طرح ۲۸ مادهای دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا برای توقف جنگ در اوکراین با چانهزنی اروپا به ۱۹ ماده کاهش یافته اما همچنان خبری از پذیرش آتشبس نیست. ولادیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین در روزهای اخیر با اعلام اینکه دیگر خواهان پیوستن به ناتو نیست، تلاش کرده نرمش نشان دهد اما او عملاً با الفاظ بازی کرده است.
روسیه و آمریکا بهصورت دوجانبه توافق کردهاند بندی در قانون اساسی اوکراین و سند ناتو برای این موضوع اضافه شود ولی کییف تنها اعلام کرده دیگر خواهان پیوستن به ناتو نیست. اوکراین همچنین میگوید حاضر به عقبنشینی در دونباس نیست. این موضعگیری اساس موضع کییف را نشان میدهد زیرا عدم تحققش به معنای تداوم نبرد است. همزمان با مانورهای سیاسی اوکراین، اروپا از تمایلش برای مصادره دهها میلیارد دلار از داراییهای روسیه در مؤسسات ملی قاره سبز خبر داده است. اروپا پیشازاین از سود داراییهای مزبور برای کمک به اوکراین استفاده کرده بود. در این گزارش به بررسی ابعاد مختلف و مناسبات مرتبط با جنگ پرداخته شده است.
روند جنگ
درباره روند جنگ نکات ذیل اهمیت دارند.
1- روسیه در اقتصاد با همراهی چین در خرید انرژی و فروش کالا، کمک ایران در دورزدن تحریمها و جدیت شرکایی مانند هند و تا حدی بازیگرانی مانند ترکیه در حفظ روابط با مسکو تحت فشارهای غرب، موفق به پایداری در جنگ شده است. از نظر سیاسی، روند تکثر قدرت در جهان فشارهای غرب را علیرغم جسورتر شدن این جبهه کماثرتر کرده است.
2- در میدان نظامی، روسیه در حال مدیریت تلفات خود است. بهجای پیشرویهایی همانند ابتدای جنگ، روسها خود را در جبههای به طول ۶۰۰ مایل در جنوب روسیه محدود کردهاند و در این جبهه بهصورت ایستا میجنگند. برای پیشروی تنها برخی از مناطق در دونباس انتخاب شدهاند. عامل مهم در کاهش تلفات روسها بهکارگیری گسترده دستگاههای تشخیص و جنگ الکترونیک است. ارتش روسیه با تجهیزات جنگ الکترونیک کوادکوپترهای اوکراینی را ساقط کرده و با دستگاههای تشخیص و کشف الکترونیک مراکز هدایت کوادکوپترهای اوکراین در پشت خط مقدم را شناسایی و نابود میکند. همچنین روسها با تقویت ارتش کوادکوپتری خود با جذب گسترده کاربران، این دستگاهها را با تغییر خط ارتباطی به فیبر نوری از جنگ الکترونیک مصون کردهاند. کوادکوپترهای روسی بهجای کنترل بیسیم و هدایت با امواج، از طریق سیمهای فیبر نوری به مرکز هدایت متصلاند. مسکو با این ابتکارات، در ریل اصلی جنگ دستان دشمن را بسته و دستان خود را گشودهتر کرده است. از این روست که همزمان با تحول در حوزه کوادکوپتری جنگ، اوکراینیها فقط شکست خورده و روسها از کورسک تا دونباس در حال پیشرویاند.
3- احساس خطر اصلی غرب در جنگ وقوع تحولی است که باعث فروپاشی ناگهانی قوای نظامی، فضای اجتماعی و ساختار سیاسی اوکراین شود. به نظر میرسد پررنگشدن این احتمال باعث دو تجویز متفاوت در غرب شده است. تعدادی به رهبری آمریکا معتقدند باید بهسرعت جنگ را متوقف کرد و برخی دولتهای اروپایی با محوریت فرانسه، انگلیس و آلمان برای جلوگیری از این اتفاق خواهان اعزام نیرو به اوکراین و افزایش کمکها به آن هستند.
4- جناح مدافع جنگ در اروپا خواهان مصادره ۲۰۰ میلیارد یورو از داراییهای روسیه توسط اتحادیه اروپاست. امکان تحقق این طرح در قالب اتحادیه اروپا که نیاز به اجماع داشته و مخالفت یک کشور میتواند مانع تصویب و اجرا شود، بعید است اما درصورتیکه این طرح بر اساس اتحادیه پیش نرود، تعدادی از دولتها بهصورت مستقل، اما در هماهنگی با یکدیگر دراینخصوص عمل خواهند کرد. مشکل اما آنجاست که بخش بیشتر پول روسیه در بلژیک قرار دارد و برای موفقیت باید نظر این کشور را جلب کنند. دولتهای قدرتمند اروپایی پیشنهاد مصادره اموال روسیه را در مقطع کنونی با دو هدف ارائه کردهاند؛ نخست ضربه به طرح توقف جنگ که مورد خواست آمریکا و روسیه است و دوم ادامهدادن جنگ با پول روسیه در فقدان حضور آمریکا.
