کد خبر: 216527

مسئله‌مند، فرمالیست و سرپا

۱۵ فیلم مورد توجه جشنوارۀ چهل‌‌و‌دوم فیلم کوتاه را بشناسید

جشنواره فیلم کوتاه، همواره یکی از مهم‌ترین رویداد‌های سینمایی کشور بوده است؛ جایی که نه‌تنها فیلم‌ها، بلکه استعداد‌ها به نمایش گذاشته می‌شوند و این جشنواره سال‌هاست به سکویی برای معرفی فیلم‌سازان جوان و خلاق تبدیل شده؛

می‌توان به‌جرئت عنوان کرد که عرصه سینمای کوتاه در ایران حداقل از بعد کیفی چندپله و مرحله بالاتر از تولیدات بلند داستانی است و بیان این نکته نیاز به نشانه‌های واضح و سند و مدرک هم ندارد. وقتی اقتصاد سیاسی یک جریان فرهنگی منطقی پیش برود، متعلقات و رویش‌های آن جای دفاع بیشتری را برای مدعیان باز می‌گذارد. تعداد زیادی از فیلم‌های بلند داستانی درحالی تولید و به اکران می‌رسند که ساخته‌شدن آن‌ها از نظر اقتصادی به‌صرفه نیست، اما باز بااین‌حال ممانعتی برای عرضه مداوم آن‌ها حتی با قبول شکست‌‌های وحشتناک مالی وجود ندارد و افراد بدون هیچ دست‌اندازی به راه نسبتاً همواره خود در جاده فیلمسازی ادامه می‌دهند. این در حالی است که در فضای کوچک فیلم کوتاه پولی به آن شکل وجود ندارد که سینماگر بخواهد با خیال آسوده پشت‌سرهم فیلم بد و بی‌کیفیت تولید کند. باتوجه‌به همین نشانه روشن و واضح است که تعداد آثار خوب و قابل‌اعتنا در مدیوم فیلم کوتاه بیشتر از جریان مسلط سینماست. بااین‌حال این 15 اثر را به‌عنوان آثار مسئله‌مند و مهم چهل‌ودومین جشنواره فیلم کوتاه تهران انتخاب کردیم. فیلم‌هایی که از نظر سوژه و پرداخت قابل‌بحث بودند. (این نکته را هم در نظر بگیرید که ترتیب پرداخت به آثار به معنای ارجحیت نیست و صرفاً بر اساس ترتیب باکس‌هایی است که فیلم در آن نمایش داده شده است.)

خیلی‌خیلی دور و بسیار نزدیک
 خیلی‌خیلی دور و بسیار نزدیک، اثری جسورانه و نو است؛ البته از نگاه فرهیختگان. مسئله به‌خوبی با زیست شخصی فیلمساز عجین شده و به همین دلیل فیلم حس برمی‌انگیزد و دریچه تازه‌ای به مفاهیم فقدان، شهادت و انتظار باز می‌کند. فیلم‌هایی نظیر این فیلم می‌توانند سینمای مقاومت را - که اسیر رخوت تکنیکال و بیانیه‌خوانی هستند - نجات دهند. به لحاظ تکنیکی نیز خیلی‌خیلی دور و بسیار نزدیک کم‌نقص است. لانگ‌شات‌ها، اورهد‌ها، حرکات دوربین و استفاده از فضای خارج قاب همگی فکرشده‌اند و نشان از پختگی فیلمساز دارند. از نکات مثبت فیلم می‌توان به بازی خوب و کنترل‌شده بازیگران کودک و جلوه‌های ویژه  اشاره کرد که در خدمت منطق درونی داستان قرار گرفته‌اند.

