کد خبر: 215112

مارادونای تقلبی که در نساجی و عراق هم نیمکت‌نشین شد

منتظر محمد چگونه استقلالی شد و سرنوشت او چه شد؟

علی خطیر در زمانی که به جواد نکونام اطلاع داده بود که باشگاه حتی توان جذب یک بازیکن را هم ندارد، بدون اطلاع او با منتظر محمد بازیکن جوان عراقی قرارداد بست و او را سر تمرین فرستاد. اقدامی که با تعجب و دلخوری نکونام همراه و به عدم پذیرش بازیکن منجر شد.

فرهیختگان: یکم. دو مدیر پیشین استقلال، علی خطیر و فرشید سمیعی، در ماه‌های اخیر بسیار کوشیده اند که به استقلال بازگردند. کمپین بازگشت آنها همراه شده با موج سازی های رسانه و مجازی فراوان که چهره واقعی این دو و عملکردشان را  برای هواداران و همچنین هولدینگ بزک کند.
چهره بدون رتوش آنها را اما می توانید در میراثی ببینید که برجای گذاشته اند. قرارداد با بازیکنان فاقد کیفیت، فسخ های یکطرفه دردسرساز و پرونده های حقوقی تمام نشدنی. آخرین نمونه از این میراث ماندگار، اتفاقا مهر همکاری مشترک هر دو را هم یدک می کشد که فرصتی مناسب برای بازخوانی پرونده‌هایشان است. پرونده بازیکن کم کیفیتی که پنجره نقل و انتقالاتی استقلال را بسته را با هم مرور کنیم.

علی خطیر در زمانی که به جواد نکونام اطلاع داده بود که باشگاه حتی توان جذب یک بازیکن  را هم ندارد، بدون اطلاع او با منتظر محمد بازیکن جوان عراقی قرارداد بست و او را سر تمرین فرستاد. اقدامی که با تعجب و دلخوری نکونام همراه و به عدم پذیرش بازیکن منجر شد. رسانه‌های طرفدار علی خطیر کوشیدند تا از این بازیکن یک مارادونای آسیایی بسازند که قرار است با درخشش در تیم ملی عراق، استقلال را صاحب یک ستاره بین المللی کند اما کارنامه منتظر محمد هر سال از سال قبل بدتر شد. نه مس رفسنجان پس از فصل نخست حاضر به خرید یا حتی قرض گرفتن مجددش شد و نه در نساجی درخششی داشت که مانع از سقوط این تیم شود. الان هم در تیم نوزدهم لیگ عراق نیمکت نشین است و کسی به این سوال پاسخ نمی‌دهد که مارادونای آسیا کجاست و چرا کسی سراغ علی خطیر نمی رود که بپرسد: این بنجل را چرا خریدی؟!

حمایت فرشید سمیعی هم که مشخص است. مدیری با ادعاهای حقوقی فراوان و عملکرد پر ابهامی که برای مدیران بعدی اش انبوهی سوتفاهم و پرونده های شکایتی برجای گذاشت. فسخ با یامگا و منتظر محمد نشان
 می دهد که مدیر به اصطلاح حقوقدان استقلال چقدر برای سمتی که در آن حضور داشت، اشتباهی بود. 
همراهی او با شهریاری در جذب دو بازیکن بی کیفیت بوسنیایی از یادمان نرفته که به دو پرونده بدهی و کسر یک سهمیه بازیکن خارجی استقلال انجامید. همچنین دو فسخ یکطرفه با یامگا و منتظر محمد و یک عدم پرداخت حقوق موسیمانه که به فسخ قرارداد او و جریمه شدن استقلال انجامید را هم از یاد نبریم.

به راستی خطیر و سمیعی در برجای گذاشتن بدهی و جریمه با هم رقابت تنگاتنگی دارند که سخت بشود نفر برترش _ یا در حقیقت مدیر بدترش _ را انتخاب کرد. این دو عین مسی و رونالدو با هم رقابت دارند.
حالا شاید بهتر بشود چهره بدون رتوش اینها را دید. چهره واقعی آنها در میراثی است که بر جای گذاشته‌اند و این میراث چیزی جز بدهی و شکایت و کسر سهمیه و از آن مهمتر انبوهی از سوالات بی پاسخ نیست.