کد خبر: 216283

فرمول احیای فرهنگ

۱۰ پیشنهاد برای جان‌بخشی دوباره به وزارت ارشاد

وزارت ارشاد در جایگاه نهاد بالادستی فرهنگ، نقشی محوری در شکل‌دهی فضای هنری، رسانه‌ای و فکری کشور دارد. بااین‌حال، مرور عملکرد یک‌سالۀ این وزارتخانه نشان می‌دهد مسیر وعده‌داده‌شدۀ «تحول فرهنگی» هنوز در نقطۀ آغاز قرار دارد و در برخی حوزه‌ها حتی دستاورد‌های پیشین تا حدی کم‌رنگ یا دچار پسرفت شده‌اند.

 ۳۱ مرداد ۱۴۰۳، سیدعباس صالحی با رأی اعتماد مجلس رسماً کار خود را به‌عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت چهاردهم آغاز کرد؛ وزارتخانه‌ای که مأموریتش با شعار‌هایی چون «تحول در سیاست‌گذاری فرهنگی»، «شفافیت در تصمیم‌گیری» و «بازتعریف نسبت دولت و جامعه فرهنگی» آغاز شد. انتظارات از این دوره بالا بود، زیرا وزارت ارشاد در جایگاه نهاد بالادستی فرهنگ، نقشی محوری در شکل‌دهی فضای هنری، رسانه‌ای و فکری کشور دارد. بااین‌حال، مرور عملکرد یک‌سالۀ این وزارتخانه نشان می‌دهد مسیر وعده‌داده‌شدۀ «تحول فرهنگی» هنوز در نقطۀ آغاز قرار دارد و در برخی حوزه‌ها حتی دستاورد‌های پیشین تا حدی کم‌رنگ یا دچار پسرفت شده‌اند.

 طبیعتاً وزارت فرهنگ و ارشاد بیش از شعار و تغییر چهره‌ها، نیازمند برنامه‌ریزی مستمر، انسجام مدیریتی و بازتعریف واقعی مأموریت‌های فرهنگی دولت است. در این یک‌سال، وزارت فرهنگ تلاش کرده با ایجاد تغییرات مدیریتی، راه‌اندازی شورا‌های تخصصی و تأکید بر حمایت از تولیدات فرهنگی داخلی جلوه‌ای از بازآرایی درونی ارائه دهد. در ظاهر، این اقدامات نشانه‌هایی از تلاش برای بازسازی اعتماد میان دولت و بدنۀ فرهنگی‌اند؛ اما در عمل نشانه‌هایی از پراکندگی، کُندی در تصمیم‌گیری و ناهماهنگی میان نهاد‌های زیرمجموعه نیز دیده می‌شود. همچنان بسیاری از هنرمندان و فعالان فرهنگی احساس می‌کنند سازوکار ارتباط و گفت‌وگو میان دولت و بدنۀ فرهنگی کشور تعریف‌شده و پایدار نیست. 

در سطح کلان، یکی از مهم‌ترین نکات قابل‌توجه، فقدان یک نقشۀ جامع فرهنگی است؛ برنامه‌ای که مسیر و اولویت‌های وزارت ارشاد را در دورۀ جدید ترسیم کند. نتیجه آن مجموعه‌ای از اقدامات جزیره‌ای است که هرچند در برخی حوزه‌ها امیدبخش بوده‌اند؛ اما هنوز به سیاستی منسجم و مؤثر منتهی نشده‌اند. 
نقاط مغفول و پسرفت‌های یک‌ساله در وزارت فرهنگ و ارشاد محور اصلی این گزارش است تا تصویری روشن‌تر از وضعیت این نهاد به دست آید؛ اینکه وعده‌های آغازین دولت تا چه اندازه تحقق یافته، کدام حوزه‌ها در مسیر تحول مغفول مانده یا دچار پسرفت شده‌اند و چالش‌های اصلی پیش‌روی مدیریت فرهنگی کشور کدام‌‌ها هستند. 

آیا ساخت سالن سینما را جدی می‌گیرید؟ 

یکی از موضوعات بسیار مهم در توسعۀ فرهنگی کشور، ایجاد و گسترش سالن‌های سینمایی در تمامی نقاط ایران است. دسترسی به سینما نباید محدود به چند کلان‌شهر باشد؛ هر شهر و شهرستانی حق دارد که مخاطبانش از تجربۀ تماشای فیلم در فضایی استاندارد و مجهز بهره‌مند شوند. وجود سالن‌های سینمایی نه‌تنها به رشد فرهنگی و هنری جامعه کمک می‌کند، بلکه امکان توسعۀ صنعت فیلم‌سازی، جذب مخاطب و تربیت نسل آیندۀ علاقه‌مند به هنر سینما را فراهم می‌آورد. در نبود این زیرساخت‌ها بسیاری از آثار حتی در مناطق کوچک‌تر دیده نمی‌شوند و استعداد‌های محلی فرصت ظهور پیدا نمی‌کنند. بنابراین توسعۀ شبکۀ سراسری سینما باید یکی از اولویت‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد تا فرهنگ سینما و دسترسی برابر به هنر برای همۀ شهروندان تضمین شود. 

