محمدجواد نجفی، پژوهشگر حوزه سیاست علم: جهان امروز با شتابی بیسابقه بهسوی دیجیتالی شدن پیش میرود. در چنین شرایطی، نظام آموزش عالی نمیتواند با تکیه بر الگوهای سنتی ادامه حیات دهد. تحول دیجیتال دیگر یک انتخاب نیست؛ بلکه ضرورتی راهبردی برای بقا، رقابت و پیشرفت علمی به شمار میرود.
دانشگاهها، به عنوان نهادهای تولید و انتقال دانش، باید ساختار و مأموریت خود را متناسب با تحولات فناورانه بازتعریف کنند. این بازتعریف، نه صرفاً در قالب خرید تجهیزات هوشمند، بلکه در بازمهندسی فرآیندها و فرهنگ سازمانی معنا پیدا میکند.
از دیجیتالیسازی تا دانشگاه هوشمند
تحول دیجیتال به معنای ادغام مستمر فناوریهای نو مانند هوش مصنوعی، دادههای کلان، و رایانش ابری در آموزش، پژوهش و مدیریت است. اما گذار از «دیجیتالیسازی» به «دانشگاه هوشمند»، زمانی رخ میدهد که فناوری به ابزار تصمیمسازی و نوآوری بدل شود.
در دانشگاه هوشمند، دادهها به سرمایه تبدیل میشوند، دانشجو در مرکز یادگیری قرار میگیرد، و استاد از نقش انتقالدهندهی دانش به تسهیلگر و راهنمای یادگیری تغییر موقعیت میدهد. به این ترتیب، دانشگاه نه تنها محل آموزش، بلکه زیستبوم نوآوری و یادگیری مادامالعمر میشود.
دانشگاه نسل چهارم؛ حلقه پیوند دانش و جامعه
در ادبیات نوین آموزش عالی، از «دانشگاه نسل چهارم» سخن گفته میشود؛ دانشگاهی که پیوندی ارگانیک میان آموزش، پژوهش و صنعت برقرار میکند و به اقتصاد دانشبنیان متکی است. چنین دانشگاهی به جای تولید مدرک، تولید مهارت، نوآوری و ارزش افزوده اجتماعی را هدف قرار میدهد.
بهکارگیری آموزش ترکیبی، یادگیری معکوس و دورههای آنلاین گسترده (MOOCs)، نه تنها کیفیت یادگیری را ارتقا میدهد، بلکه مسیر تحقق عدالت آموزشی را نیز هموار میسازد.
پایداری؛ شرط تداوم تحول دیجیتال
تحول دیجیتال بدون توجه به «پایداری»، پروژهای کوتاهعمر خواهد بود. پایداری در دانشگاه هوشمند، سه بُعد اصلی دارد:
1. زیستمحیطی: کاهش مصرف انرژی، استفاده از ساختمانهای سبز و مدیریت پسماندهای الکترونیکی.
2. اجتماعی: فراهمسازی فرصتهای برابر آموزشی برای همه دانشجویان، بدون تبعیض جغرافیایی یا اقتصادی.
3. اقتصادی: مدیریت هوشمند منابع مالی، کاهش هزینههای اداری، و خلق درآمد از طریق آموزش آنلاین و خدمات دانشی.
پایداری، رمز ماندگاری و ضامن توسعهی متوازن در دانشگاههای آینده است.
موانع گذار به دانشگاه هوشمند
با وجود اهمیت موضوع، مسیر تحقق دانشگاه هوشمند پایدار با چالشهایی همراه است. کمبود منابع مالی، ضعف زیرساختهای فنی، و مقاومت فرهنگی در برابر تغییر از جمله موانع اصلیاند.
در بسیاری از دانشگاهها، هنوز فرهنگ «اطمینان به فناوری» شکل نگرفته و ترس از جایگزینی انسان با ماشین، مانع از پذیرش نوآوری میشود. از سوی دیگر، نبود راهبرد جامع و هماهنگی میان واحدهای مدیریتی، باعث میشود پروژههای هوشمندسازی بهصورت جزیرهای اجرا شده و بازده لازم را نداشته باشند.
نقشه راه تحول
برای تحقق واقعی دانشگاه هوشمند پایدار، سه گام اساسی باید برداشته شود:
۱. ارزیابی وضعیت موجود: شناسایی نقاط قوت و ضعف در حوزه دیجیتالیسازی و پایداری.
۲. تدوین مدل مفهومی و معماری سازمانی: طراحی ساختارهایی که فناوری اطلاعات را با اهداف راهبردی دانشگاه همسو کند.
۳. ایجاد زیستبوم نوآوری: حمایت از پژوهشهای فناورانه، استارتاپهای دانشجویی و آموزش مهارتهای دیجیتال.
این اقدامات زمانی ثمربخش خواهند بود که در کنار توسعه زیرساخت، به پرورش فرهنگ سازمانی مبتنی بر نوآوری و یادگیری مداوم نیز توجه شود.
جمعبندی
حرکت به سوی دانشگاه هوشمند پایدار، پروژهای فناورانه نیست؛ تحولی فرهنگی و تمدنی است. دانشگاه آینده، نه تنها محل آموزش، بلکه میدان تربیت انسانهایی خواهد بود که میدانند چگونه از فناوری در خدمت جامعه و انسانیت استفاده کنند.
چنین دانشگاهی، اگر با نگاه راهبردی و پایدار طراحی شود، میتواند به الگوی توسعهی علمی و اجتماعی در سطح ملی و بینالمللی بدل شود؛ دانشگاهی که «هوشمند» میاندیشد، «پایدار» عمل میکند و «انسانمحور» میماند.