کد خبر: 219610

درباره قطعهٔ جدید ستاره‌ای که می‌خواهد دوباره اعتراضی بخواند

چرا حامد زمانی بدون نوبت آمد؟

نقش زمانی، ترکیبی از موسیقی هویتی، اجتماعی، سیاسی و گاه اعتراضی بوده؛ نقشی که مخاطبان خاص و گسترده‌ای برای او ساخته است. اگرچه او در مقاطعی با انتقاداتی روبه‌رو بوده، از جمله تکرار برخی موتیف‌ها، حضور کم‌رنگ‌تر در حوزه فرم یا توقف‌های کاری؛ اما تأثیرگذاری‌اش در شکل‌دادن به یک جریان مشخص قابل‌انکار نیست.

بازگشت یک هنرمند، همیشه فقط به معنای انتشار یک اثر جدید نیست. گاهی بازگشت یعنی دوباره‌سازی یک مسیر، تثبیت یا حتی بازتعریف یک امضا. حامد زمانی بعد از مدتی دوری و انتشار آهنگ «صمود»، ابتدای آذرماه با قطعه «لگد» دوباره وارد میدان موسیقی شد. ورود نه به معنای شروع دوباره که به معنای یادآوری این نکته که او هنوز در بازی است، هنوز حرف دارد و هنوز می‌تواند در فضای موسیقی اجتماعی و هویتی ایران نقش‌آفرینی کند. انتشار این آهنگ، چه از آن خوشمان بیاید و چه نه نمی‌تواند نادیده گرفته شود؛ زیرا نشانه‌ای است از یک بازگشت هدفمند. 
حامد زمانی طی بیش از یک دهه فعالیت، در فضای موسیقی ایران جایگاهی ویژه داشته است؛ نه مثل بسیاری از خوانندگان پاپ تلاش کرده وارد بازار سرگرمی شود، نه مانند خواننده‌های آلترناتیو فقط نقش منتقد داشته است. نقش زمانی، ترکیبی از موسیقی هویتی، اجتماعی، سیاسی و گاه اعتراضی بوده؛ نقشی که مخاطبان خاص و گسترده‌ای برای او ساخته است. اگرچه او در مقاطعی با انتقاداتی روبه‌رو بوده، از جمله تکرار برخی موتیف‌ها، حضور کم‌رنگ‌تر در حوزه فرم یا توقف‌های کاری؛ اما تأثیرگذاری‌اش در شکل‌دادن به یک جریان مشخص قابل‌انکار نیست. 
آهنگ «لگد» نشانه‌ای است از اینکه حامد زمانی قصد دارد پس از یک دوره سکوت و کم‌کاری، دوباره خودش را در مسیر کنش هنری فعال قرار دهد. «لگد» در نام‌گذاری، لحن و محتوای خود بی‌پرده است؛ یک بیانیه‌ مستقیم و صریح. همان چیزی که همیشه نقطه قوت و نقطه اختلاف او بوده است. اما چرا این اثر اهمیت دارد؟ پاسخ این سؤال را باید در چند لایه بررسی کرد: لایه موسیقایی، لایه محتوایی و لایه‌ اجتماعی و رسانه‌ای. 

 1  - لایه موسیقایی؛ بازگشتی شسته‌رفته‌تر از گذشته

از نظر موسیقایی «لگد» نسبت به برخی آثار قبلی زمانی، به‌وضوح از جهت تنظیم و تولید حرفه‌ای‌تر است. استفاده از الگو‌های کوبه‌ای تند، خط ملودیک ساده اما کوبنده و ترکیب صدا‌هایی که در موسیقی اعتراضی مدرن به کار می‌رود، نشان می‌دهد تیم تولید این قطعه تلاش کرده فضایی خشن؛ اما کنترل‌شده بسازد. فضایی که متناسب با عنوان و پیام اثر است. صدای زمانی در این قطعه پخته‌تر است. نه عصبی، نه فریادزده، بلکه با یک کنترل و اعتمادبه‌نفس که نشان می‌دهد این بازگشت از سر هیجان مقطعی نیست. برخلاف برخی آثار گذشته که گاهی شتاب‌زده به نظر می‌رسید، این بار نشانه‌هایی از صبوری و بازنگری در آن دیده می‌شود. 

