کد خبر: 217584

کارشناسان در گفت‌و‌گو با «فرهیختگان» از راه‌حل بی‌‌آبی پایتخت گفتند

ریشه بحران آبی تهران کجاست؟

طبق گزارش شرکت آب‌وفاضلاب استان تهران، ۶۱ درصد مشترکان بیش از دوبرابر الگوی تعیین‌شده مصرف می‌کنند و تنها ۳۴ درصد مصرف‌ها در حد مجازند. به بیان دیگر، بحران امروز نه فقط ناشی از کمبود منابع، بلکه حاصل انباشت رفتار‌های مصرفی غیر پایدار در سرزمینی خشک است.

«اگر تا آذرماه در تهران باران نبارد باید آب را جیره‌بندی کنیم؛ اگر بازم نبارید باید تهران را خالی کنیم.» همین جمله کوتاه از زبان مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور کشور کافی بود تا در کمتر از چند ساعت، شبکه‌های اجتماعی پر شود از پرسش، خشم و اضطراب. تهرانی‌ها که در روزهای اخیر با قطعی‌های پراکنده آب در برخی مناطق روبه‌رو بوده‌اند، حالا با سناریویی مواجه شده‌اند که نه‌تنها کم‌آبی، بلکه تخلیه پایتخت کشور را محتمل می‌داند. سخنی که شاید هدفش هشدار بوده؛ اما در عمل، به موجی از نگرانی عمومی دامن زده است.

بی‌تردید بحران آب پایتخت واقعیتی انکارناپذیر است. داده‌های رسمی وزارت نیرو از کاهش ۸۳ درصدی بارش نسبت به سال گذشته و افت ۲۵ درصدی ذخایر سدها حکایت دارند؛ شاخص‌هایی که به‌روشنی نشان می‌دهند تهران در یکی از خشک‌ترین پاییزهای نیم‌قرن اخیر قرار دارد. اما مسئله اینجاست که چگونگی طرح این بحران از سوی عالی‌ترین مقام اجرایی کشور، خود به بحرانی دیگر بدل شده است. در شرایطی که جامعه با تورم، نوسان انرژی و فشارهای روزمره دست‌به‌گریبان است، سخن‌گفتن از «خالی‌کردن پایتخت»، آن‌هم بدون تبیین راهکارها و برنامه‌های مقابله نه صرفاً هشدار اقلیمی، بلکه اعلام وضعیت اضطرار روانی است.

از جهتی می‌توان گفت اظهارات پزشکیان صراحتی است که در سیاست کمتر دیده می‌شود؛ او برخلاف رویکرد محافظه‌کارانه‌ معمول، واقعیت را بی‌پرده گفته است. اما این صراحت، وقتی بدون نقشه‌ دقیق اجرایی یا توضیح درباره تمهیدات همراه باشد، به‌جای اعتماد، ترس جمعی تولید می‌کند؛ چراکه در مواجهه با مسائل حیاتی مانند آب، نوع بیان اهمیتش کمتر از خود مسئله نیست.

بحران زمانی دوچندان می‌شود که مردم احساس کنند هیچ‌کنترلی بر شرایط و برنامه‌ای وجود ندارد. در همین حال، ارقام رسمی نیز تصویر امیدوارکننده‌ای ارائه نمی‌دهند. سدهای تأمین‌کننده آب تهران یکی پس از دیگری به سطح هشدار رسیده‌اند؛ برخی مانند لار تقریباً خشک شده‌اند و برخی دیگر همچون امیرکبیر و لتیان به حجم مرده نزدیکند. تهران روزانه به ۴۰ هزارلیتر بر ثانیه آب نیاز دارد؛ اما مجموع منابع فعلی توان پاسخ‌گویی پایدار به این نیاز را ندارد. این داده‌ها نشان می‌دهند سخنان رئیس‌جمهور بی‌پایه نیست؛ اما نحوه طرح آن می‌تواند مسیر مواجهه را از همکاری عمومی به اضطراب اجتماعی منحرف کند. در چنین شرایطی، جامعه بیش از هر زمان دیگری نیازمند گفت‌وگویی آرام، مستند و شفاف به جهت تبیین شرایط و راهکارهای مردمی است. اینکه چرا پس از 6 سال خشکسالی متوالی، هنوز الگوی مصرف آب در تهران ۷۰ درصد بالاتر از استاندارد جهانی است؟ چرا سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های بازچرخانی آب یا اصلاح شبکه توزیع هنوز در اولویت نیست؟ و مهم‌تر از همه، چرا هر بار تا آستانه بحران پیش می‌رویم و سپس با امید به چند هفته بارش، همه‌چیز را به دست طبیعت می‌سپاریم؟ 

