آرتین توکلی، خبرنگار: موزه لوور، نه فقط یک سازه عظیم در حاشیهی رود سن، بلکه قلب تپنده هنر جهان است. وقتی نام لوور برده میشود، ذهن ناخودآگاه به سمت نقاشی مونالیزا، مجسمه ونوس میلو و شکوه بیبدیل تاریخ هنر جهان سرازیر میشود. اما پربازدیدترین موزهی جهان، نهتنها بهخاطر لبخند مرموز مونالیزا، بلکه به دلیل سابقه تلخ خود در پذیرایی از سارقان بزرگ، شهرت دارد؛ از دورانی که نازیها، در یک قدمی تصاحب نقاشیهای این موزه بودند تا امروز که لوور، قربانی یک سرقت هالیوودی شد. ماجرا از خبری کوتاه شروع شد؛ روز یکشنبه، جواهرات ناپلئون و همسرش از موزه لوور به سرقت رفت. اما عجیبتر از اصل واقعه، سرعت و شکل وقوع آن بود. این سرقت تنها در ظرف ۷ دقیقه رخ داد؛ آن هم در روز روشن! البته درست است که سارقان، تاج ملکه اوژنی را جا گذاشتند اما آنها سارقان نهتنها 8 تا از مهمترین و با ارزشترین آثار تاریخی این موزه را به سبک فیلمهای جنایی و پلیسی هالیوودی دزدیدند، بلکه آبروی امنیت موزه لوور را نیز با خود به یغما بردند. درحالحاضر، سوال اصلی این است که آیا موزه لوور موفق میشود این میراث به سرقت رفته را بازگرداند یا این حادثه تنها فصل جدیدی از روایت آسیبپذیری تاریخی این موزه خواهد بود؟
آناتومی یک سرقت تاریخی
بر اساس آنچه در رسانهها ذکر شده، حوالی ساعت 9:30 تا 9:40 دقیقهی صبح روز یکشنبه به وقت محلی، چهار سارق نقابدار، با استفاده از نردبانی که به یک وسیله نقلیه متصل بود، وارد موزه شدند. آنها به سراغ گالری آپولون رفتند؛ جایی که محل نگهداری جواهرات سلطنتی فرانسه است و ریشههای تاریخی آن به قرن شانزدهم بازمیگردد. سارقان، شیشههای ویترین را با استفاده از دستگاه برش شکستند و جواهرات را ربودند. این سرقت به گفته مقامات فرانسوی تنها 7 دقیقه طول کشید. سپس آژیرهای موزه به صدا درآمد و نگهبانان نیز رسیدند، اما دیر شده بود؛ چراکه سارقان توانستند فرار کنند و اشیاء مورد نظر را با خود ببرند. همچنین وزارت فرهنگ فرانسه اعلام کرده که سارقان قصد آتش زدن وسیلهی نقلیه خود را داشتهاند که با دخالت یکی از کارکنان موزه این عمل انجام نشده. لحظهای بعد از سرقت، تمام بازدیدکنندگان مجبور به ترک موزه شدند و تصاویری از شلوغی و سردرگمی مردم خلق شد که در رسانههای مختلف بازتاب زیادی داشت. از همان روز، لوور تعطیل شد تا ۶۰ کاراگاه و بازرس به این پرونده پیچیده رسیدگی کنند. هماکنون نیز بسیاری از مردم در نزدیکی این موزه جمع شدهاند تا از آخرین اخبار مطلع شوند و به سرنوشت این سرقت خاص پی ببرند؛ سرقتی که بیشتر نظیرش را در سریالی مانند برلین دیده بودیم تا در واقعیت!
