مادر بودن و همسر بودن همه آن چیزی نبود که دختر پیامبر اسلام را الگوی زنان کرد؛ نه ازآنجهت که همسری و مادری نقشهای کوچکی هستند و نه ازآنجهت که تأسی زنان امت پیامبر به سیره حضرت زهرا سلاماللهعلیها برای ایفای درست این نقشها امر غیرقابلاعتنایی است؛ از قضا در بزرگی این هر دو شکی نیست، اما نکته آن است که وسعت شخصیت این بانو بسی فراتر از نقشهایی در چهارچوب خانواده است. او، قائم به خود -و نه در تعریف نسبتش با همسر و فرزندان و حتی پدر- زنی بصیر، اهل سیاست، دارای تحلیل، با سواد دینی و آشنا به مختصات اجتماعی و سیاسی جامعه و شناخت نسبت به نبوت و ولایت بود.
روضههای مادرانه را نمیتوان و نباید هم از منبر مجالس ایام شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها جدا کرد. این روضهها، هم میزان نیاز و طالب بودن به ایشان را -چنان کودکی ناتوان به مادر- بهحق بیان میکند و هم وسعت مهربانی حضرتشان نسبت به تکتک امت را -چنان مادری به فرزند حتی سرکش خود- به زیبایی به تصویر میکشد، و هم بهدرستی دختر پیامبر را الگوی ایفای نقش همسری و مادری برای زنان معرفی میکند. اما تحدید محتوا در مضامین مادرانه و احساسی میتواند راه را بر وجوه دیگر شخصیتی ایشان ببندد. اتفاقی که بیراه نیست بگوییم اکنون افتاده است و معالاسف توانسته ابعاد مختلف شخصیت ایشان را که برای زن و مرد قابلبهرهبرداری است، در نگاه مخاطب کمرنگ کند.
فاطمه زهرا زنی است که وقتی عرصه بر ولیعصر تنگ میشود، پای دفاع از او تا بذل جان میایستد؛ گرچه مردانی برای دفاع از ولی خدا در خانه حاضر هستند، اما او نشان میدهد دفاع از ولایت، امری فراجنسیتی است. او در غزوات صدر اسلام در امور پشت جبهه حاضر بود و پس از رحلت پیامبر هم چه در یادآوری پیمان غدیر و چه در دفاع از ولایت در حریم خانهاش و چه در خطبهخوانی در مسجد پیامبر و چه در وصیتنامه خاص خود، فعالیت اجتماعی و سیاسی خود را به نمایش گذاشت. مخفی بودن محل تدفین ایشان گرچه در روضهها اغلب بهعنوان موضوعی احساسی طرح میشود، اما همان سنگ و مزاری که نیست، بزرگترین رد از اقدامات سیاسی حضرت است.
مادرانگی را نباید حذف کرد، بلکه از قضا باید گفت هم او که چنان غرق در ایفای نقش در چهارچوب گلی خانهاش بود که برای پدرش هم مادر بود، هم او هم وقت غزوات و جنگ با کفار، کار امدادگری و اموری ازایندست را برعهده میگرفت یا وقت آزار پیامبر از سوی قریش، زبان به مبارزه با آنان میگشود. باید گفت هم او که امور داخل خانه را برای خود بهعنوان یک زن میپسندید، وقتی پای بیعت گرفتن برای ولی خدا به میان آمد، گرچه مجروح و بیمار و البته داغدیده از رحلت پدر، اما خانهبهخانه میرفت و درب منازل مهاجر و انصار را میزد و از غدیرخم میگفت و عهد امت با پیامبر. باید گفت هم او که گندم آسیاب میکرد و کار منزل را برای خود -با آن شأن اجتماعی بالا- بد نمیدانست، هم او هم آنقدر بصیرت داشت که بداند چه زمان و چگونه نیاز است از اندرونی خانهاش پا بیرون بگذارد و جهان را تا زمانی که برقرار است، مبهوت حضور اجتماعی و سیاسی خود کند؛ و هم او در خانهاش پشم میریسید و آب از چاه میکشید، هم او هم آنقدر اهل فضل و دانش بود که در مسجد پیامبر خطبه فدکیه را با مضامینی والا از دین و حقوق و سیاست ایراد کند و پای حق خویش و حق ولایت بایستد و امت اسلام را به وحدت و دوری از تفرقه و انسجام اجتماعی بر محور ولایت بخواند. او حتی برای پس از شهادتش نیز با وصیت برای تشییع و تدفین شبانه و مخفیانه، جهاد تبیین برای آگاهی جامعه داشت.
فاطمه زهرا سلاماللهعلیها را باید بهتمامی روایت کرد؛ جایی که حتی فراتر از زنان برای همه انسانها الگویی برای نه فقط خودسازی که جهانسازی است؛ اما اگر هم قرار است، فقط زنانه روایت شوند، باز هم فعالیت داخل و خارج خانه را باید با هم روایت کرد. او کسی بود که همزمان پای خانواده، پای جامعه و پای ولایت ایستاد.
۰۹:۲۰ - ۱۴۰۴/۰۹/۰۳
کد خبر: 218648
حضرت زهرا (س)؛ الگوی فراتر از مادری و همسری
ایستاده پای خانواده، پای ولایت، پای جامعه
حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها فراتر از نقش مادری و همسری، الگویی جامع در بصیرت، سیاست، دانش و دفاع از ولایت بود.