برگشت مرجعیت به وزارت فرهنگ؛ شاید زمانی دیگر

یکی از مهم‌ترین نکات برای وزارت فرهنگ موضوع مرجعیت و تصمیم‌گیری در بخش‌های مختلف است؛ یعنی اینکه این تصمیم‌ها در داخل وزارت ارشاد گرفته شود و به نهاد‌های دیگر واگذار نگردد. احیای جایگاه تصمیم‌گیر و سیاست‌گذار اصلی در عرصۀ فرهنگ، هنر و رسانه وعده‌ای بود که در نگاه نخست پاسخی به پراکندگی تصمیم‌سازی‌ها و گسترش نهاد‌هایی بود که بدون هماهنگی با ارشاد در حوزۀ فرهنگ نقش‌آفرینی کرده‌اند؛ اما پس از گذشت بیش از یک سال، در عمل شاهد تمرکز مرجعیت فرهنگی نیستیم و حتی به نظر می‌رسد همان چندصدایی و موازی‌کاری ادامه یافته یا تعمیق شده است. 

سند موسیقی قرار بود کار را راحت‌تر کند؛ اما...

شفاف‌سازی در تمام زمینه‌ها جواب می‌دهد و موسیقی از این قاعده مستثنی نیست. سند ملی موسیقی بر اساس چهار راهبرد اصلی و ۲۱ اقدام در ۹ آذر ۱۳۹۴ به دفتر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ارسال شد و دولت دوازدهم در ماه‌های پایانی فعالیتش تصمیم گرفت پیش‌نویس سند موسیقی جمهوری اسلامی ایران و اسناد پشتیبان آن را برای آسیب‌شناسی در معرض دید کارشناسان و عموم قرار دهد تا گام‌های بعدی برای اصلاح وضعیت موسیقی در کشور محکم‌تر برداشته شود و وضعیت این هنر - صنعت بهبود یابد. تابستان ۱۳۹۹ آخرین پیش‌نویس این سند منتشر شد و درنهایت در ۱۰ بهمن ۱۴۰۲ بر اساس مصوبۀ جلسۀ ۴۵۴ شورای معین شورای عالی انقلاب‌فرهنگی، سند موسیقی تصویب و برای اجرا ابلاغ شد. 

وزارتخانه سرپرست‌ها 

یکی از مشکلات جدی وزارت فرهنگ در دولت چهاردهم، موضوع سرپرست‌هاست! اگر بگوییم وزارتخانه سرپرست‌ها شاید عنوان بهتری باشد. در یک سال اخیر بخش‌های مختلف این وزارتخانه با سرپرست اداره می‌شود؛ وضعیتی که به‌ویژه در معاونت هنری مشهود است و درحال‌حاضر این معاونت با سرپرستی اداره می‌شود که خودش وظیفه دیگری در این وزارتخانه دارد! 

کتاب خموده شده

در دولت چهاردهم، یکی از نکات برجسته و ملموس برای مخاطبان بیرونی وزارت فرهنگ، خمودگی در حوزه کتاب است. این خمودگی نه تنها ناشران و نویسندگان را تحت تأثیر قرار داده، بلکه برای هر شهروند و علاقه‌مند به فرهنگ و مطالعه قابل مشاهده است. در طول یک سال گذشته، اقدامات وزارتخانه در حوزه کتاب عمدتاً به فعالیت‌های کوتاه‌مدت و روتین محدود بوده است؛ مثلاً برگزاری چند جلسه، نمایشگاه یا حمایت‌های پراکنده که هر کدام به تنهایی ضروری هستند، اما کافی نیستند. آن‌چه مخاطب بیرونی می‌بیند، فقدان یک برنامه‌ریزی بلندمدت و استراتژیک است که بتواند جایگاه کتاب و نشر را در فرهنگ عمومی ارتقا دهد. 

تولید کاغذ مهم است

مسئله تولید کاغذ یکی از چالش‌های اساسی و راهبردی در حوزه نشر و کتاب کشور است؛ موضوعی که سال‌هاست درباره آن صحبت می‌شود، اما هنوز به نقطه مطلوب نرسیده است. در حالی که بسیاری از کشور‌ها برای تأمین نیاز‌های فرهنگی و آموزشی خود، تولید کاغذ را به عنوان یک اولویت ملی نگاه می‌کنند، ما همچنان بخش قابل توجهی از کاغذ مصرفی را از خارج وارد می‌کنیم. این وابستگی، صنعت نشر را در برابر نوسانات ارزی و سیاست‌های تجاری جهانی بسیار آسیب‌پذیر کرده است.

