کد خبر: 23033

گزیده‌خوانی از نشریات دانشجویی طیف‌های مختلف

اربعین، جمال خاشقجی و کلی گلایه صنفی سوژه‌های داغ نشریات

در این شماره محتوای برتر ۱۰ نشریه دانشجویی از نگاه نگارنده مورد بررسی قرار گرفته است.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، هفته دوم آبان‌ماه هم از راه رسید و نشریات مختلف دانشجویی هنوز برای جذب مخاطبان بیشتر خود از میان دانشجویان درحال تلاش هستند؛ بررسی چندین نشریه معتبر دانشجویی نشان می‌دهد این نشریات، موضوعات روز سیاسی از جمله قتل جمال خاشقجی و موسم اربعین دستمایه جدیدترین شماره آنها قرار گرفته است. در این شماره نیز محتوای برتر 10 نشریه دانشجویی از نگاه نگارنده مورد بررسی قرار گرفته است. فعالان نشریات دانشجویی با ارسال فایل نشریات خود به آدرس mhayati@ می‌توانند مطالب برتر خود را در این صفحه بخوانند.

 

پرانتز

ویروس ترم‌بالایی

شماره ششم ماهنامه فرهنگی، هنری و صنفی «پرانتز» متعلق به دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم‌پزشکی تهران در مطلبی با عنوان «دروس داخلی جراحی جامعه ویروس ترم‌بالایی» به قلم علی بروهان نوشته است: «ترم بالایی بی‌علم و منفعل همچون آفتی است که از سال‌های بالاتر دانشکده نازل شده و دانشجویان تازه‌وارد را از پیشرفت واداشته و همچون طاعون آنان را گرفتار و بیمار می‌کند.

تظاهرات بالینی:

ترم‌بالایی تن‌آسا و کاهل توانمندی و دانشی ندارد، نه درس خوانده و نه فعالیتی کرده، هرهری‌مآب و چشم‌وگوش‌بسته صرفا به دانشکده آمده و روش دوران دبستان را تقلید می‌کند. ترم‌بالایی یک آدم التقاطی (گردآمده از عناصر ناسازگار، آرا و اندیشه‌های مختلف) است. نان به نرخ روزخوری که همه چیز برایش علی‌السویه است. خودش باشد و خرش از پل بگذرد، دیگر بود و نبود پل هیچ است!

علل ابتلا و یافته‌های تشخیصی:

راه ابتلا از آنچه ذهن بدان خطور کند، ساده‌تر است. کافی است این ویروس شما را در محیطی مناسب به تسخیر درآورده و ذهن‌تان را با آماج حمله‌های خود شست‌وشو دهد. زان پس شما نیز یک ویروس بالقوه برای سایر هم‌تر‌می‌هایتان خواهید بود.

 نشانه افراد مبتلا چیست؟

این افراد مرکز پمپاژ یأس و ناامیدی در ابعاد مختلف هستند. اگر درسخوان باشید، شما را از درس خواندن می‌اندازند. اگر فعالیت دانشجویی غیردرسی دارید، شما را فردی بی‌ارزش خطاب می‌کنند که کار مفت می‌کند. اگر از محیط تحصیل خود رضایت دارید، شما را از هرگونه دید مثبت به دانشکده برحذر می‌دارند و حتی اگر اهل تفریح و ورزش باشید، پس از مدتی شما را بر صندلی‌ها و تخت‌های دانشکده و خوابگاه قفل می‌کنند.

 تدابیر طبی

جواب اینکه در مقابل این بیماری چه تدبیری کنیم، در سه کلمه خلاصه می‌شود: مثبت‌اندیشی، تلاش و پشتکار.

دقت داشته باشید اکثر قریب‌به اتفاق این افراد، خود در تمامی مسائلی که ذکر شد به‌شدت ضعیف و عقب‌مانده هستند و به جای جبران مافات (آنچه در طی این چند سال از وقت و توان خود هدر داده‌اند) صرفا تمام تلاش خود را روی عقب‌انداختن و تضعیف دیگران سرمایه‌گذاری می‌کنند.»
 

