کد خبر: 220139

دکتر آرش بوچانی مدیرمسئول مجله International Nano Letters دانشگاه آزاد کرمانشاه توضیح می‌دهد

همه چیز درباره انتشار مقالات و اقتصاد یک مجله بین‌المللی

دکتر آرش بوچانی مدیرمسئول مجله International Nano Letters دانشگاه آزاد کرمانشاه در گفت‌وگو با «میدان دانشگاه» گفت: دانشگاه آزاد بیش از ششصد تا هفتصد نشریه علمی دارد که تعداد محدودی از آن‌ها بین‌المللی هستند. حدود ۲۵ نشریه جزء نشریات نمایه شده در ISI در Scopus هستند، چند نشریه در PubMed قرار دارند.

ابوالفضل مظاهری – سارا طاهری، گروه دانشگاه: این روز‌ها دیگر «تعداد مقاله» به تنهایی معیار اعتبار علمی نیست و کیفیت، اثرگذاری و پیوند علم با نیاز‌های واقعی جهان بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده است. در چنین شرایطی نشریات علمی نقشی تعیین‌کننده در جهت‌دهی به جریان دانش بازی می‌کنند.

International Nano Letters یکی از همین مجلات است که از دل دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه برخاسته و امروز به جایگاهی رسیده که پژوهشگران از کشور‌های مختلف جهان مقالات خود را برای آن ارسال می‌کنند. نشریه‌ای که توانسته با تمرکز بر لبه‌های دانش نانوفناوری، در جمع مجلات معتبر نمایه شده و دارای رتبه Q1 قرار بگیرد. در این گزارش با آرش بوچانی، عضو هیئت‌علمی دانشگاه آزاد اسلامی کرمانشاه و مدیرمسئول نشریه International Nano Letters به گفت‌و‌گو نشسته و از مسیر شکل‌گیری این مجله، فراز و فرود‌های آن از سال‌های ابتدایی تأسیس در دهه ۸۰ تا رسیدن به جایگاه بین‌المللی امروز پرسیده‌ایم. این مصاحبه علاوه بر معرفی حوزه‌های گسترده فعالیت مجله در نانوتکنولوژی از فیزیک و شیمی گرفته تا پزشکی و زیست فناوری، نگاهی شفاف به پشت صحنه فرایند داوری مقالات دارد؛ از نحوه انتخاب داوران تخصصی و مراحل Revise و Reject گرفته تا نقش سردبیر در حفظ بی‌طرفی علمی و مقابله با بدرفتاری‌های پژوهشی. مشروح این گفت‌و‌گو را می‌توانید در فرهیختگان آنلاین بخوانید یا تماشا کنید.

وقتی می‌گوییم ضریب تأثیر یک مجله علمی یک عدد خاص است، مثلاً وقتی می‌گوییم یک مجله ضریب تأثیر 4 گرفته دقیقاً از چه چیزی صحبت می‌کنیم؟ این عدد نشان‌دهنده چیست؟

این عدد نشان‌دهنده این است که وقتی یک مجله را آفیش و مقالات آن را منتشر می‌کنید، چه میزان در دنیا دیده می‌شود و چه میزان به مقالات آن مجله ارجاع داده می‌شود. میزان این ارجاع‌دهی، البته فرمول پیچیده‌ای دارد؛ اما اصل داستان برمی‌گردد به این موضوع که آیا مقالاتی که شما چاپ می‌کنید کیفیت لازم را دارند یا نه. طبیعتاً مقالاتی که کیفیت بالاتری داشته باشند، بیشتر مورد استناد قرار می‌گیرند و این ارجاع‌دهی باعث افزایش عدد ایمپکت فکتور می‌شود. ایمپکت فکتور می‌تواند از یک‌صدم و حتی کمتر شروع شود و سقف مشخصی ندارد؛ هرچه میزان ارجاع‌دهی بیشتر باشد، طبیعتاً این عدد هم افزایش پیدا می‌کند.

اگر موافق باشید، درباره خود مجله شما صحبت کنیم. از اسم مجله مشخص است که در حوزه نانو فعالیت می‌کند و مقالات این حوزه را منتشر می‌کند؛ اما فکر می‌کنم بهتر است خودتان درباره تاریخچه آن توضیح بدهید، اینکه از چه زمانی فعالیت مجله شروع شده و چه فراز و فرود‌هایی را پشت‌سر گذاشته است.

بله. این مجله در نیمه دوم دهه ۸۰، فکر می‌کنم سال ۱۳۸۵ یا ۱۳۸۶، توسط رئیس وقت دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه، جناب آقای دکتر قدرتی، پایه‌گذاری شد. طبیعتاً آن زمان، زمانی بود که بحث نانو در محافل علمی بسیار داغ شده بود و تیم علمی دانشگاه آزاد کرمانشاه به‌موقع به این موضوع توجه کرده و این مجله را پایه‌گذاری کردند.

البته در آن مقطع، در پیکره دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه با کمبود استادتمام و دانشیار مواجه بودیم و طبیعی بود که از دانشگاه‌های مادر منطقه، مثل دانشگاه رازی، کمک گرفته شود. آقای دکتر قدرتی و استادانی مانند آقای پروفسور جوشقانی زحمت مدیریت، مسئولیت و سردبیری مجله را بر عهده داشتند. تا چندماه گذشته که بنده به‌عنوان سردبیر مجله انتخاب شدم و در خدمت دوستان هستم. طبیعتاً این مجله در روز‌های اول هیچ گرید علمی نداشت و دوستانی که قبل از بنده در این مجله زحمت کشیدند، فراز و فرود‌های بسیاری را پشت‌سر گذاشتند. تلاش‌های زیادی انجام شد تا کیفیت مجله به حدی برسد که به‌عنوان یکی از مجلات معتبر در اسکوپوس شناخته شود.

