21 خرداد تاریخی است که شرکت سرمایهگذاری آتیه صبا یکی از هلدینگهای زیرمجموعه صندوق بازنشستگی کشوری، فراخوان عمومی با عنوان «دعوت به مشارکت در سرمایهگذاری در شرکت خدمات هوایی کشور – آسمان» را منتشر میکند. در این فراخوان، تأمین و اضافه کردن دستکم پنج فروند هواپیمای مسافری (به صورت اجاره یا خرید) علاوه بر نوسازی و تعمیر اساسی ناوگان موجود تا پایان سال ۱۴۰۴ و تأمین سرمایه در گردش بیش از 5 همت تا پایان سال ۱۴۰۴ به عنوان دو مورد از مفروضات بررسی پیشنهادها عنوان شده است.
از زمان اعلام فراخوان واگذاری شرکت آسمان، اظهارنظرهای مختلفی پیرامون این شرکت ابراز شده که مهمترین آن، اظهارنظر جنجالی وزیر رفاه است. میدری میگوید: «ما ماهانه ۲۰۰ میلیارد تومان پول بازنشستگان را برای پرداخت حقوق به این شرکت میدهیم، شرکتی که بهازای هر ۷۰۰ نفر فقط یک هواپیما دارد.» بررسیها نشان میدهد گرچه اظهارنظر وزیر مبنی بر اینکه شرکت آسمان بهازای هر ۷۰۰ نفر یک هواپیما دارد درست بوده (آسمان با 2500 پرسنل، درحال حاضر فقط با 3 فروند هواپیما در ناوگان هوایی کشور فعالیت دارد)، اما براساس سالنامه آماری سازمان هواپیمایی کشوری، این شرکت تا سال 1402 با داشتن 28 فروند هواپیما، پس از شرکتهای ایرانایر و هواپیمایی ماهان، سومین شرکت بزرگ هواپیمایی کشور بوده است. طبق اطلاعات صورت مالی شرکت نیز آسمان دارای 45 فروند هواپیما بوده که بخشی از آنها غیرفعال بوده و 28 فروند از آن نیز بهدلیل کمبود قطعه یا عدم دریافت مجوز پرواز، زمینگیر شدهاند. قراردادن این موارد در کنار هم نشان از بحران مدیریتی در شرکت آسمان دارد؛ بحرانی که حالا به دستور وزیر رفاه و با استناد به تکالیف برنامه هفتم توسعه قرار است ساماندهی شود، اما آنطور که در این گزارش به آن پرداخته میشود، این ترس نیز وجود دارد که با اشتباهات مدیریتی و محاسباتی در فرایند واگذاری مدیریت شرکت، آسمان از چاله به چاه بیفتد.
شرکت آسمان ۴۵ هواپیما دارد!
پس از آنکه رسانهها مدعی شدند شرکت آسمان با داشتن 2500 نفر حقوقبگیر، فقط یک فروند هواپیمای فعال دارد، روابط عمومی هواپیمایی آسمان 5 شهریور ضمن رد این خبر اعلام کرد: «ناوگان فعال هواپیمایی آسمان هماکنون شامل سه فروند هواپیما (2 فروند فوکر 100 و یک فروند بوئینگ 737) است.»
اما نگاهی بهصورت مالی این شرکت که تا انتهای سال مالی 1402 منتشر شده نیز نشان میدهد، تعداد کل هواپیماهای شرکت آسمان در پایان سال ۱۴۰۲ شامل ۴۵ فروند بوده که از این تعداد، ۱۷ فروند طی سال ۱۴۰۲ عملیاتی بوده که 9 فروند از آن فعال بوده است. تعداد 2 فروند بوئینگ ۷۲۷ به دلیل عمر بالای ناوگان مجوز پرواز ندارد، تعداد ۱۵ فروند هواپیما به دلیل کمبود قطعات امکان فعالیت پروازی ندارند و ۱۱ فروند از آن غیرفعال بوده که ۶ هواپیمای فوکر ۱۰۰ به عنوان انبار قطعات استفاده میگردد.