دل‌آرا

 شاهان غلامت می‌شوند

شماره هفتم فصلنامه ادبی دانشجویی «دل‌آرا»، نشریه دانشگاه علوم پزشکی تبریز در مطلبی با عنوان «شاهان غلامت می‌شوند» از زبان شخصیت‌ها و سیاستمداران معروف دنیا به معرفی امام حسین(ع) پرداخته است. در این نشریه از جانب جان استون، ایران‌شناس و نویسنده آمریکایی در مورد عشق به امام حسین(ع) آمده است که او در این باره می‌گوید: «آیا انسانی یافت می‌شود چنین شخصیت نمونه‌ای را که تاکنون در هیچ‌دینی شبیه او متولدنشده، دوست نداشته باشد؟ او سومین مشعل‌دار اسلام بعد از جدش پیامبر(ص) و پدرش امیرالمومنین(ع) است و در حفظ و پاسبانی از عقیده‌اش خود را فدا کرد و اگر امام حسین(ع) قیام نمی‌کرد، اسلام منحرف می‌شد و پس از آن زاویه انحراف بزرگ‌تر و شامل همه ادیان الهی می‌شد و دیگر روی زمین دینی باقی نمی‌ماند.

واشنگتن ایبروینگ، نویسنده و سیاستمدار آمریکایی، سفرنامه‌نویس و خالق داستان‌های کوتاه است که از این رو او را پدر داستان‌های کوتاه در ادبیات آمریکا می‌دانند. او امام حسین(ع) را این‌گونه توصیف می‌کند: برای امام حسین ممکن بود که زندگی خود را با تسلیم شدن بر اراده یزید نجات بخشید، لیکن مسئولیت پیشوا و نهضت‌بخش اسلام اجازه نمی‌داد که او یزید را به‌عنوان خلیفه بشناسد. او به‌زودی خود را برای قبول هر ناراحتی و فشاری به‌منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنی‌امیه آماده ساخت و در زیر آفتاب سوزان سرزمین خشک و در روی ریگ‌های تفتیده عربستان روح حسین فناناپذیر است. ای پهلوان و‌ ای نمونه شجاعت و‌ ای شهسوار من ‌ای حسین!
 

جان باختن روزانه 10 نفر نیازمند اهدای عضو

سیامک عالم‌سا، سردبیر دوهفته‌نامه «ردا» در دانشگاه علوم پزشکی اردبیل در مطلبی به موضوع اهدای عضو پرداخته از از جان باختن هفت تا 10 نفر در انتظار پیوند عضو خبر داده است. او در این مطلب نوشته است:‌ «25 هزار نفر در کشور جان و سلامت‌شان در گرو پیوند عضو است و از این تعداد سالانه سه هزار بیمار در این تلخ‌ترین انتظار، جان‌شان را از دست می‌دهند. این تراژدی زمانی دردناک‌تر می‌شود که در همین بازه زمانی حدود پنج تا هشت هزار نفر دچار مرگ مغزی می‌شوند. اما تنها از اعضای سه هزار نفر می‌توان برای پیوند استفاده کرد و بافت بدن‌شان این امکان پزشکی را می‌دهد. خوشبختانه اقدامات ارزشمندی هم در زمینه اهدا و پیوند اعضا در کشور صورت گرفته است، روح‌های بلند و اراده‌های بزرگ گام موثری برداشته‌اند. بی‌شک تشکل‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد، رسانه، اهل فرهنگ، هنرمندان و دست‌اندرکاران مسائل اجتماعی در فرهنگ‌سازی این امر خطیر نقش بسیار موثری ایفا کرده‌اند و انتظار می‌رود در آینده نیز بیش از پیش در مسیر ارتقای فرهنگ ایثار در جامعه که اهدای عضو نمونه‌ای از آن است، بکوشند.