اشاره کردید این نشریه در بستری پایه‌گذاری شد که بحث نانو تازه در حال پررنگ‌شدن و مورد توجه قرار گرفتن بود. درحال‌حاضر این مجله دقیقاً در چه حوزه‌ها و زمینه‌هایی فعالیت می‌کند؟ چه نوع مقالاتی را بیشتر جذب می‌کند و تمرکز علمی آن در کدام بخش از مباحث نانو است؟

اجازه بدهید ابتدا یک توضیح خیلی کوتاه درباره خود واژه «نانو» بدهم. یک نانو به معنای 10 به توان منفی ۹ است؛ یعنی یک نانو می‌تواند یک نانومتر باشد، یک نانوکیلوگرم باشد یا هر کمیت دیگری در این مقیاس. بنابراین وقتی مقیاس اجسام در ابعاد نانومتری قرار می‌گیرد، خواص و ویژگی‌های فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی آن‌ها تغییر می‌کند. هر زمان که شما با تغییر خواص مواجه می‌شوید، این تغییر قابلیت مهندسی شدن دارد و می‌توانید یک ماده جدید، یک خاصیت جدید یا یک ویژگی جدید از آن متریال استحصال کنید.

به همین دلیل، کلمه نانو صرفاً محدود به یک حوزه علمی خاص نیست. نانو در پزشکی کاربرد بسیار گسترده‌ای دارد، در داروسازی بسیار کاربردی است، در فیزیک، شیمی، زیست‌شناسی و کشاورزی هم حضور جدی دارد. به طور کلی، گستره نانوتکنولوژی امروز فوق‌العاده وسیع است و کاربرد‌های صنعتی بسیار زیادی دارد.

همان‌طور که مستحضرید، دنیای آینده بشر عملاً بر دو حوزه اصلی می‌چرخد؛ یکی فناوری‌های کوانتومی و دیگری هوش مصنوعی. فناوری‌های کوانتومی کجا خودشان را نشان می‌دهند؟ وقتی اجسام در مقیاس بزرگ هستند و با چشم قابل دیدن‌اند، ما در حوزه فیزیک کلاسیک قرار داریم؛ اما وقتی همین اجسام وارد مقیاس نانومتری می‌شوند، دیگر نمی‌توان با ابزار‌های فیزیک کلاسیک و فیزیک نیوتنی به سراغ تحلیل آن‌ها رفت. در اینجا ناگزیر باید از ابزار‌ها و مفاهیم فیزیک کوانتومی استفاده کرد. بنابراین برای آینده بشر که بر دو حوزه هوش مصنوعی و فناوری‌های کوانتومی استوار است و نانو و نانوتکنولوژی به‌طور قطع یکی از پایه‌های اصلی این فناوری‌ها خواهد بود.

نشریه شما در حوزه مقالات نانو، دسته‌بندی یا چهارچوب مشخصی دارد؟ در جذب و انتشار مقالات، رویکرد خاصی را دنبال می‌کنید؟

اگر خودمان را به یک حوزه محدود کنیم، نمی‌توانیم آن‌چنان که باید گسترش پیدا کنیم. به همین دلیل، هم در حوزه آخرین کشفیاتی که در نانوتکنولوژی انجام می‌شود مقاله می‌پذیریم و هم در زمینه کاربرد‌های نانو؛ مثلاً اگر مقاله‌ای در حوزه کاربرد نانو در پزشکی باشد، مورد بررسی قرار می‌گیرد.

اگر ترکیب هیئت تحریریه یا همان ادیتوربورد مجله را هم نگاه کنید، خواهید دید که طیف بسیار وسیعی از تخصص‌های مختلف در آن حضور دارند و ادیتور‌های متعددی از سراسر جهان با مجله همکاری می‌کنند. بنابراین تأکید اصلی ما بیشتر بر کاربرد نانوتکنولوژی و همچنین ارائه آخرین یافته‌های علمی در این حوزه است؛ چه در فیزیک، چه در شیمی و سایر شاخه‌های مرتبط.

قاعدتاً جذب مقالات در مجله شما محدود به کشور ایران نیست. درست است؟ می‌توانید بفرمایید چند درصد مقالات شما از محققان ایرانی است و چه درصدی از محققان دیگر کشورهاست؟

وقتی یک مجله بخواهد اسکوپوس شود حتماً باید حداکثر ۲۵ تا ۳۰ درصد مقالاتشان از یک کشور باشد و باقی مقالات باید پراکندگی جغرافیایی داشته باشند. بنابراین در مجله ما قطعاً پراکندگی جغرافیایی وجود داشته که مجله ما توانسته این گرید را دریافت کند.

با توجه به اینکه این مجله از کرمانشاه شروع شده، چه عواملی باعث شده اعتبار مجله به حدی برسد که محققان جهانی تمایل داشته باشند مقالات خود را در یک مجله ایرانی منتشر کنند؟

وقتی یک مجله را ابتدا راه‌اندازی می‌کنید، باید دقت زیادی در تعریف ادیتورال بورد و همچنین انتخاب سردبیر داشته باشید، چون در واقع سردبیر اعتبار علمی به مجله می‌بخشد. آقای پروفسور قلیوند، یکی از دانشمندان برجسته کشور ما هستند و در حوزه نانو و شیمی فعالیت دارند. دانشگاه ما از تخصص و اعتبار ایشان بهره فراوان برده و به شدت قدردان زحمات و اعتباری هستیم که برای مجله ایجاد کرده‌اند. طبیعی است که وقتی پژوهشگری از اروپا، آمریکا، روسیه یا چین قصد دارد مقاله‌ای ارسال کند، ابتدا به ادیتورچف مجله نگاه می‌کند. اگر مجله سردبیری قوی داشته باشد، رغبت و اعتماد محقق به ارسال مقاله افزایش پیدا می‌کند. طبیعی است که برای شروع و تثبیت مجله، حضور اساتیدی برجسته مثل آقای پروفسور قلیوند بسیار حائز اهمیت بوده است. علاوه بر تخصص علمی ایشان، ارتباطات گسترده‌ای که داشتند و پرزنتی که از مجله ما در سطح بین‌المللی انجام دادند، نقش بسیار مهمی در جلب اعتماد و توجه پژوهشگران جهانی ایفا کردند.

ما اطلاعات کاملی نداریم از روندی که یک نشریه برای انتشار مقالات قرار داده و اینکه دقیقاً مدیر مسئول یا سردبیر -که شما گفتید نقش مهمی در مجله ایفا می‌کند- چه در کار اجرایی و چه در فرایند انتشار هر شماره مجله. لطفاً در خصوص فعالیت و نحوه انتشار مجله توضیح دهید.