تمارض 
تنهایی تم تکرارشونده جشنواره امسال بود. تعداد قابل توجهی از فیلم‌ها درباره تنهایی قصه گفتند. تمارض داستان پیرمردی است که تظاهر به بیماری می‌کند تا به بهانه دکتر رفتن بتواند دخترش را ببیند. از نگاه منتقدان فرهیختگان؛ فیلم‌ساز کار عجیبی نمی‌کند با یک دوربین ساکن و روایتگر، قصه‌اش را تعریف می‌کند. آنچه مسلم است تمارض فیلم اجراست. یعنی هر چه دارد صدقه‌سری بازیگران و کارگردانش است. زیرا در فیلمنامه ضعف‌های اساسی دارد. شخصیت‌پردازی دو کاراکتر اصلی‌اش کاملاً ابتر است؛ شخصیت دختر حتی به تیپ هم تبدیل نمی‌شود. سرنوشت مشکل شغلی دختر هم مشخص نمی‌شود. این ایرادها می‌توانست فیلم را متلاشی کند؛ اگر کارگردان نجاتش نمی‌داد. 

بیست‌ویک 
در میان ارزیابی‌های منتقدان بیست‌ویک در مقایسه با اثر پیشین این کارگردان، نه فقط گامی روبه‌جلو، بلکه پرشی صدمتری به سمت افق‌های جدید فیلمسازی در عرصه فیلم کوتاه است. فیلمی که با شناسایی ظرفیت‌های دراماتیک موجود در این مدیوم توانست داستانش را با خلق شخصیت‌های معدود قابل‌لمس جلو ببرد و «کاراکتر» بسازد. ساخت کاراکتر در سینمای کوتاه بسیار سخت است و هرکسی از پس آن به‌راحتی برنمی‌آید، اما رنجبر که به‌نوعی استخوان‌خردکرده حوزه فیلم کوتاه محسوب می‌شود به‌خوبی توانست از پس انجام این مهم بربیاید و جهانی تکراری، اما سرپایی خلق کند که در میان آثار تولیدشده در مؤسسه اوج برای چهل‌ودومین جشنواره فیلم کوتاه تهران بی‌نظیر است. 

خداحافظ آشغال
خداحافظ آشغال از نگاه منتقدان فرهیختگان بازگشتی موفق برای برادران ارک به مدیوم فیلم کوتاه ارزیابی شد. فیلمی که نشان می‌دهد، حتی توده زباله هم می‌تواند سمپاتیک به نظر برسد و مخاطب را در اتمسفری فانتزی درگیر کند. برای بیان بیگانگی انسان عصر مدرن ظرفیت‌های دراماتیک ویژه‌ای وجود دارد که خداحافظ آشغال جلوه‌ای از آن را نمایان می‌کند. فضای تک‌لوکیشنی با طراحی صحنه و جلوه‌های بصری موفق، فیلم کوتاه منسجمی را می‌آفریند. خداحافظ آشغال را اگر کنار تولیدات کوتاه آمریکایی در چند سال اخیر بگذاریم می‌بینیم، با تولیدی طرفیم که حتی یک‌سروگردن از آثار هم‌دسته بین‌المللی جلوتر است. 

دریچه
اگر بخواهیم از دریچه منتقدان به فیلم کوتاه «دریچه» نگاه کنیم، این اثر با فهم دقیقی نسبت به مسئله «فیلم کوتاه» ساخته شده و فیلمساز ظرایف لازم برای حضور در این مدیوم را به‌خوبی درک کرده است و موقعیت کوچک‌محوری‌اش را در تعادل با آدم‌های قصه‌اش جلو می‌برد. میزانسن سینمایی و دکوپاژ حساب‌شده، همراه با طراحی صحنه‌ای دقیق و ریتمی متناسب، از نقاط قوت برجسته اثر محسوب می‌شوند. بازی دل‌نشین کاراکتر اصلی فیلم نیز بر کیفیت کلی کار افزوده است. اما می‌شد همین قصه را ساده‌تر روایت کرد و کمی بیشتر فضا و شخصیت را باورپذیر و اینجایی درآورد. مشکل اساسی فیلم تکنیک است، تا جایی که حتی معدود مواردی فیلمساز در انتخاب لنز نیز دچار اشتباه شده است. 

متن کامل این گزارش در اینجا بخوانید