اهدای عضو اقدامی کاملا مردمی است. به همین جهت هم نخبگان، هنرمندان و ورزشکاران می‌توانند الگوی بسیار مناسبی برای این امر باشند و خانواده‌ها و حتی همه ایرانیان را ترغیب کنند که مهم‌ترین تصمیم زندگی دنیوی و اخروی خود را بگیرند.

همه ما تجربه از دست دادن عزیزانی را داشته‌ایم و با شرایط روحی خاص مواجه بوده‌ایم؛ از همین رو هم به‌خوبی می‌توانیم درک کنیم وقتی خانواده‌ای در شرایط روحی بسیار سخت تصمیم به اهدای ارگان‌های بدن عزیز از دست‌رفته‌اش می‌گیرد تا چه میزان روح بزرگی دارد. تجربه حضور در جشن نفس و مواجهه با خانواده‌هایی که با ایثارگری اعضای بدن عزیز مرگ مغزی‌شان را اهدا کرده‌اند جزء بهترین لحظه‌های زندگی‌ام می‌باشد و خانواده‌های شرکت‌کننده در این جشن همواره در ذهنم انسان‌هایی فداکار و ایثارگرند که اقدامی بزرگ و ماندگار را به نمایش گذاشتند.»

 

آبروی از دست رفته

هفته‌نامه «اشاره» که توسط انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه اراک منتشر می‌شود درباره شهریه دانشجویان در مطلب با عنوان «آبروی از دست رفته» این‌گونه نوشته است: «باخبر شدیم که در خوابگاه الزهرا(س) مهلت سه‌روزه‌ای برای تسویه کامل شهریه خوابگاه تعیین کرده‌اند. به گزارش فضول الممالک هنوز دوهفته از شروع ترم نگذشته بود که سرپرست این خوابگاه طی بیانیه‌ای آخرین مهلت تسویه پول خوابگاه را تا هجدهم مهر اعلام کرد.

مهلت تقریبا سه چهار روزه!

اینجاست که دانشجو را به مرگ می‌گیرند تا به تب راضی شود.

از فردای آن روز سرپرست خوابگاه هر شب لیست به دست اتاق به اتاق دنبال متخلفان و تسویه‌نکنندگان می‌گشته و در صورت مقاومت دانشجوها تیم ضربت را وارد عملیات می‌کرده است.

 وقتی دیدند دانشجو پوست کلفت‌تر از این حرف‌هاست و تهدید اثری ندارد هر شب علاوه‌بر تیم گشت، از طریق بلندگوهای سالن لیست دانشجویانی را که هنوز تسویه نکرده‌اند اعلام می‌کردند و اندک آبروی نداشته دانشجوها را زیر پا می‌گذاشتند. مسئولان وقتی دیدند شیوه قدیمی اثر ندارد استراتژی چماق و هویج را در دستور کار قرار داده و متخلفان را در ازای پرداخت به موقع شهریه از تبعید به خوابگاه‌های خصوصی از ترم بعد بازداشتند. از کیفیت و شهریه خوابگاه خصوصی همین بس که آخرین حربه مسئولان برای گرفتن پول شام از دانشجو، بازداشت به این خوابگاه‌هاست.

 گویا تحریم‌ها و افزایش قیمت دلار روی شهریه خوابگاه‌ها هم اثر گذاشته است. در سال‌های قبل مهلت تسویه تا دو ماه تمدید می‌شد و نهایت تهدید مسئولان بستن سایت گلستان در موعد اعلام نمره و اعتراض بود. اما حالا نه‌تنها آبروی دانشجو اهمیتی ندارد که وسیله خوبی برای گرفتن الباقی شهریه محسوب می‌شود.»
 

 

 بی‌خیالی به وقت نابودی

سید عرفان نوربخش در مطلبی با عنوان «بی‌خیالی به وقت نابودی» در نشریه «تکاپو» که در دانشگاه اصفهان منتشر می‌شود به برخی از مشکلات صنفی این دانشگاه اشاره می‌کند و می‌نویسد:‌ «ذکر چند مورد از مشکلاتی که در سال‌های گذشته دانشجویان با آن روبه‌رو بوده‌اند در اینجا خالی از لطف نیست.