۲۸هواپیمایی که زمینگیر شدند
ماجرای هواپیمایی آسمان حالاحالاها قرار نیست تمام شود. پس از آنکه انتقادها از مدیریت این شرکت بالا گرفت، احمد میدری، وزیر رفاه هنگام بازگشت از سفر تبریز به دفتر هواپیمایی آسمان رفت و با تعیین ضربالاجل برای مدیران ارشد این شرکت، خواهان واگذاری مدیریت به بخش خصوصی شد. در آن جلسه میدری خطاب به حاضران گفت: «ما ماهانه ۲۰۰ میلیارد تومان پول بازنشستگان را برای پرداخت حقوق به این شرکت میدهیم، شرکتی که بهازای هر ۷۰۰ نفر یک هواپیما دارد. شرکتی که زمانی از خطوط مطرح هوایی در آسیا بود، امروز حتی نمیتواند هزینههای جاری خود را تأمین کند. اینکه دولت چندصدمیلیون دلار پول تزریق کند تا این شرکت دوباره شروع کند دیگر جواب نمیدهد؛ از امروز شخصاً پیگیر واگذاری مدیریت این شرکت به بخش خصوصی کارآمد هستم.»
این سخنان میدری و جریان اخیر رسانهای پیرامون شرکت آسمان این نگرانی را به وجود آورده که واگذاری مدیریت و مالکیت این شرکت با این وضعیت میتواند تبعاتی را متوجه شرکت کند. موضوع از این قرار است که در حالی از ناکارآمدی و زیاندهی و زیانسازی شرکت آسمان سخن گفته میشود که بر اساس بند 14 توضیحات حسابرس صورت مالی سال 1402 شرکت آسمان، تعداد ۲۸ فروند از هواپیماهای این شرکت به دلیل نقص فنی و کمبود قطعات و عدم تمدید مجوزهای لازم پروازی و سایر موارد امکان زمینگیر شدهاند. مضافاً طبق گزارش اداره کل تدارکات فنی شرکت، طی سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۲ تعداد ۷ دستگاه موتور هواپیما و ۶۰۳ مورد از قطعات هواپیماها جهت تعمیر به شرکتهای خارجی ارسال گردیده که تا نیمه اول تیرماه سال 1403 (زمان تهیه گزارش صورت مالی سال 1402) به شرکت عودت نگردیدهاند.
حالا این سؤال مطرح میشود که چرا باید هواپیمایی آسمان طی 7 سال نتواند موتورهایی که برای تعمیر به خارج فرستاده را برگرداند یا اینکه چرا تعداد 28 فروند هواپیمای این شرکت به دلیل کمبود قطعه زمینگیر شدهاند، در حالی که سایر شرکتهای حملونقل هوایی طی این سالها توانستهاند تعمیرات و اورهال خود را انجام داده و حتی برخی شرکتها توانستهاند طی همین سالهای تحریمی، به تعداد هواپیماهای فعال خود اضافه کنند. در واقع سؤال این است چرا شرکت آسمان به تافته جدابافتهای در صنعت هوایی ایران تبدیل شده و چرا کسی جلوی این سقوط را نگرفت؟ درنهایت سؤال آخر میتواند این باشد که چرا باید یک شرکتی که داراییهای بزرگی داشته و امکان باز کردن السی در بانکهای وزارت رفاه برای تعمیر و راه اندازی چند فروند از هواپیماها را دارد، در بدترین شرایط خود و بدون انجام اصلاحات و احتمالا با پایینترین قیمت، مدیریت آن واگذار شود.
فروش آسمان فقط با ۸۵۵میلیارد تومان!
نگاهی به تاریخچه شرکت خدمات هوایی کشور آسمان نشان میدهد این شرکت بر اساس لایحه مصوب شورای انقلاب اسلامی در تیرماه ۱۳۵۹ و تصویبنامه سال 1360 هیئت وزیران از ادغام چهار شرکت هواپیمایی پارس ایر، ایرتاکسی، ایرسرویس و هورآسمان تشکیل و فعالیت خود را رسماً از سال 1360 آغاز کرده و در نیمه دوم سال 1381 به صندوق بازنشستگی کشوری واگذار شده است. همچنین طبق صورت مالی این شرکت، درآمد عملیاتی شرکت از 530 میلیارد تومان (معادل 177 میلیون دلار) در سال 1390 به 2 هزار و 533 میلیارد تومان (معادل 46 میلیون دلار) رسیده است که با لحاظ کردن نرخ ارز، ارزش واقعی درآمد عملیاتی شرکت سقوط 74 درصدی داشته است.