ابتدا پژوهشگر مقاله خود را در سایت مجله آپلود می‌کند. هر مجله یک قالب مشخص دارد، شامل فونت‌ها، فاصله از لبه‌ها، اندازه شکل‌ها و جدول‌ها و نحوه نوشتن فیگر کپشن‌ها. پژوهشگر موظف است مقاله را بر اساس این قالب آماده کند. بعضی از مجلات محدودیت‌های خاصی هم برای تعداد کلمات، به ویژه در بخش چکیده، دارند.

پس از بررسی استاندارد‌های اولیه توسط مدیر داخلی مجله چک شد که مقاله قالب‌بندی استاندارد را رعایت کرده باشد، سردبیر یا ادیتورچف یک ارزیابی اولیه انجام می‌دهد تا مشخص شود آیا مقاله کیفیت لازم برای ورود به فرایند داوری دارد یا خیر. مقالات با کیفیت پایین در همین مرحله حذف می‌شوند.

اگر مقاله واجد شرایط باشد، سردبیر آن را به ادیتور‌های داخلی ارسال می‌کند. به‌عنوان مثال، مقاله‌ای در حوزه نانو الکترونیک به ادیتور نانوالکترونیک و مقاله‌ای در حوزه نانوفیزیک به ادیتور نانوفیزیک ارسال می‌شود. هر ادیتور خود بانک اطلاعاتی از داوران متخصص دارد و بر اساس گرایش و شاخه تخصصی مقاله، داور مناسب انتخاب می‌شود. مثلاً اگر مقاله مربوط به نانوفیزیک محاسباتی باشد، داور متخصص در محاسبات نانو انتخاب خواهد شد.

اگر مقاله‌ای در حوزه نانوفیزیک تجربی باشد، باید به داور متخصص در نانوفیزیک تجربی داده شود. داور‌ها موظف‌اند در یک بازه زمانی مشخص، معمولاً بین دو تا چهار هفته، مقاله را داوری کنند و نظرات خود را ارائه دهند. نتایج داوری می‌تواند شامل سه حالت باشد: Revise Minor (بازنگری جزئی). یعنی مقاله کیفیت نسبتاً خوبی دارد و فقط اصلاحات جزئی گرامری مدنظر داور است. یا می‌تواند Revise Major باشد یعنی نیاز به مقاله نیاز به بازنگری جدی علمی و گرامری دارد. یا Reject می‌شود یعنی مقاله در همان مرحله رد می‌شود و ادامه فرایند انتشار ندارد. معمولاً هر مقاله حداقل توسط دو داور بررسی می‌شود؛ اما در برخی مجلات تا پنج یا شش داور نیز می‌توانند مقاله را داوری کنند.

پس از اینکه نویسندگان جواب داور‌ها را دادند، داور‌ها دوباره بین دو تا چهار هفته فرصت دارند تا پاسخ نویسندگان را بازبینی کنند. در این مرحله دو گزینه وجود دارد: یا مقاله Accept (قبول) می‌شود یا Reject (رد). پس از رد شدن مقاله، نامه رسمی ریجکشن برای نویسنده ارسال می‌شود.

این روند دقیق تضمین می‌کند که داوری کاملاً بی‌طرفانه و مبتنی بر تخصص علمی انجام شود. البته لازم به ذکر است که بانک اطلاعاتی داور‌ها معمولاً بر اساس پیشنهاد خود نویسندگان نیز شکل می‌گیرد؛ به این صورت که نویسنده هنگام سابمیت مقاله، چند داور معرفی می‌کند و مدیر داخلی و سردبیر بررسی می‌کنند که داور‌ها در حوزه کاری مرتبط با مقاله باشند. با این حال گاهی ممکن است داور‌ها کیفیت لازم را نداشته باشند که این موضوع یکی از چالش‌های فرایند داوری است.

مدیرمسئول یا سردبیر حق وتو یا دخالت در نظر داور‌ها را دارند؟

در بسیاری از زمان‌ها بانک اطلاعاتی داور‌ها معمولاً بر اساس پیشنهاد نویسندگان شکل می‌گیرد. هنگام ارسال مقاله، نویسنده پنج داور معرفی می‌کند و مدیر داخلی و سردبیر بررسی می‌کنند که داور‌ها در حوزه کاری مرتبط با مقاله باشند. در صورت تأیید، این داور‌ها وارد بانک اطلاعاتی مجله می‌شوند.

با این حال، ممکن است داور‌ها کیفیت علمی لازم را نداشته باشند؛ مثلاً ممکن است یک داور دانشجوی ترم دوم دکترا باشد و تجربه کافی برای داوری نداشته باشد. در چنین مواردی، نقش ادیتورچف اهمیت پیدا می‌کند. او بررسی می‌کند که مقاله از کیفیت علمی لازم برخوردار است یا خیر. اگر مقاله کیفیت لازم را داشته باشد و داور‌ها آن را رد کنند، ادیتورچف می‌تواند مقاله را برای یک داور ثالث ارسال کند تا نظر نهایی او نیز دریافت شود. در صورت رد شدن توسط داور ثالث، تصمیم نهایی پابرجا خواهد بود.

در سال‌های اخیر، با توجه به اینکه مسئله استناد یکی از شاخص‌های جدی ارزیابی کیفیت فعالیت‌های علمی اعضای هیئت‌علمی محسوب می‌شود، گاهی روابط بین داور‌ها و نویسندگان مقالات شکل می‌گیرد و پیشنهادهای مختلفی ممکن است به آن‌ها داده شود. مثلاً چند استناد از من داور به مجموعه منابع خود اضافه کن تا من تأییدیه انتشار آن را بدهم. شما این موارد را شنیده‌اید؟

این موارد وجود دارد. الان در بسیاری از مجلات معتبر دنیا، از ابتدا این نکته را با هایلایت قرمز مشخص می‌کنند. یعنی می‌گویند: «داور‌ها حق ندارند مقالات خود را به‌عنوان مرجع به نویسندگان پیشنهاد دهند. حتی اگر داور مقاله‌ای را به نویسنده استناد داد، باید بررسی شود که نیاز به این استناد وجود دارد یا خیر.» بسیاری از ادیتورچف‌ها هم همین کار را می‌کنند، برای من این اتفاق افتاده است. مقاله‌ای ارسال کردم و داور گفته است: این پنج مرجع را استفاده کن.» با این حال، ادیتورچف مجله به صورت جداگانه به من ایمیل زد و تذکر داد که حق استفاده از این منابع را ندارم، زیرا متعلق به داور هستند. این مثال، اهمیت دقت عمل و بی‌طرفی ادیتورچف را نشان می‌دهد.

