به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، عکاسی خبری هنری قصهگو است که سعی دارد تا از همه محدودیتهای زبانی و فرهنگی عبور کند و زندگی را همانطور که هست؛ مستند و به دور از تحریف نشان دهد.
فتوژورنالیسم یا عکاسی خبری در پی روایت یک داستان است؛ داستانی که گاه در پس خود یک روایت خبری ساده دارد و زمانی به زندگی جاری و اتفاقاتی غیرمنتظره و حادثهها میپردازد.
نقش روایت در عکس خبری همیشه مقدم بر قضاوت است و عکاس در حین کار نباید اسیر قضاوتها و غرضورزیهای شخصی شود.
باید گفت در سالهای اخیر و در مقایسه با گذشته، وضعیت عکاسی در مطبوعات بهتر شده اما هنوز تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله بسیاری دارد.
امروزه با ازدیاد عکاسان و خبرگزاریهای مختلف؛ رقابتی تنگاتنگ میان آنها به وجود آمده و باعث شده تا گاهی شاهد عرضه رایگان عکس روی خروجیها و کاهش سایز لوگوی منتشر شده در آنها باشیم که این موضوع از نظر مدیران راهی برای جذب مخاطب بیشتر به رسانه متبوع خودشان تفسیر شده است، موضوعی که هر از چند گاهی دغدغه عکاسان پیشکسوت و فعلی مطبوعات کشور است و ایراداتی را بر آن وارد میکنند و خواستار رعایت حقوق مولف هستند.
بیتوجهی جامعه رسانهای و بعضی مدیران مسئول و دبیران به عکس موضوعی است که باعث شده تا روزبهروز عکاسی در رسانهها به حاشیه رانده شده و کمتر به آن بها داده شود.
در دنیای امروزی؛ عکس دیگر بهعنوان یک امر تزئینی در متن به کار نمیرود بلکه عکس بخشی از متن است که به خوانایی و درک درست مطلب توسط مخاطب کمک میکند. در شرایطی که زندگیها سریع شده و مردم فرصت کمتری برای خواندن دارند، عکس میتواند جایگزین مناسبی برای انتقال اخبار و مفاهیم در زمان کوتاه باشد.
این نوع نگاه توسط مدیران رسانهها که در کنار خبر عکسی را منتشر میکنند که نه نام عکاس دارد و نه سنخیتی با خبر؛ باید کنار گذاشته شود و عکس را به مثابه خبری بدانند که بدون کلمه حاوی پیام در خود است و میتواند منظور خود را هرچه سریعتر به مردم انتقال دهد.
نگاه منفی مدیران و مسئولان درون سازمانی و برون سازمانی به گزارشهای تصویری و عکسهای مستندی که از بحرانها و کاستیهای جامعه و سازمانهای مختلف است را نباید با برچسبهایی چون سیاهنمایی مساوی کرد چون عکاس بر حسب ذات فعالیت خود که اطلاعرسانی و ارتباط میان مردم و مسئولان است، عمل میکند؛ موضوعی که گاهی به اشتباه غرضورزی و اغماض توصیف میشود.
تامین امنیت عکاسان خبری موضوع دیگری است که همیشه دغدغه این صنف بوده بهطوریکه عکاس در خیلی از شورشها و درگیریها علاوه بر اخذ مجوزهای لازم باید مراقب خود و تجهیزاتی که از جیب خود تهیه کرده است نیز باشد. این مهم که به خاطر مغفول ماندن حقوق عکاسی در ایران است باعث شده تا هر کسی و در هر جایگاهی به خود اجازه دخالت در کار عکاس بدهد.
نگاه بد مسئولان به عکاسی در خیلی از نشستها و برنامههای خبری و محدود کردن حضور آنها در خیلی از مکانها که انگار نوعی مزاحم تلقی میشوند، نکته دیگری است که هر چندوقت یکبار شاهد آن هستیم بهطوریکه این نوع نگرش باید تغییر کند و عکاس را بهعنوان فردی از جامعه رسانهای که در پی ایفای نقش اطلاعرسانی خود است، بشناسند.
حتی این روزها دامنه بیاخلاقی و غیرحرفهایگری از دایره رسانههای سنتی پا را فراتر گذاشته و در دنیای شبکههای اجتماعی ازجمله تلگرام و اینستاگرام نیز شاهد هستیم که حذف اسم عکاس و منبع خبری به راحتی هر چه تمامتر صورت میگیرد و هیچ نهاد رسمی و غیررسمیای در قبال آن پاسخگو نیست و شکایتهای جامعه صنفی عکاسان هم ره به جایی نمیبرد.
روی سخن دیگر که باید آن را زنگ خطری برای جامعه عکاسی خبری دانست، حضور عکاسنماها و تازهکارانی است که با دیجیتالی شدن عکاسی و تسهیل استفاده از دوربین باعث شده تا با قیمتهای بسیار پایین یا حتی رایگان برای رسانهها عکاسی کنند.
این روزها گسترش تکنولوژی و ظهور شبکههای اجتماعی نیز باعث شده تا با جماعتی از افراد دوربین بهدست روبهرو باشیم که روزانه با انتشار میلیونها تصاویر موبایلی خود از حوادث و اتفاقات در بستر اینترنت ما را با هر عکس بیکیفیتی روبهرو میکنند. البته با توجه به این هجوم مشتقان عکاسی که هر روز هم با ازدیاد آنها روبهرو هستیم باید گفت که هنوز عکس خبری ارج و قرب خود را دارد و منبع رسمی خیلی از اخبار و اتفاقات بهشمار میرود.
عکاسی خبری فقط دوربین دست گرفتن و در صحنه حاضر بودن نیست بلکه چیزی که عکاس خبری را از هر عکاس دیگری سرآمد میکند، نگاه خاص و ثبت متفاوتتر از انسانهایی است که آن صحنه را میبینند. ثانیه در عکاسی خبری حرف اول را میزند و کسی در این روزگار پرترافیک انتشار عکس برنده ماجراست که قدر لحظهها را بداند و همیشه در شکار سوژه آماده باشد. مطمئنا دانش در کنار نگاه ویژه و مدیریت زمان و چابکی ازجمله مواردی است که میتواند یک عکاس را در مقایسه با سایر عکاسها موفق کند.
مورد دیگری که عکاسان خبری باید به آن توجه کنند اینکه فکر میکنند اگر از برنامه یا سوژهای عکاسی و آن را روی خروجی منتشر کردند، کار آنها دیگر تمام شده است در صورتیکه توضیحنویسی(کپشن) و ارائه اطلاعات دقیقتر از سوژه میتواند مخاطب را در پیدا کردن عکسهای مورد نیازش هرچه بهتر یاری کند.
در مجموع باید گفت که ذات خبر و اطلاعرسانی در کشورمان نشان دادن واقعیتهای جامعه است و عکاس هم بهعنوان بخشی از این جامعه باید سعی کند تا با انتشار عکسهای مستند اجتماعی، گوشهای از واقعیتهای جامعه خود را نشان دهد.
مطمئنا در دنیای امروزه بر خلاف گذشته، سرعت دیگر معنا ندارد و کسی که عکس خود را زودتر منتشر کند، موفق نیست بلکه تاثیرگذاری و نفوذ یک عکس، خاص بودن سوژه و ثبت بهموقع آن باعث مطرح شدن آن عکس میشود.