با وجود درآمد عملیاتی و سود ناچیز شرکت که بخشی از آن به دلیل قیمتگذاری دستوری دولت و نیمی دیگر به دلیل سوءمدیریت داخلی شرکت بوده، حالا یکی از ابهامات بسیار مهم درخصوص واگذاری مدیریت شرکت آسمان، ارزش واقعی این شرکت است.
موضوع از این قرار است که طبق بند «ت» ماده 28 قانون برنامه هفتم، «صندوقهای بازنشستگی مکلفند کلیه سهام متعلق به خود و شرکتهای تابعه را که سهم صندوق در آنها بیش از 20 درصد و ارزش آن از 300 برابر سقف نصاب معاملات متوسط (موضوع قانون برگزاری مناقصات) کمتر است، حداکثر ظرف دو سال اول برنامه واگذار نمایند.» با توجه به اینکه سقف نصاب معاملات متوسط قانون برگزاری مناقصات در سال جاری حدود 2 میلیارد و 850 میلیون تومان بوده و قانون برنامه نیز میگوید صندوقها شرکتهایی را میتوانند واگذار کنند که ارزش آنها تا 300 برابر این عدد است، ما به رقم 855 میلیارد تومان میرسیم. به عبارتی، طبق قانون برنامه هفتم صندوقها اجازه دارند شرکتهایی که ارزش آنها زیر 855 میلیارد تومان در سال جاری بوده را واگذار کنند. در اینجا این سؤال پیش میآید که آیا ارزش نهایی شرکت هواپیمایی آسمان نیز زیر 855 میلیارد تومان است که در فرایند واگذاری (حتی مدیریت شرکت) قرار گرفته یا وزارت رفاه این شرکت را خارج از تکالیف و مجوزهای برنامه هفتم میخواهد واگذار کند.
یک کارشناس که نخواست نامش فاش شود به «فرهیختگان» گفت اگر ارزش هواپیمایی آسمان زیر عدد 855 میلیارد تومان باشد این یک فاجعه است، چراکه اولاً شرکت آسمان دارایی با ارزشی همچون برند بزرگ هواپیمایی کشور را دارد، ثانیاً این شرکت داراییهای ارزشمندی همچون بزرگترین آشیانه تعمیراتی ایران را دارد که بیرقیب است. مورد سوم اینکه، این شرکت هتل و تعداد زیادی زمین در شهرهای مختلف دارد که شاید فقط ارزش زمینها از عدد 855 میلیارد تومان بیشتر باشد. مورد چهارم نیز اینکه شرکت آسمان درحال حاضر از 45 فروند هواپیمایی که دارد، حداقل 17 تا 20 فروند هواپیما عملیاتی بوده و با انجام تعمیرات و اورهال، قابلیت بازگشت به سیستم حملونقل هوایی کشور را دارد.
لازم به ذکر است طبق اطلاعات صورت مالی سال 1402، هواپیمایی آسمان داراییهای زیادی دارد که فقط در بخش اموال غیرمنقول، ۸ فقره ساختمان در شهر قشم و دو فقره زمین در شهرهای رشت و رباطکریم دارد که به نام شرکت منتقل نشدهاند.
خطر تکرار هفتتپههای جدید
اخیراً احمد میدری، وزیر کار در پاسخ به سؤال خبرگزاری فارس با تأکید بر اینکه هواپیمایی آسمان باید تعیین تکلیف شود، گفت: «روزانه حداقل شش ساعت، گروهی از اعضای هیئت مدیره صندوق بازنشستگی کشوری به همراه هشت تن از اساتید دانشگاه مشغول بررسی سند واگذاری هواپیمایی آسمان به بخش خصوصی هستند.»
این سخنان احمد میدری در ظاهر یک موضوع بسیار معمولی و عادی به نظر میرسد اما وقتی این اظهارات را در کنار راهاندازی یک شورای داخلی در درون آتیه صبا میگذاریم، از یک فرایند بسیار خطرناک سخن میگوید که به دستورکار ماده 28 قانون برنامه هفتم در حال راهاندازی یک «بلبشو» در فرایند واگذاری شرکتهای زیرمجموعه صندوقهای بازنشستگی و تحت اداره وزارت رفاه است که خود میتواند منجر به هفتتپههای جدیدی شود. موضوع از این قرار است که در ماده 28 قانون برنامه هفتم و همچنین آییننامه اجرایی ماده «ت» مصوب هیئت وزیران، در فرایند واگذاری شرکتهای زیرمجموعه صندوقهای بازنشستگی نهتنها سخنی از نوع واگذاری (اعم از واگذاری در بورس یا فرابورس، مذاکرهای و مزایده) نشده و بدتر از آن، به نهادهای مسئول واگذاری نیز اشارهای نداشته که حتی در این فرایند شوراهای عالی که در هلدینگهای صندوقهای بازنشستگی و ازجمله صندوق بازنشستگی کشوری برای واگذاری شرکتها تشکیل میشود، خبری از نماینده سازمان خصوصیسازی، دیوان محاسبات، نهادهای نظارتی، سازمان بازرسی و دیگر نهادهای تخصصی نیست.