پنج سد اصلی تهران تنها ۱۹۴ میلیون مترمکعب آب دارند

اگر سخنان رئیس‌جمهور را کنار داده‌های رسمی وزارت نیرو بگذاریم، درمی‌یابیم بحران آبی پایتخت نه‌تنها واقعی، بلکه در مقیاسی کم‌سابقه در حال گسترش است. تازه‌ترین گزارش شرکت مدیریت منابع آب کشور نشان می‌دهد مجموع ذخایر سدهای ایران به حدود ۱۷ میلیارد مترمکعب رسیده و تنها ۳۳ درصد ظرفیت آن‌ها پر است؛ رقمی که نسبت به سال گذشته ۲۵ درصد کاهش‌یافته است. در سطح ملی، بارندگی از ابتدای سال آبی تا نیمه آبان تنها 2.3 میلی‌متر بوده، درحالی‌که در مدت مشابه سال گذشته 16.5 میلی‌متر و در میانگین بلندمدت حدود 14.8 میلی‌متر ثبت شده بود. به بیان ساده‌تر، کشور با کاهش بیش از ۸۰ درصدی بارش‌ها روبه‌روست و ۲۰ استان تاکنون هیچ‌گونه بارشی را تجربه نکرده‌اند؛ اما در میان همه استان‌ها، وضعیت تهران خاص‌تر و نگران‌کننده‌تر است. تهران، شهری که با حدود ۱۰ میلیون جمعیت، هر روز به ۴۰ هزار لیتر بر ثانیه نیاز دارد، امروز در حالی پاییز را پشت سر می‌گذارد که هیچ‌بارشی از آغاز سال آبی تاکنون در آن ثبت نشده است. این نخستین‌بار در چند دهه اخیر است که مهر و آبان پایتخت کاملاً خشک سپری می‌شوند. 

۶۱ درصد تهرانی‌ها بیش از 2 برابر مصرف می‌کنند

بررسی داده‌های رسمی نشان می‌دهد بحران کنونی آب در تهران صرفاً نتیجه کاهش بارش‌ها نیست، بلکه ترکیبی از سه عامل اصلی؛ افت شدید نزولات جوی، فرسودگی شبکه تأمین و مصرف و ضعف سیاست‌گذاری در مدیریت منابع است. در حوزه اقلیمی، کاهش ۸۳ درصدی بارش‌ها نسبت به سال گذشته و ۷۷ درصد نسبت به میانگین بلندمدت، رکوردی کم‌سابقه در دهه‌های اخیر به شمار می‌رود. ششمین پاییز خشک متوالی، موجب کاهش ورودی آب به سدهای کشور تا ۳۹ درصد و افت ذخایر تهران به حدود یک‌سوم ظرفیت شده؛ اما روند فرسایش منابع آبی پایتخت نشان می‌دهد حتی در سال‌های پربارش نیز الگوی مصرف با واقعیت اقلیمی هماهنگ نبوده است. 

