کد خبر: 220003

جنایت سانسور کردنی نیست

سوگیری رسانه‌ای در ۸ رسانه غربی در پوشش خبری جنگ غزه

غالب‌ترین قاب روایی برای فلسطینیان، تروریسم بوده است. اصطلاحات بارداری مانند تروریست یا سازمان تروریستی به‌شدت فراوان بودند و اغلب هویت‌های غیرنظامی و نگرانی‌های انسانی را به حاشیه می‌راندند.

جنگ‌ها پایان می‌یابند اما روایت‌ها باقی می‌مانند. تیتر‌های امروز، کتاب‌های تاریخ فردا را می‌سازند. ثبت شواهد سوگیری رسانه‌ای در زمان حال، تضمین می‌کند که این اتفاقات قابل‌حذف نیست و اگر رسانه‌ها انتخاب کرده باشند که به یک نسل‌کشی کمک کنند، در برابر دادگاه افکار عمومی و حتی دادگاه‌های کیفری که می‌توانند آن‌ها را به‌خاطر همدستی مسئول بدانند، با این شواهد روبه‌رو خواهند شد. 

مطالعه‌ای که به‌تازگی توسط (Media Bias Meter)، یکی از پروژه‌های (Tech for Palestine) انجام شده، متن ۵۴ هزار و ۴۴۹ مقاله که طی ۱۰۰ هفته، بین هفتم اکتبر ۲۰۲۳ تا آگوست ۲۰۲۵، در هشت رسانه بزرگ غربی در آمریکای شمالی و اروپا منتشر شده‌اند، بررسی شده است. با وجود تنوع جغرافیایی، زبانی و ایدئولوژیک این رسانه‌ها، پوشش خبری آن‌ها الگوی شگفت‌انگیز ثابتی را نشان می‌دهد: تحریف ساختاری روایت نسل‌کشی در غزه که به نفع چهارچوب‌بندی صهیونیست‌ها و به زیان بازنمایی دیدگاه‌های فلسطینی عمل می‌کند. 

نابرابری در تیتر‌ها

در کل نمونه‌ها، تیتر‌ها به‌شدت بر دیدگاه‌های اسرائیلی تمرکز داشتند. برای مثال در نیویورک‌تایمز، واژه «اسرائیل» در تیتر‌ها ۱۸۶ برابر بیش از «فلسطین» به کار رفته است. هنگامی که از فلسطین نام برده شده، اغلب به‌صورت غیرمستقیم بوده، مثلاً در اشاره به حامیان فلسطین و نه در قالب روایت‌هایی که بر صدای فلسطینیان یا حق حاکمیت آن‌ها تمرکز داشته باشد. 

حذف اشغال و زمینه تاریخی

اصطلاحاتی که برای فهم پویایی‌های ساختاری جنگ و عدم تقارن قدرت ضروری‌اند، مانند اشغال، شهرک‌های غیرقانونی و محاصره یا حذف شده‌اند یا بسیار کم‌کاربرد بوده‌اند. این روایت، خشونت فلسطینیان را از حق مقاومت ملت‌های تحت اشغال جدا می‌کند و آن را بی‌منطق یا غیرعقلانی جلوه می‌دهد، درحالی‌که خشونت اسرائیل، عدم توازن قدرت و بحران انسانی مداوم در غزه و سراسر فلسطین را پنهان می‌کند. 

چهارچوب‌بندی از طریق «تروریسم»

غالب‌ترین قاب روایی برای فلسطینیان، تروریسم بوده است. اصطلاحات بارداری مانند تروریست یا سازمان تروریستی به‌شدت فراوان بودند و اغلب هویت‌های غیرنظامی و نگرانی‌های انسانی را به حاشیه می‌راندند. این چهارچوب تک‌بعدی، کلیشه‌های دیرپای شرق‌شناسانه درباره عرب‌ها و مسلمانان را به‌عنوان مردمانی ذاتاً خشن یا وحشی تقویت می‌کرد و هم‌زمان عملیات نظامی رژیم را به‌عنوان دفاع از خود مشروع جلوه می‌داد. 

هیجان‌زدگی بدون راستی‌آزمایی

داستان مشهور «بچه‌های سربریده» نشان می‌دهد چگونه روایت‌های عاطفی قدرتمند می‌توانند استاندارد‌های روزنامه‌نگاری را کنار بزنند. این ادعا که ابتدا بدون هیچ مدرکی منتشر شد، توسط رژیم صهیونیستی و سیاست‌مداران غربی برای تحریک خشم عمومی و توجیه حملات تلافی‌جویانه استفاده شد. شکست رسانه‌ها در بررسی مستقل، راستی‌آزمایی یا بعدتر اصلاح این روایت نشان می‌دهد که چگونه انتخاب‌های هیجانی می‌توانند بازنمایی‌های شرق‌شناسانه و غیرانسانی‌کننده یک طرف جنگ را تثبیت کنند. 

