فریبا نادری در گفتوگوی اخیرش در برنامهی پامپ ظاهراً قصد داشت با فضای شوخطبع و خودمانی برنامه همراه شود؛ فضایی که برگ برندهاش را مدیون فاصله گرفتن از جدیت روزمره و خلق لحظاتی خندهدار برای مخاطب است. اما اینبار، شوخی درنیامده بود. نادری تلاش کرد با مسئلهی ثروت و موقعیت مالی خود شوخی کند، اما در جامعهای که دغدغهی اقتصادی به حساسترین مؤلفهی زندگی مردم تبدیل شده، حتی یک جملهی ساده میتواند از بستر طنز جدا شود و در نقطهی مقابل آن بنشیند. جامعهی امروز ایران، جامعهای است که در آن مفاهیمی چون «پول»، «رفاه» و «سبک زندگی» دیگر صرفاً شاخصهای فردی نیستند؛ بلکه به نشانههایی اجتماعی تبدیل شدهاند؛ نشانههایی که با آن قضاوت میکنیم، خشمگین میشویم یا حتی به آن میخندیم. در چنین شرایطی، شوخی با پول، شوخی با یک واقعیت جمعی با ته مایههای غم و استرس است نه یک ویژگی شخصی.
در این میان، باید به نکتهای اساسی توجه کرد: بعضی موضوعات ذاتاً قابل شوخی نیستند، یا دستکم در شرایط فعلی جامعه نمیتوان با آنها بیمحابا شوخی کرد. «فقر»، «تبعیض»، «شکاف طبقانی»، «محرومیت»، «کمبرخورداری» و... از همان خطوط قرمز نانوشته هستند؛ مفاهیمی که امروز نهتنها به مسئلهای اقتصادی، بلکه به زخمی اجتماعی تبدیل شدهاند. شوخی با این مفاهیم، حتی اگر از سر نیت خیر یا برای ایجاد خنده باشد، معمولاً به سادگی درک نمیشود، چون برای بخش بزرگی از مردم، تجربهای واقعی و دردناک است، نه سوژهای برای لبخند. فریبا نادری، شاید بیآنکه قصدی داشته باشد، درست به نقطهای از حساسیت عمومی دست گذاشت که جامعه نهتنها با آن شوخی ندارد، بلکه تاب شوخی کردن دربارهاش را هم ندارد. توجه به چنین حساسیتی، انتظاری طبیعی از بازیگری است که در چهلوسومین جشنوارهی فیلم فجر، عنوان بهترین بازیگر نقش اول زن را بهدست آورده و بهخوبی میداند هر جملهاش در فضای عمومی، پژواکی فراتر از نیت اولیهاش پیدا میکند.
برنامهی پامپ با اجرای امیرحسین قیاسی حالا آنقدر شناخته شده است که نیازی به معرفی ندارد. قالب برنامه طنز است و بخش عمدهای از جذابیت آن از گفتوگوهای بیپرده و گاه غیررسمی مهمانان ناشی میشود. اما حتی طنز هم مرز دارد. مرزی ناپیدا میان شوخی و جدی، میان خنده و سوءتفاهم. نادری در این گفتوگو از این مرز عبور کرد، شاید این اتفاق ناخواسته بوده، اما واقعیت این است که اثرش نسبتا طولانی مدت است و با یک اتفاق، دوباره میتواند بر سر زبانها بیافتد. او میخواست تصویری شوخطبع و خودمانی از خود نشان دهد، اما در نهایت تصویری ساخت که در ذهن بسیاری از مخاطبان بهعنوان نمادی از «نمایش ثروت» نقش بست!
با این حال، مصاحبه نقطهی پایان ماجرا نبود؛ بلکه آغاز موجی تازه در شبکههای اجتماعی بود. بخشهایی از صحبتهای او جدا شد، دستبهدست چرخید و وایرال شد. اینجا بود که همان قشر همیشگی، کسانی که از هر جنجالی برای دیده شدن و لایک گرفتن بهره میبرند، به میدان آمدند. نتیجه، بازتولید و تشدید یک تصویر منفی از فریبا نادری بود؛ تصویری که با برشهای گزینشی و روایتهای تحریفشده، در فضای مجازی تثبیت شد. پس از واکنشهای تند کاربران، موجی از بازخوانی تصاویر و برنامههای قدیمی نادری شکل گرفت. مثلاً دوباره به سراغ برنامهی شام ایرانی رفتند؛ جایی که دوربین، خانه و سبک زندگی سلبریتیها را به نمایش میگذارد. این بازخوانیها، خود به ضریب دادن دوباره به همان برداشت اولیه دامن زد و تصویری از نادری ساخت که گویی در حال به رخ کشیدن دارایی و رفاه خود است؛ تصویری که شاید در واقعیت چندان منصفانه نباشد، اما مدل پرداخت این بازیگر در شوخیهایش باعث این برداشت شد.