طبق گزارش شرکت آب‌وفاضلاب استان تهران، ۶۱ درصد مشترکان بیش از دوبرابر الگوی تعیین‌شده مصرف می‌کنند و تنها ۳۴ درصد مصرف‌ها در حد مجازند. به بیان دیگر، بحران امروز نه فقط ناشی از کمبود منابع، بلکه حاصل انباشت رفتار‌های مصرفی غیر پایدار در سرزمینی خشک است. هشدار مدیرعامل شرکت آب‌وفاضلاب مبنی بر قطع آب مشترکان بد مصرف، نشانه‌ای از ورود مسئله از سطح توصیه به سطح اجبار است؛ مرحله‌ای که پیش‌تر باید با سیاست‌های بازدارنده و تعرفه‌های اصلاحی مدیریت می‌شد. 

از سوی دیگر، اتکای بیش از نیمی از تأمین آب تهران به منابع زیرزمینی، فشار مضاعفی بر سفره‌های آب ایجاد کرده است. باوجود بازسازی بخشی از شبکه توزیع و کاهش هدررفت به ۹ درصد، حجم برداشت از آب‌های زیرزمینی همچنان بالاتر از ظرفیت تجدیدپذیر است. در کنار این، فرسودگی تأسیسات، کمبود تجهیزات بازچرخانی و تمرکز بر پروژه‌های انتقال، تصویر نظام تأمین آب را شکننده کرده است. 

در سطح مدیریتی نیز نبود هماهنگی میان نهاد‌ها و رویکرد کوتاه‌مدت به برنامه‌ریزی منابع، از ضعف‌های ساختاری محسوب می‌شود. طرح‌هایی چون خط دوم طالقان گرچه در کوتاه‌مدت بخشی از کمبود را جبران می‌کند، اما نسبت آن با کل نیاز روزانه تهران نشان می‌دهد راهکار‌های انتقالی جایگزین اصلاح مصرف و بازچرخانی نخواهند شد. 

ضرورت بازنگری در سیاست‌ها

پس می‌توان گفت در شرایط فعلی، سناریوی پایداری شبکه به دو عامل صرفه‌جویی ۲۰ درصدی شهروندان و آغاز بارندگی‌های مؤثر وابسته است. بااین‌حال، حتی در صورت تحقق این دو شرط، تهران همچنان با شکاف میان مصرف و ظرفیت منابع روبه‌رو خواهد بود. این واقعیت ضرورت بازنگری در سیاست‌های تأمین و تقاضا (از اصلاح تعرفه‌ها و نوسازی شبکه گرفته تا بازچرخانی فاضلاب شهری و توسعه ذخایر جایگزین) را نشان می‌دهد.

 اما باید در نظر داشت که گرچه بحران آب تهران امسال شدت یافته، اما نشانه‌ای از روندی بلندمدت است که بدون تغییر در مدیریت و رفتار مصرف، تکرار خواهد شد. از همین رو محمدابراهیم رئیسی، کارشناس حوزه آب و پژوهشگر اقتصاد آب و محمد درویش، پژوهشگر و فعال حوزه محیط‌زیست در گفت‌‌وگو با «فرهیختگان» به بررسی این مسئله پرداخته‌اند. 

تعطیلی کشاورزی برای حل شرایط بحرانی؟ 

محمد درویش در خصوص شرایط موجود اظهار کرد: «امروز شرایط واقعاً خوب نیست؛ به‌هرحال حالا که دو ماه از پاییز گذشته، هنوز بارندگی نداشتیم. اغلب سد‌ها خالی است، سفره‌های آب زیرزمینی تهران هم دیگر برای آب شرب جواب‌گو نیست. اما ماجرا این است که اگر همین حالا آمار‌ها را نگاه کنید، می‌بینید حدود 1.8 میلیارد متر مکعب آب در بخش کشاورزی استان تهران مصرف می‌شود، در حالی که فقط ۵۰۰ میلیون متر مکعب فاضلاب تهران به ورامین فرستاده می‌شود. اگر شرایط بحرانی است، یک سال کشاورزی را تعطیل کنید و به‌طور مستقیم به کشاورزان خسارت بپردازید؛ خسارت این کار به‌مراتب کم‌تر از آن است که مردم را به مهاجرت از تهران تشویق کنید.»