مجموعه این الگو‌ها نشان می‌دهد سوگیری ساختاری در پوشش رسانه‌های غربی درباره غزه، فهم عمومی را تحریف می‌کند؛ با بزرگ‌نمایی رنج اسرائیلیان، حذف زمینه فلسطینی از جمله حق بازگشت و حق مقاومت و تقویت کلیشه‌ها. این یافته‌ها ضرورت بازنگری عمیق‌تر در شیوه‌های اتاق خبر، چهارچوب‌بندی تحریریه‌ای و مسئولیت اخلاقی رسانه‌ها در شکل‌دادن به درک جهانی از جنگ و بی‌عدالتی را برجسته می‌کنند. 

فلسطین در برابر اسرائیل در تیتر‌ها

در تیتر‌ها، اسرائیل به طور چشمگیری بر روایت مسلط است. در نیویورک‌تایمز، اسرائیل ۱۸۶ برابر بیش از فلسطین در تیتر ظاهر شده است. روزنامه کانادایی The Globe and Mail با نسبت ۶۶ به یک در جایگاه بعدی است. در سایر رسانه‌ها، اسرائیل ۱۱ تا ۲۶ برابر بیشتر از فلسطین ذکر شده، به جز یک استثنا: کوریره دلا سرا (Corriere della Sera)که این نسبت در آن به ۳ به یک کاهش می‌یابد. اما حتی همان اشاره‌های اندک به فلسطین هم غالباً غیرمستقیم‌اند. پس از بازبینی دستی تیتر‌ها روشن شد که نیمی از موارد استفاده واژه فلسطین اصلاً درباره خود فلسطین نیستند، بلکه درباره تظاهرات حامیان فلسطین در کشور‌های غربی‌اند. 

از میان ۹۱ تیتر بی‌بی‌سی که کلمه فلسطین در آن‌ها آمده، ۸۰ مورد درباره Palestine Action، اعتراضات طرف‌دار فلسطین یا گرافیتی «Free Palestine» بوده و تنها ۱۱ مورد واقعاً درباره خود فلسطین‌اند. به طور مشابه، از میان ۶۵ تیتر دِ تلگراف که واژه فلسطین دارند، ۴۴ مورد درباره حامیان یا اعتراضات حمایت از فلسطین هستند. در نیویورک‌تایمز، آخرین تیتری که نام فلسطین را به کار برده مربوط به ۱۴ می‌۲۰۲۴ است: «Free Palestine یعنی چه؟» این روزنامه از اکتبر ۲۰۲۳ فقط ۱۰ بار واژه فلسطین را در تیتر استفاده کرده است. 
سردبیران شاید ادعا کنند که از نام‌بردن از کشور‌هایی که رسماً توسط دولت آمریکا به رسمیت شناخته نشده‌اند، پرهیز می‌کنند؛ اما این توجیه با یک مثال ساده فرومی‌ریزد: تایوان که آن هم به رسمیت شناخته نشده، در همین دوره بیش از ۸۸ بار در تیتر‌ها آمده، آن هم با توجه رسانه‌ای بسیار کمتر. 

اسرائیل در برابر فلسطین در تیتر و متن

وقتی تیتر و متن با هم شمرده می‌شوند، The Globe and Mail بیشترین عدم تعادل را دارد: اسرائیل ۳۳ برابر بیشتر از فلسطین ذکر شده است. نیویورک‌تایمز با نسبت ۲۹ به یک در جایگاه بعدی قرار می‌گیرد و روزنامه هلندی د تلگراف نسبت ۲۷ به یک دارد. در سایر رسانه‌ها، اسرائیل ۷ تا ۲۴ برابر بیشتر از فلسطین ذکر شده؛ به جز مورد کوریره دلا سرا که شکاف به نسبت ۵ به یک می‌رسد. 

تحلیل تطبیقی پوشش رسانه‌ای درباره حق موجودیت

داده‌های زیر بررسی می‌کند رسانه‌های غربی چندباره به طور صریح از حق موجودیت اسرائیل در برابر فلسطین در پوشش جنگ و نسل‌کشی غزه یاد کرده‌اند. حق موجودیت تقریباً به طور انحصاری مفهومی اسرائیلی تلقی شده است. در تمام رسانه‌هایی که این عبارت در آن‌ها ظاهر شد، حق موجودیت اسرائیل با فاصله‌ای بسیار بیشتر از فلسطین تأیید شده، در برخی موارد، ده‌ها برابر. اشپیگل و نیویورک‌تایمز افراطی‌ترین موارد بودند: 
اشپیگل: ۲۵۶ تأیید برای اسرائیل در برابر ۱۱ برای فلسطینی‌ها. 
نیویورک‌تایمز: ۱۴۹ تأیید برای اسرائیل در برابر تنها ۲ برای فلسطینی‌ها. 
موجودیت فلسطین به شکل مشروط روایت شده: گویی فلسطینی‌ها باید وجودداشتن را به دست آورند. در چندین رسانه (بی‌بی‌سی، کوریه دلا سرا، لوموند) فقط یک‌بار به موجودیت فلسطینی‌ها اشاره شده است. وقتی موجودیت یک ملت دائماً دفاع می‌شود و موجودیت ملت دیگر تقریباً هرگز به رسمیت شناخته نمی‌شود، نتیجه روشن است: یکی به‌عنوان ملتی با حقوق دیده می‌شود؛ دیگری به‌عنوان مشکلی بدون مشروعیت اخلاقی یا حقوقی برای وجودداشتن. 

متن کامل این گزارش را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.