در سال گذشته سلف کوثر به بهانه تبدیل به رستوران آزاد دانشجویی یاس 3 تعطیل شد که این امر موجب به وجود آمدن مشکلات بسیاری برای دانشجویان شد؛ اما سوال اینجاست که آیا سلف اختران که اکنون تنها سلف دانشگاه است جوابگوی تعداد بسیار زیاد دانشجویان هست؟ بدون شک پاسخ منفی است. آیا شایسته است که دانشجویان هرروز، باوجود خستگی بعد از کلاس مدت زیادی در صف طولانی غذا معطل بمانند؟ احداث رستوران‌های آزاد دانشجویی کاری قابل تقدیر است، اما نه به بهای تعطیلی سلف‌های دانشگاه. همان‌گونه که همه می‌دانیم! در سایر دانشگاه‌های کشور نیز رستوران‌های آزاد دانشجویی احداث شده است؛ مانند دانشگاه تبریز که چهار مورد رستوران آزاد دانشجویی را بدون تعطیل کردن سلف دانشگاه احداث کرده است. به نظر می‌رسد کسب درآمد بیشتر برای دانشگاه به رفاه دانشجو، موضوعی که سال‌هاست مورد کم‌لطفی مسئولان بوده، ترجیح داده شده است. مورد بعد مربوط به هزینه واحدهای افتاده است، موضوعی که سال پیش جنجال بسیاری در دانشگاه بر پا کرد.

پس از این پیگیری‌ها دانشگاه ملزم به لغو قانون دریافت هزینه واحدهای افتاده شد، قانونی که به نظر می‌رسد غیرقانونی تصویب شده بود و به استناد آن دانشگاه اقدام به خالی کردن جیب خالی دانشجو می‌کرد. سوال اینجاست که چگونه دانشگاه در سال‌های گذشته اقدام به دریافت هزینه واحدهای افتاده از دانشجویان کرده است؟ مورد آخر مربوط به کیفیت بدغذا چه در سلف و چه در رستوران یاس دو بود. اتفاقی که بارها موجب اعتراض دانشجویان شد که جز در مقاطع کوتاهی بی‌نتیجه ماند. مساله غذا مستقیما با سلامت دانشجو در ارتباط است و باید امور تغذیه دانشگاه نظارت بیشتری بر آن داشته باشد.»
 

آب هم از آب تکان نخورد

گاهنامه «اندیشه» که در دانشگاه اراک در اوایل آبان منتشر شده، ‌موضوع قتل جمال خاشقجی را این‌گونه شرح داده است: «جمال خاشقجی کشته شد. چه راحت! حقیقتا در ماجرای خاشقجی افتضاحی برای آل‌سعود پدید آمد. ولی ترور مخالفان در خاورمیانه که تازگی ندارد. اسرائیل تا دل‌تان بخواهد این کار را کرده. حتی نخست‌وزیر لبنان، رفیق حریری پدر سعد حریری را نیز اسرائیل ترور کرد. سابقه آدم‌ربایی هم دارند. آدولف ایشمن که از مقامات آلمان نازی بود، پس از جنگ جهانی دوم به آرژانتین پناهنده شد.

 اسرائیل یک تیم کماندو فرستاد تا ایشمن را بکنند در گونی و به اسرائیل بیاورند. همین‌طور هم شد. ایشمن را به اسرائیل آوردند و پس از محاکمه اعدام کردند. آب هم از آب تکان نخورد. ایران هم سابقه بدی از برخورد با مخالفان دارد. انبوهی از روشنفکران این مملکت در زندان‌های رضا شاه کشته شدند. کارنامه محمدرضا نیز چندان درخشان‌تر از پدرش نبود. فروردین 54 بود که 9 نفر از زندانیان را به بهانه انتقال بردند و پشت اوین تیرباران کردند... .»
 