مجله ایرانی بود یا خارجی؟

مجله الزویر بود. این پدیده تنها مختص کشور خاصی نیست و در مجلات خارجی نیز اتفاق می‌افتد و در اینجاست که نقش ادیتور علمی پررنگ می‌شود. امروزه بسیاری از مجلات معتبر دنیا از همان ابتدا به داور‌ها تأکید می‌کنند که حق ندارند منابع خود را به‌عنوان رفرنس به نویسندگان پیشنهاد دهند. درصورتی‌که استفاده از منابع پیشنهادی ضروری باشد، این موضوع باید توسط ادیتورچف بررسی شود و تنها در صورت ضرورت علمی، امکان استفاده فراهم می‌شود.

شما هم در مجله International Nano Letters برنامه یا محدودیت خاصی دارید؟

این موارد بررسی می‌شوند. اصلاً دلیل اینکه این مجله اکنون توانسته رتبه Q1 را کسب کند همین است؛ دقت‌هایی که تیم ادیتوری روی این مسئله اعمال کرده‌اند. آخرین آماری که در ذهن دارم نشان می‌دهد نزدیک به ۷۵ درصد مقالاتی که در سال‌های گذشته به مجله ما ارسال شده‌اند، رد شده‌اند؛ یعنی از صددرصد مقالات، تنها ۲۵ درصد مورد پذیرش قرار گرفته‌اند. بنابراین، از هر چهار مقاله، یک مقاله پذیرفته شده است. البته این اعداد بدون دلیل نیستند.

سختگیرانه نیست؟

اگر سختگیرانه نباشد کیفیت کاهش پیدا می‌کند.

یکی از چالش‌های جدید که برای مجلات و در حوزه مقالات مطرح شده، مسئله هوش مصنوعی است. استفاده از هوش مصنوعی در‌حال‌حاضر اجتناب‌ناپذیر است و هر چه به جلو می‌رویم، کیفیت خدمات ارائه‌شده افزایش می‌یابد. پژوهشگران نیز می‌توانند از هوش مصنوعی برای بهبود کیفیت کارشان بهره ببرند. البته در این بین، متأسفانه برخی موارد سوءاستفاده و بداخلاقی علمی نیز مشاهده می‌شود. سؤال این است که شما با هوش مصنوعی و این تغییرات جدید چگونه مواجه شده‌اید؟

پاسخ من این است که هر اتفاقی که برای بشر رخ می‌دهد، لزوماً خوب یا بد نیست؛ بستگی دارد به نحوه استفاده کاربران از آن ابزار یا رخداد. در مورد هوش مصنوعی، من همیشه به دانشجویانم می‌گویم که این فناوری مانند یک استاد مشاور «آن‌تایم» عمل می‌کند و می‌توانند بسیاری از پرسش‌های علمی خود را از آن بپرسند. استفاده صحیح از این ابزار می‌تواند بسیار مفید باشد.

همچنین لازم به ذکر است که برخی سیستم‌های هوش مصنوعی، میزان استفاده از هوش مصنوعی در تولید یک مقاله را مشخص می‌کنند و این امر می‌تواند در ارزیابی و کنترل کیفیت مقالات مؤثر باشد.

این موضوع قابل ردیابی است؟

بله. همین چند روز پیش در جلسه پیش‌دفاع حضور داشتم که یکی از اساتید زحمت کشیده بودند و یک بازنگری انجام داده بودند و عددی را نیز عنوان کردند؛ مثلاً نشان دادند که یک نفر چه درصدی از پایان‌نامه خود را استفاده کرده است.

چند درصد را با هوش مصنوعی انجام داده بود؟

واقعیت این است که عدد بسیار بالایی بود، حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد. همان‌طور که پیش‌تر اشاره کردم، هوش مصنوعی می‌تواند به‌عنوان یک مشاور خوب عمل کند؛ اما وقتی که داده‌های علمی مشخصی را به هوش مصنوعی می‌دهید، مقاله‌ای که به شما ارائه می‌دهد، بسیاری از جزئیاتی که مدنظر پژوهشگر بوده را شامل نمی‌شود. اگر کمی دقت داشته باشید، می‌توانید تشخیص دهید که یک مقاله توسط شخص نوشته شده یا توسط هوش مصنوعی تولید شده است. هوش مصنوعی می‌تواند به شما پاسخ دهد، سؤالاتی که در ذهن دارید و درباره آن‌ها شک دارید؛ اما اگر صرفاً پنج شکل یا اطلاعات محدود به آن داده شود، خروجی معمولاً یک مقاله بی‌کیفیت خواهد بود.

امروزه بسیاری از مجلات معتبر دنیا هنگام ارسال مقاله، گزینه‌ای دارند که نویسنده باید صادقانه مشخص کند آیا از هوش مصنوعی استفاده کرده است یا نه. همچنین باید میزان استفاده از آن را نیز اعلام کند؛ آیا فقط به‌عنوان مشاور استفاده شده، یا برای اصلاح گرامر بوده، یا کل مقاله و تحلیل علمی به هوش مصنوعی سپرده شده است. چنانچه مشخص شود که کل مقاله یا بخش‌های اصلی علمی آن توسط هوش مصنوعی نوشته شده است، قطعاً مقاله رد خواهد شد.