قلب تپندهی هنر جهان، زخم برداشت
اهمیت این سرقت فراتر از ارزش مادی هشت شیء ربوده شده است. این جواهرات، بخشی از میراث ملی و تاریخی فرانسه هستند و نماد تاریخ امپراتوری این کشور به شمار میآیند. هر تکه از این مجموعه، پیوند مستقیمی با دوران اوج و سقوط خاندانهای حاکم بر این سرزمین دارد. اما زمانی که اشیاء هنری یا تاریخی به سرقت میروند، مسیر پیش روی آنها بسته به ماهیت اثر و میزان شهرت جهانیاش، به یکی از چند مسیر خطرناک در دنیای زیرزمینی تقسیم میشود. خطرناکترین سرنوشت برای این اشیاء آب کردن یا سلب هویت تاریخی آنهاست. جواهرات سلطنتی به طور عمده از سنگهای قیمتی تشکیل شدهاند. مثلا به عنوان نمونه، یکی از آثار مسروقه، یعنی گردنبند زمرد مجموعه ماری لوییز، همسر ناپلئون اول، شامل 32 سنگ زمرد و 1138 الماس بوده است. این مواد میتوانند به سادگی از قابهای تاریخی خود جدا شده و برای فروش مجدد به صورت مثلا سنگ خام فرآوری شوند. به محض جداسازی سنگهای قیمتی از پایههای طلایی و تغییر برشها، شناسایی آنها معمولا غیرممکن میشود. یک الماس تاریخی، پس از تراش مجدد، تبدیل به یک دارایی بیهویت اما با ارزش ذاتی بالا میشود. این روش، سریعترین راه برای سودآوری سارقان است، هرچند ارزش هنری و تاریخی اثر را برای همیشه از بین میبرد. البته از آن جایی که احتمال میرود این سرقت هوشمندانه، جنایتی سازمانیافته و حتی بینالمللی باشد، ممکن است سرنوشت این سرقت با پولشویی رقم بخورد. معمولا جواهرات قیمتی و آثار مسروقه، در بازارهای سیاه بینالمللی، مشتریان ویژهای دارند. ممکن است کلکسیونرهایی بسیار ثروتمند و خاص پیدا شوند تا خواهان خرید چنین آثاری باشند. در این سناریو، سارقان از طریق شبکههای بسیار حرفهای و واسطههایی که قابلیت دور زدن ردیابیهای بینالمللی را دارند، به معامله میپردازند. اما اجرای چنین سناریویی در واقعیت بسیار سخت و دشوار است. مخصوصاً برای چنین سرقتی که یک کشور را درگیر خود کرده و حتی درگیریهای حزبی و سیاسی را به میان آورده است. درحالحاضر که خبر این سرقت در تمام جهان پخش شده و پلیس به دنبال این آثار و سارقانش میگردد، احتمالش بسیار کم است که ثروتمند یا حتی مجرمی پیدا شود که بخواهد ریسک بالای خرید غیرقانونی این آثار را به گردن بگیرد. بنابراین، آب کردن این جواهرات تاریخی میتواند راه سادهتری برای سارقان باشد.
تاریخچهای از غارت فرهنگ
این اولین باری نیست که لوور مورد سرقت قرار میگیرد. این موزه بارها و بارها در طول تاریخ، هدف سارقان بزرگ قرار گرفته است. بدون شک مشهورترین سرقت از موزه لوور و حتی معروفترین سرقت هنری جهان مربوط به نقاشی مونالیزا است. در سال 1911 کارمند سابق موزه لوور نقاشی مونالیزا اثر لئوناردو داوینچی را دزدید. پروجیا، سارق این نقاشی، تابلو را به مدت بیش از دو سال در آپارتمان کوچکی در پاریس پنهان کرد. انگیزه او، طبق گفته خودش، ارضاء یک حس ناسیونالیستی بود. او معتقد بود که این اثر هنری متعلق به ایتالیا است و باید به وطن بازگردانده شود. در دسامبر ۱۹۱۳، پروجیا سعی کرد تابلو را در شهر فلورانس ایتالیا به یک دلال آثار هنری بفروشد. دلال، هویت او را کشف و مقامات را مطلع کرد. سرانجام مونالیزا به خانه خودش در موزه لوور برگشت و با این سرقت به شهرتی افسانهای دست یافت. هنگام جنگ جهانی دوم هم موزه لوور و آثار مشهورش در معرض خطر قرار گرفتند؛ به این دلیل که نازیها به دنبال تصاحب فرانسه بودند و اگر میتوانستند، مونالیزا و بسیاری از آثار مهم لوور را نیز با خود به آلمان میبردند. علاوهبراین، چندین بار دیگر این موزه مورد سرقت قرار گرفت، اما به جرئت میتوان گفت هیچکدام به اندازه سرقت اخیر، عجیب و خاص نبودند. چه بسا در آیندهای نزدیک، فیلمی هالیوودی از این سرقت هالیوودی ساخته شود. تلختر آنجاست که لوور، خود میزبان مجموعههایی است که بسیاری آن را به منزله دزدی تاریخی از فرهنگ ایران باستان تلقی میکنند؛ گویی سارقانِ امروز، تنها در حال تکرار سرقتهای فرهنگی با ابزاری دیگر در همان بنا هستند.
سونامی در فرانسه
سرقت اخیر جواهرات سلطنتی، سؤالات بسیار ملموس و فوریای را در مورد کارایی سیستم امنیتی مدرن لوور مطرح کرد. این سرقت کوتاه، که تنها ۷ دقیقه به طول انجامید، افکار عمومی را به سمت پرسشهای مختلفی سوق داد. از جمله این پرسش که چطور ممکن است، مهمترین موزه هنری جهان نتواند از خود در برابر دزدان دفاع کند؟ همچنین، وزیر دادگستری فرانسه روز دوشنبه به شکست لوور و ضعفهای امنیتی آن اذعان کرد. او اظهار داشت: «آنچه مسلم است این است که ما شکست خوردهایم. زیرا افرادی توانستند یک بالابر مبلمان را در قلب پاریس پارک کنند، در عرض چند دقیقه مردم را برای سرقت جواهرات مهم موزه به آنجا بکشانند و از فرانسه چهرهای وحشتناک نشان دهند». اکنون، تمام نگاهها به پاریس دوخته شده تا ببینند آیا جستوجوی گسترده پلیس میتواند این میراث از دست رفته را به آغوش موزه بازگرداند یا خیر.