در دولت سیزدهم خبر‌های زیادی درباره «خودکفایی در تولید کاغذ» منتشر شد؛ واژه‌ای که در همان زمان نیز نقد‌هایی جدی به آن وارد بود؛ چراکه فاصله میان وعده و واقعیت در این حوزه کم نبود. اما با همه آن نقد‌ها، نباید وضعیت امروز به‌گونه‌ای باشد که حتی همان تلاش‌ها و امید‌های نیم‌بند گذشته نیز متوقف شود. در واقع، اگرچه مفهوم خودکفایی در آن زمان بیش از آنکه حاصل یک واقعیت صنعتی باشد، رنگ و بوی تبلیغاتی داشت، اما دست‌کم نشانه‌ای از دغدغه‌مندی و توجه به مسئله‌ای بود که برای آینده فرهنگی کشور حیاتی است. 

شورا‌های مشورتی نمایشی نیست 

شورا‌های مشورتی در بخش‌های مختلف وزارت فرهنگ برای کمک به تصمیم‌سازی دقیق‌تر و کارشناسی‌تر تشکیل شده‌اند تا بتوانند روند سیاست‌گذاری در حوزه‌های تخصصی را تسهیل کنند. شورا‌هایی مانند شورای عالی سینما، شورای هنر، شورای فرهنگ عمومی و شورای کتاب، در واقع قرار بود بازوی فکری وزارت فرهنگ باشند و با حضور متخصصان و هنرمندان، مسیر‌های تازه‌ای برای رشد فرهنگی کشور ترسیم کنند. 

با این حال، در عمل چنین نشده است. در طول بیش از یک سال گذشته، شورای عالی سینما تنها دو بار و شورای هنر سه بار تشکیل جلسه داده است؛ جلساتی که بیشتر از آن‌که به تصمیم‌های مؤثر منجر شوند، به ثبت چند مصوبه کلی و بعضاً نمایشی محدود شده‌اند. 

بنیاد ملی پویانمایی؛ تولدی که هنوز به بلوغ نرسیده 

نوزدهم فروردین‌ماه امسال، وزیر فرهنگ در حکمی «ناصر جاهدنیا» را به‌عنوان مدیرعامل بنیاد ملی پویانمایی ایران منصوب کرد؛ بنیادی که عمر تأسیسش هنوز به دو سال هم نمی‌رسد. اساسنامه‌ مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی برای تأسیس این بنیاد در اسفند ۱۴۰۲ با امضای رئیس‌جمهور وقت در دولت سیزدهم ابلاغ شد و چهار ماه بعد از آن، اعضای حقیقی و حقوقی هیئت امنایش معرفی شدند؛ اما روندی که بیش از آن‌که نشانه‌ دغدغه و تلاش برای پیشرفت انیمیشن ایران باشد، بیشتر شبیه به اجرای یک بروکراسی اداری بود تا آغاز حرکتی جدی و هدفمند. در سال‌هایی که سینمای ایران درگیر تکرار و محافظه‌کاری است، انیمیشن ایرانی توانسته وجهه‌ای جهانی‌تر پیدا کند. هرچند عمر این گونه‌ هنری در کشورمان چندان طولانی نیست، اما آثار تولیدشده توانسته‌اند دامنه‌ اثرگذاری خود را بسیار فراتر از تولیدات سینمایی گسترش دهند. زبان بین‌المللی انیمیشن، گستره‌ سنی وسیع مخاطبانش و قابلیت‌های بی‌حد روایت در آن، همه دلایلی است که اهمیت این حوزه را دوچندان می‌کند. 

چالش بودجه

فرهنگ بدون بودجه، بیشتر شبیه شعاری زیبا اما بی‌ثمر است. هیچ برنامه‌ای، هرقدر دقیق و هدفمند، بدون پشتوانه مالی نمی‌تواند به نتیجه برسد. در یک سال گذشته، یکی از اصلی‌ترین چالش‌های وزارت فرهنگ، محدودیت منابع مالی و بودجه‌ای بوده است؛ مسئله‌ای که مستقیماً بر همه‌ حوزه‌ها از سینما و موسیقی تا کتاب و رسانه اثر گذاشته است. 
سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در یکی از نشست‌های خبری خود، هنگام پاسخ به پرسشی درباره وضعیت بودجه این وزارتخانه گفت: «در بودجه سال ۱۴۰۳، ردیف اصلی بودجه فرهنگ ۱۷ درصد رشد داشته است. اما اینکه چقدر از این رقم در عمل تخصیص یافته، موضوع دیگری است. در ابتدا صحبت از ۳۶ همت بود، اما تاکنون چیزی پرداخت نشده و آنچه تا امروز دریافت کرده‌ایم، تنها حدود ۶ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان طی ۱۰ ماه گذشته بوده است.»

متن کامل این گزارش را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.