فقدان ایدئولوژی دانشگاه

نشریه دانشجویی «پایدیا» که در دانشکده فنی دانشگاه تهران توزیع می‌شود در مطلبی با عنوان ایدئولوژی دانشگاه به برخی مشکلات آموزش عالی در ایران اشاره کرده و نوشته است:‌ «هنگامی که برای اولین‌بار دانشگاه‌های نوین در ایران پایه‌گذاری شدند، قرار بود به نیازهای خاصی که ایرانیان تازه با آنها مواجه شده بودند، پاسخ دهند؛ همین دلیل موجب شد اولین رشته‌هایی که در دانشگاه تهران تدریس شدند طب، حقوق، هنر و مهندسی باشند. این سال‌ها، خیل عظیم دانش‌آموزان برای حضور در رشته‌های پزشکی به رقابت می‌پردازند؛ در حالی که سال‌ها پیش تلاش برای گرفتن رتبه خوبی در رشته ریاضی بود که اهمیت داشت؛ درون دانشگاه نیز گروهی از دانشجویان برای داشتن زندگی بهتر،
ادامه تحصیل در خارج از کشور را انتخاب می‌کنند.

 به همین دلیل چندین همایش در دانشگاه تهران پیرامون آموزش اپلای برگزار می‌شود. عده دیگری به دنبال گرفتن مدرک کارشناسی‌ارشد و دکتری هستند.

 علاقه شدید به رشته‌های مرتبط با مدیریت نیز از همین گرایش سرچشمه می‌گیرد و این امر باعث شده شاهد رشد قارچ‌گونه کلاس‌های برگزاری دوره‌های مدیریت گوناگون کوتاه‌مدت و بلندمدت و حضوری و مجازی و... باشیم.

برای فهم روند این تغییرات و چرایی آنها نیاز است کمی از سطح و پدیدار موضوع فاصله بگیریم. در غیر این صورت مثل آن مقام دولتی، اینکه مثلا در کنکور بیش از 600 هزار نفر برای 174 هزار صندلی رشته تجربی در دانشگاه رقابت می‌کردند در حالی که در رشته ریاضی 100 هزار صندلی بدون متقاضی دانشگاه‌ها وجود داشت، ناشی از عدم هدایت تحصیلی درست دانش‌آموزان خواهیم دانست. اشتباه تحلیل پیش‌تر گفته شده ناشی از عدم وجود همین نگاه به روندهای تاریخی جامعه است. اما این عدم درک، خود ناشی از کم‌خردی یا کم‌دانشی شخص گوینده آن نیست، بلکه ناشی از موقعیت ایدئولوژیکی است که بر جهان او سایه افکنده است.»

 

حق و حقوق

علی ظفری، دانشجوی حقوق در یادداشتی با عنوان «حق و حقوق» در نشریه مکث دو هفته نامه انجمن اسلامی دانشجویان نوشته است: «دوره دانشجویی دوره ای سرشار از اوقات فراغت و پر از انرژی و شورجوانی است که با برنامه ریزی مناسب می توان از آن حداکثر بهره را برد. در جامعه ما با توجه به رواج عادات بد غذایی و نحوه غلط زندگی، متاسفانه انواع بیماری ها شایع شده است؛ فصل سوم منشور حقوق دانشجویی تحت عنوان حقوق رفاهی درنظر گرفته شده است تا دانشجو ضمن کوشش در جهت آموزش و پژوهش، بتواند به نحو احسن از اوقات فراغت خود بهره ببرد و نیز استعدادهای خود را در زمینه های مختلف ورزشی شناخته و بهبود ببخشد که متاسفانه گاها به دلیل عدم اطلاع دانشجویان نسبت به حقوق شان مورد غفلت واقع می شود.

