اگر به زندگی خودمان نگاه کنیم، میبینیم تکنولوژی تمام ابعاد زندگی ما را تحتتأثیر قرار داده است، مخصوصاً اکنون هوش مصنوعی مولد به وجود آمده و چند سالی است در همه ابعاد زندگی ما نقش ایفا میکند. از کاربردهای ساده هوش مصنوعی مولد مانند نوشتن ایمیل، پاسخدهی خودکار، طراحی پوستر و طراحی اسلایدها گرفته تا حوزههای پیچیدهتر مانند سلامت، جایی که نمونههای متعددی از کاربرد هوش مصنوعی در سطوح پیشرفته مشاهده میشود و همچنین در کسبوکارها، تبلیغات، تحلیل بازار، ارزیابی و بسیاری زمینههای دیگر، استفاده از این فناوری مشهود است. بااینحال، قبل از ورود به بحث هوش مصنوعی مولد، لازم است برای خود تصویری از سال 2100، یعنی تقریباً یک قرن دیگر (حدود 70 تا 80 سال بعد) بسازیم.
نقاشی فرانسوی در سال 1900 تصویری خلق کرده و آموزش در سال 2000، یعنی قرن 21، را به تصویر کشیده است. در این تصویر شباهتهایی با آموزشی که امروزه در کلاسها تجربه میکنیم، نشان داده شده، مانند حضور معلم، دانشآموزان، میز، تخته، دیوار و دیگر اجزاء کلاس درس. این شباهتها بیانگر اشتراکات قابلتوجهی است که میتوان در فرایندهای آموزشی مشاهده کرد؛ اما در آن زمان، یعنی 100 سال پیش، مشاهده میکنیم که معلم کتابها را به ماشینی میدهد، یکی دیگر در حال چرخاندن آن است و دانش و اطلاعات از طریق این ماشینها به مغز انسانها منتقل میشود. به نظر میرسد این ایده در نوع خود شاهکار محسوب میشود، زیرا در سال 1900 هیچکس نمیتوانست پیشبینی کند چه تحولات شگرفی ممکن است در آموزش رخ دهند.
حال اگر از ما خواسته شود تصویری از آموزش در سال 2100 ترسیم کنیم، ما که متخصص آموزش و پداگوژی هستیم، چه تصویری در ذهنمان شکل خواهد گرفت که بتوانیم شباهتها یا اشتراکهای اندکی با آنچه یک قرن پیش تصور شده است، مشاهده کنیم؟ واقعیت این است که پیشبینی آموزش حتی برای 10 سال آینده نیز بسیار دشوار است، چه رسد به یک قرن بعد! بنابراین کاری که از دست ما برمیآید، آمادهکردن معلمان، دانشآموزان و دانشجویان بهگونهای است که بتوانند خود را با هر شرایطی وفق دهند.
یکی از سؤالات مطرح در زمینه هوش مصنوعی این است که آیا این فناوری میتواند جایگزین انسانها شود؟ پاسخ متخصصان منفی است؛ متخصصان معتقدند هوش مصنوعی هرگز نمیتواند جایگزین انسانها شود. بااینحال، نکتهای که میتوانیم بر آن توافق داشته باشیم این است که انسانهایی که قادر به استفاده از هوش مصنوعی هستند، جایگزین کسانی خواهند شد که توانایی استفاده از آن را ندارند.
این مسئله پیامی واضح به ما میدهد؛ این که باید خود را آماده کنیم و توانایی تطبیق با پیشرفتهای تکنولوژی در حوزه آموزش را در خود تقویت نماییم. حدود دوسال پیش، همراه با همکارانمان، از جمله جناب فرخنیا، جناب دکتر بنیهاشم و یکی از همکاران هلندی، در ابتدای ورود هوش مصنوعی مولد به آموزش، مقالهای نگاشتیم که کاربردی و بسیار مفید و مثمرثمر برای معلمان ما بود. در این مقاله، نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدهایی که هوش مصنوعی مولد، از جمله چت جیپیتی، میتواند در آموزش ایجاد کند، به تصویر کشیده شد.
آنچه اهمیت دارد این است که در بسیاری از موارد، همانطور که در این مقاله نشان داده شد، هوش مصنوعی مولد توانایی دارد بهصورت مکمل، کیفیت آموزش را ارتقا دهد. بهعنوانمثال، یافتههای مقاله نشان داد نوع بازخوردی که هوش مصنوعی میتواند به دانشجویان ارائه دهد، از نظر کیفیت تفاوت چندانی با بازخورد یک معلم یا حتی یک همتا ندارد و در برخی ابعاد میتواند حتی بهتر نیز باشد. اگر هوش مصنوعی بهصورت صحیح مورداستفاده قرار گیرد و بخواهیم آینده آموزش، برای مثال 10 سال آینده را پیشبینی کنیم، به مفهوم سیستم هوشمند ترکیبی میرسیم؛ سیستمی که ترکیبی از هوش انسان و هوش کامپیوتر است و در واقع مکمل یکدیگر عمل میکنند.
آنچه انتظار داریم در آموزش رخ دهد، در همین حدفاصل شکل خواهد گرفت. انتظار ما از هوش مصنوعی این است که بهجای جایگزینی انسان یا کنترل خودسرانه فرایندهای آموزشی، بهصورت صحیح به کار گرفته شود و تکنولوژی در خدمت انسانها قرار گیرد.
برای این منظور، مدلی فراهم کردهایم که میتواند برای معلمانی که قصد دارند از هوش مصنوعی در آموزش بهره ببرند، بسیار راهگشا باشد. در پایان، با اشاره به سخنی از یکی از اساتید برجسته این حوزه، میتوان گفت ما ابزارها را برای آن نمیسازیم که آنها ما را بسازند، بلکه ابزارها را میسازیم تا در خدمت انسانها باشند. انسانها معماران طراحی آیندهاند و نه قربانیان تکنولوژیهایی که خلق شدهاند.
* متن پیش رو، ارائه امید نوروزی، عضو هیأت علمی دانشگاه واخنینگن هلند در پنل هوش مصنوعی و آینده آموزش عالی است که چندی پیش توسط مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی برگزار شد.