در سال‌های اخیر حتی برندگان جایزه نوبل نیز از هوش مصنوعی بهره گرفته‌اند. به‌عنوان نمونه، شنیده‌ام که سال گذشته جایزه نوبل شیمی به پژوهشگری اعطا شد که با استفاده از هوش مصنوعی حجم زیادی از کار را در مدت زمان کوتاهی انجام داد و به نتایج علمی قابل توجهی دست یافت. این‌ها را چطور می‌توان با یکدیگر جمع کرد؟ اینکه از هوش مصنوعی برای انجام تحلیل‌ها و پیشبرد کار علمی بهره برد و هم از وقوع بداخلاقی‌های علمی جلوگیری کرد؟

پژوهشگری که به‌درستی از هوش مصنوعی استفاده می‌کند، محور اصلی کار را در دست دارد؛ ایده اصلی متعلق به خود پژوهشگر است و هوش مصنوعی صرفاً به‌عنوان مشاور عمل می‌کند. برای مثال، امروزه گفته می‌شود که هوش مصنوعی جایگاه برخی پزشکان را تهدید می‌کند؛ اما اگر به متخصصی که تازه فارغ‌التحصیل شده و چند سال آینده درگیر مطب و جراحی است نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که هوش مصنوعی هر روز آپدیت می‌شود و آخرین یافته‌های علمی را از مقالات و مجلات دنیا استخراج و خود را به‌روز می‌کند. بنابراین استفاده درست از هوش مصنوعی می‌تواند بسیار مفید باشد، مشروط بر اینکه بنیاد علمی پژوهشگر حفظ شود.

من خیلی وقت‌ها بوده که نموداری را می‌خواستم تحلیل کنم و واقعاً هم تحلیل کردیم؛ اما یک قسمت آن را نمی‌دانستیم چطور تحلیل کنیم. برای همین از هوش مصنوعی پرسیدیم که اگر مثلاً این تغییر در نمودار ایجاد شود، چه معنایی دارد. هوش مصنوعی پاسخ داد که معنای آن این است که موبیلیتی الکترون افزایش پیدا می‌کند. بعد ما مقالات و کتاب‌هایمان را بررسی کردیم و دیدیم پاسخ درست بوده است. ولی باید توجه داشت که خیلی وقت‌ها، به‌خصوص هوش مصنوعی‌هایی که در دست ما هستند و اکثراً رایگان‌اند، به این شکل عمل می‌کنند که ‌می‌روند در دیتابیس‌های موجود در دنیا جست‌وجو می‌کنند و هر آنچه به دستشان برسد، به شما ارائه می‌دهند. بنابراین نمی‌توان همیشه مطمئن بود که همه اطلاعات صحیح باشند.

یک نکته جالب این است روزی که دوره دکترایم را دفاع کردم، یکی از اساتید دانشگاه علم و صنعت تهران که استاد داور من بودند، به من گفتند: «از هر چهار مقاله‌ای که چاپ می‌شود، مقالات ISI با ایمپکت و کیو‌های خوب، ممکن است دو تای آن‌ها دارای غلط‌های علمی باشند که نه نویسنده متوجه شده، نه داور، نه ادیتور.» بعد‌ها فهمیدم که واقعاً درست می‌گفتند و این مسئله اجتناب‌ناپذیر است. من در مورد یک مقاله استاندارد صحبت می‌کنم و وارد مقوله‌های دیگر نمی‌شوم. ماهیت علم همین است؛ در علم هیچ تعصبی وجود ندارد. حرفی که من امروز می‌زنم، ممکن است فردا با یک کامنت روی مقاله من رد شود. هوش مصنوعی در واقع همه این داده‌ها را جمع‌آوری می‌کند و به شما تحویل می‌دهد؛ اما شما نمی‌دانید این داده‌ها از یک مقاله بوده که کامنت خورده یا نه. بنابراین، به‌عنوان پژوهشگر، نمی‌توانیم همیشه به آن‌ها اعتماد کامل داشته باشیم.

مقاله کامنت خورده به چه معناست؟

به‌عنوان‌مثال، من یک گزاره علمی را در مقاله‌ام می‌آورم؛ مثلاً یک نیمه‌هادی را طراحی می‌کنم و با ابزار‌هایی که امروز در اختیار دارم، به نتیجه می‌رسم که ولتاژ الکترون آن مقدار خاصی است. دو سال بعد، شما با ابزار‌های پیشرفته‌تر در آزمایشگاه خود ممکن است متوجه شوید که ولتاژ واقعی آن 1.5 الکترون ولت است. در این صورت، اضافه کردن این اصلاحیه به مقاله من چیز بدی نیست، بلکه به تعالی علم کمک می‌کند. این، زیبایی علم است؛ علم تعصبی ندارد و همیشه در حال اصلاح و بهبود است. در واقع، وقتی یک مقاله علمی چاپ می‌کنید، حداکثر تا سه سال می‌توان گفت که آن یافته‌ها معتبرند. بعد از سه سال، ممکن است اتفاقات جدیدی رخ دهد.

ممکن است هوش مصنوعی آن اتفاقات جدید را متوجه نشود و حتی در جوابی که به شما ارائه می‌دهد این موارد را در نظر نگیرد.

بله همین‌طور است.

شما خودتان از هوش مصنوعی استفاده می‌کنید؟

بله به‌عنوان یک مشاور حتماً از آن استفاده می‌کنم.

در نگارش از آن استفاده نمی‌کنید؟

خیر.

در داوری برای ارزیابی مقالات از هوش مصنوعی استفاده می‌کنید؟

خیر. کسی که خودش به یک مرحله علمی رسیده باشد، واقعاً نیازی ندارد که صرفاً به هوش مصنوعی تکیه کند. شما بر اساس چارچوب علمی و تخصص خود می‌توانید تشخیص دهید که یک کار چقدر درست انجام شده و اصول پژوهش و تحقیق در آن رعایت شده است.

در مجله شما چند داور ایرانی یا خارجی وجود دارد؟

یکی از شاخصه‌هایی که باعث می‌شود یک مجله وارد لیست ISI شود و به‌خصوص در اسکوپوس نمایه شود، این است که حتی داوری‌هایی که انجام می‌دهید باید دارای پخش‌شدگی جغرافیایی باشند. معمولاً بین ۲۰ تا ۳۰ درصد کار‌ها را می‌توانید به داوران داخلی بسپارید و بقیه را باید با پخش‌شدگی جغرافیایی در کشور‌های دیگر ارائه دهید. در غیر این صورت، ورود به رتبه‌بندی بین‌المللی ممکن نخواهد بود؛ بنابراین مجله ما هم همین‌طور است.

به‌عنوان کسی که مسئولیت سردبیری یک مجله علمی را دارید آیا با چالش خاصی مواجه هستید؟ شاید خیلی از این جزئیات به‌صورت عمومی مشخص نباشد، اما اهل‌فن از اهمیت آن آگاه‌اند.