این امکانات ورزشی شامل استفاده از استخر دانشگاه برای دانشجویان با کمترین هزینه و البته کیفیت مناسب و تخصیص زمان های مشخص از سالن های ورزشی دانشگاه به هر یک از دانشکده هاست که با مراجعه به انجمن دانشجویی دانشکده می توانید از آن اطلاع پیدا کرده و با به همراه داشتن کارت دانشجویی، رایگان از آن استفاده کنید.

در بخش دیگری از این ماده به حق تاسیس و مشارکت در انتخابات انجمن های ورزشی که سالانه یک مرتبه برگزار می شود، اشاره شده است که اگر به فعالیت های ورزشی علاقه مند هستید، می توانید در این انجمن فعالیت کنید؛ اما به رغم همه این امکاناتی که در نظر گرفته شده است، انتقاداتی نیز وجود دارد؛ برای مثال، سالن های ورزشی دانشگاه درحالی که برای دانشجویان تدارک دیده شده و حق استفاده از آن نیز رایگان است، اما در واقعیت به جز همان زمان هایی که برای هر دانشکده به صورت جمعی ارائه می شود، به دانشجویانی که علاقه مند به انجام فعالیت های ورزشی هستند، زمان دیگری اختصاص نمی یابد و علی الظاهر برای استفاده از آن باید از هفت خوان رستم گذشت. اما اینکه چرا این گونه است و امکاناتی که برای دانشجو فراهم شده، بعضا به وی نمی رسد، به علت همین عدم آگاهی از حقوق خود و تکالیف دانشگاه نسبت به دانشجو است. امید است که دانشجویان همیشه از حقوق خود در دانشگاه و به طور کلی در جامعه آگاه باشند تا بتوانند آگاهانه از آن دفاع کرده و به آن برسند.

 

طرح توهم توسعه

علی اسماعیل‌زاده، دانشجوی رشته اقتصاد در نشریه «سپیدار» که نشریه بسیج دانشجویی دانشگاه تهران است در مطلبی با عنوان «طرح توهم توسعه» به موضوع طرح توسعه این دانشگاه پرداخته و نوشته است:‌ «یکی از استدلال‌ها (در اجرای طرح توسعه دانشگاه تهران) که به‌سختی لفظ استدلال را می‌توان برایش به کار برد کلی‌گویی‌ها و استفاده از عباراتی از قبیل دانشگاه کارآفرین، هوشمند و شهر دانش و... است. دانشگاه صحبت از ارتباط هرچه بیشتر علم و تولید ثروت می‌کند و کارآفرینی را به‌عنوان راهکار تولید ثروت از علم مطرح می‌کند و برای نیل به این هدف احداث پارک‌های علم و فناوری و حضور شرکت‌های دانش‌بنیان را مطرح می‌کند، سوالی که اینجا مطرح است این است که کارآفرینی و حضور شرکت‌های دانش‌بنیان نیاز به الزامات دیگری ندارد؟ عملکرد پارک علم و فناوری دانشگاه تهران با 122 شرکت ثبتی تا به امروز چگونه بوده که مسئولان دانشگاه را مجاب کرده است که دست به احداث پروژه‌ای بزنند که قرار است بین چهار تا پنج هزار شرکت دانش‌بنیان را در خود جای دهد؟ آیا طرح‌های مشابه در دنیا پایش شده‌اند که این رویه و رویکرد چقدر موفق بوده است؟ جایگاه علوم انسانی و رفتاری در این نوع نگاه به تولید ثروت از علم کجاست؟ علومی که امروز قطع به یقین جایگاه مهمی در حل مسائل کشور می‌توانند داشته باشند. اگر در این طرح تمهیداتی برایشان اندیشیده نشود، به جای به خدمت درآمدن برای حل مسائل کشور به خدمت بخش خصوصی درمی‌آیند. دانشگاه تهران به‌عنوان دانشگاه مادر نماد آموزش عالی کشور است. اما این دانشگاه تنها به‌عنوان یک مرکز آموزشی مطرح نبوده و نخواهد بود. نقش این دانشگاه در تحولات مهم سیاسی و اجتماعی کشور بر هیچ‌کس پوشیده نیست، و این مهم ما را ملزم به توجه به این مساله می‌کند که چگونه دانشگاه قرار است این میراث را حفظ کند و حتی گسترش دهد. چگونه قرار است با بازاری‌سازی دانشگاه و تبدیل آن به یک هسته اقتصادی در شهر تهران حیات سیاسی دانشگاه حفظ شود؟»