۵مشتری و چند ابهام
اولین مشتری هواپیمایی آسمان، شرکت هواپیمایی کارون است. این شرکت هواپیمایی از قدیمیترین شرکتهای هواپیمایی کشور بوده که در فرایند تاریخی خود به دلیل تغییرات مدیریتی و مالی و سرمایهگذاری، در سالهای مختلف از خدمات هوایی به شرکت حمل و نقل هوایی و سپس شرکت هواپیمایی نفت و سرانجام در سال 1395 به شرکت هواپیمایی کارون تغییر نام داد و در سال 1398 به بخش خصوصی واگذار شد. دومین مشتری هواپیمایی آسمان، شرکت هماست. نام این شرکت با نام شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران یا همان هما (ایران ایر) شباهتهایی دارد اما این دو هیچ ربطی به همدیگر نداشته و گروه هما که درحال حاضر مشتری شرکت آسمان شده، یک شرکت هندلینگ در حوزه هوانوردی کشور محسوب شده و خدمات آن شامل انبارداری و توزین، هندلینگ، چک و بررسی بار با دستگاه ایکسری و سگهای موادیاب و همچنین بستهبندی کالا در حوزه هوانوردی است.
سومین مشتری، شرکت خدمات حفاری کتکن عسلویه جنوب است. مورد جالب توجه اینکه، تاریخ ثبت این شرکت گرچه سال 1381 ذکر شده است، اما براساس اطلاعات ارائهشده در سامانه اطلاعات آنلاین، این شرکت به موجب تبصره 4 ماده 186 قانون مالیاتهای مستقیم و ابلاغ الکترونیکی سازمان امور مالیاتی کشور غیرفعال (بدون فعالیت) است. طبق اطلاعات ارائهشده در سامانه اطلاعات آنلاین این شرکت از سوم شهریور 1397 تاکنون غیرفعال شده است. اگر این دادهها صحت داشته باشند، شرکت مذکور به دلیل اینکه هیچ فعالیتی در موضوع اساسنامه نداشته، طی 7 سال اخیر غیرفعال و تعطیل بوده است. فارغ از اینکه شرکت حفاری هیچ قرابتی با هواپیمایی ندارد، این شرکت غیرفعال حتی پیشنهاد خرید 100 درصدی سهام هواپیمایی آسمان را نیز در نامه خود به شرکت آتیه صبا ارائه کرده است.
اما اینها پایان ماجرا نیست. جالبتر از همه، فردی است که با دستخط بسیار زیبا و برگه بدون مهر و سربرگ خطاب به مدیرعامل شرکت آتیه صبا نوشته وی آمادگی دارد پس از بررسی مفاد قرارداد فی مابین و مذاکرات سازنده، یک کنسرسیوم تشکیل دهد و میگوید بعداً اسم حقوقی شرکت را هم اعلام خواهد کرد. ایشان سیدسیامک هاشمی است که حتی وعده خرید شرکت آسمان را هم در این نامه به آتیه صبا میدهد. طبق شنیدهها، پنجمین مشتری نیز مربوط به زیرمجموعه یکی از نهادهای فرادولتی (شرکت سام) است که در حوزه هوانوردی فعالیت دارد.
یک نکته قابل تأمل که باید در اینجا اضافه کرد این است که با شرایطی که شرکت آتیه صبا در فراخوان خود اعلام کرده، بعید است اغلب این اشخاص و شرکتها صلاحیت فنی و منابع کافی برای به دست گرفتن مدیریت شرکت آسمان را داشته باشند، مگر اینکه آتیه صبا بخواهد در فقدان مشتریان قدرتمند، با شرایط حداقلی، مدیریت شرکت آسمان را به یکی از این متقاضیان واگذار کند. در آن صورت، میتوان گفت بیتردید آینده شرکت، مصداق از «چاله به چاه افتادن» خواهد بود.