ایران مبادله داشته باشد، توسط آمریکا تحریم می‌شود و تنها در این‌ سال‌ها واردات سیگار به ایران تحریم نشده است.» مسجدی به اولویت‌بندی بودجه‌ای دولت در این حوزه نیز انتقاد کرد و گفت: «با توجه به اولویت‌بندی اجناس مورد نیاز کشور در 10 گروه کالایی برای تخصیص ارز 4200 تومانی دولت سیگار را در ردیف پنجم اولویت‌های ارزی قرار داده که قابل پذیرش نیست.»

در این دیدار صحبتی از سوی دبیرکل جمعیت مبارزه با موادمخدر در ارتباط با سهم سایر برندها و حضور قانونی و فعال آنها در کشور بیان نشد و همان‌طور که انتظار می‌رفت این جلسه هم مثل همان نمونه مشق‌شبی‌اش که جوکار و دارودسته مافیای آموزشی تدارکش را دیده بودند، خالی از غرض نبود و نیست.

طبق اطلاعات موجود و سرچ‌های دقیق و حتی سطحی و ساده هیچ نسبتی بین شرکت فیلیپ‌ موریس با اسرائیل عنوان نشده است. فیلیپ ‌موریس یک شرکت آمریکایی است که دفتر مرکزی‌اش در نیویورک است و دفتر دیگری نیز در سوئیس دارد. علی‌اصغر رمزی، رئیس مرکز برنامه‌ریزی و نظارت بر دخانیات نیز سال گذشته در واکنش به چنین ادعایی که شرکت فیلیپ‌ موریس یک شرکت صهیونیستی است، گفته بود: «طبق اعلام‌نظر کمیته موضوع تبصره یک ماده ۸ قانون اصلاح قانون حمایت از انقلاب اسلامی مردم فلسطین در سال ۱۳۹۳ که مسئولیت آن برعهده وزارت امور خارجه است و اعضای آن شامل وزارت امور اقتصادی و دارایی، وزارت صنعت، معدن و تجارت، وزارت اطلاعات، وزارت نفت، بانک مرکزی و سازمان صداوسیما هستند، شرکت فیلیپ موریس که برند سیگار مارلبرو مربوط به آن است، تا این لحظه به‌عنوان شرکت غیرصهیونیستی تلقی می‌شود. در سال ۱۳۹۳ تمامی سوابق مربوط به سیگار مارلبرو مورد بررسی قرار گرفت و کمیته مربوطه در وزارت امور خارجه جلسه‌ای را تشکیل داد، پس از تشکیل جلسه این کمیته اعلام‌نظر کتبی به دستگاه‌های عضو ابلاغ شد و در ابلاغیه مربوطه عنوان شد که این برند، صهیونیستی تلقی نمی‌شود.

اما چرا فقط فیلیپ موریس؟ نگاهی به آمار موجود در ارتباط با تولید و واردات سیگار نشان می‌دهد سهم سیگار مارلبرو به‌عنوان محصول شرکت فیلیپ موریس در بازار ایران در قیاس با سایر برندهای موجود کمتر است. وینستون و کنت درحال حاضر علاوه‌بر اینکه نمونه قاچاق هم دارند، در ایران به صورت قانونی تولید می‌شوند و واردات قانونی هم دارند. برخلاف این دو برند، مارلبرو به دلیل عدم‌تولید در داخل فقط به صورت قاچاق به کشور وارد و در ایران مصرف می‌شود. بنابر اعلام آمار نایب‌رئیس کمیسیون بهداشت مجلس سالانه حدود 65میلیارد نخ سیگار در کشور مصرف می‌شود. البته برخی آمار‌ها ارقام بالاتری را نشان می‌دهند. حال با فرض معیار قراردادن همین موضوع و تقسیم این تعداد در عدد 20 (تعداد نخ سیگار موجود در هر بسته) حدود سه میلیارد و 250میلیون بسته میزان مصرف بسته‌ای سیگار در کشور در طول یک‌سال است. هر بسته سیگار را هم اگر حدود هشت هزار تومان در نظر بگیریم (درحالی که قیمت‌ها بیش از این است)، ارزش بازار سیگار کشور چیزی حدود 26 هزار میلیارد تومان است. (با علم به اینکه ارزش این بازار بیش از اینهاست.)

بنابر آمار موجود در رسانه‌ها سهم وینستون حدود 70درصد از بازار کشور است و مارلبرو هم سهمی حدود یک میلیارد دلار را در این بازار دارد. با این تفاسیر و با درنظرگرفتن سود حدود 200درصدی این برندها در کشور برای از میدان به‌درکردن سایر رقبا ‌انگیزه کافی وجود دارد که نمی‌توان از آن چشم‌پوشی کرد.

نکته قابل‌تامل در این سطور اما چیز دیگری است و آن هم اینکه برند مارلبرو رقیب جدی دو برند دیگر در بازار کشور است و تنها دلیلی که می‌تواند آن را از سایر رقبا دور نگه دارد، قیمت بالا و ورود قاچاقی است که با ایجاد دفتر فیلیپ موریس در ایران انتظار می‌رود این مانع از سر راه مصرف‌کنندگان برداشته شود و قیمت محصولات فیلیپ موریس کاهش پیدا کند و سهم فروش سایر برند‌ها را کاهش دهد و شاید یکی از دلایلی هم که باعث دیدار با علما و تقبیح فعالیت فیلیپ موریس در کشور می‌شود، همین از بین‌بردن حاشیه سود بالای وینستون و کنت در بازار سیگار کشور باشد. اما سوای قضاوت در ارتباط با اینکه فیلیپ موریس در بازار سیگار کشور چه جایگاهی دارد و چه حجمی از سود را در اختیار می‌گیرد یا حتی اینکه تلاشی در جهت عدم‌حضور این برند به صورت قانونی در کشور وجود دارد یا خیر، قیاس درآمد و سودی است که عاید این تولیدکنندگان و توزیع‌کنندگان و فروشندگان سیگار می‌شود.

همان‌طور که بالاتر اشاره شد، گردش مالی 26 هزار میلیارد تومانی سیگار درحالی در کشور ما وجود دارد که در بسیاری از عرصه‌ها چنین رقم بالایی درحال درآمد و سودهی نیست. برای مثال بودجه شهرداری تهران برای سال 97 چیزی حدود 17 هزار میلیارد تومان بوده است؛ یعنی هزینه اداره پایتخت کشور در یک‌سال 9 هزار میلیارد تومان کمتر از گردش مالی سیگار در کشور است و...

حالا با توجه به آن چیزی که گفته شد و اظهارات مسئولان نکته قابل‌تامل و خواست شفافیت در ارتباط با این گردش مالی عظیم در حوزه مصرف سیگار در کشور است. این که هرکدام از شرکت‌های تولیدکننده سیگار چه میزان از درآمد را کسب می‌کنند و چرخه عظیم مالی عاید چه فرد یا نهادی می‌شود. وینستون، کنت و فیلیپ موریس همان‌طور که مشخص است سهم بالایی در هزینه‌های روزانه افراد دارند اما مجموع سود و درآمد حاصل‌شده کجا و چطور مصرف می‌شود و اصلا اینکه دقیقا چه مقدار است، مشخص نیست.