وی افزود: «کار آسان‌تر و خردمندانه‌تر این است که مطابق سند ملی امنیت غذایی عمل شود؛ در این سند آمده است که سالانه باید ۱۰ درصد در مصرف آب بخش کشاورزی صرفه‌جویی شود. اگر در این سه سالی که از اجرای سند ملی امنیت غذایی گذشته، این سند در استان تهران اجرا می‌شد، سالانه ۱۸۰ میلیون مترمکعب صرفه‌جویی می‌کردیم که به ۵۴۰ میلیون مترمکعب می‌رسید. این میزان معادل نیاز آب شرب حداقل پنج میلیون نفر تهرانی است و به‌راحتی می‌توانست مشکل را حل کند.»

وی با اشاره به اینکه هنوز هم دیر نشده است و باید اولویت را بر کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی بگذارند، گفت: «امسال به دلیل شرایط ویژه، باید تمام چاه‌ها و موتور‌های کشاورزی پلمب شوند و آب به تهران بازگردانده شود تا بتوانیم از این شرایط خاص عبور کنیم. ممکن است رئیس‌جمهور این سخنان را برای جلب‌توجه مردم به مسئله صرفه‌جویی در مصرف آب گفته باشد. در این صورت هم راه درست آن است که از مشترکانی که بیش از حد مصرف می‌کنند (مثلاً کسانی که در خانه استخر و جکوزی دارند) هزینه‌های بیشتری دریافت شود تا انگیزه صرفه‌جویی افزایش یابد. کسی که مصرف معمولی دارد، دیگر چه چیزی را باید کم کند؟»

تهران دیگر منبع تازه‌ای برای آب ندارد

محمدابراهیم رئیسی با اشاره به سخنان رئیس‌جمهور اظهار کرد: «موضوع تخلیه تهران مسئله خیلی رادیکالی است، اما موضوع جیره‌بندی تا حدودی درست است. تا حدود دو هفته‌ گذشته، در اکثر استان‌ها اصلاً بارشی نداشتیم و تهران هم یکی از همان استان‌ها بود. الان هم ۲۱ استان کشور در همین وضعیت قرار دارند. میزان پرشدگی سد‌های تهران هم حدود ۵۰ درصد است؛ درحالی‌که این سد‌ها بیش از نیمی از آب تهران را تأمین می‌کردند. سد طالقان حدود ۳۰ درصد پر است و بقیه‌ سد‌ها زیر ۱۰ تا ۱۲ درصد ظرفیت خود را دارند. ازآنجاکه منابع آب سطحی نداریم، ناچار به استفاده از منابع آب زیرزمینی شده‌ایم و در حال حاضر بیش از ۶۰ تا ۷۰ درصد از منابع آبی زیرزمینی برداشت می‌شود. از سوی دیگر، چون این منابع تغذیه هم نشده‌اند، به طور طبیعی سطح آب‌های زیرزمینی در حال کاهش است.»

وی افزود: «ما منابع آب سطحی را که از دست داده‌ایم، منبع تازه‌ای هم به آن اضافه نشده است. تنها اقدامی که انجام شده، انتقال آب از طالقان بوده که حجم آن در مقایسه با نیاز سالانه‌ تهران (حدود یک میلیارد و دویست تا یک میلیارد و چهارصد میلیون مترمکعب) عدد قابل‌توجهی نیست؛ بنابراین، تمام اقداماتی که برای افزایش عرضه‌ آب ممکن بوده، انجام شده است و دیگر محل یا منبع جدیدی برای تأمین آب وجود ندارد.»

متن کامل این گزارش را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.