 

چرا یک استارتاپ شکست می‌خورد؟

در ماهنامه «مثبت دانشجو» که توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل منتشر می‌شود به دلایل شکست یک استارتاپ پرداخته است. در این مطلب آمده است: «برای موفق شدن این مطالب رو بخونید و همیشه، یه گوشه ذهنتون داشته باشین که چجوری آدم میتونه یه بازنده باشه! همین چند وقت پیش یک کانال تلگرامی لینک دلایل شکست «بقچه» را از زبان بنیانگذار آن گذاشته بود.

برخی از آن دلایل اینها بودند: «نداشتن حسابداری منظم و مرتب با دانش تخصصی این کار، شخصی مسئول نظارت بر کارهای مالی و حقوقی نبود، هماهنگی و نظم ضعیف در بین اعضای تیم و نداشتن قرارداد حقوقی و... .»

با اطلاعات و ادبیات امروز اگر بخواهم نظرم را راجع به این ایده، کوتاه بگویم؛ از اینجا شروع می‌کنم که ایده «نان رساندن به در منازل» یک محصول commoditized است. اسنپ و تپسی هم یک محصول commoditized هستند. یعنی قیمت یک نان کاملا مشخص است. فاصله از یک محله تا یک محله حدودا مشخص است و شما نمی‌توانید هر عددی که دوست داشتید برای آن بگذارید. قطعا وقتی یک کسب‌وکار شکست می‌خورد مشکلات آن یکی دو تا نبوده، اما می‌توان یکی دو مشکل بنیادی‌تر را برای آن یافت: اگر با دید چهار لازمه  کسب‌وکار نوپا (خیلی ساده نبودن ایده، مشخص بودن مدل کسب‌وکار، تیم خوب و بازاریابی خوب) بخواهم این بیزنس را بررسی کنم:

1. در همان ابتدا می‌گویم این کسب‌وکار در ایده (یعنی قدم اول) مشکل داشته. وقتی ایده آنقدر ساده باشد... .

2. قطعا پیچیدگی خاصی هم در مدل کسب‌وکار و بیزینس پلن اتفاق نمی‌افتد. می‌توان متوجه شد که سود بقچه از مشتری تامین می‌شده نه از نانوا. کسب‌وکارهای آنلاینی که سود خود را از مشتری می‌گیرند کمی کارشان سخت‌تر است نسبت به کسانی که به تقاضا برای سمت عرضه ایجاد می‌کنند و سود خود را از تامین‌کننده‌ها می‌گیرند.

3. مدیر بقچه به حدودا کمتر از 10 مورد از عوامل شکست‌شان اشاره کرد، اما تمام آنها مربوط می‌شد به مرحله تیم‌سازی! چون به هر حال توانسته بودند که از شرکت راهنما سرمایه بگیرند و احتمال مشکل شبکه‌سازی آنها خیلی پایین است.

4. بررسی آنها برای بازاریابی آنچنان سودآوری خاصی به نظر من نخواهد داشت، چون بازاریابی روی یک ایده نامناسب با بیزینس پلن ساده و تیم نامناسب (به گفته خودشان) باعث می‌شود اگر مرحله بازاریابی مشکلاتی را هم حل کرده باشد بیشتر به دلیل مشکلات در مراحل قبل کسب‌وکار است. خلاصه ماجرا اینکه برای داشتن کسب‌وکار نوپای موفق لطفا این چهار مورد را رعایت کنید تا به روزگار بقچه گرفتار نشوید!»