کد خبر: 215430

بک‌گراند بازگشت به بگرام

تهدیدهای رویای ترامپ برای بازگشت به افغانستان

با وجود عضویت‌های گسترده در شرق اروپا، تمام این تحرکات به معنای تنگ‌تر کردن حلقه محاصره به دور روس‌ها بود، اما مطرح شدن موضوع عضویت کشور‌هایی مانند اوکراین و گرجستان به این معنا بود که ناتو قصد دارند آن‌ها را به سرپل اقدامات علیه این کشور تبدیل کند.

آمریکا در رؤیای بازگشت به افغانستان است. واشنگتن برای آنکه این بار اشغالگر به نظر نرسد، استقرار زمینی آزادانه در سراسر خاک این کشور را نمی‌خواهد، بلکه می‌گوید تنها پایگاه و فرودگاه نظامی بگرام را مدنظر دارد. 

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا نیز برای مشروع ساختن این اقدام و کاستن از مقاومت‌های درونی افغان‌ها، ادعا دارد که برای مهار توان هسته‌ای چین به پایگاه مزبور نیاز دارد؛ او نه هدفی برای تعیین نظام سیاسی افغانستان اعلام کرده، نه به بازیگر دیگری اشاره دارد و نه کلیت مهار چین را مطرح می‌کند بلکه اصرار دارد هدفش مهار توان هسته‌ای این کشور است. 
این مواضع اما برای دولتمردان کشور‌های شرقی فریبنده نیست. آن‌ها به خوبی از نیات آمریکا باخبرند. 

این مسئله باعث شده تا همزمان با درگرفتن بحث‌ها در حلقه درونی طالبان و در شرایطی که برخی از اعضای این گروه از تهدیدات آمریکا بیمناک شده و خواهان بررسی واگذاری بگرام به این کشور بودند، دولت‌های شرقی ضمن ارائه مشورت به طالبان، برای موازنه اوضاع داخلی فشار‌هایی به این گروه اعمال کنند. 

در همین راستا ضمیر کابلوف، نماینده ویژه پوتین برای افغانستان و مشاور ارشد وزیر خارجه روسیه اعلام کرده که امیرخان متقی، وزیر خارجه دولت سرپرست افغانستان در گفت‌وگو با سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه تأکید کرده که کابل اجازه استقرار هیچ نیروی خارجی در پایگاه‌های نظامی در خاک این کشور را نمی‌دهد. 

تکرار گفته‌های متقی توسط این دیپلمات روس حکایت از رایزنی‌های گسترده میان طرفین دارد؛ چه اینکه روسیه اولین و تاکنون تنها دولت مهمی است که حکومت طالبان را به طور رسمی مورد پذیرش قرار داده است. 

نکات

در خصوص تحولات پیش رو درباره تحرکات آمریکا حول بگرام نکاتی وجود دارند. 

1- تا پیش از اوکراین، موفقیت تحرکات آمریکا برای تبدیل نقاط پیرامونی روسیه به کانون درگیرسازی مستقیم مسکو، دور از ذهن بود. آمریکایی‌ها که در پایان جنگ سرد به روس‌ها قول داده بودند با وجود عقب‌نشینی آن‌ها از قلب و شرق اروپا گامی برای گسترش زیرساخت‌های نظامی خود در این مناطق برنخواهند داشت، نه تنها در کشور‌های بلوک شرق، بلکه در سه جمهوری بالتیکی زیرساخت‌های نظامی خود را ایجاد کردند. عضویت این سه جمهوری که جزئی از خاک اصلی شوروی بودند، نسبت به عضویت دیگران همانند لهستان که صرفاً عضو بلوک شرق یا پیمان ورشو بودند، اهمیت بالاتری داشت. 

با وجود عضویت‌های گسترده در شرق اروپا، تمام این تحرکات به معنای تنگ‌تر کردن حلقه محاصره به دور روس‌ها بود، اما مطرح شدن موضوع عضویت کشور‌هایی مانند اوکراین و گرجستان به این معنا بود که ناتو قصد دارند آن‌ها را به سرپل اقدامات علیه این کشور تبدیل کند. در این صورت اوکراین و گرجستان به سرپل اطلاعاتی-عملیاتی علیه روسیه تبدیل می‌شدند. آمریکا در نهایت اوکراین را به این سرپل تبدیل کرد. 

واشنگتن وارد سیاست سرپل‌سازی علیه مسکو شده و از این پس، چنین فرایندی تداوم خواهد داشت. روس‌ها می‌دانند آمریکا درپی کاهش تمرکزشان بر اوکراین است و این بار همانند گذشته نیست، بلکه به سرعت از موقعیت افغانستان برای آشوب استفاده می‌کند. 

2- وقوع جنگ اوکراین و تضعیف توان نظامی، سیاسی و اقتصادی روسیه در مقاطعی از آن باعث شد تا برخی جمهوری‌های استقلال یافته از شوروی، برخلاف منافع مسکو جهت‌گیری کنند؛ در این زمینه آذربایجان، ارمنستان و تا حدی قزاقستان جهت‌گیری‌هایشان را با توجه به این شرایط بازتنظیم کردند. 

بازگشت آمریکا به بگرام به معنای استقرار رادار‌های قدرتمند و دوربرد، دستگاه‌های شنود، ده‌ها جنگنده و بمب‌افکن به همراه هزاران سرباز آموزش دیده و کماندو است. 
این استقرار برای دولت‌های آسیای میانه و قفقاز به این معناست که در صورت عدم همراهی با آمریکا با خطرات امنیتی روبه‌رو شده و در دوره جدید خطرات عملیات‌های نظامی مستقیم نیز بالا ارزیابی می‌شود. 

این مسئله باعث خواهد شد برخی دولت‌ها از ترس خود روی به همکاری با آمریکا بیاورند؛ چه اینکه پس از واقعه ۱۱ سپتامبر هراسشان باعث همکاری در اشغال افغانستان شد. 
در صورت احیای فضای هراس‌انگیز گذشته، در کنار جرئت یافتن جمهوری‌های استقلال یافته علیه روسیه، مسکو کار سختی خواهد داشت. باید توجه کرد که ناتو در سال ۲۰۲۲ تلاش کرد وقایع ۲۰۱۴ اوکراین را تکرار و با شورش اجتماعی و مسلحانه، کنترل قزاقستان را در دست گیرد. 

متن کامل این گزارش را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.