کد خبر: 217333

نظم منطقه‌ای علیه نظم آمریکایی

معنای شروط رهبری برای همکاری با آمریکا

رهبر انقلاب در دیدار اخیر خود، سه شرط راهبردی برای همکاری با آمریکا تعیین کردند و با تأکید بر استقلال ایران، آینده منطقه را بدون نفوذ واشنگتن و با محوریت قدرت‌های نوظهور ترسیم کردند.

آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب روز گذشته (دوشنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۴) در دیدار با هزاران تن از دانش‌آموزان و دانشجویان و جمعی از خانواده‌های شهدای جنگ تحمیلی ۱۲ روزه که به مناسبت بزرگداشت واقعه تسخیر سفارت آمریکا در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ برگزار شد، موارد مهمی را در رابطه با این کشور بیان کردند.
نقطه اوج این سخنان اعلام سه شرط لازم و ضروری برای همکاری میان دو کشور بود. رهبر معظم انقلاب ضمن ذاتی و عمیق دانستن اختلافات دو کشور، بررسی هرگونه همکاری را منوط به قطع کامل پشتیبانی آمریکا از رژیم صهیونیستی، جمع‌آوری پایگاه‌های نظامی از منطقه و دخالت نکردن در امور آن اعلام کردند.
رهبر انقلاب تصریح کردند در صورت تحقق این سه شرط نیز نه به‌سرعت بلکه پس از مدتی تهران درخواست‌های واشنگتن را بررسی خواهد کرد.

شکل آینده منطقه

سه شرطی که رهبر انقلاب پیش روی آمریکا گذاشتند فراتر از شرط‌گذاری و شکل ظاهری، یک پیش‌بینی و پیامی هوشمندانه در لایه‌های مختلف بود. این شروط در اصل بیان‌کننده این نکته‌اند که بدون ایران، آمریکایی‌ها در آینده قادر نخواهند بود در منطقه قدم از قدم بردارند. بر این مبنا رژیم صهیونیستی در نهایت دچار فروپاشی شده، آمریکا ناچار پایگاه‌های خود در منطقه را جمع‌آوری کرده و با وابسته شدن برخی کشورهای منطقه به قدرت‌های نوظهور و قطب‌های جدید جهانی، حرف واشنگتن خریداری نخواهد داشت. 

1. در آینده که واشنگتن متحد اصلی خود، حضور نظامی و نفوذ سیاسی‌اش در منطقه را از دست بدهد، تنها دولت مستقل، معتبر و توانمندی که آمریکا قادر به تعریف همکاری با آن خواهد بود، ایران است. در آینده شاید دولت‌های مستقل دیگری نیز در منطقه حضور داشته باشند؛ اما فاقد اعتبار و توانمندی خواهند بود.

2. طبق تحقیقات و پیش‌بینی‌های کارشناسی، قدرت‌هایی مانند چین، روسیه و هند حضور پررنگ‌تری در غرب آسیا خواهند یافت و با توجه به نزدیکی‌شان به منطقه و افول نسبی آمریکا، اثرگذاری واشنگتن کاسته خواهد شد. دولت‌هایی که به آمریکا وابسته بودند در نوبتی جدید، وابستگی دیگری را در اتصال به یک قدرت جدید دنبال خواهند کرد. در این وضعیت تنها دولت مستقل و توانمند باقی‌مانده در منطقه که به قدرت های جهانی وابستگی ندارد، ایران است. از این رو سیاست خارجی واشنگتن راهی جز ارتباط با تهران برای تعریف همکاری ندارد.

3- بیانات رهبر معظم انقلاب نشان می‌دهد ایشان نگاه خاصی در ترسیم تداوم استقلال ایران دارند. بر این اساس در آینده‌ای که در آن نفوذ آمریکا در غرب آسیا به نفع قطب‌های جدید جهانی کاهش یافته و این قدرت‌ها نفوذ قابل توجهی در منطقه بیابند، ایران برای موازنه با آن‌ها نیازمند آمریکا نخواهد بود. بر همین مبنا رهبر انقلاب اعلام کردند حتی در صورت تحقق هرسه شرط، ایران به‌سرعت درخواست همکاری آمریکا را بررسی نمی‌کند. به عبارت دیگر در هنگامی که چین، روسیه، هند، قدرت‌های حاضر در غرب آسیا و یا دولت‌های دیگری در منطقه نفوذ بیشتری نسبت به امروز بیابند، تهران قادر به حفظ موازنه‌ها خواهد بود. این امر ریشه در دو موضوع دارد؛ نخست مراقبت از روابط و همکاری با این دولت‌ها تا وضعیت تقابلی رخ ندهد و دوم رشد بی‌وقفه قدرت ایران تا دولتی بر ضد کشور طمع نکند.