کسی که می‌پذیرید در یک مجله نقش‌آفرینی کند کار خطیری را پذیرفته است. برای درک اهمیت این موضوع، می‌توان یک مثال زد؛ فرض کنید بهترین مغازه تهران به نام شما باشد؛ وقتی از دنیا بروید، کمتر از یک سال سند مالکیت آن دیگر به نام شما نخواهد بود و به نام دیگران ثبت می‌شود. اما اگر یک مقاله علمی منتشر کنید، تا صد‌ها سال بعد این مقاله به نام شما خواهد بود و هر زمان که نام شما در گوگل جست‌وجو شود، مقاله شما نشان داده می‌شود؛ بنابراین، یک سند علمی، یک سند بسیار معتبر است.

خیلی از دوستان ممکن است این را متوجه نشده باشند، اما پژوهشگر برای تولید یک مقاله زحمات زیادی می‌کشد، اگر جایی پای او بلغزد کل اعتبار علمی او از بین می‌رود و این، دیگر قابل‌جبران نیست. کسی که مسئول مدیریت یک مجله می‌شود، باید تعهدی به‌اندازه تمام نویسندگان و مقالات آن داشته باشد. در این میان، مدیرمسئول مجله وظیفه دارد امور حقوقی و سیاست‌گذاری‌های کلان مجله را هدایت کند، از جمله اینکه چه‌کار کنیم تا مجله ارتقا پیدا کند، ارتباطات بین‌المللی بیشتری برقرار شود و دیگر اقدامات کلان برای پیشرفت مجله انجام گیرد.

سردبیر یا همان ادیتورچف مسئولیت علمی مقالات را بر عهده دارد. ایشان باید دقت کند که مقاله‌ای که ارسال می‌شود، اورجینال باشد، خدای‌نکرده فیک نباشد و کیفیت لازم برای چاپ در مجله را داشته باشد. همچنین، باید داور‌ها را به‌درستی انتخاب و پخش‌شدگی جغرافیایی را رعایت کند. این کار، جزئیات بسیار زیادی دارد؛ اگر بخواهیم روی کاغذ تمام نکات آن را بنویسیم، حداقل هفت، هشت یا ده صفحه نکته خواهد بود. تیم ادیتوری باید این نکات را رعایت کند تا مجله بتواند وارد لیست ISI شود و در رنکینگ‌های برتر دنیا جایگاه پیدا کند.

محدودیت‌ها یا محرومیت‌ها برای کسی که مسئولیت یک مجله علمی را بر عهده می‌گیرد وجود دارد؟

طبیعتاً کسی که مدیرمسئول یک مجله می‌شود، ترجیح می‌دهد در همان مجله مقاله چاپ نکند، اما این قانون نیست. بسیاری از ادیتور‌های مجلات معتبر دنیا مقالات خود را در همان مجلات چاپ می‌کنند و مشکلی از این لحاظ وجود ندارد. در واقع، مدیریت یک مجله علمی فرصت بزرگی است. مجله می‌تواند امکان ارتباط‌گیری بین‌المللی برای دانشگاه فراهم کند و اعتبار علمی بالایی به اساتید دانشگاه بدهد.

در فضای دانشگاه آزاد اسلامی چند نشریه مانند مجله شما داریم که ضریب تأثیر بالایی دارند و در پایگاه‌های استنادی معتبر دنیا نمایه شده باشند؟

دانشگاه آزاد بیش از ششصد تا هفتصد نشریه علمی دارد که تعداد محدودی از آن‌ها بین‌المللی هستند. حدود ۲۵ نشریه جزء نشریات نمایه شده در ISI در Scopus هستند، چند نشریه در PubMed قرار دارند و نزدیک به ۲۵ نشریه نیز در WOS نمایه شده‌اند؛ بنابراین برای دانشگاه آزاد اسلامی افتخار بزرگی است که چندین مجله با فاکتور اثرگذاری بالا را مدیریت کند و حتی توانسته یک پابلیشر علمی را در لندن راه‌اندازی کند. مجلات ما در لندن تحت نام OICC منتشر می‌شوند و تمامی این مجلات در آنجا موجود هستند، به‌طوری‌که پژوهشگران و محققان می‌توانند به مقالات دسترسی داشته باشند.

یکی از موضوعاتی که در سال‌های اخیر درباره مجلات علمی بحث و حاشیه ایجاد کرده، مسائل مالی مرتبط با انتشار مقالات است. هم در خصوص ناشران و سود‌های کلانی که در دنیا از باب مقالات می‌برند و هم دررابطه‌با مجلات و هزینه‌ها. ما می‌دانیم که مدل‌های انتشار مقاله متفاوت است و مجلات به شیوه‌های مختلفی کار خود را دنبال می‌کنند. مقداری درباره این شیوه‌ها توضیح دهید و با ما بگویید وضع مجله شما خوب است؟ آیا درآمد قابل‌توجهی دارد؟

باید بگویم خیر. واقعیت این است که یکی از بالاترین جریان‌های مالی در دنیا در حوزه علم در همین بخش جریان دارد. دیتابیس‌هایی مانند Science، Nature، Elsevier و Springer، درآمد‌های زیادی از این طریق دارند. به‌عنوان‌مثال، من تاکنون حدود ۱۷۰ مقاله در Springer و انجمن‌های فیزیک و شیمی آمریکا منتشر کرده‌ام، و اگر بخواهم همین‌الان یکی از مقالاتم را دانلود کنم، باید حدود ۴۰ دلار بپردازم. یعنی برای هر دانلود 40 دلار! حالا تصور کنید این حجم عظیم از دیتابیسی که وجود دارد. آن‌ها با کمک هوش مصنوعی در واقع نتیجه زحمات کل دنیا را استحصال می‌کند و از آن کسب درآمد می‌کنند؛ این کاملاً طبیعی است. در دنیا، روند حرکت به سمت مقالات اوپن اکسس است.

