راب راینر بههمراه همسرش در آمریکا به قتل میرسد. گمانهزنیهایی درباره قاتل ــ که ممکن است پسر او باشد ــ مطرح شده است. اخبار آمریکا و تیترها را نگاه میکنم؛ راینر مخالف ترامپ و طرفدار دموکراتها هم بود. قتل بهشدت فجیع بوده، اما خبری از دعواها و التهابهایی که در ایران، در روز قتل مهرجویی و همسرش به وجود آمد، نیست. واقعاً چرا؟
علیالظاهر، آنطور که تری ایگلتون (فیلسوف) هم در کتاب فلسفه شر میگوید، ما با نوعی «زیباسازی شر» روبهرو هستیم؛ یعنی در جایی، قتل بیش از آنکه سیاسی و دردناک باشد، نوعی وسواس ماجراجویی را تحریک میکند، اما در جای دیگر، از ابتدا مشخص است که حکومت نقش داشته است.
ایگلتون این دوگانگی را اینگونه تشریح میکند: در باب قتلهایی که قاتل از شرایط شرگونه خارج میشود و در لباس آلپاچینو یا جانی دپ ظاهر میشود، همه منتظر دیدن چهره او هستند. در چنین شرایطی، قتل فجیع یا حتی زنجیرهای، اگر هم با هدف سیاسی باشد، بیرمق جلوه میکند؛ چراکه شر در این نقطه، بهقولی، «جذاب» شده است.
در ماجرای راینر هم همین اتفاق افتاده است؛ نه کسی در آمریکا میگوید «وای چقدر سیاهی، وای چقدر ما بدبخت هستیم»، نه قتل حکومتی جلوه میکند و نه حتی فردی مثل ترامپ مقصر دانسته میشود. اما در کشوری مثل ما، گویی همهچیز از ابتدا مشخص است؛ هر اتفاقی با واژههایی مثل «حکومتی»، «ما بدبخت هستیم»، «کارِ خودشان است» یا «اینجا جای زندگی نیست» آغاز میشود و هرچه جلوتر میرویم، گویی همهچیز روشن است و همه ابعاد هم واضحاند.
این دوگانه «قاتل زیبا» و «قاتل حکومتی» را نباید ساده فرض کرد و قطعاً باید وارد پژوهشهای بنیادی در جامعه ما شود. نمیتوان قتلی در یک کشور از اساس عادی تلقی شود و در کشوری دیگر، در حد ستاد بحران برای آن جلسه تشکیل دهند.
۰۰:۰۰ - ۱۴۰۴/۰۹/۲۵
کد خبر: 220144
قاتل زیبا و اغواگر یا قاتل زشت حکومتی؟
دوگانه «قاتل زیبا» و «قاتل حکومتی» را نباید ساده فرض کرد و قطعاً باید وارد پژوهشهای بنیادی در جامعه ما شود. نمیتوان قتلی در یک کشور از اساس عادی تلقی شود و در کشوری دیگر، در حد ستاد بحران برای آن جلسه تشکیل دهند.