کد خبر: 216276

ترامپ و نتانیاهو تنش را به همانجا می‌برند که ایران دوست دارد؟

کشتی در برابر کشتی، نفت در برابر نفت

واقعیت آن است که ایران با این اعمال فشار‌ها و تهدید‌ها بیگانه نیست. پیش از این بار‌ها و در شرایط بحرانی و سخت‌تر ایران با تهدیدات و حتی اقدامات تحریک‌آمیز آمریکا و هم‌پیمانان آن‌ها مواجه بوده و در اغلب موارد نیز پاسخی سخت به متجاوزان داده است.

فرهیختگان: درست یک روز پس از اعلام پایان قطعنامه 2231 و بیانیه رسمی سه کشور ایران، چین و روسیه برای به رسمیت نشناختن اقدام اروپایی‌ها، رسانه‌های خارجی از جمله شبکه الجزیره قطر، مدعی شدند که نفتکش ایرانی، مورد هدف قرار گرفته است. رسانه‌های ایران اما این خبر را تکذیب کردند. یکی از احتمالاتی که در مورد انتشار این خبر فارغ از صحت و سقم آن مورد توجه قرار می‌گیرد، انگیزه اصلی از اعلام این خبر است. در بازه زمانی‌ای که اروپایی‌ها، گزینه فعال‌سازی ماشه را روی میز گذاشتند، این گزاره از جانب کارشناسان و صاحب‌نظران مطرح شد که فعال‌سازی ماشه به جز اثرات روانی‌اش بر بازار، تأثیر چشمگیری در فعالیت‌های تجاری و اقتصادی ایران ندارد؛ اروپایی‌ها اما اثرگذاری روانی فعال‌شدن ماشه را یکی از کارویژه‌های اصلی‌شان برای استفاده از آخرین تیر تفنگشان علیه ایران می‌دانستند هوشمندی ایران و حمایت دو کشور چین و روسیه اثر روانی فعال‌سازی آن را به حداقل رساند و از طرفی هم نشان داد که ایران در حوزه عمل در مقابل تحریم‌های غرب، گزینه‌هایی برای عبور از تحریم‌ها تعریف کرده است.
با این حال رسانه‌ای کردن هدف قرار دادن یک نفتکش در خلیج عدن و انتصاب آن به ایران، این گمانه را تقویت می‌کرد که غرب و مخصوصاً آمریکایی‌ها به دنبال آن هستند که اثر روانی فعال‌سازی ماشه علیه ایران را زنده نگه‌دارند و اینطور القا کنند که قرار است شرایط برای ایران بعد از فعال‌سازی ماشه سخت‌تر شود. از طرفی نیز انتشار این خبر را می‌توان نوعی اعمال تهدید علیه ایران دانست کمااینکه آمریکا در حال حاضر مشابه این تهدیدات را علیه ونزوئلا به کار گرفته است. 

ایران دوران سخت فشار حداکثری را پشت‌سر گذاشته است

نکته مهمی که در این رابطه نباید فراموش کرد این است که ایران پیش از این در موارد متعددی جنگ‌ها و درگیری‌های معدودی در مورد نفتکش‌ها داشته که پاسخی درخور هم به این تهدیدات داده است. دوران پس از خروج آمریکا از برجام از جمله زمان‌هایی بود که آمریکایی‌ها تلاش کردند با تهدید و هدف قرار دادن نفتکش‌های ایران، خرید و فروش نفت ایران را مختل کنند. نکته مهم‌تر آنکه هم‌زمان با این اعمال تهدید‌ها ایران با ویروس همه‌گیر کرونا مواجه بود و هم‌زمان فشار‌های سیاسی و تحریم‌های گسترده هم وجود داشت. سردار سلامی در شرح موقعیتی که ایران در آن قرار داشت، گفت: «14 کشتی ما در دریای سرخ و مدیترانه را زدند که نفت ما صادر نشود، اوایل متوجه نمی‌شدیم که چه کسی این کشتی‌ها را هدف قرار می‌دهد، بالاخره متوجه شدیم، اقدام رژیم‌صهیونیستی است. 12 کشتی از رژیم‌صهیونیستی را ما زدیم در شمال اقیانوس هند، در مکان‌های مختلف 12 کشتی ‌زده شد. 5 کشتی را که زدیم، دستشان بالا رفت و گفتند ما نبرد کشتی‌ها را متوقف خواهیم کرد. انگلیسی‌ها نفتکش ما را در جبل‌الطارق گرفتند، کشتی «استیناانپرو» را از آن‌ها گرفتیم، مبادله کردیم، تسلیم شدند.
دوکشتی از ما در یونان گرفتند، دوکشتی از آن‌ها گرفتیم، تسلیم شدند و ما توانستیم هواپیمای پیشرفته بدون‌سرنشین آن‌ها را ساقط کنیم؛ در بحران شدیدی قرار داشتیم، سردار سلیمانی را ‌زده بودند، هواپیمای اوکراینی سقوط کرده بود، کرونا غالب شده بود، تحریم اقتصادی در حداکثر درجه ممکن اعمال می‌شد و تلاش می‌کردند ما را در انزوای سیاسی نگه دارند.» البته این تنها تجربه مواجهه ایران در شرایط بحرانی و تحریم نبود. 

گریزی به حادثه بریجتون بزنید آقای ترامپ

5 سالی که کمپین فشار حداکثری علیه ایران اوج گرفت. تنها زمانی نبود که ایران، با فشار‌ها و تهدید‌ها برای فروش نفتش مواجه بود. تابستان سال 66 بعد از آنکه ایران، در عملیات کربلای 5 موفقیت به دست آورد، عراق اعمال فشار‌ها برای فروش نفت ایران را بیشتر کرد تا کشور را اینگونه تحت فشار قرار دهد. در میانه این جنگ آمریکا عملاً وارد درگیری عراق با ایران شد. جنگ نفکتش‌ها را شروع کرد، حملات ابتدا علیه کشتی‌های تجاری ایران آغاز شد. نخستین حمله به کشتی اطلس حامل نفت ایران بود. دومین نفتکش هم اسپکمانت یونانی بود که آن‌هم حامل نفت ایران بود. اواخر تیرماه 66 آمریکا بزرگ‌ترین نفتکش آن روز دنیا را که کویتی بود، با نام بریجتون و با پرچم ایالات متحده راهی کویت کرد؛ گفته می‌شد در این عملیات، 6 ناو فریگیت آمریکایی، محافظ این سوپرتانکر بودند. ابتدا قرار بود برای برخورد با این نفتکش، از موشک ضد کشتی استفاده شود، برنامه دیگر این بود که غواصان به کشتی مین بچسبانند که این تصمیم هم ناموفق بود.
نیروی دریایی بوشهر وظیفه انجام این عملیات را به عهده گرفت. آن‌ها با چند قایق موتوری و 10 مین متعلق به جنگ جهانی دوم که از ارتش تحویل گرفته بودند، راهی آب‌های بین‌المللی شدند. در محدوده‌ای که احتمال عبور نفتکش از آن وجود داشت به فاصله 300 متر، مین ریخته شده بود. عملیات با موفقیت انجام شد و در حین عبور این نفتکش از 13 مایلی غرب جزیره فارسی با مین‌ها برخورد کرد و حفره‌ای به مساحت 43 متر مربع در بدنه سمت راست آن ایجاد شد. ایران البته برای اثرگذاری روانی این عملیات هم برنامه‌ریزی کرد و تمام افراد حاضر در عملیات را برای دیدار با امام دعوت کرد. 

گزارش کامل را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.