4- رهبر انقلاب به آمریکا گوشزد کردند که قدرتش در منطقه دارای سه مشکل است. پشتیبانی از رژیم صهیونیستی خطراتی راهبردی برای منافع آمریکا دارد و درنهایت نیز نابودی سرنوشت محتوم این موجودیت است. مهم‌ترین مشکلی که تل‌آویو در این زمینه برای واشنگتن ایجاد کرده، ممانعت از بهبود روابطش با تهران است.
دومین مسئله بیهوده بودن حضور نظامی تهدیدآمیز در منطقه است زیرا علی‌رغم این حضور، نفوذ آمریکا درحال کاهش است و قدرتی مانند چین بدون پایگاه‌های نظامی و عملیات‌های جنگی نفوذ خود را افزایش داده است.
سومین موضوع مداخلات آمریکایی است. پکن، مسکو و دهلی‌نو بدون مداخله در امور سیاسی منطقه نفوذ خود در منطقه را افزایش داده اند؛ اما واشنگتن علی‌رغم مداخلات سنگین قادر به تثبیت منافع خود نشده است. به عنوان نمونه مداخلات بیهوده در امور سیاسی عراق و یا لبنان که حاوی خطراتی بنیادین برای منافع آمریکا در این کشورهاست، زیان‌بار بودن این سیاست را نشان می‌دهد.

5- رهبر انقلاب در فرازی از سخنان خود با اشاره به ریشه قرآنی کلمه «استکبار» آن را به معنی خودبرتربینی خواندند و گفتند: «گاهی فرد یا دولتی خود را برتر می‌داند اما به منافع دیگران دست‌اندازی نمی‌کند که در این صورت باعث برانگیختن دشمنی نمی‌شود؛ اما گاهی همچون دولت انگلیس در دوره‌ای و امروز آمریکا، به خود حق می‌دهد با دست‌درازی به منافع حیاتی ملت‌ها برای آنها تعیین تکلیف کند یا در کشوری که دولت قوی و مردم هوشیاری ندارد برای خود پایگاه‌های نظامی ایجاد کند و یا نفت و منابع ملت‌ها را غارت کند که این همان استکباری است که ما با آن خصومت داریم و علیه آن شعار می‌دهیم.»
در این خصوص رهبری سیاستی عمل‌گرایانه را مطرح کرده و به‌نوعی اعلام کردند ایران از نظر محتوای درونی شاید برخی حکومت‌ها را تأیید نکند؛ اما مادامی که استکبارورزی‌شان وارد روابط سیاسی نشود و یا قابل کنترل باشد، تهران می‌تواند همکاری خود با آنها را ادامه دهد.
این مواضع دو هدف دارد؛ یک هدف آن اعلام این پیشنهاد و نظر به آمریکاست که اگر قادر به تغییر کلی نگاه استکباری خود نیست، تهران را از دایره آن خارج سازد. دومین هدف پیامی به قدرت‌های جدید جهانی است که بدانند اگر مسیر آمریکا را در پیش بگیرند، تهران نیز متقابلاً همان مسیری که در مخالفت با واشنگتن پیمود، در برابر آنها تکرار می‌کند.

نکات
1- آمریکا به دنبال تعریف منافع مشترک با ایران نیست و صرفاً درخواست‌هایی یکجانبه را مطرح می‌کند. در این وضعیت، مذاکره همچنان بی‌معنا خواهد بود و تنها برای مدیریت سطح تنش کاربرد دارد. حتی مذاکره در چنین وضعی حاوی خطراتی است؛ زیرا گفت‌وگوی مستقیم می‌تواند باعث تشدید فشار شده و تنش‌ها را ارتقا دهد، از این رو صرفاً مذاکره به صورت غیرمستقیم و با واسطه‌ها جریان می‌یابد.

2- هیچ توافقی با آمریکا در خصوص مسائل منطقه شکل نخواهد گرفت. سه شرطی که ایران برای همکاری با آمریکا مطرح کرده تماماً مربوط به مسائل منطقه‌ای هستند؛ تهران در این شروط پذیرش حق غنی‌سازی و یا خارج شدن صنعت موشکی از فشارها را خواستار نشده است. این نگاه تهران به معنای قطع مداخلات غیرعادی واشنگتن در منطقه بوده و دور از ذهن است که تهران در این باره دست به توافق بزند.

3- یکی از اهداف آمریکا از جنگ ۱۲ روزه، استفاده از اهرم رژیم صهیونیستی برای تحت فشار قرار دادن ایران جهت معامله با آمریکا بود؛ اما درعمل خود این واقعه دلیلی برای دوری بیشتر تهران و واشنگتن شد. آمریکا باید برای همکاری با ایران به دنبال جلب نظر تهران باشد نه آنکه بخواهد تحت فشار به همکاری‌هایی با منافع یکجانبه برسد.

4- ادامه دادن فشارها علیه ایران توسط آمریکا باعث شکل‌گیری نوعی سیاست تنبیهی از سوی ایران شده است که برمبنای آن حتی در صورت برآورده شدن خواسته‌های تهران توسط واشنگتن، آمریکا باید برای فعالیت مشترک با ایران به دلیل اقدامات پیشین خود منتظر بماند.