 2  - لایه محتوایی؛ همان صراحت همیشگی، اما اندکی تیزتر

متن شعر «لگد» بر محور نقد، اعتراض و هشدار می‌چرخد. زمانی همیشه خواننده‌ای بوده که از موضع حرف می‌زند. نه پنهان‌کاری دارد، نه کنایه‌پردازی هنری پیچیده. او مستقیم است و همین مستقیم‌بودن نقطه تمایزش با فضای پاپ عمومی است. در «لگد» این صراحت حتی بیشتر هم شده؛ اما این بار نه از جنس فریاد، بلکه از جنس اعلام موضعی دوباره. انگار زمان گذشته و او حالا حساب‌شده‌تر حرف می‌زند. این اثر از نظر محتوایی نشانه‌ای از دغدغه همیشگی زمانی دارد: روایت هویت، مقاومت، نقد فضای فرهنگی و اجتماعی و دفاع از ارزش‌هایی که خود به آن معتقد است. اینکه چنین رویکردی تا چه اندازه مورد پذیرش عموم قرار گیرد، بحثی اجتماعی است؛ اما حقیقت این است که او با همین صراحت توانست برای خودش مخاطب ثابت بسازد. 

3 -  لایه اجتماعی؛ چرا بازگشت زمانی مهم است؟ 

بازگشت حامد زمانی صرفاً بازگشت یک خواننده نیست. بازگشت یکی از معدود چهره‌هایی است که توانسته در فضای رسمی و غیررسمی فرهنگ، جریان‌سازی کند. همان جریانی که منتقدان جدی دارد؛ اما از طرف دیگر مخاطبان وفاداری هم دارد که با هر اثر جدید او دوباره فعال می‌شوند. در سال‌های اخیر، موسیقی هویتی و اجتماعی به‌نوعی از مرکز توجه دور شده بود. بخش عمده‌ای از موسیقی پاپ به سمت ترانه‌های احساسی و تجاری رفت، موسیقی رپ اجتماعی نیز بیشتر وارد مسیر درون‌گروهی و رقابتی شد و موسیقی تلفیقی نیز به سمت فرم‌های کم‌ریسک پیش رفت. در این میان، خلأ یک صدای صریح - چه برای مخاطبانش خوشایند باشد و چه نباشد - قابل‌مشاهده بود. «لگد» این فضای خالی را دوباره یادآوری می‌کند. زمانی بازگشته تا بگوید هنوز می‌شود موسیقی اجتماعی ساخت. موسیقی‌ای که فقط برای محبوبیت تولید نمی‌شود، بلکه حامل نوعی پیام و موضع است. این برای بخشی از مخاطبان ارزشمند است؛ چون در بازار پرهیاهوی موسیقی احساس‌محور، صدایی متفاوت می‌شنوند. 

4 - دفاع از یک بازگشت؛ چرا باید منصف بود؟ 

وقتی از «دفاع» صحبت می‌کنیم، منظور دفاع تبلیغاتی نیست، بلکه یک نگاه منصفانه به واقعیتی است که در فضای موسیقی ایران رخ داده است. در کشوری که چرخه موسیقی بسیار بی‌ثبات است، ادامه‌دادن مسیر، پایبندی به هویت و توانایی بازگشت بعد از وقفه، خود یک ارزش هنری است. حامد زمانی همیشه موافقان و مخالفان پرشوری داشته است. طبیعی است که «لگد» نیز بحث‌برانگیز باشد. اما نمی‌توان نادیده گرفت که او برخلاف بسیاری از خوانندگان پاپ، برای بازگشتش به سراغ قطعه‌ای کم‌ریسک نرفته؛ نه ترانه عاشقانه، نه ملودی محافظه‌کارانه. او مسیری را که می‌شناخته انتخاب کرده و در آن مسیر تلاش کرده سطح کار را ارتقا دهد. این‌گونه بازگشت‌ها نشان از اعتمادبه‌نفس و شناخت دقیق از مخاطب دارد. 

5 - «لگد» در آینده چه جایگاهی خواهد داشت؟ 

پیش‌بینی آینده یک اثر هنری همیشه دشوار است؛ اما می‌توان گفت «لگد» اولین تکه از پازلی بزرگ‌تر است. اگر این بازگشت ادامه‌دار باشد، یعنی آثار بعدی هم از نظر کیفیت و ساختار رشد کنند. آن‌وقت می‌توان گفت زمانی فصل تازه‌ای را در کارنامه‌اش شروع کرده است. از سوی دیگر، این آهنگ احتمالاً فضای موسیقی اجتماعی را دوباره تکان می‌دهد؛ چه در قالب حمایت، چه در قالب نقد. حضور یک هنرمند جسور، چه با او موافق باشیم یا نه، همیشه باعث حرکت فرهنگی می‌شود. رکود وقتی می‌آید که هیچ‌کس حرف تازه‌ای نمی‌زند و هیچ‌کس ریسک نمی‌کند؛ زمانی با «لگد» دوباره ریسک کرده است