تاریخ را نه از انتها و میانه، بلکه از ابتدا مینویسند. پس از عملیات «طوفانالاقصی» بخشی که مخالف تصمیم حماس برای مواجهه مسلحانه مستقیم با صهیونیستها بودند، ادعا میکردند که این کار، بهانه لازم را به نتانیاهو میدهد تا هرچه خواست انجام دهد و کار مردم غزه و دیگر فلسطینیان را یکسره کند. ظاهر حرف این افراد را با توجه به منطق هزینه - فایده و ریاضیوار آنها نمیشد نادیده گرفت؛ اما مسئلهای که در این میان به چشم نمیآمد حضور برجسته یک نظرگاه تاریخی بود. «اسرائیل آدمکُش است و نباید بهانه به دستش داد»؟ بسیار خب، این ادعا برای توضیح وضع امروز شاید بتواند ذهن عدهای را تسخیر کند؛ اما گذشته و وضعیت اسفناکی که استعمار بریتانیا و در ادامه آن خصم صهیونیستها ایجاد کرده است را شرح نمیدهد و نسبت به بیان حقانیت ساکنان آن منطقه بهکُلی عاجز است. «فلسطین 36» در شکاف میان معادلات عقلی ریاضی و تاریخ میایستد و با تعجب به سمت دومی متمایل میشود. «آن ماری جاسر»، کارگردان شناختهشده فلسطینیتبار در تازهترین فیلمش، یعنی «فلسطین 36» نقبی به گذشته میزند و در قالب آن یکی از بزنگاههای اساسی مردم فلسطین در مواجهه با استعمار بریتانیا را مؤکد میسازد. موج شدید مهاجرت یهودیان از غرب به اراضی فلسطینی باعث شد تا مردم عرب دست به اعتراضات گسترده بزنند و تا چندسال برای ادامه حضور و شهرکنشینی صهیونیستها دردسر ایجاد کنند. این قیامی استقلالطلبانه بود، بهگونهای که اگر متفقین نمیتوانستند در جنگ بینالملل دوم پیروز یا به موفقیتی حداقلی دست پیدا کنند، شاید کار صهیونیستها توسط نیروهای محور یکسره میشد و تاریخ مسیر دیگری را میپیمود.
باری، فیلم «فلسطین 36» اگرچه از منظر ساختار دراماتیک ویژگی قابل ذکری ندارد که بتواند به آن افتخار کند؛ اما جهانبینی فیلمساز بهگونهای پیش رفته که در برابر آثار صلحطلبانه و دروغین دو دولتی قرار میگیرد و هسته مرکزی آنها را در جهانی که دیگر شبیه به گذشته نیست زیر سؤال میبَرَد. دوربین «آن ماری جاسر» در خدمت مجاهدان فلسطینی و تولد دوباره این ملّت است و به قیام مسلحانه آنها و برچیدن ِ ریشههای دولت نوظهور صهیونی احترام میگذارد. اگرچه سطح بازی بازیگران در قطبهای مثبت و منفی ماجرا فراتر از تیپ نمیرود و فیلم در پرداخت کاراکترها و شناساندن جغرافیا به مخاطب عملکرد متوسطی دارد؛ اما در مقام یک پادزهر، نقطه شروع آثار آنتاگونیستی علیه ساختار مسلط در جهان متحد غربی با هدایت آمریکا و پادوهای آن را نشانهگذاری میکند.
در پروسه ساخت «فلسطین 36» علاوه بر «فلسطین فیلمز»، «بیبیسی فیلم» و «انستیتوی فیلم بریتانیا» (BFI) نیز در ساخت این اثر، «آن ماری جاسر» را همراهی کردند و نکته جالب در این خصوص آن است که روح حاکم بر ساختار روایی و بصری فیلم موجود چندان زاویهای با ایده «یک دولتی» ندارد و در عوض بهطور تمامقدر در مقابل استعمار صفآرایی میکند. شاید برای مخاطب این سؤال پیش بیاید که چطور ممکن است بودجه تهیه یک اثر سینمایی توسط کنسرسیومی از شرکای انگلیسی، قطری و... فراهم شود؛ اما محصول کار چه در لایه بیرونی و چه در سطح درونیتر روایت نسبتی با نگاه صاحبانش نداشته باشد؟ پس از عملیات طوفانالاقصی و جنایات گسترده صهیونیستها بود که صداهای مخالف در غرب به گوش رسید و بهمرور تبدیل به طوفانی علیه دولتهای اروپایی و آمریکایی شد. هماکنون جمعیت مسلمان و عربزبان در بریتانیا به اقلیتی پُرقدرت بدل شده است و دیگر نمیتوان آمال، آرزو و سلیقهشان را نادیده گرفت، پس با هدف برداشته شدن فشار نمادین علیه بریتانیای کبیر هم که شده باید دنائت و پستی سربازان استعمار پیر در سرزمین موعود را عیان کرد و نقش آنها در نفوذ صهیونیسم به «سرزمین دیگری» را برجسته نمود.
«فلسطین 36» اگرچه بیشباهت به فوتورمانهای بیبیسی و آثار تعلیمی این شبکه نیست، امّا بهقدری روی سبعیت و درندهخویی آنگلوساکسونها اصرار میورزد که جز تعبیر «وجدان معذب» نمیتوان برای تبیین آن، واژه یا عبارت دیگری را بهکار بَست. گویا بریتانیای کبیر سوای تمام دسیسهچینیهای همیشگیاش در عرصه سیاست، با هدف جذب ادراک اعراب به سمت روایتهای سینمایی خود، خویشتن را همانطور که تاریخ به آن گواهی میدهد، مقصر میداند و حتی فیلم را بهعنوان نماینده فلسطین در نَوَدوهشتمین مراسم اُسکار در سال 2026 به رسمیت شناخته است. «فلسطین 36» بهقدری ظاهر ظلمستیز و ضداستعماریای از خود نشان میدهد که بهراحتی میتواند در رسانه کشورهای جبهه مقاومت اکران شود و انرژی مخاطبش را تخلیه کند.
یادداشت مرتبط را در پیوند زیر بخوانید: