شکست برابر بارسلونا در نوکمپ موضوع عجیبی نیست که کسی به خاطر آن شگفت زده شود اما این نتیجه در شبی که خولن لوپتگی برای بقای خودش به یک تساوی آبرومند هم رضایت میداد، واقعا شگفتانگیز بود.
از طرفی اینکه خولن لوپتگی چند ساعت یا یک روز پس از این شکست تلخ اخراج شود هم برای همه به غیر از آنان که دستکم در 10 سال گذشته چیزی از رئال مادرید نخوانده و نشنیده و نمیدانند، اصولا عجیب و غریب نبود. مشخص بود که پرز، مرد مادریدی که بیشترین شباهت رفتاری را با مالکان باشگاههای عربی دارد، پس از این تحقیر تاریخی، لوپتگی را اخراج و یک مربی بزرگ یا لااقل معروف و محبوب را استخدام خواهد کرد.
مشکل بزرگ لوپتگی را میشود به راحتی با ردیابی 11 بازی گذشته تیم فوتبال رئال مادرید مشاهده کرد. در 11 بازی گذشته شاهد 11 ترکیب متفاوت و تاکتیکهایی بودیم که مدام تغییر میکردند. خیلی واضح بود که خولن بختبرگشته در مادرید بدون رونالدو مدام به دنبال یک تیم کامل و بدون نقص میگشت و هرگز آنچه را که به دنبالش برنابئو را شخم زد، پیدا نکرد که نکرد.
سند اخراج لوپتگی زمانی امضا شد که رئال مادرید پس از جبران یکی از گلهای خورده، گل سوم را هم دریافت کرد و دیگر کاملا از هم گسیخت و واقعا هیچ شباهتی به یک تیم فوتبال نداشت، پرز تلفن همراه خود را دو دقیقه پس از دریافت گل سوم در نوکمپ به دست گرفت و با مردی که چندان هم ناشناخته نبود، صحبت کرد.
او آنتونیو واسپر، مدیر امور مالی باشگاه و دست راست خورخه والدانو است، کسی که بازی تمام نشده حکم اخراج لوپتگی را تنظیم کرده بود و وقتی جلسه صبحگاهی رئال مادرید در پایتخت برگزار میشد، نامه اخراج او در 6 رونوشت مشابه روی میز هیات امنا، هیاتمدیره و شخص فلورنتینو پرز رویت میشد.
البته کسی مثل کالدرون که پیش از این از پرز زخم خورده معتقد است که مقصر این اتفاقات، شخص پرز است. او میگوید: «اگر او در ماه ژوئن شخصی مناسب بوده، در عرض چهار ماه چطور نامناسب شده است. او دو روز پیش از شروع جامجهانی لوپتگی را جذب کرد و به تیم ملی اسپانیا لطمه زد و حالا هم او را اخراج کرد. بنابراین این مشکل تیم است، فکر میکنم لوپتگی در این میان مقصر نیست.»
باشگاه رئال مادرید در بیانیه خود نیز نیش دارد و دست از کنایه علیه لوپتگی بر نمیدارد، در این بیانیه آمده است: «این مربی با وجود اینکه هشت بازیکن کاندیدای توپ طلا در تیمش حضور دارند، نتوانست عملکرد خوبی داشته باشد، دیگر چه باید میکردیم، آیا درست بود که بیش از این به این مربی احترام بگذاریم و صبور باشیم؟»
گزینه جدی تا نیمروز سهشنبه البته کونته بود، اتفاقات به قدری سریع میگذرد که شاید تا زمان مطالعه این متن، تکلیف سرمربی تازه رئال مادرید هم مشخص شده باشد اما کونته در ابتدای یک سهراهی، ایستاده است، میلان، مادرید و منچستر. او باید یکی را انتخاب کند و چقدر باید غیرمنطقی و عجول باشد که در این سهراهی، فقط به ثروت ناشی از مربیگری در مادرید فکر کند و اعتبار منچستر یا عظمت میلان را نادیده بگیرد. در هر حال گویا احتمال منچستریونایتد بیش از دو گزینه دیگر برای کونته باشد. اگر اوضاع این چنین پیش برود، رئال مادرید باید به سراغ نامهای دیگر برود. برخی هم میگویند شاید سولاری که موقتا انتخاب شده حکم حضور دائمی بگیرد!
شایعه لیپی هم تکذیب شده و خود این مرد پیر اما کاربلد این موضوع را تکذیب کرده است. او به خبرنگاران ایتالیایی گفته که پرز مثل همیشه در یک تماس تلفنی با او درباره انتخاب سرمربی مشورت کرده که همیشه چنین اتفاقی رخ میدهد و خود لیپی هرگز در فهرست پرز نیست.
در آخرین ساعات کاری اسپانیا، نام پوچتینو بر سر زبانها افتاد و این شایعه تا مرز یک خبر جدی و رسمی در رسانههای اسپانیا مطرح شد. او هم یک مربی خوشنام و فوتبال شناس است اما آیا قبول میکند در باتلاق این روزهای مادرید اسیر شود؟
* مترجم : بابک سرانیآذر