تفاوت مقالات اوپن اکسس با مقالات سابسکریپشن این است که وقتی مقاله‌ای سابسکریپ می‌کنید بابت آن هزینه پرداخت نمی‌کنید، مجله آن دستمزد را از کسی که آن مقاله را طلب می‌کند دریافت می‌کند؛ معمولاً بین ۳۰ تا ۴۰ دلار برای هر دانلود. اما در مقالات اوپن اکسس، نویسنده از ابتدا هزینه‌ای را به مجله پرداخت می‌کند، مثلاً حدود ۲ هزار دلار، و مقاله از همان ابتدا برای همه آزاد است. این مدل دو مزیت مهم دارد: اول، مقاله بیشتر دانلود و رفرنس می‌شود و دوم، سود حاصل به نشریه می‌رسد. مجلات ما، به دلیل اینکه پیش‌ازاین زیرمجموعه Springer بودند، اگر می‌خواستید بابت مقالات هزینه‌ای پرداخت کنید، این مبلغ باید از طریق سیستم مالی اروپا پرداخت می‌شد؛ بنابراین دریافت دستمزد تقریباً غیرممکن بود. این موضوع در دنیا جاافتاده است و برای جبران زحمات تیم داوری و ارکان مجله، و همچنین نگهداری دیتا‌هایی که بعداً هر کسی می‌تواند دانلود کند، نویسنده مقاله موظف است بخشی از هزینه‌ها را پرداخت کند. این هزینه‌ها ممکن است در کشور‌های مختلف، مانند کشور ما، از جیب نویسنده پرداخت شود؛ اما در اروپا، چاپ مقاله به این صورت است که مقاله بدون دلیل چاپ نمی‌شود و حتماً باید گرنت مالی داشته باشد.

یعنی کمتر از جیب خودشان هزینه کنند.

اصلاً از جیب خودشان هزینه نمی‌کنند. به‌عنوان‌مثال، یک پروژه از صنعت تأمین مالی می‌شود و برای آن بودجه‌ای مانند یک میلیون دلار اختصاص داده می‌شود. این بودجه شامل دستمزد پژوهشگر، استخدام دو پست دکترا، هزینه‌های سفر، کنفرانس‌ها و انتشار مقاله است. این موضوع یک بحث حقوقی و قانونی در دنیا محسوب می‌شود و همه آن را رعایت می‌کنند، اما در کشور ما هنوز جا نیفتاده است.

چون شما در زمینه انتشار مقالات فعال هستید میانگین برای یک استاد چقدر هزینه دارد که بخواهد مقاله خود را در یک مجله چاپ کند؟

در ایران، اگر کسی بخواهد مقاله‌ای چاپ کند، حتی در ضعیف‌ترین مجلات، هزینه‌ها معمولاً کمتر از ۸۰۰ تا ۹۰۰ دلار نیست که تقریباً معادل ۱۰۰ تا ۱۲۰ میلیون تومان می‌شود؛ بنابراین، معمولاً ما سراغ مجلاتی می‌رویم که هم اوپن اکسس و هم غیر اوپن اکسس هستند. از ما پرسیده می‌شود که آیا دوست داریم مقاله به‌صورت اوپن اکسس یا غیر اوپن اکسس منتشر شود. برخی مجلات هر دو گزینه را دارند و برای کشور‌هایی مثل ایران تبصره‌هایی قائل می‌شوند و هزینه‌ای از ما دریافت نمی‌کنند. به‌عنوان‌مثال، اخیراً دو مقاله در مجله Scientific Reports از ناشر Nature چاپ شده است که هزینه آن نزدیک به ۳۰۰۰ تا ۳۷۰۰ یورو است، اما با مشخص‌کردن اینکه نویسندگان از ایران هستند، این هزینه از ما گرفته نشد.

چاپ مقاله در نشریات بین‌المللی معتبر سخت است؟

طبیعتاً بله.

رفت و برگشت‌های زیادی دارد؟

بله اما کلیت داستان پیچیده نیست. چون اگر وارد یک حوزه علمی شوید و اصول و مبانی آن علم را بلد باشید، تنها کافی است هوشمندانه برخورد کنید. امروزه بیشتر مقالاتی چاپ می‌شوند که کاربردی باشند و بتوانند جایگاهی در صنعت پیدا کنند. برای مثال، حوزه‌هایی مانند هوش مصنوعی و فناوری‌های کوانتومی شانس چاپ مقاله را افزایش می‌دهند. پژوهشگر باید روزانه زمانی را به مطالعه آخرین مقالات روز دنیا در مجلات معتبر اختصاص دهد. اگر بخواهید مقاله‌ای با ایمپکت فاکتور تأثیر بالا، مثلاً ایمپکت فاکتور ۲، منتشر کنید، لازم است مجلاتی را انتخاب کنید که ایمپکت آن 50 یا 60 است. باید ببینید در لبه علم دنیا چه خبر است و از آن‌ها الگو بگیرید.

شما در صحبت‌هایتان به مسئله‌محوری و ارتباط مقالات با صنعت و همچنین تأمین بخشی از هزینه‌ها توسط خود صنعت اشاره کردید. ما در سال‌های اخیر در کشور با چالش جدی مواجه بوده‌ایم. این که آیا باید بیشتر به کمیت مقالات توجه کنیم تا جایگاه علمی‌مان در دنیا افزایش یابد، یا اینکه کیفیت و اثرگذاری مقالات در زندگی اجتماعی، اقتصادی و عمومی مردم اهمیت بیشتری دارد؟ مثلاً به این که نسبت تعداد مقالات با پتنت‌ها هم همخوانی خوبی ندارد.

باتوجه‌به فعالیت شما در حوزه نانو که هم لبه‌های دانش را پوشش می‌دهد و هم کاربرد‌های عملی در زندگی مردم پیدا کرده است. اخیراً وزیر علوم از ارسال آیین‌نامه جدید ارتقا به شورای‌عالی انقلاب‌فرهنگی خبر داده است که مسئله‌محوری در آن تقویت شده و مقاله‌محوری قرار است کم‌رنگ‌تر شود و ارتباط با صنعت و فعالیت‌های فناورانه بیشتر دیده شود. اگر شما به‌عنوان یک استاد دانشگاه و پژوهشگر فعال در زمینه علمی، بخواهید یک پاسخ مشخص به این چالش بدهید، مسیر پیشنهادی شما برای عمل در این دوگانه چیست و چه رویکردی باید اتخاذ شود؟

اشتباه ما این است که می‌خواهیم یک سمت این دوگانه بایستیم. دنیای امروز، دنیای کوانتومی است؛ یعنی هیچ اتفاقی کاملاً سیاه یا کاملاً سفید نیست و همه چیز در یک فضای دوگانه رخ می‌دهد. اگر بخواهیم بگوییم فقط مقاله مهم است، حرف غلطی زده‌ایم؛ اگر هم بگوییم فقط به فناوری و کاربرد‌ها بپردازیم، باز هم اشتباه است.