محور اصلی جنگ
کوادکوپترها محور اصلی جنگ اوکرایناند و باید تحولات مرتبط با آنها را ارزیابی کرد.
1- اوکراین و روسیه هردو به قطب تولید یا مونتاژ کوادکوپتر تبدیل شدهاند. روسیه ۴ میلیون و اوکراین نیز ۴ میلیون از این دستگاه تولید میکنند. فاصله این دو با دیگر بازیگران به میزانی است که آمریکا تلاش دارد در برنامهریزی بلندمدت به تولید یک میلیون در سال دست یابد. نیازهای جنگی، روسیه و اوکراین را به تولید چنین حجمی از ریزپرندهها رسانده و کشورهای غربی از جمله آمریکا در حال حاضر صرفاً به دنبال برنامهریزی برای رشد تولید در آیندهاند، اما چین میتواند ۸ میلیون ریزپرنده در سال تولید کند.
برتری چینیها به رتبه و کمیت تولید نیست بلکه آنها بر بازار تسلط دارند، زیرا عمده قطعات ساخت ریزپرندهها از چین تهیه میشود. جنگ اوکراین به بازار سلاح و قطعات چین رونق بخشیده و این کشور از دو طرف جنگ بهره میبرد، آن هم درحالیکه خود بهنوعی در یک طرف جنگ تلقی میشود. چینیها کوادکوپتر و دیگر ریزپرندهها را در بازار به شکل مستقیم و غیرمستقیم در اختیار روسیه، اوکراین و مشتریان زیادی در سراسر جهان قرار داده و برای مراکز تولید داخلی آنها، قطعات، نقشههای طراحی و خطوط مونتاژ تأمین میکنند. برای تمام ملزومات اقتصادی و نظامی جنگ چینیها دارای منافع مالی هستند. در مقابل این جنگ برای آمریکا و اروپا همراه با سود، دارای زیان نیز بوده است.
2- اگر در جنگ سال ۲۰۲۰ قرهباغ اهمیت پهپادها آشکار شد و این سلاح محوریت داشت، در جنگ اوکراین محوریت با کوادکوپترهاست. اهمیت یافتن تولید کوادکوپترهای انتحاری از آن روست که ۷۰ درصد تلفات در خط مقدم ناشی از این دستگاههاست. نقش این تجهیزات در تلفات کلی جنگ باید کمی کمتر از ۷۰ درصد باشد، زیرا سهم تلفات انسانی در حملات عمقی پهپادها و یا بمباران با بمبهای هدایتشونده، زیاد نیست و عمده تلفات در خطوط مقدم رخ میدهند.
دولتهای غربی بر اساس تجارب جنگ اوکراین در حال تطبیق خود با شرایط این واقعه هستند. در اروپا و آمریکا تولید تانک، باروت، خودروهای زرهی و ریزپرندهها در حال افزایش است؛ سلاحهایی که بسیاری از آنها در مراحل متعددی از زنجیره تولید خود، به چین وابستهاند. بدتر آنکه غرب در حال تطبیق با شرایط جنگ با روسیه است که در آن نبردها بهصورت زمینی جریان دارند، اما درگیری با رقیب اصلی این جبهه یعنی چین، دارای مختصات متفاوتی است.
گرچه طی جنگ کره در دهه ۱۹۵۰، آمریکا و چین در زمین شبهجزیره به طور مستقیم با یکدیگر وارد نبرد زمینی شدند، اما از دهه ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ به بعد، سناریوهای متعددی، درگیری بنیادین بین این دو را در دریا پیشبینی کردهاند. شاید در تایوان و شبهجزیره کره نبردها زمینی شوند، اما اساس رویارویی دریایی خواهد بود. آمریکا باید از راه دریا قوای خود را به پیرامون چین برساند و پکن نیز برای جلوگیری از این اتفاق مجبور است در راستای اقدامات ضددسترسی خود در دریا، راه را بر واشنگتن در آبهای مجاور خود ببندد. چینیها بر این حوزه تمرکز داشته و در حال تولید سلاحهای مرتبط با دریا هستند. پکن در همین راستا چندی قبل سومین ناو هواپیمابر خود را وارد چرخه عملیاتی کرد. آنها در هوا نیز بر ساخت هواگردهای سرنشیندار از جنگندههای نسل پنجم و بمبافکن تا توسعه جنگندههای نسل ششم تمرکز کردهاند.