فناوری از کجا زاییده می‌شود؟ پژوهشگرانی که در لبه علم فعالیت می‌کنند، یافته‌های علمی خود را در قالب مقاله‌های ISI منتشر می‌کنند. اما آیا همین مقاله‌ها مستقیماً وارد صنعت می‌شوند؟ مثلاً در کشوری مثل آمریکا، پاسخ خیر است. یک استاد در برنامه‌ای از صداوسیما اشاره کرد که در آمریکا سالانه حدود ۵۵۰ تا ۶۰۰ هزار مقاله چاپ می‌شود که تنها سه تا چهارهزار مورد آن مستقیماً وارد صنعت می‌شود. این موضوع کاملاً طبیعی است. برای درک بهتر، می‌توان به مثال فیزیک اشاره کرد: بهترین ماشینی که بشر تا امروز ساخته، تنها حدود ۳۲درصد بازدهی داشته و حتی نمی‌توان چهارچرخ ساده زیر آن گذاشت تا کارآمدی کامل داشته باشد. بسیاری از ماشین‌هایی که ما روزانه استفاده می‌کنیم، بازدهی‌شان زیر ۵ تا ۱۰درصد است.

بنابراین، مسیر درست این است که ابتدا داده‌های اولیه را تأمین کنیم. پژوهشگر باید در آزمایشگاه خود داده‌های کافی تولید کند و سپس خروجی این داده‌ها را به‌صورت مقاله منتشر کند. بعد از اینکه این داده‌ها و مقاله‌ها فراهم شد، می‌توان خروجی آن‌ها را به صنعت منتقل کرد.

چرا تا الان این اتفاق نیفتاده است؟

دنیا انتظار دارد که پژوهش‌ها و داده‌ها به‌درستی تولید شوند؛ رتبه‌بندی دانشگاه‌ها در شاخص‌هایی مانند شانگهای، بر اساس میزان رفرنس‌دهی به مقالات اساتید صورت می‌گیرد و این نشان‌دهنده اهمیت همین فرایند است. تا اینجای کار، ما مسیر خوبی را طی کرده‌ایم؛ اما از این به بعد باید تمرکزمان را روی این بگذاریم که طرح‌های صنعتی وارد دانشگاه شود. بسیاری از اساتید از اواسط دهه ۸۰ به سمت چاپ مقاله حرکت کردند و امروز تقریباً این حوزه اشباع شده است. اکنون زمان آن است که مسیر بعدی را دنبال کنیم.

اولین قدم این است که استاد بتواند مقاله علمی منتشر کند، چرا که بدون آن سواد و پایه لازم برای ارائه راهکار به صنعتگر وجود ندارد. بین آزمایشگاه و صنعت تفاوت زیادی وجود دارد؛ اشل آزمایشگاهی با اشل صنعتی متفاوت است. به‌عنوان‌مثال، ما یک پروژه را برای وزارت نفت در آزمایشگاه‌های دانشگاه آزاد واحد کرمانشاه انجام دادیم؛ در مقیاس کوچک آزمایشگاهی همه چیز کار می‌کرد، اما وقتی همان پروژه را در مقیاس صنعتی اجرا کردیم، در دقیقه 10 هزار لیتر را باید خالص‌سازی کنید. آن حجم از ادتیو، توجیه صنعتی ندارد. من در ابتدا باید بدانم در آزمایشگاه مدل A. B. C و D را تست کنم و بعد وقتی به صنعت آمد یک مدل بهینه را به صنعتگر ارائه دهیم، چرا که برای صنعتگر مهم‌ترین نکته، نسبت هزینه به فایده است.

ما تاکنون در زمینه چاپ مقاله عملکرد خوبی داشته‌ایم، اما اکنون باید مکانیزمی ایجاد شود تا صنعتگر بتواند به دفتر ارتباط با صنعت دانشگاه مراجعه کند، نه اینکه مشکلاتش به دست افراد غیرمرتبط برسد. برای مثال، وقتی من می‌خواهم برای پایان‌نامه دانشجوی ارشد یا دکتری مسئله را تعریف کنم، باید مسائل واقعی را از صنعت که به دانشگاه آورده است دریافت کنم. متأسفانه در حال حاضر یکی از کم‌کارترین بخش‌های دانشگاه، دفتر ارتباط با صنعت است، زیرا صنعتگر مستقیماً با دانشگاه تعامل ندارد. به نظر من، این یک پازل دوطرفه است که باید هر دو سمت آن به‌درستی مدیریت شود. نباید فقط به یک طرف تمرکز کنیم.

یعنی هم باید کمیت را داشته باشیم و برای کیفیت نیز تلاش کنیم.

بله همین‌طور است. نقش استاد دانشگاه نیز دقیقاً همین است، اما متأسفانه ما در اینجا هم یک نگاه اشتباه داریم. انتظار داریم استاد دانشگاه مستقیماً وارد دل صنعت شود و همه مسائل صنعتی را حل کند، درحالی‌که این انتظار درستی نیست. وظیفه اصلی استاد دانشگاه «فکرکردن» و «حل مسئله» است. استاد دانشگاه باید نیروی انسانی متخصص تربیت کند؛ تکنسین، پژوهشگر و نیروی ماهر. این نیرو‌ها هستند که باید وارد صنعت شوند و مسائل اجرایی را حل کنند. نمی‌توان انتظار داشت استاد دانشگاه مستقیماً از دل آزمایشگاه، یک مسئله پیچیده صنعتی را در مقیاس بزرگ حل کند. استاد دانشگاه باید از پروژه‌های صنعتی که از طریق دفتر ارتباط با صنعت به دانشگاه می‌آید، فاند دریافت کند، دانشجو تربیت کند، پست دکترا پرورش دهد و خروجی علمی و انسانی تولید کند. اگر از میان ده پست دکترایی که تربیت می‌شوند، حتی یک نفر بتواند بخشی از یک صنعت را به‌درستی مدیریت کند، استاد دانشگاه وظیفه خود را به‌خوبی انجام داده است.